یک روز امام میفرمودند موقعی که مرحوم آیتالله آقای شاهآبادی به قم میآمدند.
در مدرسه فیضیه ایشان را ملاقات کردم و یک مسأله عرفانی از ایشان پرسیدم. شروع
کردند به گفتن. فهمیدم اهل کار است. گفتم میخواهم درس بخوانم، قبول نمیکردند،
اصرار کردم تا قبول کردند فلسفه بگویند. چون خیال کردند که من طالب فلسفه هستم.
وقتی قبول کردند گفتم فلسفه خواندهام و برای فلسفه نزد شما نیامدهام میخواهم عرفان
بخوانم (شرح فصوص). ایشان ابا کردند. ولی از بس اصرار کردم قبول کردند.» از امام
پرسیدم چند نفر بودید؟ فرمودند: «گاهی که زیاد میشدیم سه نفر ولی اکثر اوقات من
تنها بودم و درس عرفان را نزد ایشان خواندم.» سؤال کردم آیا درس دیگری نزد آقای شاه
آبادی خواندهاید؟
فرمودند: «ایام تعطیل و روزهای پنجشنبه و جمعه نزد ایشان «مفاتیحالغیب» را
خواندم و در همان موقع که شرح فصوص و مفاتیح را میخواندم بر «مفاتیحالغیب»
حاشیه زدم.»
پرسیدم دیگر چه کتابهایی را نزد آقای شاهآبادی خواندید؟ فرمودند: کتاب «منازل
السائرین» را. پرسیدم چند نفر بودید؟
فرمودند: «من تنها بودم و شاید گاهی یکی دو نفر هم میآمدند ولی پس از چندی
میرفتند. پرسیدم ایشان چگونه بود؟ فرمودند: «من از آقای شاهآبادی سؤال کردم
مطالبی را که شما میگویید در کتاب نیست از کجا میآورید؟ آقای شاهآبادی گفتند؛
گفته میشود. یعنی از خودم میگویم.»
امام اضافه کردند: «ایشان حق بزرگی بر گردن من دارند. ایشان کاملا وارد بودند چه
در فلسفه و چه در عرفان.» پرسیدم مدت چند سال عرفان نزد ایشان خواندید؟ فرمودند:
«درست یادم نیست ولی پنج – شش سال شد.» امام اضافه کردند: «آقای شاهآبادی
«شرح فصوص» که میگفتند فرق میکرد با «شرح فصوص قیصری»، ایشان از خودشان
خیلی مطلب داشتند.»
این مطالبی بود که چند روز پیش خودشان فرمودند و من عین عبارات ایشان را
یادداشت کردم. از ایشان سؤال کردم حضرتعالی اولین کتابی که نوشتید چه بود؟
فرمودند: «گمان میکنم اولین کتابم و یا بهتر است بگویم اولین چیزی که نوشتم
«حاشیه بر رأس الجالوت» بود و بعد شرح مستقلی بر این حدیث نوشتم و این بعد از
تعلم از آقای شاهآبادی است. آقای شاهآبادی وقتی قم آمدند من متأهل نبودم و بعد از
تأهل هم من درس را نزد ایشان ادامه دادم.»
از ایشان سؤال کردم تا آنجا که میدانم حضرتعالی در سن 27 سالگی کتاب
«مصباح الهدایه» را نوشتهاید که عرفانی است و در سن 29 سالگی «شرحی بر دعای
سحر» نگاشتهاید بعضیها هم میگویند هنوز متأهل نشده بودید که کتاب «اربعین
حدیث» را تألیف نمودهاید که هفت حدیث کتاب مربوط به مسایل عقلیه و 33
حدیث مربوط به اخلاقیات میباشد، فرمودند: «درست یادم نیست ولی آنچه در نظرم
است این است که حاشیه و شرح راس الجالوت را اول نوشتهام.
و اضافه کردند: «ولی ممکن است همینطور باشد که تو میگویی.»
منبع: پاسدار اسلام – ش 6، ص 31 و 32
.
انتهای پیام /*