هنوز نوجوان دبیرستانی بود. همان سالی که مرجع شیعیان، آیت الله العظمی بروجردی دعوت حق را لبیک گفته بود. آقا سید محمود برای دیدار با پدر راهی یزد شده بود. نامی ورد زبان پدر بود. مدام از حاج آقا روح الله می گفت و شایستگی هایش. سید محمود بسیار دلش می خواست زودتر این حاج آقا روح الله را از نزدیک ببیند. خدا آرزویش را مستجاب کرد و سال ها همجواری با آقا روح الله را روزی اش کرد.
دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۰
وقتی به قم وارد شدم مدت کوتاهی از وقایع 15 خرداد 42 و دستگیری امام گذشته بود. من به مدرسه آیتالله بروجردی وارد شدم.
چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۴
دکتر محمد رجبی دوانی از اساتید فلسفه، نوجوانی اش با ایام آزادی امام از زندان و حصر مصادف شده بوده که از آن روزگار به بیان خاطراتی پرداخته که خواندنی است.
دوشنبه, ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۶
امام می گفتند اگر بناست که شما جنگ را ادامه بدهید بدانید که اگر این جنگ با این وضعی که شما دارید ادامه یابد و شما موفق نشوید دیگر این جنگ تمام شدنی نیست و ما باید این جنگ را تا نقطه ای خاص ادامه بدهیم و الان هم که قضیه فتح خرمشهر پیش آمده بهترین موقع برای پایان جنگ است.
پنجشنبه, ۰۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۸
فرمانده عراقی از یک جوان ایرانی که به اسارت گرفته شده بود، خواست که به امام خمینی فحش بدهد. جوان ایرانی نپذیرفت و آن فرمانده دستور داد او را تیر باران کردند.
چهارشنبه, ۰۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۶:۵۷
روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بود، نوفل لوشاتو محل رفت و آمد خبرنگاران و مهمانان خارجی و ایرانی بود، همه مسائل آینده ایران از امام پرسش می شد. از جمله سوال های مهم، چگونگی حکومتی بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قرار بود تشکیل شود که امام به روشنی به این سوال پاسخ می دادند. جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.
سه شنبه, ۰۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۶
زهرا مصطفوی
امام هم فردی است از همین کشور...
دوشنبه, ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۹:۱۴
یک بار که با جمعی از پرسنل نیروی دریایی ارتش در حسینیۀ جماران به محضر امام شرفیاب شدیم در ابتدای برنامه، گروه سرود و موزیک ارتش شاخه های گلی را که در دست داشتند به سمت جایگاه امام پرتاب می کردند. بعد از لحظاتی دیدم حاج احمد آقا و آقای انصاری که در کنار امام بودند شاخه های گل را از زمین برمی داشتند و به امام می دادند و ایشان با مهربانی و تبسم خاصی آنها را به میان جمعیت پرتاب می کردند.
دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۳
به مناسبت سالروز شهادت امام علی (ع)
برای اولین بار که امام به نجف آمدند اول از همه یکراست به حرم مطهر امیرالمؤمنین (ع) مشرف شدند و بعد وارد مراسم استقبالی شدند که به مناسبت ورودشان تدارک دیده شده بود. امام در سال اول اقامتشان در نجف یک سال تمام، روزی دوبار صبح و شب به حرم مشرف می شدند.
سه شنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۴
سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۸
شنبه, ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ - ۹:۳۱
نجف آب و هوای خشک و گرمی دارد. گرمای تابستانش به قدری آزاردهنده است که مردم به سرداب ها پناه می بردند. روزه داری در این آب و هوا بسی دشوار است آن هم برای کسی که از میانسالی عبور کرده است.
پنجشنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۰
چند صباح پیش از ورود به ماه مبارک رمضان، امام خمینی در نامه ای خطاب به فاطمه طباطبایی، عروسشان، به نکته های مهمی اشاره کردند.
چهارشنبه, ۰۲ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۲
روش امام در مبارزه با رضا خان و بعدها محمدرضا پهلوی با سیره بزرگان حوزه مانند آیات الله بروجردی و شیخ عبدالکریم حائری متفاوت بود. امام روحیه ظلم ستیزی قوی ای داشت اما این روحیه و منش هیچ گاه باعث نشد که کوچکترین بی احترامی ای از سوی امام نسبت به این بزرگواران صورت گیرد.
دوشنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۹:۵۷
حاج احمد آقا بسیار دقیق و باهوش بود. هیچ وقت گرفتار جوسازی ها نمی شد و سعی می کرد حرف همه را بشنود و همه شنیده ها را بی کم و کاست به امام منتقل کند. همسر ایشان این خصلت ها را روایت کرده است.
جمعه, ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۳
شصت سال با خمینی روح الله در بالا و پایین های بسیار زندگی همراه بود و خم به ابرو نمی آورد، در ناز و نعمت بزرگ شده بود اما به زندگی سر و ساده حاج آقا روح الله دل سپرده بود و همراهی شد که جا پای قدم های همسرش می گذاشت و پیش می رفت. اما با همه سختی های زندگی هیچ روزی سخت تر از رفتن آقاروح الله نبود.
چهارشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۴
شنبه, ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۵
به مناسبت بازگشت امام به قم؛
امام تصمیم گرفته بودند به قم باز گردند، همه مسائل امنیتی و پزشکی در نظر گرفته شد و کم کم خبر به گوش مردم رسید. جمعیت عظیمی از دور و نزدیک خود را به قم رساندند. شهر آذین شده بود. خیل جمعیت در ورودی شهر اجازه حرکت اتومبیل امام را نمی داد...
سه شنبه, ۰۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۸:۲۶
نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف، رئیس جمهور شوروی که خبر از خرد شدن استخوان های کمونیسم می داد، او را به واکنش واداشت و پاسخش را به همراه وزیر خارجه اش، ادوارد شوارد نادزه راهی جماران کرد. روایت او و برداشتش از شخصیت و برخورد امام شنیدنی است.
یکشنبه, ۰۷ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۴
بعد از آزادی امام از زندان، مراجع به دیدن ایشان می آمدند، مرحوم دکتر محمود بروجردی به روایت یکی از این دیدارها پرداخته است.
یکشنبه, ۰۷ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۰
شرایط جسمی امام مساعد نبود، بنی صدر به ریاست جمهوری رسیده بود و اوضاع و احوال کشور ایجاب می کرد تا امام شخصی را به فرماندهی کل قوا منصوب کنند. حکم این منصب در تاریخ سی ام بهمن 58 از طرف امام صادر شد.
یکشنبه, ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۷:۳۲
آن روز صبح آیت الله خامنه ای را برده بودند، عصر شده بود و هنوز از ایشان خبری نبود، هم سلولی هایش دیگر از بازگشتش ناامید شده بودند ... روایت این ماجرا از زبان خودشان حکایتی دیگر است.
پنجشنبه, ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۶
شنبه, ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۹:۱۱
همراه با نهضت امام؛
توده ای ها در کنفرانس صلح سوسیالیست ها در وین به اسلام و مرجعیت شیعه توهین و بی احترامی کرده بودند و سید علی اکبر برقعی نیز در این کنفرانس شرکت داشت. با بازگشتش به قم، شهر ملتهب شد و مردم مجازاتش را خواستار شدند. عوامل شهربانی وارد عمل شده و به سمت مردم تیراندازی کردند و...
پنجشنبه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۰
همراه با نهضت امام
دکتر شریعتی، مهندس بازرگان، مرحوم آیت الله هاشمی، فخرالدین حجازی، اعضای موتلفه و... همه و همه دعوت شده بودند تا ابعاد مختلف مبارزه علیه رژیم شاه را بررسی کنند. هر کدام عقیده ای داشت. بعضی تا آخر جلسه ماندند و برخی زود رفتند. این ماجرا را مرحوم سید مهدی طباطبایی روایت کرده است.
جمعه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۵۴
به مناسبت ماه رجب
وقتی خدا در همه کارهایت حضور داشته باشد، خودش مقدمات کارهای خیر دیگر را نیز فراهم می کند، کافی است تو مخلص برای خدا شوی و خودت را به او بسپاری. امام هم همین گونه خالص برای خدا بود، هر چه می کرد، او را مد نظر داشت نه دیگران را. عروس ایشان در خاطره ای به این موضوع پرداخته است.
دوشنبه, ۰۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۹:۴۷
سه شنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۶:۴
امام فرموده بودند که نامه ابلاغ شود نه اینکه داده شود و ما برگردیم، بنابراین آیت الله جوادی آملی شروع به خواندن نامه کردند. ایشان می خواندند و آقای لاریجانی به انگلیسی ترجمه می کرد و انگلیسی ایشان را هم مترجم آقای گورباچف به روسی ترجمه می کرد. آقای گورباچف به صندلی تکیه کرده بود و بعضی جاهای نامه با تعجب گوش می کرد.
وی با اشاره به حالات گورباچف در جریان ابلاغ تصریح کرد: برخی جاها او به شدت برافروخته می شد. یکی دو تا سوال نوشته بود که پس از اتمام نامه از آقای جوادی آملی سوال کرد امام ما را دعوت به اسلام کرده آیا ما هم می توانیم امام را به کمونیسم دعوت کنیم؟
یکشنبه, ۱۱ دی ۱۴۰۱ - ۹:۳۷
پنجشنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۶
در یکی از روستاهای اطراف بیجار ماموستای ده بود و در مسجد نماز می خواند. نماز که تمام می شد، چند کلامی برای جوانان روستا سخن می گفت. چند روزی بود که او را به بهانه ای با خود برده بودند. نگرانی خانواده برای سلامتی اش بیشتر و بیشتر شد تا اینکه...
سه شنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۲