سی ام فروردین مصادف است با سالروز خاتمه نگارش کتاب «آداب الصلوة» توسط حضرت امام خمینی (س). آنچه در این باب بر قلم ایشان جاری گشته و در انتهای کتاب آورده شده است، چنین است: «تا این جا به تقدیر الهی جل و علا کلام ما ختم شد، حامداً شاکراً علی نعمائه، مصلیا علی محمدٍ و آله الطاهرین. به تاریخ روز دوشنبه دوم ربیع الثانی هزار و سیصد و شصت و یک (۱۳۶۱) قمری». و این مطابق است با۳۰ فروردین ۱۳۲۱ هجری شمسی، یعنی۴۰ سالگی امام خمینی (س) که به ظاهر شروع دوران پختگی و کمال است. اما پرواضح است که آنچه قبلاً بر خامه این «عبد صالح» خداوند جاری گشته، آثاری نظیر «شرح دعای سحر و مصباح الهدایه» که هر دو قبل از ۳۰ سالگی و نیز شرح چهل حدیث و سرالصلوه که هر دو قبل از ۴۰ سالگی نوشته شده اند، و همچنین سایر آثار ایشان هر کدام از چنان قوت و استحکامی برخوردار است که باید گفت «جز حیرتم نیفزود» و این همه گویی شجره طیبه ای است که همواره کام طالبان را از ثمرات و برکات خود بهره مند می فرمایند و بیانگر پختگی و کمال نویسنده در سال هایی خیلی قبل از ۴۰ سالگی است. به هر حال پس از نگارش کتاب سرالصلوة (معراج السالکین و صلوة العارفین) که به قول نویسنده محترم، آن را با حال عامه تناسبی نبود، حضرت امام اقدام به نوشتن «آداب الصلوة» کردند. این کتاب شریف اثری گرانسنگ در باب آداب قلبی و اسرار معنوی نماز است که بنا به تعریف نویسنده بزرگوار آن، «از کتاب و سنت و اخبار اهل بیت عصمت و طهارت و افادات اهل معرفت اخذ شده» و بدون شک در نوع خود یکی از بی نظیرترین آثار در زمینه سیر و سلوک معنوی و طریق بندگی به حساب می آید و مطالعه و کاربرد آن استفاده کننده را به جایی رساند که «به جز خدا نبیند» و حاصل آن معراج وصال است و قرب کمال.

حضرت امام خود در این باب می فرمایند: «ایامی چند پیش از این، رساله ای سرالصلوة  فراهم آوردم که به قدر میسور از اسرار صلوة در آن گنجانیدم، و چون آن را با حال عامه تناسبی نیست در نظر گرفتم که شطری از آداب قلبیه این معراج روحانی را در سلک تحریر در آوردم، شاید برادران ایمانی را از آن تذکری و قلب قاسی خود را تأثری حاصل آید. و به خدای تبارک و تعالی پناه می برم از تصرف شیطان و حصول خِذلان، انه ولی قدیر. و مرتب نمودم آن را بر یک مقدمه و چند مقاله و یک خاتمه.» (آداب الصلوة، ص ۲).

کتاب علاوه بر متن قدیمی آن، توسط دو فقره «اهداء نامه» توسط حضرت امام خمینی (س) در سال ۱۳۶۳ که با عنوان فرزندشان حجت الاسلام و المسلمین مرحوم حاج سید احمد آقا و عروس شان، سرکار خانم دکتر فاطمه طباطبایی نوشته شده و از لطافت ها و نکات نغز عرفانی اخلاقی برخوردار است، مزین شده است. این هر دو نامه در مقدمه کتاب چاپ شده و ذیلاً آورده می شود. اما چقدر به جا و پسندیده است که این اثر شریف و سازنده به طریقی ترویج و اشاعه شود تا بهره ها و برکات آن عمومی تر و تأثیرات آن فراگیرتر شود. ان شاءالله

***

۱)نامه [به خانم فاطمه طباطبایی (اهدای کتاب آداب الصلاة)]

موضوع: اهدای کتاب «آداب الصلاة» و نصایحی چند

بسمه تعالی

افسوس که عمر در بطالت بگذشت با بارِ گنه بدون طاعت بگذشت

فردا که به صحنه مجازات روم گویند که هنگام ندامت بگذشت

کتاب «آداب الصلاة» را که به دختر عزیزم فاطی- که خدایش از مُصلین قرار دهد- اعطا می نمایم، از تاریخ اتمام آن بیش از چهل سال می گذرد. و قبل از آن- به چند سال- کتاب «سر الصلاة» را تمام نمودم. و از آن سال ها تا کنون بیش از چهل سال می گذرد و من نه اسرار صلاة را دریافتم، و نه به آداب آن پرداختم، که یافتن غیر از بافتن است و ساختن جدا از پرداختن. و این کتاب ها حجتی است از مولا بر این عبد بی مایه. و به خدای تعالی پناه می برم از آن که مشمول آیه شریفه کمرشکن لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ. کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ انْ تَقْولُوا ما لا تَفْعَلُونَ باشم، و پناهی جز رحمت واسعه اش ندارم.

و تو ای دخترم! امید است که توفیق به کار بستن آداب این معراج بزرگ الهی را داشته باشی و به راهنمایی این بُراق الهی از بیت مظلم نفس هجرت کنی الی الله. و به خدای بزرگ پناه می دهم تو را از آنکه مطالعه این اوراق بر تعلقات نفسانیه ات نیفزاید و تو را چون نویسنده ملعبه شیطان نکند.

دخترم! هر چند در تو به حمد الله لطافت روحی یافتم که امید آن است که هدایت الله شامل حالت شود و با عنایت او- جل و علا- از چاه عمیق طبیعت خلاص شوی و به صراط مستقیم انسانیت راه یابی، لکن از کید شیطان و نفس خطرناکتر از آن غافل مباش و به خدای بزرگ پناهنده شو انهُ رَحیمٌ بِعِبادِه.

دخترم! اگر از مطالعه این اوراق خدای نخواسته نتیجه حاصل نشود مگر خودنمایی و مجلس آرایی و سر توی سرها آوردن، بهتر است از مطالعه آن صرف نظر بلکه احتراز کنی که مبادا چون من گرفتار تأسف شوی. و اگر- ان شاء الله- خود را مهیا کنی که از مطالبی که از کتاب و سنت و اخبار اهل بیت عصمت و افادات اهل معرفت اخذ شده است به جان استفاده کنی و استعداد و لطافت قریحه ای را که خداوند عطا فرموده به کار اندازی، بسم الله! این گوی و این میدان.

امید است در این معراج انسانی و معجون رحمانی دل از غیر خالی کنی و با آب حیات، قلب را شستشو دهی و چهار تکبیر زده، خود را از خودی برهانی تا به دوست برسی وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً الَی اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُم یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اجْرُهُ عَلَی الله.

بارالها! ما را مهاجر الی الله و رسوله قرار ده و به فنا برسان، و فاطی و احمد را توفیق خدمت عنایت کن و به سعادت برسان. و السلام.

۲ صفر المظفر ۱۴۰۵- ۵ / ۸ / ۱۳۶۳

روح الله الموسوی الخمینی

 (صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص: ۹۰ -۹۱)

۲) نامه [به آقای سید احمد خمینی (اهدای کتاب آداب الصلاة)]

موضوع: اندرزهای اخلاقی - اجتماعی، و اهدای کتاب «آداب الصلاة»

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب «آداب الصلاة» را که خود از آن بهره ای نبردم جز تأسف بر قصور و تقصیر بر ایام گذشته که توانایی بر خودسازی داشتم، و حسرت و ندامت در روزگار پیری که دستم تهی و بارم سنگین و راهم بس دراز و پایم لنگ و آوای رحیل در گوش است، هدیه کردم به فرزند عزیزم «احمد» که از قدرت جوانی کامیاب است؛ شاید او- ان شاء الله تعالی- از محتویات آن که از کتاب کریم و سنت شریف و افادات بزرگان فراهم شده است، بهره مند شود و به معراج حقیقی از رهنمایی اهل معرفت راه یابد، و دل از این ظلمتکده برکَند، و به مقصد اصلی انسانیت که انبیای عظام و اولیای کرام- علیهم صلوات الله و سلامه- و اهل الله بر آن راه یافتند و دیگران را دعوت فرمودند، توفیق یابد.

پسرم! خود را- که به فطرت الله تخمیر شده ای- دریاب و از گرداب ضلالت امواج سهمگین خودبینی و خودخواهی نجات ده و به سفینه نوح که پرتو ولایت الله است رکوب کن که مَنْ رَکِبَها نَجی وَ مَنْ تَخَلفَ عَنْها هَلَکَ.

فرزندم، کوشش کن که در صراط مستقیم که صراط الله است، و لو لنگان لنگان حرکت کنی و حرکات و سکنات قلبی و قالبی را رنگ معنویت و الوهیت دهی و خدمت به خلق را برای آن که خلق خدا هستند بنمایی. انبیای عظام و اولیای خاص خدا در عین حال که مشابه دیگران اشتغال به کارها داشته اند، هیچ گاه در دنیا وارد نبوده اند؛ چون اشتغالشان بالحق و للحق بوده، در عین حال از رسول ختمی- صلی الله علیه و آله و سلم- روایت شده که فرموده است: لَیُغانُ عَلی قَلبی و انی لَأسْتَغْفِرُ اللهَ فی کُل یَوْمٍ سَبْعینَ مَره شاید رؤیت حق در کثرت را، کدورت حساب می فرمود.

پسرم! خود را مهیا کن که پس از من بر تو جفاها رود و نگرانی ها که از من دارند به حساب تو گذارند. اگر حساب خود را با خدای خود صاف کنی و پناه به ذکر الله بری، هراسی از خلق به خود راه مده که حساب خلق زودگذر است و آنچه ازلی است، حساب در پیشگاه حق است.

فرزندم! پس از من ممکن است پیشنهاد خدمتی بر تو شود، در صورتی که قصدت خدمت به جمهوری اسلامی و اسلام عزیز است رد مکن؛ و اگر خدای نخواسته برای هواهای نفسانی و ارضای شهوات است، از آن اجتناب کن که مقامات دنیوی ارزش آن ندارد که خود را در راه آنها تباه کنی.

بارالها! احمد و تبارش و متعلقانش که از بندگان تو و تبار رسول اکرمند، اینان را در دنیا و آخرت سعادتمند فرما و دست شیطان رجیم را از آسیب به آنها کوتاه فرما.

خداوندا! ما ضعیف و ناتوانیم و عقب افتاده از قافله سالکان، تو خود از ما دستگیری فرما. رَبنا عامِلْنا بِفَضْلِکَ وَ لا تُعامِلْنا بِعَدْلِکَ. و السلام علی عباد الله الصالحین.

۲۳ ربیع الاول ۱۴۰۵ / ۲۵ آذر ۱۳۶۳

روح الله الموسوی الخمینی

(صحیفه امام؛ ج۱۹، ص ۱۱۹ - ۱۲۰)

. انتهای پیام /*