پرتال امام خمینی ـ اصغر میرشکاری: حضرت امام خمینی(س) در تاریخ 15 بهمن 1358/ مطابق 17 ربیع الاول 1400 به مناسبت ولادت حضرت رسول اکرم(ص) و نیز سالروز هجرت آن بزرگوار پیامی خطاب به مسلمانان ایران و جهان صادر کردند که حاوی نکات بسیار ارزنده و آموزنده است. در فراز ابتدائی چنین آورده اند:
«ولادت سراسر با سعادت و هجرت با برکت حضرت خاتم النبیین و افضل المرسلین را که مبدأ نهضت اسلامی و الهی و مصدر بسط عدالت و فرهنگ انسانساز و منشأ حرکت به سوی برچیدن اساس ظلم و نابکاری و ارتقا به مقام والای انسانی و هجرت از تمام ظلمها و خصلتهای شیطانی- حیوانی به سوی نور مطلق و سرچشمه کمال و مؤسس امت و امامت است به جمیع مستضعفین و محرومین و تمام ملتهای جهان خصوصاً عموم مسلمین تبریک عرض میکنم.» (صحیفه امام، ج12، ص: 136)
مطالب و موضوعات حائز دقت و توجه متعددی در این فراز نهفته است که گویای شکل گیری نهضت الهی، بسط عدل و گسترش فرهنگ انسان سازی، مقدمه سازی برای برچیدن اساس ظلم و نابکاری، زمینه سازی برای ترقی و کمال انسانی، هجرت از تمام ظلمها و خصلتهای شیطانی- حیوانی به سوی نور مطلق و سرچشمه کمال و اشاره به شکل گیری جامعه ایدهآل امت و امامت است. و این خود ابزارها و وسائلی را می طلبد که در وجه اخیر آن پس از هجرت به مدینه و تشکیل حکومت توسط آن حضرت پایه گذاری شد. در این جایگاه آن بزرگوار از خود سلسله رفتارهای اجتماعی به یادگار گذاشته اند که مصالح عمده و اصلی آن "خلق عظیم" و "رحمة من الله" و "رحمت و رأفت نسبت به کافه انسانها" و "اندوه و ناراحتی برای انحراف ازجاده هدایت " حتی برای کافران و مخالفان است که با رفتارهایی اجتماعی در حضور در بین همچون مدارا، خیرخواهی، سعه صدر و تحمل دیگران، دلسوزی و مهربانی صادقانه، ترویج روحیه محبت و مهربانی و برادری و نظیر این تحولی در روحیه فردی مردم و فرهنگ اجتماعی آنها ایجاد کرد که قطعا در تمام ادوار تاریخی بی نظیر است. و اگر غیر از این می بود قطعا از دور او پراکنده می شدند و جائی برای عفو و گذشت و طلب آمرزش و نتیجتا رشد و تعالی انسانها باقی نمی ماند.
او نه تنها خود به این طریقه مدارا و تواضع و خیرخواهی که شواهد بسیاری برای آن شنیده ایم رفتار و سلوک داشت که در حدیثی از قول آن حضرت چنین داریم:
" خداوندا! هرکس سرپرستی کاری از کارهای امت مرا به عهده گرفت و با آنان با رفق و مدارا رفتار کرد تو با او مدارا کن و آن کس که بر آنان سخت گرفت تو بر او سخت گیری فرما." (بحار الانوار،ج72، ص352)
و این البته درس بزرگی خواهد بود برای همه دست اندرکاران امر حکومت و حاکمیت در جوامع اسلامی برای تمام دورانها که به طور طبیعی باعث برقراری انس و الفت و محو و نابودی ظلم و نابکاری و البته دوام و ماندگاری حکومت خواهد بود.
امام خمینی(س) در جایگاه درس گرفته از مکتب نبوی و پرورش یافته فرهنگ اصیل اسلام، پا جای پای نبی مکرم اسلام نهاد و با تشکیل نظام اسلامی زمینه مناسب رشد همه این خوبیها را فراهم کرد، چنین اشاره دارند:
«پیغمبر اکرم که شخص اول بود و بنیانگذار اسلام و بنیانگذار هدایت مردم، سیرهاش را بروید ببینید چه جور بوده. آیا هیچ وقت سلطه جو بوده؟ وقتی با همین اشخاصی که رفقایش بودند، دوستانش بودند، دیگر سیاه و سفید و اینها مطرح نبود، نشسته بودند همه با هم، دور هم مینشستند؛ یکی آنجا بنشیند یکی پهلویش، بالا و پایین باشد، این هم نبوده. از اول بنا بوده است که یک اخلاق صحیح انسانی، آنکه برای انسان صالح است، آن را تربیت کنند به آن اخلاق، و تربیت کنند به آن عقاید و تمام اعمالی که دستور دادهاند همهاش برای این است که، این را تربیت کنند که به آن مقصدی که به حسب فطرت دارد؛ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها. این فطرت توحید است، فطرت خداجویی است که در همه هست.» (صحیفه امام، ج12، ص: 509)
در فراز دیگری از سخنان امام خمینی در این باره آمده است:
«یکی از فرقهای بین حکومت اسلام با سایر حکومتها، این است که در حکومت اسلام جوّ، جوّ محبت است. بین شخص اول مملکت مثل رسول خدا که شخص اول بود و در زمان خلافت امیرالمؤمنین شخص اول امیرالمؤمنین بود با ادنی فردی که به حسب نظر مردم ادنی حساب میشدند فرق اساسی مربوط به دنیا نبود. این طور نبود که رسول خدا حالا که در رأس واقع شده و رئیس امت است مثل سایر حکومتها ریاست بکند. در مسجد میآمدند مینشستند؛ اصحابشان و اتباعشان هم توی مسجد بود؛ کسی، از خارج که میآمد نمیدانست کدام از آنها پیغمبر است. میپرسید کدامتان پیغمبر هستید؟ در نشستن این طور نبود که یکی در بالای تخت بنشیند و ما بقی مقابلش بایستند و سلام نظامی بکنند! حضرت امیر هم همین طور بود. صدر اسلام وضع این طور بود... جوّ محبت بود. آنها در یک محیط دوستی و رفاقت و محبت زندگی میکردند. بین خودشان «رُحَماء» بودند؛ یعنی همه با هم دوست و رفیق ... با رحمت رفتار میکردند. و وقتی که مقابل کفار واقع میشدند، آنجا «اشِداء» بودند.» (صحیفه امام، ج7، ص: 234)
و چنین بود که انسانهای بالنده خداخواهی تربیت شد که درخشانترین دوران تاریخی را بنا نهادند. به قول امام خمینی(س):
«در وقتی که رسول اللَّه آن وقت [در رأس] حکومت بود، آن وقت در مدینه بودند، در مدینه تشکیل حکومت بود بساط، لکن وضعش این طوری بود. از آن طرف، در مقابل هیچ قدرتی خاضع نبود، برای اینکه او خدا را می دید. کسی که توجه دارد به اینکه قدرت هر چه هست مال خدای تبارک و تعالی است و دیگران هیچ نیستند، این دیگر نمی تواند خاضع بشود در مقابل یک قدرتمندی. » (صحیفه امام، ج16، ص: 451)
اکنون اما، در سالروز میلاد مبارک رسول گرامی اسلام و فرزندش عزیز آقا امام صادق(ع)، یادآوری اهمیت سلوک بر راه و روش رأفت و برادری و خطر افراط کاری های جاهلانه ای که به جد به تخریب انسجام ملی می انجامد؛ ضرورت امروزین جامعه ماست.
.
انتهای پیام /*