پرتال امام خمینی(س): یادداشت۶۵۸/ محمود صادقی
۱. سال هزار و سیصد و هفتاد و سه، سالهای آغاز دروس حوزه، کتابی با صفحات مُندرس و کاهی را، دوستی که حالا حتی شمایلاش را هم به خاطر ندارم، به من هدیه داد؛ تصویر روی جلد کتاب، تصویری معروف از امام خمینی (قدس سره) بود که در خانه کوچکشان در نجف نشستهاند و در محاصرهی یک میز و چند کتاب قرار گرفتهاند؛ کتاب را موسسه محترم و با سابقه انتشارات امیرکبیر تهران در سال ۱۳۶۰ منتشر کرده بود که عنوان صفحهی نخست آن به این صورت نقش بسته بود: «مبارزه با نفس یا جهاد اکبر، از سخنان آموزنده و سازندهی امام خمینی مد ظله العالی».
در خاطرم هست، همان روز که کتاب را هدیه گرفتم، خواندنش را آغاز کردم و البته همان روز هم به پایانش بردم؛ به خصوص آنکه سالهای نخست طلبگی بود و حال و احوال خاص سالهای آغازین دههی هفتاد، که هنوز بوی دهه معروف شصت را با خود داشت؛ دفاع مقدس تازه پایان یافته بود، و امام تازه از میان ما پر کشیده بود؛ کتاب را نخواندم، که نوشیدم؛ کتابی که از سخنان امام در سالهای مبارزه جمع آمده بود و تاریخ انتشار نخستین آن، بنا بر آنچه در امضای مقدمه ناشر آمده بود، ذیالحجة الحرام سال ۱۳۹۲ هجری قمری بود.
این البته آخرین باری نبود که کتاب را خواندم؛ پس از آن در مواضع متعدد، به آن رجوع کردم؛ هر وقت به بهانهای. واقعیت اینکه هر بار که آن را می خواندم، خود را مخاطب امام خمینی(س) قرار میدادم و عتابهای آن را بر خود تطبیق میدادم؛ به خصوص این عبارتهای آغازی کتاب را که «یک سال دیگر از عمر ما گذشته؛ شما جوانان رو به پیری، و ما پیران رو به مرگ پیش میرویم؛ در این یک سال تحصیلی شما به حدود تحصیلات و اندوختههای علمی خود واقفید؛ میدانید چقدر تحصیل کردهاید و تا چه اندازه پایههای علمی خود را بالا بردهاید؛ لیکن راجع به تهذیب اخلاق، تحصیل آداب شرعیه، معارف الهیه و تزکیه نفس چه کردید و چه قدم مثبتی برداشتید؟ هیچ به فکر تهذیب و اصلاح خود بودید و در این زمینه برنامهای داشتهاید؟» (موسوعة الامام الخمینی، ج ۵۰؛ جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص۳).
۲. سالها گذشته است و آن کتاب یا به عبارت بهتر، آن جزوه در کتابخانه شخصی حقیر گم نمیشود، و گاه به مناسبتهای مختلف پیش چشم میآید و اوراق آن -حالا- با احتیاط ورق میخورد؛ اگرچه کتاب «جهاد اکبر یا مبارزه با نفسِ» امام خمینی (قدس سره)، با همت مؤسسهی محترم تنظیم و نشر آثار امام خمینی، در قالبهای متعدد، و از جمله در مجموعهی گرانسنگ «موسوعة الامام الخمینی»، بارها و بارها انتشار یافته است؛ لیکن در دست گرفتن این کتاب حلاوت دیگری دارد؛ گویی این کتاب، تاریخی را با خود حمل میکند؛ صدای امام خمینی(س) را در درون خود دارد، و تو را وامیدارد که همهی حواس خود را به خدمت بگیری، و کلمات آن را با همهی وجود درک کنی!
۳. کتاب چنانکه گذشت با یک هشدار آغاز میشود: «متاسفانه باید عرض کنم کار چشمگیری نکردید، و در جهت اصلاح و تهذیب خود قدم بلندی بر نداشتید» (همان)، و سپس با طرح چند اصل محوری در باب «تهذیب نفس»، به یک نتیجهگیری کلی و اساسی دست مییازد که همهی همت عالمان و اندیشمندان بزرگ شیعه، در طی همه اعصار و امصار، نیل به مقام منیع «انسان کامل» بوده است و هدف همهی تلاشها، و جهد و اجتهادات عالمان شیعی، و تأسیس حوزههای علمیه در اقصی نقاط عالم اسلام، برای تربیت انسان (آدم) بوده است.
امام خمینی(س) در همهی صفحات این کتاب عزیز، به این نکته التفات دارد که راه برونرفت از مصائب و شدائد، و معضلات و مشکلات موجود در میان ملتهای مسلمان و بهخصوص شیعیان جهان، تهذیب نفس است و از این رو هشدار میدهد که «ممکن است، دستهای ناپاکی با سمپاشی و تبلیغات سوء برنامههای اخلاقی و اصلاحی را بیاهمیت وانمود کرده، منبر رفتن برای پند و موعظه را با مقام علمی مغایر جلوه دهند و با نسبت دادن «منبری» به شخصیتهای بزرگ علمی، که در مقام اصلاح و تنظیم حوزهها هستند، آنان را از کار باز دارند، امروز در بعضی حوزهها شاید منبر رفتن و موعظه کردن را ننگ بدانند؛ غافل از اینکه حضرت امیر (علیه السلام) منبری بودند و در منابر مردم را نصیحت فرموده، آگاه، هوشیار و راهنمایی میکردند». (همان، ص۱۸)
۴. به این ترتیب امام خمینی (س) راه کامیابی حوزههای علمیه را در رتبهی نخست، تهذیب و تزکیه نفس، و در پس آن اعمال صالح، و البته پرهیز از اختلافات معرفی میکند.
نکته قابل تامل برای نگارنده این سطور آن است که با اعتماد به تاریخ مندرج در ذیل امضای مقدمه چاپ نخست کتاب (ذیالحجةالحرام سال ۱۳۹۲ هجری قمری برابر با دیماه سال ۱۳۵۱ شمسی)، اکنون نیم قرن از تدوین کتاب مزبور گذشته است؛ لیکن آنچه در این کتاب معضل اصلی جامعهی اسلامی و البته حوزههای علمیه شناخته میشود، همچنان تداوم یافته و آن داء عضال همچنان پابرجاست، و البته به همین دلیل هم وقتی کتابِ «جهاد اکبر یا مبارزه با نفسِ» امام خمینی را میخوانیم، آن را کتابی به روز مییابیم که گویی برای حل مشکلات امروزِ جامعه اسلامی و حوزههای علمیه نگاشته شده و برای آن راه حل ارائه میکند.
.
انتهای پیام /*