پرتال امام خمینی(س)/یادداشت ۶۸۲/ زینب ابراهیمی
آیتالله حاجشیخ حسن صانعی در ۱۳۱۳ در روستای نیکآباد جرقویه از توابع شهرستان شهرضا در استان اصفهان به دنیا آمد(مشکینی، ۲۸۳). پدرش محمدعلی صانعی از علمای آن منطقه و به تبلیغ و ارشاد مردم مشغول بود. حسن صانعی دهساله بود که مادرش شهربانو طاووسی را از دست داد. وی تحصیلات خود را همراه با برادر کوچکتر خود یوسف صانعی(مقاله صانعی، یوسف) در زادگاه خود آغاز کرد(پیام انقلاب، ۳۰ _ ۳۸). وی پس از مدتی برای ادامه تحصیلات حوزوی به اصفهان رفت و پس از فراگیری دروس مقدماتی و سطح، در سال ۱۳۳۰ وارد حوزه علمیه قم شد(ربانی شیرازی، ۱۷۶). صانعی نزد مرجع تقلید وقت، سیدحسین بروجردی و سپس امامخمینی، دروس خارج فقه و اصول را فرا گرفت و جزو شاگردان و همراهان امامخمینی شد و از آن تاریخ به بعد در همه مراحل تا آخر عمر امامخمینی از یاران و همراهان نزدیک ایشان بود(قاسمپور، ۱/۲۲۳ _ ۲۲۴).
صانعی از همان دوران طلبگی مورد اعتماد امامخمینی بود و مدیریت بخشی از پذیراییها و دید و بازدیدهای ایشان را بر عهده داشت(رسولی محلاتی، ۶۳). وی از آغاز مطرحشدن مرجعیت ایشان مسئول امور مالی بیت ایشان بود و امور مربوط به تقسیم وجوه شرعی و پرداخت شهریه ایشان را انجام میداد(امامخمینی، ۱۷/۲۰۰ و ۱۸/۶۵). وی با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی در سال ۱۳۴۱ به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت و در جریان بازداشت ایشان در سیزده آبان ۱۳۴۳ مراجع را به صدور اعلامیه در حمایت از ایشان و محکومیت رژیم پهلوی ترغیب کرد(قاسمپور، ۱/۲۲۴).
پس از تبعید امامخمینی به ترکیه، صانعی از مبارزان فعالی بود که پیوسته تحت نظر مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) بود. ساواک در گزارشهای خود از وی با عبارت «واعظی ناراحت و افراطی» نام برده است که به نظر ساواک اقدامات ضد ملیای چون تماس با عناصر ضد رژیم در خارج از ایران و اطلاعرسانی به آنان و آشوبهای سیاسی در میان طلاب قم انجام داده است(ربانی شیرازی، ۱۷۲)؛ چنانکه وی در سال ۱۳۴۶ به توزیع اعلامیههای امامخمینی اقدام کرد و با نیروهای رژیم و افرادی که در صدد از میانبردن اعلامیههای روی دیوار مدرسه فیضیه بودند، به مقابله پرداخت که منجر به درگیری طلاب مبارز با مأموران رژیم شد(ربانی املشی، ۳۶۰ _ ۳۶۱). وی در همین حادثه به جرم ترغیب طلاب به تظاهرات، به ساواک قم احضار شد(ربانی شیرازی، ۱۷۲). در جریان یورش ساواک به خانه و کتابخانه امامخمینی در ۲۲ آبان ۱۳۴۶و غارت اسناد و کتابهای ایشان، صانعی به همراه علیاکبر اسلامی و عباس محفوظی از مسئولان دفتر شهریه امامخمینی بازداشت شدند(ذاکری، ۳۴۰).
شهریه امامخمینی در ایران به دلیل محدودیتهای ساواک، برای مدتی به نام میرزااحمد آشتیانی، یکی از علمای برجسته و مورد احترام تهران که چند سال هم از امامخمینی مسنتر بود، پرداخت میشد(صحیفه، پاورقی، ۲/۱۹۱ _ ۱۹۲)(مقالههای شهریه امامخمینی؛ آشتیانی، میرزااحمد)؛ به همین منظور حسن صانعی که از مقسّمان شهریه امامخمینی بود، در شمار مقسّمان آشتیانی قرار گرفت و همین مسئله حساسیت و پیگیری ساواک را در پی داشت و در گزارش ساواک در سال ۱۳۵۱ ذکر شده است(مؤسسه تنظیم، ۱۹/۴۰). امامخمینی در سال ۱۳۶۷، در نامه به صانعی(ادامه مقاله)، از او که مسئول اداره شهریه طلاب بود و برای استمرار شهریه سختیهای فراوانی از سوی رژیم پهلوی متحمل شد، تقدیر و تشکر کرد(۲۱/۲۷۱).
در پی کشتهشدن مأمور شهربانی قم به دست گروه انقلابی ابوذر در تیر ۱۳۵۲، ساواک، صانعی و عدهای از روحانیان مبارز ازجمله محمد یزدی و محمدمهدی ربانی املشی را به اتهام دستداشتن در این ماجرا در ۱/۱۱/۱۳۵۲ بازداشت کرد و بر اساس تصمیم کمیسیون امنیت اجتماعی قم، وی را به سه سال تبعید در مشکینشهر محکوم ساخت(ربانی املشی، ۱۷۷). صانعی در مشکینشهر نیز به مبارزات و فعالیتهای سیاسی و تبلیغی خود بر ضدّ رژیم پهلوی ادامه داد؛ ازاینرو در سال ۱۳۵۳ محل تبعید وی از مشکینشهر به شهرستان مرند تغییر یافت. وی در سال ۱۳۵۵ پس از تمامشدن مدت محکومیت به قم بازگشت و مبارزات و فعالیتهای سیاسی خود را از سر گرفت(همان، ۳۶۱).
در پی اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی در هفدهم دی ۱۳۵۶ صانعی یکی از سازماندهندگان تظاهرات قیام نوزده دی ۱۳۵۶ و نیز محرک طلاب و مردم برای شرکت در تظاهرات بر ضد رژیم بود(قاسمپور، ۱/۲۲۴). کمیسیون امنیت اجتماعی قم در ۲۱/۱۰/۱۳۵۶ بار دیگر وی و عدهای از علما ازجمله محمد یزدی، محمدعلی گرامی، حسین نوری همدانی، ناصر مکارم شیرازی و ابوالقاسم خزعلی را به عنوان محرک اصلی به سه سال تبعید در شهرستان میاندوآب محکوم کرد(ربانی املشی، ۳۶۱ و ۳۸۲ _ ۳۸۳؛ طالبی دارابی، ۱۳۸ _ ۱۴۰)؛ ولی صانعی پیش از بازداشت گریخت و به تبعیدگاه نرفت. در ۱/۵/۱۳۵۷ بر اساس تصمیم همین کمیسیون مکان تبعید وی از میاندوآب به ایذه تغییر کرد؛ در حالیکه هنوز نتوانسته بودند وی را بازداشت کنند(ربانی املشی، ۳۸۲ _ ۳۸۳).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت امامخمینی به کشور، صانعی از همان آغاز ورود در مدرسه رفاه و علوی در خدمت ایشان بود. او برنامه دیدارهای امامخمینی را تنظیم و تصمیمات ایشان را به دیگران منتقل میکرد(رفیقدوست، ۱۵۷ و ۱۵۹)؛ چنانکه پس از انقلاب نیز همچنان مسئولیت امور مالی دفتر امامخمینی را بر عهده داشت و امامخمینی مأموریتهای چندی را به وی سپرد(۱۷/۲۰۰ و ۱۸/۶۵).
امامخمینی در آغاز تأسیس بنیاد پانزده خرداد در سال ۱۳۶۰ هیئتی متشکل از حسن صانعی، مهدی کروبی و محمدعلی نظامزاده را برای سرپرستی آن معین کرد(جوانان، ۶) و سپس در ۲۲ تیر ۱۳۶۲ در حکمی صانعی را سرپرست بنیاد پانزده خرداد و تأکید کرد بنیاد موظف است به وضع محرومان و مستضعفان رسیدگی کند(۱۸/۱). ایشان در اول شهریور ۱۳۶۲ در نامهای به بانک صادرات اعلام کرد در حساب دفتر ایشان که به نام حسن صانعی، سیدهاشم رسولی محلاتی و محمدحسن رحیمیان است، در غیاب آن دو نفر، صانعی بهتنهایی حق برداشت و امضای چکهای حساب را دارد(۱۸/۶۵).
در هشتم تیر ۱۳۶۴ صانعی در نامهای از امامخمینی تقاضا کرد به محاکم انقلاب اسلامی اجازه داده شود بخشی از اموال مصادرهشده از منسوبان رژیم پهلوی را برای رفع نیازهای مستضعفان و محرومان در اختیار بنیاد پانزده خرداد قرار دهند(امامخمینی، ۱۹/۲۹۹ _ ۳۰۰) و ایشان در پاسخ، موافقت خود را به اندازه ضرورت و بر اساس موازین شرعی اعلام کرد و در نامهای به یوسف صانعی دادستان کل کشور، وی را مأمور اجرای آن ساخت(همان). همچنین ایشان در شانزدهم مهر ۱۳۶۵ ضمن موافقت با درخواست صانعی درباره ساخت سدی برای تأمین آب قم از سوی بنیاد پانزده خرداد، وزیر نیرو و وزیر جهاد سازندگی را موظف به همکاری با وی کرد(۲۰/۱۴۰ _ ۱۴۲) و در ۲۸ شهریور ۱۳۶۷ نیز در پاسخ به تقاضای وی اجازه داد تصمیمگیری و مدیریت کارهای ساختمانی سد زیر نظر بنیاد و وزارت نیرو صورت گیرد(۲۱/۱۳۹ _ ۱۴۰)(مقاله پانزده خرداد).
امامخمینی در ۲۹ مرداد ۱۳۶۳ در حکمی صانعی را به همراه سیدمحمد ابطحی، محمد عبایی، محمدجواد کشمیری، سیدعلی قاضیعسکر و سیدهاشم رسولی محلاتی به عنوان اعضای دبیرخانه مرکزی ائمه جمعه منصوب کرد(۱۹/۱۶) و در ۳۱ مرداد ۱۳۶۳ وی را به همراه علی اکبر مشکینی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، احمد جنتی، محمد فاضل، محمدعلی شرعی و محمدرضا توسلی اعضای هیئت مؤسس مکتب خواهران قم(جامعةالزهراء) قرار داد(همان، ۱۹/۱۷)(مقاله مکتب خواهران).
پس از صدور حکم امامخمینی در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ درباره اعدام سلمان رشدی که به اسلام، قرآن و پیغمبر اکرم(ص) اهانت کرده بود(۲۱/۲۶۳)، حسن صانعی رئیس بنیاد پانزده خرداد در ۲۵ اسفند ۱۳۶۷ برای کسی که این حکم را اجرا کند و سلمان رشدی مرتد را به قتل برساند، جایزه تعیین کرد که بازتاب گسترده جهانی داشت(کیهان، ۳؛ معاونت فرهنگی، ۴۸). این جایزه که به گفته صانعی با نظر امامخمینی صورت گرفت(ستاد برگزاری سمینار، ۱۰؛ جمهوری اسلامی، ۲۰/۷/۱۳۷۷، ۴)، چند بار افزایش یافت و نهایتاً در شهریور ۱۳۹۱ به مبلغ سه میلیون و سیصد هزار دلار رسید(اعتماد، ۷؛ نامه جامعه، ۶۸)(مقاله رشدی، سلمان).
صانعی علاقه ویژهای به امامخمینی و آرمانهای ایشان داشته و همواره ایشان را الگوی زندگی و مبارزات خود دانسته و معتقد است ایشان تمام وجودش خلاصه در عشق به خدا شده بود و همه چیز ایشان خدایی بود(اعتماد ملی). ایشان بسیار دقیق و با آگاهی عمل میکرد و از آغاز تا پیروزی انقلاب همواره در فکر دفاع از حق و مبارزه با باطل بود(ایرنا) و در روزهای جوانی مانند قله آتشفشانِ فعّالی بود که هیچچیزش در وصف نمیگنجید(جماران). وی خاطرنشان ساخته که امامخمینی نبوغ و استعداد فوقالعادهای داشت و ازجمله بدون اینکه کتاب اسفار ملاصدرا را پیش کسی خوانده باشد، تدریس میکرد که امری بس دشوار است(همان). به باور وی امامخمینی تواضع و اخلاص فوقالعادهای داشت و هرگز حاضر نمیشد خود را مطرح کند و یا خود را در معرض و حتی جایی که گمان خودنمایی و در معرضبودن باشد قرار دهد(همان)؛ چنانکه پس از درگذشت سیدحسین بروجردی، امامخمینی جز در مجلس ترحیم خود و مجلس فاتحه مسجد سلماسی، در هیچ مجلس فاتحه دیگری و حتی در تشییع جنازه حضور نیافت و حتی رساله عملیه امامخمینی را خلیل سروش محلاتی با هزینه خودش چاپ و منتشر کرد(همان).
امامخمینی نیز بارها از خدمات و زحمات صانعی به نیکی یاد کرده است. ایشان در ۱۵/۹/۱۳۶۱ با نوشتن نامهای در تأیید مراتب امانتداری و خدمات صانعی، آن را ادای حق برادری نسبت به وی دانست و او را برادر و فرزند خود خواند و از صمیمیترین و با سابقهترین دوستان وفادار خود در گذشته و حال شمرد و شهادت داد که از آغاز آشنایی و برعهدهگرفتن مسئولیت امور مالی دفتر از سوی وی، چه پیش از پانزده خرداد و تبعید ایشان به خارج و چه پس از بازگشت به کشور و نیز چه اوقاتی که بهتنهایی متصدی امور مالی بود و چه زمانی که با شرکت رسولی محلاتی و رحیمیان مسئولیت آن را بر عهده داشت، با کمال صداقت، صمیمیت و امانتداری بوده است(۱۷/۱۳۱). ایشان در این نامه تأکید کرده است صانعی امین، صالح و خدمتگزار اسلام است و با تمام همت، جدیت و حسن نیت، به ایشان کمک رسانده و بدون چشمداشت مادی وظایف خویش را انجام داده و دیناری به وجوه شرعی دستدرازی نکرده است(۱۷/۱۳۱ _ ۱۳۲).
امامخمینی همچنین در تأکید بر ضرورت تسریع در احداث سد پانزده خرداد، با اشاره به اینکه صانعی همیشه مورد اعتماد و اطمینان ایشان بوده و در تمام زمینههای شرعی وکیل ایشان است، یادآور شده است وی تلاش میکند تا در جهت رفاه مردم محروم و مظلوم، یار و غمخوار آنان باشد(۲۱/۱۳۹ _ ۱۴۰). همچنین ایشان در نامهای دیگر در دوم اسفند ۱۳۶۷ به صانعی، وی را با عبارات و صفاتی مانند زیرکی، دانایی، کمحرفی و محتاطبودن ستوده و اعلام کرده است که لطافت روح، استعداد، و صداقت وی را فراموش نمیکند و وی را سرباز گمنام انقلاب دانسته که از گذشتههای دور خاطرات تلخ و شیرین مبارزات را با خود دارد و در گرداب مبارزات همیشه دلسوخته و در بحرانها و فشارها هیچگاه به درستیِ راه و هدف خود تردید نکرده است(۲۱/۲۷۱).
صانعی که پس از درگذشت امامخمینی همچنان عهدهدار مسئولیت بنیاد پانزده خرداد بود، در ۲۷/۱۲/۱۳۷۵ به حکم رهبر انقلاب به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد(جمهوری اسلامی، ۲۸/۱۲/۱۳۷۵، ۳). وی دارای دو فرزند پسر و دو دختر میباشد.
منابع:
اعتماد ملی، روزنامه، ۲۷/۱۱/۱۳۸۶ش؛ اعتماد، روزنامه، ۲۶/۶/۱۳۹۱ش؛ امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش؛ ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۸/۱۰/۱۳۹۵ش؛ پیام انقلاب، مجله، شماره ۵۸، ۱۳۶۰ش؛ جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۲/۹/۱۳۹۶ش؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۸/۱۲/۱۳۷۵ و ۲۰/۷/۱۳۷۷ش؛ جوانان، مجله، شماره ۸۰۸، ۲۵/۳/۱۳۶۱ش؛ ذاکری، علیاکبر، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش؛ ربانی شیرازی، شیخعبدالرحیم، یاران امام به روایت اسناد ساواک روایت پایداری شرح مبارزات حضرت آیتالله حاجشیخعبدالرحیم ربانی شیرازی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش؛ ربانی املشی، محمدمهدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله حاجشیخ مهدی ربانی املشی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش؛ رسولی محلاتی، سیدهاشم، خاطرات آیتالله رسولی محلاتی، به کوشش احمد رشیدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳ش؛ رفیقدوست، محسن، خاطرات محسن رفیقدوست، تدوین داود قاسمپور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش؛ ستاد برگزاری سمینار تبیین حکم امامخمینی، ابعاد توطئه و تبیین حکم، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۹ش؛ طالبی دارابی، ابراهیم، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶در انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش؛ قاسمپور، داوود، صانعی، حسن، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش؛ کیهان، روزنامه، ۳/۱۲/۱۳۷۲ش؛ مشکینی، علی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله علی مشکینی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش؛ معاونت فرهنگی بنیاد پانزده خرداد، دسیسه آیات شیطانی، فتوای امامخمینی و عکس العملهای جهانی، قم، ۱۳۶۹ش؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش؛ نامه جامعه، مجله، شماره ۱۰۰، ۱۳۹۱ش.
.
انتهای پیام /*