مرحوم حاجآقا مصطفى تعریف مىکردند که: «ما (ایشان و پدرشان حضرتامام)
توى بحثهایى که مىکردیم گاهى که بحث جدى مىشد جدال و بلند صحبت
کردن و پا فشردن روى مواضع پیش مىآمد. کسانى که مراقب امام بودند و از طرف
دولت ترکیه ملازم ایشان بودند مأمورینى بودند که به امام علاقمند شده بودند و
یک حرمت ویژهاى توى دلشان نسبت به امام ایجاد شده بود و این را بروز
مىدادند. در یک فرصتى آنها تصور مىکردند من با پدرم دعوایمان شده و آمده
بودند به طرفدارى از امام با من دعوا کنند که تو چرا داد مىزنى، چرا فحش مىدهى
و از این حرفها؛ نمىدانستند ما چه مىگوییم که هر دو خندهمان گرفت. گفتیم نه
اینها مباحث علمى است و این رسم است که در بین هم مباحثهاىها و کسانى که
بحث علمى مىکنند اصرار و پافشارى روى مواضع هست و در نهایت به یک نتیجۀ
منطقى مىرسیم. شما نگران نباشید. ما با هم دعوا نمىکنیم».
منبع: سلسلۀ موى دوست، به کوشش: مجتبى فراهانى، ص94
.
انتهای پیام /*