سراج الحق – رئیس حزب جماعت اسلامی پاکستان در دفتر یادبود حسینیه جماران در مورد امام خمینی (س) نوشت: ایشان یک عالم بودند، یک رهبر بودند، یک مربی بودند، انقلابی بودند، مجاهد بودند، به تنهایی یک لشکر بودند.
شما را بحمدالله تعالی در مسائل سیاسی و اجتماعی صاحب نظر می دانم و در تمامی فراز و نشیب ها در کنار من بوده ای و هستی و با صداقت و کیاست امور سیاسی و اجتماعی اینجانب را متصدی هستی.
جایگاه نوجوانان و جوانان چنان ارجمند و رفیع است که در ایران اسلامی روز هشتم آبان ماه، به مناسبت شهادت نوجوان سیزده ساله بسیجی، محمدحسین فهمیده، روز نوجوان و بسیج دانش آموزی نامیده شده است.
در روز ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی با حضور گسترده مردم برگزار شد. تأکید و پافشاری بر شکل گیری نهادهای حکومتی متکی بر آرای مردمی در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی از ویژگی های منحصر به فردی است که در قاموس مدیریتی حضرت امام خمینی(س) قابل تعریف است.
نحوه انعکاس موضوع به محضر امام و برخورد ظریف و قاطع و عبرت آموز معظم له با این قضیه که در نهایت سادگی و در فاصله زمانی کوتاهی بدون هیچ تشریفات زائد اداری صورت گرفته است، می تواند به عنوان یک سند ارزنده تاریخی در مقایسه با عملکرد و روابط شخصی همه زمامداران کشورها با مردم خود، مورد سنجش و مقایسه قرار گیرد و محال است که رهبران حقیقی مردم، روشی جز این داشته باشند یا چیزی غیر این بخواهند.
امام خمینی از آغاز نهضت اسلامی و احیای دین در عصر حاضر زنان را از غرب زدگی و تجددمآبی و تقلید از فرهنگ وارداتی برحذر می داشت و از طرف دیگر بر خلاف سنت رایج زنان را به عرصه اجتماع وارد کرد و در طول مبارزه با رژیم پهلوی و در جریان دفاع مقدس از حضور جدّی آنان در عرصه های سیاسی ـ اجتماعی، نه تنها دفاع کرد بلکه از زنان جامعه به دلیل این حضور و احساس مسئولیت تقدیر و تشکر می کرد؛ البته ایشان همواره بر حفظ شئون اسلامی تأکید داشتند.
مسئول مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س) در خمین گفت: از ابتدای تعطیلات نوروزی امسال بیت قدیمی امام راحل در خمین پذیرای ۲۲ هزار گردشگر بوده که ۱۲۰ نفر آن ها گردشگران خارجی است.
معاون فرهنگی و هنری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی گفت: بیش از هفتاد هزار گردشگر داخلی و خارجی در ایام نوروز 94 از اماکن منتسب به حضرت امام در قم، جماران و خمین بازدید کردند.
امام، من خیلی دوست دارم به جبهه بروم و خیلی هم اصرار می کردم، ولی این مدیر خوبی که دارم یک روز سرکلاس ما آمد و گفت مدرسه هم یک سنگر است، سنگرها را حفظ کنید؛ و من از وقتی این حرف را شنیدم خیلی درس می خوانم و دیگر به فکر جبهه رفتن کم افتادم؛ ولی به جبهه به اندازه توانایی خود کمک می کنم.
امام ابا داشتند از اینکه مطرح شوند، لذا وقتی که تحریرالوسیله ایشان برای اولین بار در نجف چاپ شد روی جلد آن عناوینی نوشتند مانند تألیف علامه، علم الحوزه آیت الله العظمی فی الارضین، فی العالمین، زعیم الحوزات العلمیه و ایشان به مجرد اینکه روی جلد، این تعبیرات را دیدند دستور دادند که این عبارت را پاک کنید.
معاون اول رئیس جمهور برگزاری همایش تجلیل از بانو خدیجه ثقفی همسر گرانقدر امام خمینی(س) را کاری بزرگ و پراهمیت توصیف کرد و گفت: حضرت امام و بیت ایشان حق بزرگی بر گردن ملت ایران دارند و معتقدم انجام کاری که به نام امام و بیت ایشان باشد، افتخارآمیز است.
خوب است برای طلبه ها منزل درست کنند، منتها بتدریج و بی اسم و بی سر و صدا؛ یعنی ده تا ده تا درست شود، البته با تعجیل، و راجع به مخارج آن، این جانب از قم و آنچه وسیله آقای عبد اللَّه اسلامی از تهران است چیزی نمی خواهم بلکه در صورت اقدام و لزوم به وکلای تهران می گویم بدهند.
حضرت امام خمینی در نامه ای به فرزندشان سید احمد ایشان را از انجام امور تبلیغی به نفع امام در حوزه منع کردند و نوشتند: مطلبی که از قم اطلاع رسیده است آن است که شما و آقای ربانی در نظر دارید برای صد نفر شهریه خصوصی قرار دهید؛ به این منظور که در خانه رفت و آمد زیاد شود. خیلی از شما تعجب می کنم که باز مرا نشناخته اید! من هیچ وقت از این اعمال خلاف انسانی میل ندارم مرتکب شوم و نه شماها مرتکب شوید.
راستی این چه روزی است. فکر می کنم خواب می بینم و اصلًا باورم نمی شود چنین روزی را که امام، این پیر جماران، نامه ام را بخواند و هدیه ناقابلم را بپذیرد. ای خدا من، می توانم این سعادت را داشته باشم!؟ امام عزیز، اینک با پول خود و با دست خود برایت ژاکتی بافتم به این امید که وسیله ای باشد در قیامت شاهد بگیرم که ای خدا، من امام عزیز را و نایب امام زمانت را دوست دارم. تو روا مدار دستی که برای این امام ژاکت بافته از درگاهت ناامید برگردد.
امیدواریم که سلام گرم ما را بپذیرید و وجودتان از هر گونه بیماری و ناراحتی دور باشد. ما می خواستیم همان طور که در کتاب تعلیمات دینی و اخلاق کلاس پنجم بود، نامه ای به شما بنویسیم و مانند امام محمد تقی(ع) که فرماندار سیستان را نصیحت کرده بود، شما را نصیحت کنیم. اما متوجه شدیم که این کار، اشتباه بزرگی است و گناه دارد؛ چون شما خود شخصی بزرگ و با تقوا و پرهیزکارید.
من با یک التهاب و یک حالت روحی خاصی رفتم داخل اتاق امام و معانقه کردم و نشستم. ایشان یک نگاهی به من کردند و گفتند شما آقا صادق هستید یا آقا جواد؟! من از حافظه و حضور ذهن ایشان خیلی تعجب کردم گفتم ماشاء الله! و سپس به ایشان گفتم به چه دلیل خودم را معرفی نکرده بودم. برخورد به یاد ماندنی و جالبی بود.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.