پاکروان به من گفت، در همان روز آخرى که دیگر از حبس بنا بود بیرون بیاییم و به آن حصر وارد بشویم ـ حبس دوم ـ گفت که سیاست دروغ گفتن است، خدعه است، فریب است. و کلمه اش هم این بود که «پدرسوختگى» است! این را بگذارید براى ما همین جا مى خواست پدرسوختگى کند، یعنى مى خواست کلاه سر من بگذارد! من گفتم به این معنا که شما مى گویید ما هیچ وقت همچو سیاستى را نداشتیم؛ خدعه و فریب و این چیزها. بعد آمد بیرون و منتشر کرد در روزنامه که ما تفاهم کردیم با فلانى، و اینکه دخالت در سیاست نکند. من هم سر منبر گفتم که ایشان این را گفت؛ من هم این را گفتم. بیخود گفته!
منبع: صحیفه امام، ج 10، ص 124ـ125
.
انتهای پیام /*