این روزها مصادف با سالروز ارتحال گنجینه اسرار نظام است. بازخوانی و مرور خاطرات دوستان و یاران یادگار امام از مشی و خصوصیت های سید احمد آقا خاطره انگیز و یادآور روزهای زندگی ایشان است.در ادامه سه خاطره از حجت الاسلام والمسلمین محمد علی انصاری از نظر می گذرد؛ ایشان در خاطرات خود نقل می کند:
امام علاقۀ عجیبى به همسر و فرزندان و نوه ها و حتى وابستگان خود دارند. حتى اگر یکى از اعضاء دفتر ایشان بیمارى پیدا کند، امام مرتب احوالپرسى مىکنند. سفارش مىکنند به مداوا و پزشک و مرتب از وضع آنان جستجو مىکنند و امر به رفتن بیمارستان. یک روز حاج احمد آقا براى خواندن پیام امام به جایى رفته بود. امام صحبت ایشان را از رادیو مىشنیدند. ایشان قبل از پیام گفت که امروز حال من مساعد نبود. امام فوراً سراغ گرفتند که حال ایشان چطور است و چرا بیمارند؟
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)، ج1، صص14-13
شیطان از اینجا سراغ آدم مىآید
حاج احمد آقا مى گفت، روزى از برادران سپاه مستقر در بیت امام درخواست کردم جلوى ایوان بیت را یک نردهاى نصب کنند. وقتى برادران مشغول این کار شدند امام وارد شده، فرمودند: «احمد، چه کار مىکنى؟» عرض کردم براى حفاظت جان على (فرزندم) که خداى نکرده به پایین پرت نشود، از برادران خواسته ام نرده اى جلوى ایوان نصب کنند و این کار مرسومى در همۀ خانه هاست. حضرت امام فرمودند: «شیطان از همین جا سراغ آدم مىآید، اول به انسان مىگوید منزل شما احتیاج به نرده دارد، بعد مىگوید رنگ مىخواهد، سپس مىگوید این خانه کوچک است و در شأن شما نیست و خانۀ بزرگتر مى خواهید و آرام آرام انسان در دام شیطان مىافتد.»
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)، ج1، ص291
از آقاى انصارى بپرسید
در یکى از روزهاى آخر عمر امام که بنده و فرزند گرامى ایشان در محضرشان به تلویزیون که تصویر جنگنده هاى اف ـ 14 را نشان مى داد، نگاه مىکردیم. در این میان حاج احمدآقا از امام پرسید آقا، این جنگنده ها چه خصوصیات و ویژگیهایى دارند؟ در این میان امام با حالت نقاهتى که داشتند با تبسم شیرینى اشاره به من کردند و به حاج احمدآقا فرمودند: «این مسائل را از آقاى انصارى بپرس، چون ایشان از همه چیز سر درمىآورد و اظهار نظر مىکند» (منظور امام این بود که وقتى معمولاً این گونه بحثها مى شد، من معمولاً اظهار نظرى مىکردم و امام با آن حال نقاهت، سعى کردند که با بنده مزاحى داشته باشند).
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)، ج1، ص316
.
انتهای پیام /*