|
|||||||
طرح 8 مرحله ای حضرت امام خمینی (س)
برای نیل به آرمان های جهان اسلام
ناصر مظاهري تهراني
نظم فارغ از سلطه استکباری و عاری ازوابستگی کشورها ی ضعیف به قدرتهای بزرگ نظمی مطلوب ازدیدگاه امام خمینی (س) تلقی می شود. که برای نیل به آن امام راحل (س) طرحی 8 مرحله ای رابرمبنای دو قاعده تدریج (اجرای مراحل هشت گانه به گونه ای تدریجی ) و وسع (اجرای طرح مزبور در صورت توانایی و استطاعت کشور اسلامی در هر یک ازاین مراحل ) ارائه می نماید. در این رابطه ام القری به عنوان کشوری که از نقش محوری در جهان اسلام برخوردار است، در آن احکام اسلامی پیاده می شود و از رهبری مقبول نزد عامه ملل مسلمانان برخوردار است و نوعی مسئولیت متقابل بین رهبر فقیه آن و امت اسلامی در اقصی بلاد گیتی وجود دارد، حائز جایگاهی ویژه و اولی در اجرای این طرح می باشد. سپس رسالت تحقق بخشی به نظم بین الملل مطلوب به سایر کشورهای جهان اسلام تسری می یابد که ام القری را درانجام این رسالت خطیر یاری بخشند. در این طرح 8 مرحله ای ،امام راحل (س) راهکارهای روانشناختی وفردی ، جامعه شناختی و اجتماعی ،حکومتی،بین ملیتی،بین دولتی،سازمانی یا نهادی، کنفدراسیون بین المللی و جهان گرایی را مطرح می کند که ذیلاً به تشریح هر یک از این مراحل می پردازیم:
الف- سطح فردی ( Individual level )
از نظر امام، "اراده اولین گام است" [1] بدین معنی که بایستی تحولی عمیق و بنیادین در روحیات و ویژگیهای روانی افراد ام القری و همزمان در خصوصیات روحی و روانی سایر ملل اسلامی ایجاد گردد. مسلمانان بایستی ضمن درک شخصیت و توانایی خویش ،حفظ فرهنگ خودی، عدم خودباختگی در مقابل فرهنگ بیگانه، پرهیز از غرب زدگی و شرق زدگی و افزایش روحیه فداکاری ،هیچگونه احساس ضعف سستی در قبال ابر قدرتها به خود راه ندهند و با ارتقای دانایی، آگاهی و بینش دینی خود و اتکال به خداوند متعال امید به آینده را در خود تقویت نمایند.[2]
ب-سطح اجتماعی ( Societal level )
این سطح بیشتر برعناصر جامعه شناختی تکیه دارد که ابتدا باید در ام القری و سپس در سایر کشورهای اسلامی تحقق باید:
1- درام القری:
امام خمینی (س) ضمن تاکید برهمبستگی درونی ام القری جهان اسلام، معتقد است حفظ وحدت کلمه بین دوقشر روحانی و دانشجو و بقای روحانیت به عنوان پیشتازمبارزات ضد امپریالیستی و بقاء دانشگاهها به عنوان مراکز علمی امری ضروری و لازم به شمارمیآید. [3]
2- در سایر کشورهای اسلامی :
امام خمینی (س) ضمن تاکید برضرورت تقریب بین مذاهب اسلامی، آنان را از تاکید بر تمایزات قومی و تشتت های فرقه ای برحذر می دارد و ملل اسلامی را به اعتقاد به حبل الله تاکید بر وحدت کلمه و وحدت مقصد و حفظ پیوند اخوت و انسجام براساس کلمه توحید ارتقاء همبستگی درونی و پرهیز از تفرقه دعوت می نماید. [4]
ج- سطح حکومتی ( governmental level )
تاکید امام خمینی (س) برلزوم روی کارآمدن ساخت حکومتی مستقل و غیر وابسته در ام القری و سایر ممالک اسلامی و ضرورت انطباق و سازگاری محتوای حکومت با فرهنگ اسلامی جوامع مزبور، دلیل حکومتی است که در دو عرصه زیر تحقق می یابد:
1- در ام القری:
ازنظر امام ، ام القری باید الگوی عملی موفقی ارائه دهد تا سایر کشورهای اسلامی به آن اقتدا نمایند. در رابطه با "بیان حکومت اسلامی در یک کشور "، امام ضمن توصیه به تقویت و استحکام داخلی نظام سیاسی ام القری از طریق خودکفایی و خود اتکایی ،عامل موفقیت آن را استقلال رای و تصمیم گیری و اتخاذ سیاست نه شرقی نه غربی قلمداد می نماید. ایشان برای دستیابی کشور اسلامی به استقلال اقتصادی فرهنگی و نظامی راه حلهایی را ارائه می دهد.
در زمینه استقلال اقتصادی، به نظر امام، زمامداران ام القری باید با استفاده از دو عامل تعهد و تخصص و بکارگیری علم و تکنیک وهمچنین هوش سرشار مردم دیار خود به خود کفایی در زمینه صنعت وکشاورزی دست یابند.[5] در زمینه استقلال فرهنگی و روحی، امام خمینی (س) توصیه به ترتیب صحیح جوانان و آگاه سازی مردم ونهضت بازگشت به خویشتن و تکیه برفرهنگ اسلامی و مبارزه با غرب زدگی و شرق زدگی می نمایند تا فرهنگ استعماری به فرهنگ استقلالی تبدیل شود. [6]
در زمینه استقلال نظامی امام خمینی (س) با استناد به آیه نفی سبیل "لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا" مسلمانان را از تجویز ورود ابرقدرتها به خاکشان برای تاسیس پایگاه نظامی بزحذر می دارد چرا که که این امر را شیوه ای برای سلطه قدرتهای غاصب بربلاد اسلامی تلقی می کند. [7]
همچنین، امام خمینی (س) اتخاذ سیاست نه شرقی نه غربی از سوی ام القری را مبنای مبارزه با دومکتب الحادی کمونیسم و سرمایه داری قلمداد می کند و اعلام می دارد که خطر " خطر کمونیسم از سرمایه داری غرب کمتر نیست."[8] ایشان غرب زدایی و شرق زدایی را مبنای برچیدن بساط چپاو لگری امپریا لیستها و سوسیال امپریالیستها تلقی می نماید و اعتقاد دارد که این هدف جز از طریق تشکیل حکومت اسلامی در ام القری میسر نیست تا به سایر بلاد اسلامی فهمانده شود که می توان با آمریکا و شوروی مخالفت کرد چرا که مهمترین و بهترین دلیل برامکان یک امر وقوع آن است."اول دلیل علی امکان الشیء وقوعه".[9]
2-در سایر ممالک اسلامی :
امام خمینی(س) اولویت را به سرنگونی حکام سر سپرده در کشورهای اسلامی می دهد و معتقد است این حکام بایستی به زیر افکنده شوند چرا که علت وابستگی ممالک اسلامی به کشورهای استعمارگر حب جاه ومال و ریاست ازسوی حاکمان سرسپرده طمع ورز و وحریص آنان است:
"علت اینکه حاکم مزدور اسیر آمال نامنتاهی می شود آن است که هرچه قدرت و مال اضافه شود حرص انسان به قدرت افزون می گردد و افزایش حرص انسان به قدرت موجب می شود که حاکم غیر مهذب، قدرت را برای خویش به کار گیرد و ابرقدرتها با پر و بال دادن به این فرد قدرتمند و به مقام رساندن وی، اهداف استعماری خویش را محقق سازند و ملتها را به استضعاف بکشانند. سر سپردگان ابر قدرتها از این می ترسد که قدرت تخیلی که ابرقدرتها به آنان داده ند از ایشان گرفته شود. از این جهت، در مقابل امپریالیستها خاضع می شوند و همه چیز مملکت را تقدیم آنان می نمایند. این ترس و رعب در دل دولتهای سرسپرده موجب می شود که آنان نتوانند اظهار مظلومین جهان را حتی در کشورهای خویش بشنوند چرا که استفاده جویی وخودکامگی و حب ریاست نمی گذارد که آنان به فکر ملتهای خود باشند. این افراد هیچ چیز منافع خود و اربابان خویش نمیاندیشند زیرا هر کس دست نشانده دیگران باشد باید به ارباب خود خدمت کند. بنابراین لازمه عدم استقلال روحی زماندران سرسپرده احساس حقارت درمقابل حکومتهای جور است.[10]
ازاین رو امام خمینی(س) راه حل تضمین استقلال و عدم وابستگی کشورهای اسلامی را برروی کار آمدن حاکمان ملی – اسلامی که حکومتشان با فرهنگ دینی جامعه سازگاری و انطباق داشته باشد می داند.
5 – سطح بین ملیتی
پس از اینکه استکبار زدایی و نفی نظام سلطه در سطح ملی در ام القری و سایر کشورهای اسلامی تحقق می یابد ، رفع هژمونی قدرتهای بزرگ در عرصه روابط بین ملتهای اسلامی و سایر ملل اهمیت پیدا می کند چرا که سطح بین ملیتی ،از نظر امام خمینی (س) مقدم بر سطح بین دولتی تلقی می شود. از نظر ایشان ملتها تصمیم گیرندگان اصلی در روابط بین الملل هستند و روابط میان آنان مهمتر از روابط میان حکومتها میباشد. در خصوص چنین روابط بین ملیتی دیدگاههای امام راحل (س) را می توان در سه عرصه زیر مورد بررسی قرار داد:
1- بین ام القری و سایر ملل اسلامی :
دراین رابطه ، ام القری نقش محوری را ایفا می کند که گاه سایر ملل را درتحقق بخشی به حکومت اسلامی یاری می دهد. چنین حمایتی منوط به وسع و توانایی ام القری و آمادگی سایر ملل اسلامی در جانفشانی برای حفظ ام القری در صورت تهدید آن از سوی کشورهای ملحد یا یاغی می باشد.
موضعگیری امام امت (س) در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با حملات رژیم صهیونیستی ، اولویت را درحفظ تمایت سرزمین ایران در مقابل تجاوزات رژیم بعث عراق دانست شاهدی براین مدعاست.
2- بین ام القری و ملل مستضعف :
این رابطه بین ملیتی می تواند در عرصه مراودات بازرگانی – تجاری و حمایت معنوی – ایدئولوژیک از جنبشهای آزادیبخش تحقق یابد. ام القری در صورت توانایی نهضتهای آزادیبخش را برای سرنگون ساختن حکام سرسپرده در کشورخودیاری می دهد تا ازاین رهگذر ، ملل مستضعف بتوانند"جوجه شیطانها" را سرنگون کرده و با همانگی دولتهای جدید مردمی به ستیز با سلطه جویی امپریالیستها برخیزند.
در این راستا، مردم مسلمان ام القری باید ملل مستضعف را متوجه دردهای خود گردانند؛ زیرا به گفته امام خمینی (س) جوامع "جوامع ضعیف تا احساس درد نکنند در فکر معالجه آن برنمی آیند چرا که جامعه تا احساس نکند که مریض است به فکر معالجه نمی افتد وبه طبیب رجوع نمی کند." [11] بنابراین، ملل مستضعیف تا به افکار غلط استعماری و اثرات شوم آن پی نبرند در پی تغییر و تحول جامعه خویش برنمی آیند"ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم."
3- بین ام القری و ملل آزاده در کشورهای استکباری:
امام خمینی (س)، معتقد بود که ام القری باید با حمایت از مردمان آزاده در کشورهای امپریالیستی (مانند سیاهپوستان امریکا) به تشکیل جبهه ضد استکباری اقدام نماید تاازاین رهگذرابرقدرتها را دورن نیز مورد تهاجم قرار دهد.
ه-سطح بین دولتی ( interstate level )
این سطح که برمبنای روابط دو جانبه (bilateralism ) میان ام القری و سایر کشورها و اتخاذ مشی تفاهم میان دولتها استوار است بیشتر از سیره عملی امام خمینی(س) که به تنظیم سیاستهای کلی نظام در روابط باسایر کشورها می پرداختند استنباط می شودکه در گسترده های زیر تحقق می یابد:
1- بین ام القری و سایر کشورهای اسلامی
روابط بین دولت ام القری و سایر دولتهای اسلامی در دو سطح همکاریهای فرهنگی و تجاری و اتحاد- اید ئولوژیک تجلی می یابد. البته کمک ام القری به سایر کشورهای اسلامی منوط به سطح و توانایی آن و همکاری متقابل است.
2- بین ام القری و سایر دول مستضعف
در رابطه افزایش مبالادت بارزگانی – تجاری میان کشوراسلامی و سایر ممالک مستضعف می تواند برمبنای مکتب کارکرد گرا(fanctionalist ) براساس کثرت مبادلات و برمبنای مکتب منطقه گرا(regionalist ) براساس همجواری یا قرابت جغرافیایی تحقق یابد.
3- بین ام القری و کشورهای قدرتمند غیر استکباری
با توجه به جواز برقراری روابط صلح آمیز متقابل با کفار غیر مجاب براساس آیه شریفه "لاینهیکم الله علی الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبرواهم وتقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین" می توان با کشورهای غیر معاند و روابط دوستانه مبتنی برهمکاری و احترام متقابل برقرار نمود.
و- سطح سازمانی یا نهادی (Institution or Organizzation)
در این سطح استراتژی چند جانبه گرایی (mulitilateraslism ) برمبنای همکاری و هماهنگی مجموعه ای از کشورها دارای اهداف و آرمانهای مشترک باشند اتخاذ می گردد. سیاست نهادیه سازی(hnstitutionalization ) مزبور می تواند در سطوح منطقه ای (regional )، فرامنطقه ای (transregional ) و یا بین المللی (international )تحقق یابد. سیاست اتحاد برابر (equal alliance ) میان کشورهایی که ازلحاظ میزان تحقق یابد. در عرصه امنیتی این سیاست می تواند منجر به استقلال جمعی (collective antonomy ) کشورهای متحد شود ودرعرصه غیر امنتی می تواند منجر به اتحادی پایدار در دو سطح اتحاد جهان اسلام واتحاد جهان سوم تحقق یابد و از این رهگذر زمینه را برای تحقق نظم بین الملل فارغ از سلطه قدرتهای مستکبر فراهم نماید.
1- اتحاد جهان اسلام
تشکیل جبهه ای از ممالک اسلامی علیه کشورهای مستکبر با تقویت همگرایی ایدئولوژیک و ارتقاء همبستگی درونی بین کشورهای اسلامی اساس این اتحاد برابر را تشکیل می دهد.
امام خمینی(س) تشریک مساعی و اتحاد ممالک اسلامی را برای مبارزه با امپریالیسم ضروری می دانند و برای انجام این مهم به ملتهای اسلامی توصیه می نماید که به خود احساس ضعف وسستی راه ندهید و از ابرقدرتها نهراسید بلکه روحیه قدرت وتوانایی خویش را بااتصال به مبداء الهی حفظ نمایند تا برای مبارزه با امپریالیستها تا قطع تمامی وابستگیها قیام کنند.[12]
2- اتحاد جهان سوم
امام خمینی اتحاد ملل مستضعف یا جهاد سوم را مهمترین گام در مبارزه با امپریالیسم تلقی مینماید که اتخاذ استراتژی عدم تعهد (non- alignment ) می توانند تمامی ریشه های استعمار راقطع نموده وازدخالت ابرقدرتها درمقدرات ملل مستضعف وسلطه آنان برکشورهای خویش جلوگیری به عمل آورند. [13]
از نظر ایشان تبلیغات دولت اسلامی برای برانگیختن افکار عمومی دنیا علیه امپریالیستها ازاهمیت به سزایی برخوردار است چرا که ام القری با بسیج نیرومندها ضد استکبار میتواند گسترده دامنه مبارزه علیه امپریالیسم راجهانی نماید و بدین ترتیب گامی در جهت رفع سلطه ابرقدرتها در نظام بین الملل بردارد. [14]
ز-سطح کنفدراتیو بین المللی ( interntional confederative level )
دراین سطح که بازیگران فراملی (supranational actors ) ازاهمیت وافری برخوردارند دولتها به تدوین قانون اساسی واحد و تشکیل نوعی کندرالیسم بر مبنای فطرت بشری واعتقاد به توحید و یکتا پرستی اهتمام می کنند. از رهگذر تقنین این اصول و موازین حقوقی، دولتها می توانند به ابطال کمونیسم یا کاپیتالیسم به عنوان مکاتب ناقص وناتوان در پاسخگویی به نیازهای بشری و خنثی سازی قوانین استکباری و سلطه جویانه ابرقدرتها و براندازی نظام سلطه و حاکمیت ایدئولوژی توحیدی در جهان اقدام نمایند. این اقدام حقوقی که منجر به کمرنگ شدن مرزها و کاهش حاکمیتهای ملی می گردد گامی در جهت چیرگی ملاکهای بشری و اصول معنوی برانگیزه های حیوانی و مادی امپریالیستها تلقی می شود که منطق حقوقی ابر قدر تها را به زیر سوال می کشد چرا که از نظر امام خمینی(س)، امپریالیستها "با انگیزه های حیوانی خود ملتها را می سنجند وبرای ملتهای جهان و انسان و انسانیت ارزشی قائل نیستند و حتی آنان را به حساب نمی آورند". [15]
به گفته امام راحل (س) "اینان درواقع از فهم حقایق محروم و انگیزه های الهی بی خبرند"صم بکم عمی فهم لایعقلون" [16] از این رو برای خنثی کردن اقدامات سلطه جویان امپریالیستها که "برای قانونی کردن وملاحظات خود منطق قرون وسطایی را بر تمامی ارزشهای انسانی و قوانین بین المللی حاکم می گردانند."[17] تشکیل کنفدراتیوبین المللی برمبنای قانون اساسی مشترک وبه منظور حاکمیت ارزشهای بشری و معنوی برمنطق ضد بشری ابرقدرتها، می تواند ام القری را در بخشیدن به نظام بین الملل مطلوب یاری دهد.
ح- سطح جهان گرایی ( uniersaliosm )
این مرحله که با حذف مرزهای بین المللی و در نهایت تشکیل امت واحده جهانی تحقق می یابد، برپایی اصول قسط و عدل و حکمفرمایی صلح برتمامی گیتی را مد نظر قرارمی دهد نه تنها اختلاف طبقاتی در سطح داخلی مرتفع می گردد، بلکه در عرصه بین المللی نیز شاهد رفع تفوق و هژمونی قدرتهای سلطه گر و اراده آزاد امت واحده در تصمیم گیری و تعیین سرنوشت خود می باشیم. بی تردید، در این مرحله تلاش ام القری برای گسترش اسلام و احیاء حکومت اسلامی در سایر کشورها و ایفای رسالت خطیر انقلاب جهانی اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آرزو و امید امام خمینی(س) در اتصال انقلاب اسلامی ایران به حکومت حضرت ولی عصر (عج) دال برنقش سازنده ام اقری در تشکیل حکومت مستضعفان است. با الهام ازآیه شریفه "ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین" است که امام راحل آرمان برقراری نظام عادلانه بین المللی فارغ از سلطه قدرتهای مستکبر را تحقق پذیر می داند.
نتیجه گیری
با عنایت به آنچه گذشت چنین استنباط می شود که ازنظر امام خمینی(س) نظمی مطلوب درعرصه بین المللی تلقی می گردد که از لحاظ ساختاری منجربه سلطه ایدئولوژیهای غیر توحیدی نگردد و از نظر ساختاری موجبات مداخله قدرتهای بزرگ را در ممالک مستضعف فراهم نسازد. با توجه به اینکه در حال حاضر در سیتمی بین المللی زندگی می کنیم که قدرتهای شمال خواهان نهادینه کردن تفوق، هژمونی و سلطه خود بر کشورهای جنوب می باشند، امام خمینی(س) راه رفع سلطه را ابتداتجدید نظر طلبی در انقلابی زمینه های لازم را برای ایجاد تغییرات در ملاکها، معیارها و اصول روابط بین الملل فراهم سازد.
حال برای نیل به نظمی فارغ از سلطه قدرتهای استکباری، امام خمینی(س) طرحی 8 مرحله ای را ارائه می نماید که برمبنای دو قاعده تدریج و وسع قابل اجراست.
در این طرح، ایشان ضمن قائل شدن نقش محوری برای ام القری، رسالت بعدی را به کشورهای اسلامی و سپس ممالک مستضعف در تغییر وضع موجود می دهد که در این رابطه ملتها از اولویت و از ارجحیت بیشتری نسبت به دولتها برخوردارند.
نظرات امام خمینی(س) در وهله اول شامل اصلاح فرد ، جامعه و حکومت درامالقری است و سپس به سایر کشورها در سطوح ملیتی و دولتی ارتقاء می یابد و در وهله سوم برای بازیگران فراملی و نقش آنان در نهادهای منطقه ای، فرامنطقه ای و جهانی اهمیت ویژه ای قائل است که این مرحله نهایتا زمینه را برای تحقق نهایی یعنی تحقق امت واحده جهانی ونظام عاری از سلطه جویی قدرتهای ملحد ومستکبرفراهم می نماید.
[1] -امام خمینی (س) یام انقلاب استقامت (ذیحجه 1408 تیرماه 1367 ) انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی ،ص13 . [2] -امام خمینی (س)} درجستجوی راه ازکلام امام (دفتر چهاردهم استعمار و ابرقدرتها )ص 140،232،358،380،384،389،402،405 [3] - همان ،ص 259،166،389.و593 [4] - همان ص 35و 98 [5] - همان ص 412،421،445،و453 [6] - همان ص 140 ،176،182،342،358،387،447،و475 [7] - همان ص 52 [8] - همان ص 578 [9] -همان ص 169،238،361 و475 [10] - همان ص 140 ،141،265و601 [11] - همان ص 228 [12] - همان ص 232،337،402و413 [13] - همان ص 140 ،232،358،380،384،389،402و405. [14] - همان ص 432 [15] -همان ص 219،265،265،463،و555 [16] -همان ص 607 [17] - همان ص63 ،179،179،263،363،و565
|
|||||||