بوی پدر
علیرضا قزوه
به حضرت امام خمینی
هنوز این کوچه ها، این کوچه ها بوی پدر دارد
نگاه روشن ما ریشه در باغ سحر دارد
هنوز ای مهربان ! در ماتمت هر تار جان من
نیستان در نیستان ، زخمه های شعله ور دارد
نمی گویم تو پایان بهاری ؛ بعد تو امّا
بهار عیش ما لبخند از خون جگر دارد
اگر خورشید رفت، این آسمان خورشید می زاید
اگر خوشید رفت، این آسمان قرص قمر دارد
در این بازار ، عاشق تر کسی کز خود نمی گوید
همیشه مرد کم گو دردهای بیشتر دارد
مخواه از نابرادرها که یا و مونست باشند
عزیز مصر بودن ، یوسف من ! دردسر دارد
دو روزی مهربانا! غربت ما را تحمّل کن
می آید آن که از درد تمام ما خبر دارد
خرداد 1390
(برگرفته از کتاب صبح بنارس)