حضرت امام در اعیاد مختلف یک قندان پر از یک ریالی داشتند. بعدها آن سکه یک ریالی به یک تومانی زرد تبدیل شد که عکس قدس هم رویش بود. در اعیاد مختلف هم هر کسی به دستبوسی و ملاقات میآمد از حضرت امام یک عدد سکه یک ریالی یا یک تومانی به عنوان عیدی دریافت میکرد.
سران مملکت و سفرا خدمت امام میرسیدند. در حسینیه هم ملاقات عمومی بود. مردم از امام عیدی میخواستند و ما با اجازه امام یک مشت از سکههای یک ریالی یا یک تومانی را از داخل قندان بر میداشتیم و در بین مردم به عنوان عیدی و تبرک توزیع میکردیم.
یادم هست که حضرت امام در اعیاد به اعضای دفتر یک پول جداگانه میدادند: هزار تومان، دو هزار تومان یا پنج هزار تومان. چون اعضای دفتر حقوقی هم نمیگرفتند همین عیدی، هم تبرکی برای آنها بود و هم کمک خرج. عجیب آنکه پول امام خیلی برکت داشت.
یادم هست که در زمان امام، منزل ما هم اغلب شلوغ میشد و بسیاری از اوقات میهمان داشتیم. آقایان زیاد میآمدند، مثلا وقتی که آیتالله طاهری به دیدار امام میآمد چند روزی در منزل ما میماندند، علما میآمدند و گاهی مجلس عمامه گذاری برگزار میشد، دوستان و آشنایانی که وقت ملاقات با امام را داشتند، آنها هم به منزل ما هم میآمدند و گاهی یکی دو شب میماندند با آنکه آن زمان میهمان زیاد داشتیم و خرج خانهمان زیاد بود اما به برکت پول حضرت امام هیچوقت احساس نیاز به پول نداشتم. برکتی در خانهمان بود. قند و روغن و برنجمان کوپنی بود اما یادم نمیآید چیزی کم آورده باشیم. خداوند چنان برکتی در خانهمان قرار داده بود و من همه اینها را از برکت وجود امام میدانستم.
منبع: کتاب خاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)، سید رحیم میریان، صص52-51