امام از هر فرصتى براى انگیختن تودهها بر ضد رژیم شاه بهره مىگرفت و با فرستادن پیک و پیام، عالمان دینى و گویندگان مذهبى را به افشاگرى، روشنگرى، مبارزه و مقاومت فرامىخواند. آنگاه که اهالى سیرجان از امام خواستند آقاى فلسفى واعظ را که در رفسنجان به سر مىبرد، بر آن دارد که پس از پایان مراسم سخنرانى در آن شهر، دههاى را نیز در سیرجان به منبر برود، امام طى تلگرامى به آقاى فلسفى، پیشنهاد اهالى سیرجان را با او در میان گذاشت و از او خواست که ضمن پذیرفتن دعوت آنان، رسالت اسلامى خود را در آگاهانیدن مردم و برملا کردن نقشهها و نیرنگهاى رژیم شاه دنبال کند. در رهنمودنامۀ امام به آقاى فلسفى که به صورت تلگرام به او مخابره شده، آمده است:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
قم ـ رفسنجان ـ 19/309 ـ 27/4/43
8 ربیعالاول 1384
حضرت حجتالاسلام خطیب شهیر آقاى فلسفى ـ دامت افاضاته ـ رفسنجان
تلگرافى از قِبَل اهالى محترم سیرجان رسید که از جنابعالى تقاضا شود دعوت آنها را بپذیرید. مقتضى است براى جبران گذشته و خفقان موجود پذیرفته شود.
به اهالى محترم رفسنجان و سیرجان و دیگران، از قِبَل حقیر، پس از اهداى سلام وافر، تذکر دهید که امروز در مقابل دستهاى ناپاک اجانب، که خطر عظیم بر اسلام و مسلمین متوجه است، لازم است با وحدت کلمه و اعتصام بحبلاللّه به شعائر مذهب اهمیت بیشتر بدهید و جمعیتهاى خود را فشردهتر و انبوهتر فرمایید و در مقابل استعمار و دستگاه جبار، به صفوف خود در جماعات و اجتماعات مذهبى، براى احقاق حق و ابطال باطل، بیفزایید. فأمّا الزبد فیذهب جفاءً و اما ما ینفع الناس فیمکث فى الارض.
هرگز در مقابل اظهار حق و ترویج احکام اسلام از ارعاب و ارهابهاى بىمغز نهراسید و در عین کمال آرامش و بهانه ندادن به دست دستگاه جبار، حقوق حقۀ خود را که عمل به احکام اسلام و آزادى خطباى محترم و نویسندگان معظم است، مطالبه نمایید و دولتها را از خطر اسرائیل و عمال اسرائیل آگاه نمایید و قطع ید دشمنان اسلام را از ذخایر ملت و دسترنج کارگر و رعیت با کمال جدیت مطالبه نمایید و دولت را از اینکه اجازه داده است اوراق ضاله از قبیل کتاب انتقاد و طرح قانون خانواده منتشر شود استیضاح کنید و از خلافکارىها و قانونشکنىهاى دستگاه، در مجامع عمومى یادآورى نمایید و مظالم دولتها را هرچه بیشتر و با هر وسیله انتشار دهید و براى عظمت اسلام و استقلال ممالک اسلامى و قطع ید اجانب، خصوصاً اسرائیل که در حال جنگ است با مسلمین و اسلام، در مجامع عمومى دعا کنید و از گناهان خود توبه کنید و به احکام اسلام عمل نمایید و به ولى عصر و ناموس دهر ـ عجلاللّه تعالى فرجه ـ براى رفع گرفتارىها پناه ببرید. والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته.
روحاللّه الموسوى الخمینى
این تلگرام به محض رسیدن به کرمان، بنا به دستور ساواک آن شهرستان، در تلگرافخانه توقیف شد و رئیس ساواک کرمان طى گزارشى به مرکز درباره این تلگرام کسب تکلیف کرد. در گزارش ساواک کرمان آمده است:
تیمسار قائم مقام ریاست ساواک
محترماً اکنون طبق اطلاع به استاندارى و ساواک، تلگرافى از آقاى خمینى به آقاى فلسفى واعظ مخابره شده که مفاد آن تند و تحریکآمیز و دستور داده دعوت اهالى سیرجان را هم بپذیرد و در منبر خود عمال استعمار و وضع خفقانآور موجود را تذکر دهد. تلگراف در تلگرافخانه کرمان است. با کفیل استاندارى و منابع انتظامى تماس، با رویهاى که آقاى فلسفى داشته به نظر نمىرسد که از اصول خارج، ولى نظر همگى این است که هم امشب به ایشان تذکر داده شود، دعوت سیرجان را نپذیرفته و به مجرد خاتمۀ منبر رفسنجان که دو شب مانده، به تهران عزیمت کند.
مستدعى است نظرات عالى امر به ابلاغ، ضمناً اگر اجازه مخابره تلگراف را به رفسنجان تا یک ساعت دیگر صادر فرمایند، شبانه در رفسنجان با آقاى فلسفى تماس گرفته خواهد شد و تذکرات لازم طبق امر مبارک داده مىشود. مفاد تلگراف خمینى متعاقباً مخابره خواهد شد.
1963/8 الف ـ 27/4/43 ـ نوایى
ساواک مرکز بىدرنگ تلگرام زیر را به کرمان مخابره کرد:
فعلاً از تسلیم تلگراف به آقاى فلسفى خوددارى، تا متعاقباً دستورات لازم داده شود. 629 ـ 130 ـ 27/4/43 ـ مقدم
(تصویر سند در عکس مربوطه آمده است)
در پى گفتگوها و رایزنىهاى گسترده میان مقامات بلند پایۀ ساواک و رد و بدل شدن چندین تلگرام میان کرمان ـ تهران، ساواک مرکز به مقامات کرمان دستور داد:
بازگشت 2008/8 الف ـ 28/4/43
تیمسار ریاست مقرر فرمودند تلگراف به آقاى فلسفى داده شود. سرکار هم به آقاى فلسفى خاطر نشان سازید که مفاد تلگراف، تحریک محض و براى ایجاد نگرانى بین مردم است. از طرف دیگر خاطرنشان سازید که مطالب مندرجه در تلگراف دروغ و تهمت بیش نیست....
به دنبال این دستور، مأمور تلگرام با یکى از مقامات ساواک کرمان به دیدار آقاى فلسفى در رفسنجان شتافتند و با ایجاد محیطى خفقانبار و پلیسى، تلگرام امام را به فلسفى دادند و پیام مقامات ساواک را نیز به او ابلاغ کردند. آقاى فلسفى در خاطرات خود از این جریان چنین یاد کرده است:
«... مسافرت من به شهرهاى مختلف جهت سخنرانى، سابقه ممتد داشت. معمولاً در چنین سفرها اهالى شهرهاى نزدیک آن شهر که منبر مىرفتم، از من دعوت مىکردند که در شهرهاى آنها نیز چند شب سخنرانى داشته باشم. اما در سفر به کرمان متوجه شدم با توجه به ارادتى که من نسبت به امام دارم، دعوتکنندگان از من، قبلاً متوسل به امام مىشوند. مثلاً از شهر خودشان به یکى از دوستان خود در قم تلفن مىکردند و مىگفتند خدمت امام بروید و بگویید فلانى الآن در رفسنجان است، از او بخواهید که دعوت مردم سیرجان را هم قبول کند. به همین لحاظ مسافرت ده روزۀ من به کرمان، تبدیل به چهلو پنج روز گردید؛ زیرا به خاطر تلگرافهاى امام علاوه بر کرمان در رفسنجان، سیرجان، نوق و اصفهان منبر رفتم؛ اما چون درخواستها زیاد بود، به ناچار تلگرامى به خدمت امام فرستادم و به عرض ایشان رساندم که تقاضاها خیلى زیاد است و من بر اثر خستگى زیاد، قادر نیستم دیگر منبر بروم؛ لذا موافقت بفرمایید تقاضاى جدید را قبول نکنم و به تهران برگردم.
طى مدت این سفر، چند تلگرام از امام به دستم رسید. تلگرامها را تنها مأمور تلگراف نمىآورد، بلکه به همراه او مأموران خاصى هم مىآمدند. امام در ضمن تلگرافها تأکید داشتند که بیشتر درباره آزادى بیان، آزادى قلم و مبارزه با اختناق صحبت کنم... به یاد دارم در همان ایام که به رفسنجان دعوت شدم، امام در تلگرامى به من فرمودند که تا آنجا هستید انتقادهاى خود را ادامه دهید. مأمور ادارۀ تلگراف به همراه مأمور ساواک آمدند و گفتند:
آیتاللّه خمینى تلگرافى از قم براى شما مخابره کرده است. ما متن آن را جهت استفسار به تهران مخابره کردیم که آیا به شما بدهیم یا خیر؟ چون به ما گفتهاند که اگر فلانى با استناد به این تلگرام بخواهد ایجاد اخلال و بىنظمى کند، تلگرام را به او ندهید، اما اگر قصد اخلال نباشد و نخواهند مردم به هم بریزند و شهر را تعطیل کنند مانعى ندارد. بعد گفتند ما تلگرام را به شما مىدهیم بخوانید و به ما جواب بدهید. من آن را گرفتم و خواندم. مفاد تلگرام این بود که به انتقاد ادامه دهید. گفتم از مضمون تلگرام اطلاع پیدا کردم، مىخواهید آن را بدهید که پیش من بماند، یا ببرید. اگر من این تلگرام را هم ندیده بودم انتقاد مىکردم و حالا هم که دیدهام باز انتقاد مىکنم و البته ضمن بیان مطلب از تلگرام امام هم یاد مىکنم، هرچند که شما متن آن را با خود ببرید. اما من در این شهر کوچک به نحوى انتقاد مىکنم که موجب ناامنى و هرج و مرج اوضاع نشود...».
نهضت امام خمینی، ج1، ص 977-981
.
انتهای پیام /*