پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۸۳۶/ سید عطاء اله افتخاری*
چکیده: امام خمینی، احیاگر بزرگ قرآن در عصر حاضر، در مکتوبات و سخنرانیها، اندیشههای قرآنی خود را در مورد منزلت و عظمت قرآن تبیین نموده است. ایشان در بیانات خویش که طی سالهای متمادی در مناسبتهای مختلف آمده است، جامعیت و فراگیر بودن، عظمت، انسان ساز بودن اعجاز در معارف و محتوی، گستردگی مخاطبین، رابطة قرآن و احادیث و ادعیه، مهجوریت قرآن و برخی دیگر از ویژگیهای آن را که برگرفته از کلام وحی و احادیث معصومین(ع) میباشد مورد اشاره قرار دادهاند. امام اعتقاد دارد که قرآن دارای مراتب معنایی است به گونهای که بخشی از معارف ژرف آن تنها برای اهل بیت(ع) قابل دستیابی است.
کلیدواژهها: قرآن، انسان، معجزه، جامعیت، مراتب معنایی، امام خمینی.
مقدمه
همة مسلمانان، قرآن کریم را معجزة پیامبر اکرم حضرت محمد(ص)، کتاب خدا و آخرین پیام خداوند و سرچشمة جوشان معارف اسلامی و محور اتحاد مسلمانان میدانند.
برای ورود به دریای بیکران قرآن، شناخت دقیق این کتاب عظیم لازم است. تا قرآن شناخته نشود، آنگونه که باید به آن ارج داده نمیشود. و هر قدر که قرآن بهتر شناخته شود، بیشتر معارف آن مورد توجه و عمل قرار میگیرد. در این راستا، در مقالة حاضر تلاش شده است که برخی از دیدگاههای قرآن پژوهی امام خمینی که در سالیان متمادی در نوشتهها و گفتارهای ایشان به یادگار مانده است مورد اشاره واقع شود. اگرچه از ایشان فقط یک اثر مستقل قرآنی یعنی تفسیر سورة حمد به جای مانده است اما اندیشههای بلند قرآنی این شخصیت ممتاز علمی در مکتوبات و گفتارهای ایشان آشکار و مشخص است و دیدگاههای آن امام بزرگوار مستند به آیات کریمة قرآن و احادیث معصومین(ع) میباشد که به برخی از آنها در این مقاله اشاره میشود.
۱.کتاب نور
امام قرآن کریم را نور و روشنایی میداند لذا میفرماید:
اگر مسلمانان جهان به انگیزة انبیاء ــ علیهم السلام ــ که عصارة آن در آخرین کتاب انسانساز، قرآن کریم، این کتاب هدایت ــ که از مبدأ نور اللهُ، نُورُ السَّموات و الارضِ به مشکات قلب نورانی خاتم الرسل ــ صلی الله علیه و آله و سلم ــ تابش نمود تا قلوب انسانها را از حبابهای ظلمت و نور برهاند و عالم را نور علی نور کند ــ پی برند و به اقیانوس نور متصل شوند، هرگز در اسارت شیطان و شیطان زادگان در نمیآیند...هان ای قطرههای جدا از اقیانوس قرآن و اسلام، به خود آیید و به این اقیانوس الهی متصل شوید، و از این نور مطلق استناره کنید (امام خمینی ۱۳۸۵ج ۱۶ :۵۱۶-۵۱۵).
در این معجزة الهی آمده است:
«وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً» (نساء: ۱۷۴): «و به سوی شما نوری روشنگر فرو فرستادیم».
قرآن نیز نوری آشکار است که روشنی میبخشد. تشبیه قرآن به نور تشبیه بسیار معنادار و شایستهای است. چون نقش تعیینکنندة نور در پرورش و رشد گیاهان و جانوران امری واضح است (جعفری بی تا ج ۳: ۵۰).
۲. حبل ممدود بین آسمان و زمین
امام خمینی این عبارت موجز و پر معنی را چنین توضیح میدهند:
و اینکه از قرآن شریف به «حبل ممدودِ بین آسمان و زمین» تعبیر شده، شاید یک وجهش همین باشد که رابطة روحانیّه و واسطة معنویه بین عالم قدس و ارواح انس است.
از این رو از کلمات حضرات معصومین ــعلیهم الصّلوة و السلام ــکه از ارواح متعلقة به عالم قدس و نفوس منقطعة به حضرت انس صدور یافته، به «حبلِ ممدود بین آسمان و زمین» تعبیر میتوان [کرد]. چه که سروران ما ــ علیهم السلام ــ آنچه در ارشاد خلق و اصلاح مخلوق بیان میفرمودند، از سرچشمة کامل لدُنّی رسول اکرم است که از صراح وحی الهی و علم ربّانی بوده و از قیاسات و اختراعات، که ساخته بدست تصرّف شیطان است، عاری و بری است (امام خمینی ۱۳۸۲ : ۵ـ۴).
در این رابطه قرآن عظیم میفرماید:
«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» (آل عمران:۱۰۳): «همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید».
۳. عظمت قرآن
امام عظمت قرآن را بینظیر و بیقرین میداند و آن را فوق فهم بشری دانسته است و
میفرماید:
فهم عظمت قرآن خارج از طوق ادراک است، لکن اشارة اجمالیّه به عظمت همین کتاب متنزّل که در دسترس همة بشر است، موجب فوائد کثیره است. بدان ای عزیز که عظمت هر کلام و کتابی یا به عظمت متکلّم و کاتب آن است و یا به عظمت مطالب و مقاصد آن است، و یا به عظمت نتایج و ثمرات آن است، و یا به عظمت رسول و واسطة آن است، و یا به عظمت مرسلالیه و حامل آن است، و یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است، و یا به عظمت شارح و مبیّن آن است، و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیت آن است. و بعض از این امور ذاتاً و جوهراً در عظمت دخیل است، و بعضی عرضاً و بالواسطه، و بعضی کاشف از عظمت است (امام خمینی ۱۳۸۰: ۱۸۲).
خداوند خود به عظمت این نور الهی توجه داده است:
«وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیم» (حجر: ۸۷): «به تحقیق به تو «سبع مثانی» و قرآن بزرگ را دادیم».
شایسته است انسان از سخن گفتن در عظمت و فضیلت قرآن لب فرو بندد و آن را به ناظران قرآن، راسخین و متخصصین در علوم آن موکول کند؛ زیرا آنان به حقیقت و عظمت قرآن از همه آشناترند و آنانند که انسان را به ارزش و واقعیت قرآن رهبری میکنند و آنانند که در فضیلت، قرین و همدوش قرآنند و در هدایت و رهبری سهیم و یاران آن (خویی بی تا:۲۴ـ۲۳).
۴. پاسخ دهندة به همة نیازها
قرآن کریم همة نیازهای فردی و اجتماعی انسانی را رفع میکند. امام میفرمایند:
همان طوری که آدم همه چیز است: معنویت دارد، مادیت دارد، ظاهر دارد، باطن دارد، قرآن کریم هم که آمده است این انسان را بسازد، همة ابعاد انسان را میسازد؛ یعنی کلیة احتیاجاتی که انسان دارد، چه احتیاجاتی که شخص دارد و چیزهایی که مربوط به شخص است، روابط بین شخص و خالق تبارک و تعالی و مسائل توحید، مسائل صفات حق تعالی، مسائل قیامت ــ اینها هست [و چه] مسائل سیاسی و اجتماعی و قضیة جنگ با کفار و اینها (امام خمینی ۱۳۸۵ج ۴: ۴۴۸).
ایشان در جای دیگری بیان میدارد:
«قرآن مجید و سنت شامل همة دستورات و احکامی است که بشر برای سعادت و کمال خود احتیاج دارد» (امام خمینی ب ۱۳۸۱: ۲۹).
قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
الف) «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ» (نحل: ۸۹): «و بر تو کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر همه چیز است».
ب)«ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ» (انعام: ۳۸) در تفسیر شریف التبیان فی تفسیر القرآن آمده است: «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ» أی لم ندع الاحتجاج بما یوضح الحق و یدعو الی الطاعة و المعرفة و یزجر عن الجهل و المعصیة، و تصریف الأمثال و ذکر أحوال الملائکة و بنی آدم و سائر الخلق من أصناف الحیوان» (شیخ طوسی بیتا ج ۴: ۱۲۷) که اشاره دارد به اینکه خداوند همة دلایل روشنگر حقیقت و دعوت کنندة به اطاعت خالق سبحان و معرفت وی و نیز بازدارندة از نادانی و گناه را در قرآن کریم بیان فرمود او در این راه مثالها آورده و فرشتگان و آدمی و انواع حیوانات را معرفی کرده است.
قرآن حاوی قوانین تام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شناخته شده است. و بهقول دیگر مراد از کتاب در آیة مبارکه کتاب (قرآن) است که در آن از اقسام رهنماییها و اصول احکام و قوانین راجع به سیاست عمومی اسلامی و امور دینی و اجتماعی و اقتصادی چیزی را واگذار نفرموده و تفریط و تقصیری در تعیین تکالیف جامعه بشری که موجب صلاح و رفاه آنهاست نشده است (خسروانی ۱۳۹۰ ج ۳: ۶۶).
۵.کتاب آدم سازی
امام خمینی میفرمایند:
قرآن کتاب آدم سازی است، برای آدم ساختن آمده است،کتاب حیوان سازی نیست؛ کتاب تعمیر مادیت نیست؛ همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت میکند، مادیات را قبول دارد در پناه معنویات؛ و مادیات را تَبَع معنویات قرار میدهد (امام خمینی ۱۳۸۵ ج ۷ :۵۳۲).
ایشان در بیانات دیگری اظهار میدارند:
و امیدوارم که ان شاء الله ما فقط قرآن نخوانیم و تفسیر نخوانیم، و باورمان بیاید مسائل، و هر کلمهای که از قرآن میخوانیم به طور باور [باشد. قرآن] کتابی است که میخواهد آدم درست کند، میخواهد یک موجودی را بسازد. یک موجودی را که خودش ایجاد کرده است و با اسم اعظم ایجاد کرده با «الله» میخواهد از این مرتبة ناقصی که هست او را برساند به آن مرتبهای که لایق اوست. و قرآن برای این آمده است همة انبیا هم برای این آمدهاند، همة انبیا آمدهاند برای اینکه دست انسان را بگیرند و از این چاه عمیقی که در آن افتاده است- آن چاهی که از همه عمیقتر است چاه نفسانیت انسان است – در آورند (امام خمینی ج ۱۳۸۱ : ۱۱۳ – ۱۱۲).
در کتاب اعجاز در قرآن کریم میخوانیم:
یکی از ابعاد شگفت انگیز اعجاز قرآن مجید اعجاز انسانی آن است. قرآن بزرگترین انقلاب انسانی را پدید آورده است. این واقعیت پیش چشم همة تاریخ آگاهان است که قرآن اقوام بت پرست بیابانگرد خشن کینه توز بیفرهنگ را به انسانهایی پاک باز، ایثارگر، ساده زیست، صاف دل، علم جو، خوش خو، راست گفتار، درست کردار، میانه رو، فروتن، پرکار، قوی پیکار، بیآزار، پرآزرم با مصرف کم و بازده زیاد تبدیل کرد. اکنون نیز این توان انسان پروری در همة جغرافیای اسلام نمود دارد. به برکت همین انسان پروری قرآن است که اخلاق انسانی جامعة اسلامی نسبت به جامعة اروپایی و آمریکایی برتر و والاتر است (عرفان ۱۳۷۹: ۱۶۲).
قرآن عظیم به روشنی تمام این موضوع را مورد تأکید قرار داده است و میفرماید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْءَانَ یهَدِی لِلَّتیِ هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشرِّ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لهمْ أَجْرًا کَبِیرًا» (اسراء: ۹): «این قرآن به درستترین آیینها راه مینماید و مؤمنانی را که کارهای شایسته به جای میآورند بشارت میدهد که پاداشی بزرگ بر ایشان خواهد بود».
و نیز میفرماید:
«قَالُواْ یَاقَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا کِتَاباً أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسیَ مُصَدِّقاً لِّمَا بَینَْ یَدَیْهِ یهَدِی إِلیَ الْحَقِّ وَ إِلیَ طَرِیقٍ مُّسْتَقِیمٍ» (احقاف:۳۰): «گفتند: ای قوم ما! به راستی ما کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده است، تصدیقکنندة همة کتابهای پیش از خود است، به سوی حق و به سوی راه راست هدایت میکند».
همین حقیقت در آیات ۱ و۲ سوره جن مشاهده میشود.
۶. جامعیت قرآن
امام خمینی این نور الهی را مجموعهای جامع وکامل برمیشمارد:
و قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران میماند؛ و این، اعجاز بزرگِ این صحیفة نورانیّة آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیّت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عائله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است (امام خمینی ج ۱۳۸۱: ۴۴).
قرآن کریم میفرماید:
«وَکُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِیلاً» (اسراء : ۱۲): «همه چیز را بهطور مشخص (و آشکار) بیان کردیم».
۷. قرآن کتاب احیای دلهاست.
امام این کتاب الهی را عامل احیای قلوب دانسته میفرمایند:
این کتاب چون عصای موسی و ید بیضای آن سرور، یا دم عیسی که احیاء اموات میکرد نیست که فقط برای اعجاز و دلالت بر صدق نبی اکرم آمده باشد؛ بلکه این صحیفة الهیّه، کتاب احیاء قلوب به حیوة ابدی علم و معارف الهیّه است؛ این کتاب خدا است و به شئون الله جل و علا دعوت میکند (امام خمینی ۱۳۸۰: ۱۹۴).
خداوند سبحان در قرآن کریم میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُم» (انفال: ۲۴): «ای اهل ایمان، هنگامیکه خدا و رسولش شما را به چیزی دعوت میکنند که موجب حیات شماست (قرآن) بپذیرید». و نیز میفرماید:
أَوَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرِینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (انعام: ۱۲۲): «آیا کسی که مرده بود سپس او را زنده کردیم و نوری بر او قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد، اینچنین برای کافران اعمال [زشتی] که انجام میدادند تزیین شده است [و زیبا جلوه کرده]. در اینجا منظور ار نور زندگی ساز همان قرآن است».
۸. اعجاز در معارف و محتوا
امام خمینی به معجزه در محتوای قرآن اشاره دارند و بیان میدارند:
این کتاب عزیز در محیطی و عصری نازل شد که تاریکترین محیط و عقب افتادهترین مردم در آن زندگی میکردند و به دست کسی و قلب الهی کسی نازل شد که زندگی خود را در آن محیط ادامه میداد و در آن حقایق و معارفی است که در جهان آن روز – چه رسد به محیط نزول آن – سابقه نداشت و بالاترین و بزرگترین معجزة آن همین است. آن مسائل بزرگ عرفانی که در یونان و نزد فلاسفة آن سابقه نداشت و کتب ارسطو و افلاطون بزرگترین فلاسفة آن عصرها از رسیدن به آن عاجز بودند، و حتی فلاسفة اسلام که در مهد قرآن کریم بزرگ شدند و از آن استفادهها نمودند به آیاتی که صراحت زنده بودن همة موجودات جهان را ذکر کرده، آن آیات را تأویل میکنند، و عرفای بزرگ اسلام که از آن ذکر میکنند همه از اسلام اخذ نموده و از قرآن کریم گرفتهاند، و مسائل عرفانی به آن نحو که در قرآن کریم است در کتاب دیگر نیست (امام خمینی ۱۳۸۵ ج ۱۶: ۲۱۰ـ۲۰۹).
خداوند سبحان میفرماید: «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً» (نساء:۸۲): «آیا درباره قرآن نمیاندیشند که اگر از ناحیه غیرخدا بود اختلافات فراوانی درآن مییافتند».
این آیه کریمه نشان میدهد که اعجاز قرآن در محتوا مورد توجه این کتاب عظیم است.
۹. قرآن معجزة نبی خاتم(ص)
هر یک از پیامبران الهی برای بیداری فطرت مخاطبان خویش به اذن خداوند قادر، معجزاتی داشتهاند. بزرگترین معجزة پیامبر اعظم، کتاب قرآن است.
در این زمینه امام میفرمایند:
قرآن کریم خود در چند جا معجزه بودن خود را به تمام بشر در تمام دورهها اعلان کرده است و عجز جمیع بشر را بلکه تمام جن و انس را از آوردن به مثل خود ابلاغ کرده امروز ملت اسلام همین نشانة خدا را در دست دارند و به تمام عائلة بشری از روی کمال اطمینان اعلان میکنند که این نشانة پیغمبری نور پاک محمد است هرکس از دنیای پرآشوب علم و دانش مثل او را آورد ما تسلیم او میشویم و از گفتههای خود برمیگردیم (امام خمینی بی تا: ۴۷) .
به همین دلیل قرآن خود آغاز به تحدی کرده است گرچه به گواهی تاریخ، از آغاز تحدی قرآن تا کنون هیچ کس نتوانسته است همانند سورهای از سورههای قرآن را بیاورد و دشمنان اسلام از هر راهی برای مقابله با گسترش اسلام وارد شدهاند و حتی جنگهای خونینی بهراه انداختهاند اما از این راه که به ظاهر راه آسانتری مینماید وارد نشدهاند و این نیست مگر از جهت اعجاز قرآنکریم و اینکه بهراستی بشر از آوردن مانند قرآن ناتوان است (جعفری بی تا ج۱: ۹۱).
در همین رابطه قرآن کریم میفرماید: «وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ» (بقره: ۲۴ ـ۲۳).
«اگر درباره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کردهایم شک و تردید دارید [لااقل] یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر از خدا بر این کار دعوت کنید اگر راست میگویید. اگر این کار نکردید- و هرگز نخواهید کرد- از آتشی بترسید که هیزم آن بدنهای مردم [گنهکار] و سنگهایی است که برای کافران مهیا شده است».
۱۰. تطبیق اعمال انسان با قرآن
یکی از آداب مهمة قرائت قرآن که انسان را به نتایج بسیار و استفادات بیشمار نائل کند «تطبیق» است و آن چنان است که در هر آیه از آیات شریفه که تفکر میکند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، و نقصان خود را به واسطة آن مرتفع کند و امراض خود را بدان شفا دهد (امام خمینی ۱۳۸۰: ۲۰۶).
خداوند سبحان در قرآن کریم میفرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلی شَیْءٍ حَتَّی تُقِیمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ» (مائده: ۶۸).
«ای اهل کتاب! شما هیچ موقعیتی ندارید مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه بر شما از طرف پروردگارتان نازل شده است بر پا دارید».
۱۱.گستردگی مخاطبین
آیات کریمة این کتاب مقدس در همة زمانها و در همة اقشار آدمیان را مخاطب قرار میدهد. امام به این مهم چنین اشاره دارند:
قرآن را چنانچه ملاحظه میفرمایید، در آن اکثراً آیات شریفهای است که اکثر مردم از آن استفاده میکنند. و در قرآن شریف آیاتی است که فقهای عظام از آن استفاده میکنند، آیاتی است که فلاسفه از آن استفاده میکنند، آیاتی است که عرفا از آن استفاده میکنند. آیاتی است که خاصة اولیا از آن استفاده میکنند (امام خمینی ۱۳۸۵ ج ۱۸: ۱۲۰ – ۱۱۹).
قرآن کریم چنین میفرماید: «قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ یُحیِی وَ یُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» (اعراف: ۱۵۸).
«بگو: ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همة شما هستم، همان خدایی که حکومت آسمانها و زمین از آن اوست، معبودی جز او نیست، زنده میکند و میمیراند پس ایمان بیاورید به خدا و فرستادهاش، آن پیامبر درس نخواندهای که ایمان به خدا و کلماتش دارد و از او پیروی کنید تا هدایت یابید».
این معنی در آیه ۱۵۷ همین سوره و نیز آیه۲۸ سوره مبارکة سبأ ملاحظه میگردد.
۱۲. هر کس به اندازة فهم خود از قرآن میفهمد:
امام در این زمینه میفرماید:
حقایق عقلیه را حق تعالی در قرآن شریف و انبیاء و ائمة معصومین ــ علیهم الصلوة و السلام ــ در احادیث شریفه، نوعاً به لسان عرف و عامة مردم بیان میکنند، برای شفقت و رحمت بر بنی الانسان است که هرکس، به مقدار فهم خود، از حقایق نصیبی داشته باشد. پس آنها حقایق غیبیّة عقلیه را نازل فرمایند تا به درجة محسوسات و مأنوسات عامّة مردم رسانند تا آنها که در این درجه هستند، حظّی از عالم غیب به اندازة خود ببرند....
گرچه راسخ در علم و مُطهَّر به قول مطلق، انبیاء و اولیاء معصومین هستند و از این جهت، علم تأویل به تمام مراتب آن، مختص به آنهااست، لکن علماء امت را نیز از آن به مقدار قدم آنها در علم و طهارت، حظ وافری است (امام خمینی ۱۳۸۲: ۶۱-۶۰).
در قرآن کریم میخوانیم: «بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» (نحل:۴۴) .
«[زیرا آنان را] با دلایل آشکار و نوشتهها [فرستادیم] و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم تا برای آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی، و امید که آنان بیندیشند».
در اینجا اندیشه شخص اصالت دارد؛ لذا هرکس به نسبت توان فکری و نیز تلاش خود بهره میبرد.
۱۳. قرآن و حدیث برای طبقات مختلف
قرآن و حدیث برای طبقات مختلفة مردم آمده است. در آنها علومی است که مخصوصین به وحی میفهمند و دیگر مردم بهرة از آن ندارند. و علومی است که برای یک طبقة عالی از دانشمندان است و دیگران از آن بکلی بیبهره هستند مانند براهینی که بر تجرد واجب و احاطة قیومی او است که شماها اگر تمام قرآن را بگردید نمیتوانید اینگونه مسائل را از قرآن استفاده کنید لکن اهل آن مانند فیلسوف بزرگ صدرالمتألهین و شاگرد عالیمقدار آن فیض کاشانی علوم عالیة عقلیه را از همان آیات و اخبار که شماها نمیفهمید استخراج میکنند (امام خمینی بی تا : ۳۲۳).
در قرآن کریم آیات فراوانی یافت میشود که مخاطب را با عبارات «یا ایها الناس....»، «یا ایها الذین آمنوا......»، «یا ایها الذین اوتوا الکتاب...»، «یا ایها الذین هادوا»، «یا ایها الانسان...» مشخص میسازد و این به وضوح نشان میدهد که مخاطب کتاب الهی همة اقشار است.
۱۴. جداناپذیری قرآن و احادیث و ادعیه
امام در این رابطه فرمودند:
جوانهای ما را نباید از دعا منصرف کرد. این یک مطلب غیر صحیحی است به اسم اینکه «قرآن باید بیاید میدان» آن چیزی که راه هست برای قرآن، از دست داد. اینها وسوسههایی است که از شؤون شیطان است. به اسم اینکه قرآن باید خواند، دیگر دعا و حدیث باید کنار برود و قرآن بیاید، دعا و حدیث را اگر استثنا کنیم قرآن هم رفته است. آنهایی که قرآن را میخواهند بیاورند میدان و حدیث را کنار بزنند، آنها قرآن هم نمیتوانند به میدان بیاورند. آنهایی که ادعیه را میخواهند کنار بگذارند و به اسم اینکه ما قرآن میخواهیم نه دعا، آنها قرآن را هم نمیتوانند بیاورند به صحنه. اینها از وساوس شیطان است، و از چیزهایی است که انسان را گول میزند، و بیان هم یک بیانی است که جوانها را گول میزند. باید این جوانها ببینند آنهایی که اهل حدیث بودند و اهل ذکر بودند و اهل دعا بودند بیشتر خدمت کردند به این جامعه، یا آنهایی که اهل این نبودند و میگفتند: ما اهل قرآنیم. کدام بیشتر خدمت کردند؟» (امام خمینی ج۱۳۸۱: ۱۵۳).
از سوی دیگر در روایات داریم: پیامبر(ص) فرمودند: من دو چیز گرانبها و بزرگ را در میان شما میگذارم که اگر بدانها چنگ بزنید هرگز گمراه نمیشوید آن دو، کتاب خدا و اهل بیت من است در میان شما آن دو از همدیگر جدا نمیشوند تا در کوثر بر من وارد گردند در آنجا شما را در یاری این دو امانت بازجویی میکنم که چه کردید (دیلمی۱۳۷۷ج۲ : ۲۵).
۱۵. قرآن سرّ است
قرآن سرّ است، سرّ سرّ است، سرّ مستسر به سرّ است، سرّ مقنع به سرّ است، و باید تنزل کند، بیاید پایین، تا اینکه برسد به این مراتب نازله. حتی به قلب خود رسول الله که وارد میشد، باز تنزل بود، یک تنزلی کرده بود تا به قلب وارد میشد. بعد هم از آنجا باید نازل بشود تا برسد به آن جایی که دیگران هم بفهمند (امام خمینی ج۱۳۸۱: ۱۶۵).
قرآن کریم خود وجود راز را در این کتاب بیان میدارد. «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ» (آل عمران : ۷).
«اوست کسی که این کتاب [قرآن] را بر تو فروفرستاد. پارهای از آن، آیات محکم [=صریح و روشن] است. آنها اساس کتابند؛ و [پارهای] دیگر متشابهاتند [که تأویل پذیرند]. اما کسی که در دلهایش انحراف است برای فتنهجویی و طلب تأویل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پیروی میکنند، با آنکه تأویلش را جز خدا و ریشهداران در دانش کسی نمیداند. [آنان که] میگویند: «ما بدان ایمان آوردیم، همه [چه محکم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان کسی متذکر نمیشود».
در آیات اول سوره قدر داریم «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ».
۱۶. آداب قرائت قرآن
در باب آداب قرائت قرآن امام خمینی میفرمایند:
و از آداب قرائت، که موجب تأثیر در نفس نیز هست و سزاوار است که شخص قاری مواظبت آن کند، ترتیل در قرائت است. و آن، به طوری که در حدیث است، عبارت است از حد توسط بین سرعت و تعجیل در آن، و تأنّی و فتور مفرط که کلمات از هم متفرق و منتشر گردد... . گوید پرسیدم از حضرت صادق، سلام الله علیه، از قول خدای تعالی که میفرماید: رتل القرآن ترتیلاً مقصود چیست ؟ فرمود: حضرت امیرالمؤمنین، علیه السلام، فرمود: «یعنی اظهار کن آن را اظهار نمودن کاملی؛ و سرعت مکن در آن چنانچه در شعر سرعت میکنی، و متفرق مکن اجزاء آن را چون ریگهای متفرق که اجزائش با هم مُلتئم نشود؛ ولیکن طوری قرائت کنید که تأثیر در قلوب کند و دلهای سخت شما را به فزع آورد؛ و همّ شما آخر سوره نباشد» یعنی مقصود شما آن نباشد که قرآن را در چند روز ختم کنید؛ و یا این سوره را بزودی ختم نموده و به آخر رسانید(امام خمینی الف ۱۳۸۱: ۵۰۴ـ ۵۰۳).
در قرآن کریم داریم: «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً» (مزّمل: ۴) قرآن را شمرده و با درنگ بخوان
از ابن عباس نقل شده که رسول خدا، صلّی اللَّه علیه و آله، به من فرمود: قرآن را با ترتیل بخوان. گفتیم ترتیل چیست؟ فرمود: قرائت آن را روشن و آشکار کن و مانند خرمای خراب، پراکنده مکن و همچون شعر تکه تکه منما، چون به عجائب آن رسیدید تأمل کنید، دلها را تکان دهید، نظرتان فقط رسیدن به آخر سوره نباشد(قرشی ۱۳۷۷ج۱۱: ۴۰۰) .
البته آیات مبارکه ۷۸ و ۱۰۶ اسراء، ۴ و۵ مدثر و۲۰ مزمل به این حقیقت تصریح دارند.
۱۷. تفسیر قرآن
تفسیر قرآن یک مسألهای نیست که امثال ما بتوانند از عهدة آن برآیند. بلکه علمای طراز اوّل هم که در طول تاریخ اسلام، چه از عامه و چه از خاصه، در این باب کتابهای زیاد نوشتهاند ــ البته مساعی آنها مشکور است ــ لکن هر کدام روی آن تخصص و فنی که داشته است یک پرده ای از پردههای قرآن کریم را تفسیرکرده است، آن هم به طور کامل معلوم نیست بوده [باشد] (امام خمینی ج۱۳۸۱: ۹۳).
ایشان همچنین اشاره دارند:
از چیزهایی که ممنوع است در اسلام «تفسیر به رأی است» که هر کسی آرای خودش را تطبیق کند بر آیاتی از قرآن، و قرآن را به آن رأی خودش تفسیر و تأویل کند و یک کسی مثلاً اهل معانی روحیه است، هرچه از قرآن [به] دستش میآید تأویل کند و برگرداند به آن چیزی که رأی اوست. ما باید، از همة این جهات احتراز کنیم. و لهذا دست ما در باب قرآن بسته است. میدان چنان باز نیست که انسان هرچه به نظرش آمد بخواهد نسبت بدهد، که قرآن این است، این را میگوید (امام خمینی ج۱۳۸۱: ۹۶).
قرآن خود در خصوص تفسیر توجه دارد: «وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاَّ أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ» (بقره: ۷۸) .
«و پارهای از آنها عوامانی هستند که کتاب خدا را جز یک مشت خیالات و آرزوها نمیدانند، و تنها به پندارهایشان دل بستهاند».
و نیز «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلّا أُولُوا الْأَلْبابِ» (آل عمران: ۷)
۱۸.توقف نکردن بر ظاهر قرآن
امام بشر را به عمق قرآن فرا میخواند:
برای قرآن منازل و ظواهر و باطنهایی است که پایینترین مرحلة آن در پوستة الفاظ و گورهای تعینات قرار دارد. چنانچه در حدیث آمده است: «ان للقرآن ظهراً و بطناً و حداً و مطلعاً». «همانا قرآن ظاهری و باطنی و حدی و مطلعی دارد» (امام خمینی ۱۴۲۳: ۳۸)
امام خمینی بسنده نمودن به ظاهر قرآن و بازماندن از مغز و ژرفای آن را مرگ و هلاکت آدمی میداند و میفرماید:
ای مسکین در راه پروردگارت مجاهده کن و دلت را پاک گردان و آن را از تسلط شیطان رها ساز و بالا برو و کتاب پروردگارت را بخوان و با تأمل بخوان و در پوستة آن توقف مکن و گمان مبر که کتاب آسمانی و قرآن فرو فرستادة ربانی در همین پوسته و صورت است؛ زیرا توقف در صورت و ماندن در حد عالم ظاهر و نرفتن به مغز و باطن مرگ و هلاکت و ریشة تمامی جهالتها و پایة تمامی انکار نبوتها و ولایتهاست (امام خمینی ۱۴۲۳: ۶۰ـ۵۹).
قرآن کریم در لابلای آیات مختلف به این مفهوم اشاره دارد، از جمله: «تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ» (عنکبوت: ۴۳): «اینها مثالهایی است که ما برای مردم میزنیم و جز عالمان آن را درک نمیکنند. پس برای درک عمق مطلب علم لازم است».
۱۹.تدبّر در قرآن
امام در نامهای خطاب به خانم طباطبایی مینویسد:
در قرآن کریم این سرچشمة فیض الهی تدبّر کن هرچند صرف خواندن آن که نامة محبوب است – به شنوندة محجوب آثاری دلپذیر دارد، لکن تدبّر در آن انسان را به مقامات بالاتر و والاتر هدایت میکند. اَفَلا یَتَدَّبَرُون القُرآنَ اَمْ عَلی قُلوُبٍ اَقْفَالُها. و تا این قفل و بندها باز نگردد و به هم نریزد، از تدبر آنچه نتیجه است حاصل نگردد (امام خمینی ۱۳۸۵ج ۱۸: ۴۴۶).
در قرآن کریم آمده است: «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ» (ص: ۲۹): «این کتابی است پر برکت که بر تو نازل کردهایم تا در آیات آن تدبر کنند و صاحبان مغز (و اندیشه) متذکر شوند».
۲۰. مشکل مسلمانان کنار گذاشتن قرآن
امام در این رابطه میفرمایند:
مشکلات مسلمین زیاد است، لکن مشکل بزرگ مسلمین این است که قرآن کریم را کنار گذاشتهاند و تحت لوای دیگران در آمدهاند. قرآن کریم که میفرماید که وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا، ما اگر همین یک آیه را، مسلمین اگر همین یک آیه را عمل به آن بکنند تمام اشکالات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و همه چیزشان بدون تشبث به غیر رفع میشود (امام خمینی ۱۳۸۵ ج ۱۳: ۲۷۵).
در قرآن کریم داریم: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی» (طه: ۱۲۴): «و هر کس از یاد من رویگردان شود زندگی تنگ [و سختی] خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم».
۲۱. عدم غفلت از قرآن
امام خمینی میفرمایند: «از تمامی علمای اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم که از کتاب مقدسی که تِبْیان کُلِّ شَی ءٍ است و صادر از مقام جمع الهی به قلب نور اول و ظهور جمع الجمع تابیده است، غفلت نفرمایند.» (امام خمینی ۱۳۸۵ ج۲۰: ۹۲-۹۱).
در این کتاب الهی میخوانیم: « قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمی وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً. قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسی» (طه: ۱۲۶ ـ ۱۲۵): «میگوید: پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردی؟ من که بینا بودم! میفرماید: این بهخاطر آن است که آیات من به تو رسید و آنها را به فراموشی سپردی، امروز همانگونه فراموش میشوی».
۲۲. مهجوریت قرآن
امام به این مسأله اسفبار چنین اشاره دارند:
مهجورگذاردن قرآن مراتب بسیار و منازل بیشمار دارد که به عمدة آن شاید ما متّصف باشیم آیا اگر ما این صحیفة الهیّه را مثلاً جلدی پاکیزه و قیمتی نمودیم و در وقت قرائت یا استخاره بوسیدیم و به دیده نهادیم، آن را مهجور نگذاشتیم؟ آیا اگر غالب عمرخود را صرف در تجوید و جهات لغویه و بیانیّه و بدیعیّة آن کردیم، این کتاب شریف را از مهجوریّت بیرون آوردیم؟آیا اگر قرائات مختلفه و امثال آن را فرا گرفتیم، از ننگ هجران از قرآن خلاصی پیدا کردیم؟ آیا اگر وجوه اعجاز قرآن و فنون محسّنات آن را تعلّم کردیم، از شکایت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مستخلص شدیم؟ هیهات ! که هیچ یک از این امور مورد نظر قرآن و مُنَزِّلْ عظیم الشأن آن نیست (امام خمینی ۱۳۸۰: ۱۹۸).
در قرآن کریم آمده است: «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان:۳۰): «پیامبر [خدا] گفت: پروردگارا، قوم من این قرآن را رها کردند».
این آیه، از گلایة پیامبر اسلام (صلوات اللَّه علیه) سخن میگوید و آن حضرت چون «رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ» است نفرین نمیکند.
امام رضا(ع) فرمود: دلیل آن که در نماز، قرآن میخوانیم آن است که قرآن از مهجوریّت خارج شود.
در روایات آمده است: هر روز پنجاه آیه از قرآن را بخوانید و هدفتان رسیدن به آخر سوره نباشد، آرام بخوانید و دل خود را با تلاوت قرآن تکان دهید و هر گاه فتنهها همچون شب تاریک به شما هجوم آوردند، به قرآن پناه برید.
رابطة میان انسان و کتاب آسمانی، باید دائمی و در تمام زمینهها باشد؛ زیرا کلمة «هجر» در جایی به کار میرود که میان انسان و آن چیز رابطه باشد.
بنابراین باید تلاشی همه جانبه داشته باشیم تا قرآن را از مهجوریّت در آوریم و آن را در همة ابعاد زندگی، محور علمی و عملی خود قرار دهیم تا رضایت پیامبر عزیز اسلام را جلب کنیم.
نخواندن قرآن، ترجیح غیر قرآن بر قرآن، محور قرار ندادن آن، تدبّر نکردن در آن، تعلیم ندادنش به دیگران و عمل نکردن به آن، از مصادیق مهجور کردن قرآن است. حتّی کسی که قرآن را فرا گیرد ولی آن را کنار گذارد و به آن نگاه نکند و تعهّدی نداشته باشد، او نیز قرآن را مهجور کرده است (قرائتی۱۳۸۳ج ۸ : ۲۴۸).
نتیجه:
دیدگاههای بلند امام خمینی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته و سراسر از آیات قرآن کریم منشعب است عبارتند از:
- آموزههای دینی در دو منبع کتاب و سنت وارد شده است.
- جامعیت قرآن در حوزة هدایت بشر معنا پیدا میکند.
- جهت اصلی اعجاز قرآن، در معارف بلند و عمیق توحیدی آن است.
- زبان قرآن، طوری است که تمام طبقات و سطوح مردم را مورد خطاب قرار داده و انسانها به فراخور درک و دانش خود از آن بهره میبرند.
- قرآن در میان مسلمانان مورد غفلت واقع شده است.
- نباید به ظاهر قرآن اکتفا کرد بلکه تدبر و درک معانی و مفاهیم مورد توجه واقع شود.
- تطبیق اعمال انسان با قرآن موجب بهره برداری بیشتر از قرآن میگردد.
منابع
- امام خمینی، سید روح الله. (۱۳۸۵) صحیفة امام (دورة۲۲ جلدی)، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم.
- (۱۴۲۳ق) شرح دعاء السحر، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم.
- (بی تا)کشف اسرار، بیجا، بینا.
-(۱۳۸۰) آداب الصلوة، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ دهم.
-(الف ۱۳۸۱) شرح چهل حدیث، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، مؤسسه چاپ و نشر عروج، چاپ بیست و پنجم.
-(ب ۱۳۸۱) ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ یازدهم.
- (ج ۱۳۸۱) تفسیر سورة حمد، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ ششم.
-(۱۳۸۲) شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چاپ هشتم.
- جعفری، یعقوب. (بی تا) تفسیر کوثر، قم: هجرت.
- خسروانی، علیرضا. (۱۳۹۰) تفسیر خسروی، تهران: انتشارات اسلامیه.
- خویی، سید ابوالقاسم. (بی تا)بیان در علوم رسائل کلی قرآن، ترجمه محمدصادق نجمی و هاشم هاشم زاده هریسی، تهران: وزارت ارشاد.
- دیلمی، حسین بن محمد. (۱۳۷۷)ارشادالقلوب، ترجمه: سیدعبدالحسین رضایی، تهران: اسلامیه.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن. (بیتا)التبیان فی تفسیر القران، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- عرفان، حسن. (۱۳۷۹)اعجاز در قرآن کریم، تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
- قرائتی، محسن. (۱۳۸۳) تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
- قرشی، علی اکبر. (۱۳۷۷) تفسیر احسن الحدیث، تهران: بنیاد بعثت.
[۱] . استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال E-mail:eftekhari۷۴@yahoo.com
تاریخ ارسال: ۱۱/۲/۱۳۹۲ تاریخ پذیرش: ۲۷/۲/۱۳۹۳
پژوهشنامه متین/سال شانزدهم/شماره شصت و دو/بهار۱۳۹۳/صص ۱۹ ـ۱
.
انتهای پیام /*