شرح جنود عقل و جهل یکی از تالیفات اخلاقی امام خمینی (س) است که ایشان به آثار اجتماعی برخی صفات اخلاقی همانند عدل، تعدیل قوه غضبیه، ثبات و پایداری نفس، سعه صدر و عزت نفس، رفق و مدارا با مردم و غیره اشاره کرده است.
امام (س) مبارزه با ایادی استعمار و دشمنان اسلام را منوط به مقاومت در برابر حب نفس، جاه، کبر و غرور بیان می کنند و با اشاره به اینکه هیچ حرکتی و عملی در فرد و جامعه نیست مگر این که مذهب اسلام برای آن حکمی مقرر داشته است.( صحیفه امام؛ ج5، ص 389)، عدل مطلق را عامل تمامی فضایل باطنی، ظاهری، روحی و جسمی می دانند زیرا عدالت عبارت از اعتدال قوای ثلاثه یعنی قوه شهویه، غضبیه و شیطانیه است.( شرح جنود عقل و جهل؛ ص 148) و مبدأ تهذیب نفس تعدیل قوای سه گانه و عدالت همان عمل به حد وسط است، بنابراین طریق سیر انسان کامل از نقص تا کمال، خط مستقیم و سیر معتدل یعنی همان عدالت می باشد. ( شرح جنود عقل و جهل؛ ص 152) و از این رو انسان کامل متخلق به تمامی صفات نیکو و بری از تمامی مهلکات اخلاقی است. اهمیت این مطلب در بحث ولایت فقیه امام نیز خود را نشان داده است ایشان عدالت را یکی از صفات ولی فقیه می داند. ( صحیفه امام؛ ج11، ص 464)
آنچه ذکر آن اهمیت دارد این است که امام (س) بیش از اخلاق نظری و پرداختن به جزییات قوای آدمی، به اخلاق عملی و تأثیر اخلاق بر زندگی افراد تأکید می کند و مباحث متعارف در علم اخلاق یعنی قوای چهارگانه نفس را در ذیل بحث کلی تری قرار می دهد و آثار و راه حل های بیشتری برای آن می یابد. ایشان در ابتدای کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل، مراد از یادگیری علم اخلاق را تهذیب نفس بیان می کند که مقدمه حصول حقایق معارف و لیاقت نفس برای جلوه توحید است و با اشاره به اینکه مباحث فلسفی و تاریخی اخلاق ما را از این مقصود دور می کند و تأثیری در تهذیب باطن انسان ندارد، کتاب اخلاقی را دوای درد می داند نه نسخه درمان. ( شرح جنود عقل و جهل؛ ص 10)
بنابراین با حاصل شدن معرفت به جنود عقل و جهل، نسبت به مهلکات و منجیات نفس و طرق طرد و کسب آنها نیز معرفت پیدا می شود و این معرفت مقدمه کسب معارف الهی و توحید است؛ زیرا تمام احکام الهی دو مقصد دارند: مقصد اول که اصلی است، توجه دادن فطرت به کمال مطلق است و مباحثی مثل مبدأ و معاد و مراتب سلوک عرفانی و نماز و غیره به این مقصد مربوط است. مقصد دوم که تبعی است. تنفر دادن فطرت از دنیا است. عمده ریاضتها و بسیاری از فروع شرعی مثل روزه و صدقات و ترک معاصی به این مقصد مربوط است. ( شرح جنود عقل و جهل؛ ص 79)
از نظر ایشان علاج اخلاق قبیح و فاسد درونی و بیرونی است. موانع درونی با ریاضت و تکرار و تذکر و غیره اصلاح می شود و موانع بیرونی که استبداد و اختناق حاکم بر محیط مواردی از آن است، با مبارزه یک شخص رفع نمی گردند، بلکه نیاز به مبارزه جمعی افراد جامعه دارد و از فاز اصلاح یک شخص به فاز انقلاب منتقل می شود. در گفتمان انقلاب، تهذیب اخلاق نه تنها برای نیل به سعادت فردی افراد است، بلکه گامی ضروری در راه بهبود اخلاق جامعه است. ایشان معتقدند، در اسلام اخلاق و سیاست به طور همزمان مورد توجه اند. ( صحیفه امام؛ ج3، ص 219) و همانطوری که برای عمل به قوانینی چون عدالت و رفع و دفع ظلم و جور، وجود مجری و تشکیل حکومت ضروری است، از سوی دیگر دستگاههای حکومتی و مسؤولین موظف به مراعات اخلاق اسلامی هستند. محیط اخلاقی از اهداف مهم حکومت است.
سقوط و انحطاط که نقطه مقابل سعادت است بر اثر سلب آزادی از انسان و تسلیم شدن او در برابر سایر انسانها ایجاد می شود.. ( صحیفه امام؛ ج5، ص 388)
.
انتهای پیام /*