نخستین پیروزی نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (س)
پدیدآورنده (ها): گلی زواره، غلامرضا
تقبیح وقاحت
پیرو مـخالفت های مـراجع عـظام و نیز اعتراض های شدیداللحن امام خمینی با وجود آنکه در آن ایام نوعی سیاست گریزی در میان جامعه اسلامی رواج یـافته و اختناق شدیدی به فضای اجتماعی کشور حاکم بود ، چون این موضع گیری ها با مـذهب و دیانت پیوند داشت، مـوج خـشم و نارضایتی را در میان مردم سراسر ایران برانگیخت. گستردگی خروش مقدس مردم برای کارگزاران رژیم دور از انتظار بود. از آن سو با وجود آنکه متن تلگراف هایی که برای شاه ارسال شدند، آرام و معتدل بود و مطالب آن از نظر خـیرخواهی مطرح شده بود، پاسخ شاه اهانت آمیز و دور از خردمندی و ادب و احترام بود. او در تلگراف ۲۴ مهر ۱۳۴۱ ش خود که پس از چند روز تأخیر به مخابره آن اقدام کرد و مخاطب آن علمای بلندپایه حوزه بودند، آنان را حجت الاسلام خطاب کرد تا با ایـن شـیوه ابلهانه، مقام معنوی و منزلت علمی آنان را پایین آورد.(۱)
به دنبال دریافت تلگراف شاه و اظهار او مبنی بر اینکه تلگراف شما علما را برای نخست وزیر فرستادم، امام خمینی در ۲۸ مهر ۱۳۴۱ تلگرافی خطاب به عَلَم مـخابره و طـی آن اقدامات وی را در باره تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی به شدت تقبیح کرد و به او هشدار داد این لایحه تخلف صریح از قوانین اسلام ، قانون اساسی و مصوبات مجلس شوراست و علمای اعلام و مسلمانان ایران و عتبات مـقدسه در امـوری که با شرع مقدس مغایرت دارد ساکت نمی نشینند و به حول و قوه الهی این خلاف، رسمیت نمی یابد.(۲)
امام در ششم آبان ۱۳۴۱ در جمع عده ای از اصناف که با ایشان دیدار داشتند خاطرنشان ساخت مـردم از ایـن امـر نفرت پیدا کرده و بیزاری و تـنفر خـود را بـه شاه و دولت اعلام نموده اند . امام تأکید کرد نخست وزیر باید از طریق جراید رسمی نقض این عمل را آشکارا به مردم اعلام نماید.(۳)
آن روح قـدسی در مـسجد اعـظم قم در جمع طلاب و فضلا و کسبه تهران که بـه مـجلس درس وی آمده بودند، به دولت وقت اخطار داد که تصور نکنید با ارتحال مرحوم بروجردی می توان به دین اسلام لطمه وارد کرد و افـزود: «دیـن بـه کسی متکی نمی باشد، بلکه علما و مراجع متکی به آن هستند.» و اظـهار امیدواری کرد که اسدالله علم به اشتباه خود پی ببرد و جواب مساعدی به علما بدهد.(۴)
خطیب مشهور مرحوم شـیخ مـحمدتقی فـلسفی در بیانات شیوا و افشاگرانه خود اسدالله علم را مورد مذمت شدید قرار داد و او را دسـت نشانده اجـانب معرفی کرد. امام در نامه هفتم آبان ۱۳۴۱ ش از موضع گیری های آن واعظ بصیر تشکر کرد و متذکر گردید که امـید اسـت خـداوند این زبان گویای اسلام را از شر اشرار حفظ فرماید.(۵)
حاج شیخ مرتضی انـصاری خـطیب مـشهور قم به دلیل افشاگری درباره خلاف های دولت وقت ممنوع المنبر گردید. امام خمینی ضمن اشاره بـه ایـنکه زبـان این مبلغ اسلامی را نیز بسته اند فرمود: « «انصاری» زبان گویای مردم قم است و تنها نیست؛ و همه جمعیت پشت سر او هستند، و حتماً امشب بایستی به منبر بروی و جریان را کاملًا شرح دهی که مردم بیدار شوند ...» (۶)
هیئت حاکمه در برابر اعتراضات گسترده علما، فضلا ، وعاظ و اقـشار گـوناگون نه تنها از مواضع خود عقب نشینی نکرد، بلکه از تلگراف هایی که در حمایت از مراجع قم صـادر مـی شدند، جـلوگیری به عمل می آورد و یا در آنها دست می برد؛ از تشکیل محافل و مجالسی که به مناسبت اعتراض بـه تـصویب نامه منعقد می شدند جلوگیری و مطبوعات و جراید را به شدت سانسور می کرد، مبادا حقایقی را به گـوش مـردم بـرسانند.
در این هنگام امام خمینی در تلگرافی خطاب به شاه ضمن اشاره به شرایط آشفته و توأم بـا اخـتناقی کـه توسط دولت علم به وجود آمده بود، یادآور شد: « آقای عَلم تخلف خود را از قانون اسلام و قانون اساسی اعلام و برملا نموده. آقای اسد اللَّه عَلم گمان کرده با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به «کتاب آسمانی» ممکن است قرآن کریم را از رسمیت انداخت؛ و اوستا و انجیل و بعض کتب ضاله را قرین آن یا به جای آن قرار داد.» .(۷)
امام در هشتم جمادی الثانی ۱۳۸۲ ، ۱۵ آبان ۱۳۴۱ تلگرافی بـا لحـنی بـسیار تند برای اسدالله علم مخابره کرد و در آن بـه وی هـشدار داد: « معلوم می شود شما بنا ندارید به نصیحت علمای اسلام که ناصح ملت و مشفق امتند، توجه کنید؛ و گمان کردید ممکن است در مقابل قرآن کریم و قانون اساسی و احساسات عمومی قیام کرد. علمای اعلام قم و نجف اشرف و سایر بلاد تذکر دادند که تصویبنامه غیر قانونی شما بر خلاف شریعت اسلام، و بر خلاف قانون اساسی و قوانین مجلس است... از عواقب وخیمه تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون بترسید؛ و بدون موجب، مملکت را به خطر نیندازید...» .(۸)
تـگراف دومـ و سوم امام خمینی مراجع و زعمای قم به رغم فشار شدید سیاسی ، دیکتاتوری سیاه رژیـم پهـلوی در هزاران نسخه تکثیر و در تمام نـقاط کـشور تـوزیع گردید و موج مـخالفت ها هـر روز گسترده تر و شدیدتر شد.
رژیـم پهـلوی که احساس می کرد نمی تواند آتشفشان خشم و خروش امت مسلمان به رهبری علما را خاموش سـازد و مـتوجه شد این قیام مقدس از حمایت هـمه جانبه و وسـیع اقشار گـوناگون مـسلمانان بـاغیرت برخوردار است، راه خدعه را پیـش گرفت و این گونه اشاعه داد که روحانیون به جای مبارزه با برنامه اصلاحات ارضی، مخالفت بـا مـصوبه انجمن های ایالتی و ولایتی را پی گرفته اند و بعد از طـرح ایـن مـوضوع سـراسر کـذب و بی اساس، از طریق بـوق های تـبلیغاتی خود، مخالفان تصویب نامه را افرادی معرفی کرد که از سوی فئودال ها و مالکان بزرگ و خوانین زمیندار تحریک شده اند، زیـرا در مـاجرای اصـلاحات ارضی ، منافع آنها به مخاطره افتاده اسـت . رژیـم مـوجی از افـسوس و تـأسف بـه راه انداخت و وانمود کرد که معترضین با ایجاد این امواج می خواهند دوباره روستائیان و دهقانان رهایی یافته از زیر یوغ مالکان بزرگ را گرفتار سازند ، اما ملت مسلمان ایران با بصیرتی کـه در آن شرایط آشفته به دست آورده بود این فتنه دستگاه ستم را تشخیص داد و به درستی متوجه شد که کارگزاران استبداد می خواهند این خیزش باشکوه را که رفته رفته به فتح و ظفر نزدیک می شد از مسیر اصـلی خـود منحرف سازند.(۹)
شعار اصلاحات ارضی پوششی برای انهدام کلی اقتصاد کشاورزی و تامین کننده حداکثر منفعت برای خاندان سلطنت ، اولیگارشی وابسته به رژیم پهلوی و مؤسسه های کشاورزی تجاری خارجی از جمله کمپانی هایی بـود کـه کانون اصلی آنها در امریکا، اروپا و یا بالاتر از همه در اسرائیل غاصب بود.
اگرچه طی این اقدامات میزان مشخص و محدودی از املاک و اراضی زراعی میان دهقانان و جـامعه کـشاورز تقسیم شد، اما این کـار بـه رایگان صورت نگرفت و پول هایی که در قبال آنها دریافت شد به بانک های تحت کنترل خاندان سلطنت واریز گردیدند . علاوه بر این، اراضی وسیعی از شمول این قـانون فـرمایشی استثنا شدند و از طریق بـنیاد پهـلوی تحت مالکیت مستقیم خاندان سلطنتی درآمدند و یا توسط مؤسسات کشت و صنعت خارجی که از اراضی ایران برای کشت محصولات برای صدور به بازارهای جهانی و نه مصرف در ایران استفاده می کردند، تملک گـردیدند. ایـن روند باعث شد که ایران به رغم برخورداری از زمین های حاصلخیز، در تأمین برخی از محصولات مورد نیاز مردم، به کشورهای دیگر وابسته شود.
انهدام اقتصاد کشاورزی ایران سبب خالی شدن چشمگیر روستاها و کـوچ انـبوه و گسترده دهـقانان درمانده و جویای کار به شهرها گردید. فئودال ها و ملاکین قبل از اصلاحات ارضی نه تنها نابود نشدند بلکه قـوی تر و به معامله گران حرفه ای مستغلات شهری و بازرگانان واردکننده یا صادرکننده بدل شـدند. بـنابراین اگـر علما با این طرح مخالفت می کردند به دلیل این بود که با اجرای آن استقلال و عزت ایران تـهدید مـی شد و در واقع رژیم استبدادی را تقویت و راه ورود اجانب به این سرزمین را هموار می کرد» .(۱۰)
شکست حقارت آمیز رژیـم
شـاه مـتوجه شد که خیزش مقدس امت مسلمان ایران در دفاع از ارزش های اعتقادی خویش با هدایت و رهبری عـلما و در رأس آنان امام خمینی با این برچسب ها و اتهامات ناروا درهم نمی شکند رفته رفته از چـنان ابهت، صلابت و اقتداری بـرخوردار مـی شود که تاج و تخت وی را به مخاطره می افکند. از این رو تصمیم گرفت از مواضع قبلی خود کوتاه بیاید. اما در عین حال تلاش کرد در صفوف علما و طلایه داران قیام، انفکاک و تفرقه به وجود آورد و با این تفکر بـاطل، ریشه مقاومت یعنی امام خمینی را از بقیه مجزا کند. رژیم می دید که این عالم مبارز، حرکت مزبور را با مقاومت فوق العاده ای سازمان دهی می کند، جهت می دهد، مسلمانان را به ادامه مبارزه فرامی خواند و در لحن و موضع گیری های او نـیز ذرهـ ای نرمش، سازش و عقب نشینی دیده نمی شود .
به همین دلیل اسدالله علم بعد از حدود ۴۵ روز که تلگراف علما را بدون پاسخ گذاشت و طریق تهدید و اختناق را در پیش گرفت، ناگهان به سه نفر از علما و مراجع (آیـات مـحترم گلپایگانی، مرعشی نجفی و شریعتمداری) تلگرافی مخابره و طی آن ایشان را در القاب از تلگراف شاه درجه ای بالاتر برد و آیت الله خطاب کرد و گفت: «نظر دولت در باره شرط مسلمان بودن انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان، همان نظر علمای اعـلام اسـت. سوگند هم به قرآن مجید است، ولی موضوع بانوان منوط به دستور و نظر مجلس شورای اسلامی خواهد بود» .
علم همز مان با مخابره این تلگراف، با حضور خبرنگاران و ارباب جـراید مـصاحبه ای مـطبوعاتی برگزار کرد و مضامین آن را توضیح داد .(۱۱)
ایـن رفـتار حـیله گرانه نخست وزیر وقت، اولین موضع گیری رسمی رژیم پهلوی علیه امام خمینی بود . آنان تصور می کردند با بی اعتنایی به آن زعیم عالیقدر، مقام و مـوقعیت امـام را در جـامعه کاهش خواهند داد، در حالی که این تیر توطئه کـمانه کـرد و به سوی عوامل رژیم برگشت و منزلت امام را در میان طلاب، فضلای حوزه، واعظان و مبلغان و نیز اقشار گوناگون مؤمنان ایران و نـیروهای مـبارز و مـجاهد به شدت ارتقاء داد و نفوذ معنوی و اجتماعی ایشان را حتی در جهان تشیع عـمیق تر ساخت.
تلگراف تفرقه آفرین علم، مراجع قم را قانع نکرد و شیوه پاسخ گویی نخست وزیر را اغواگرانه تلقی کردند، زیرا لایحه ای که دولت آن را تـصویب کـرده بـود با نگاه توأم با تردید رئیس دولت ملغی نمی شد و ارجاع حل نـهایی آن بـه مجلسی هم که در آن ایام منحل شده بود، امکان پذیر نبود. امام خمینی علما را از کید دولت برحذر داشـت و آنـان را بـه استمرار مقاومت و تداوم پایداری وادار کرد و خطاب به افرادی که به ملاقات ایـشان آمـده بـودند فرمود: « آقای عَلم بدانند که مردم از پای نمی نشینند تا لایحه لغو شود؛ و پس از تشکیل مجلس نیز ساکت نخواهند نشست ... ما به همان نحو که در روزنامه ها تصویب لایحه را نوشتند، می خواهیم لغو آن را هم درج کنند. ما باز هم با مسالمت حرفهای خودمان را می زنیم؛ خدا نیاورد روزی را که به مردم بگوییم که خود می دانید. ان شاء اللَّه دولت متوجه می شود و جواب صریح می دهد» .(۱۲)
امام در نهم آذر ۱۳۴۱ در جمع بازاریان تهران و طلاب حوزه علمیه قم به دولت علم این گـونه اخـطار داد: « اگر این دفعه مردم عصبانی بشوند دیگر ما جلوی آنها را نمی توانیم بگیریم؛ و حتی سرنیزه هم جلوی آنها را نمی تواند بگیرد. و اگر درست نشود، من خودم به تنهایی راه می افتم و هر چه پیش آید، بیاید... و هیأت حاکمه بداند که اگر خبر لغو تصویبنامه را در جراید اعلام نکند، ما این تلگراف را کَانْ لَمْ یَکُنْ فرض کرده به مبارزه ادامه خواهیم داد ...» .(۱۳)
از ایـن زمـان به بعد، امام دیگر مخالفت با دولت را به موضوع تصویب نامه منحصر نکرد و تمام اعمال و رفـتار کـارگزاران رژیـم را مورد انتقاد شدید قرار داد و به شدت به آنان اعتراض کرد که چرا خـود را دراخـتیار امریکا و غرب قرار داده اند، منافع آنان را تأمین می کنند و برای تقویت رژیم صهیونیستی می کوشند؟ چرا مجلس برای مـدتی طـولانی تعطیل است؟ به چه دلیل به قانون اساسی تجاوز کرده اید؟ چرا رسانه ها در گفتن حـقایق آزاد نـیستند و علت نابسامانی زندگی مردم چیست؟(۱۴)
سرانجام رژیم وادار بـه عـقب نشینی شـد. در هفتم آذر ۱۳۴۱ هیئت وزیران جلسه ای تشکیل داد و طی آن تـصویب کـرد که مصوبه چهارم مهر ۱۳۴۱ ش اجرا نخواهد شد. همان شب هم در این باره تـلگرافی بـه علمای قم به جز امام خـمینی مـخابره کرد، امـا امـام خـمینی با هوشیاری فوق العاده ای به این مـوضوع اکـتفا نکرد و همان گونه که اشاره کردیم تأکید داشت باید لغو تصویب نامه از طریق جـراید رسـماً اعلام گردد.
مردم برای ادامه مـبارزه پشت سر امام قـرار گـرفتند. نبرد بین امام و دستگاه سـتم شـدت گرفته بود و مقاومت دلیرانه امام وی را از ردیف علمای طراز اول در موقعیت رهبری نهضت قـرار داد. اسـدالله علم که دید این اقـیانوس خـروشان کـه امام خمینی هـدایت آن را بـرعهده گرفته است از چنان عـظمتی بـرخوردار شده که امکان دارد تشکیلات شاهنشاهی را به کام خود فرو ببرد، در روز دوشنبه دهم آذر ۱۳۴۱ در جمع خـبرنگاران گـفت: هیئت دولت تصویب کرد که مقررات تـصویب نامه مـهرماه ۱۳۴۱ ش اجرا نـشود.» بـدین گونه دولتـ علم با وجود قـدرتی که به دست آورده بود، از مواضع ضددینی خود عقب نشینی کرد.(۱۵)
اما مبارزه با رژیم پهلوی بـه ایـن پیروزی که در نوع خود ثمرات ارزشـمندی را دربـرداشت خـتم نـگردید؛ امـام خمینی رهبری جـنبش تـا سقوط نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی را به دست گرفت و تظاهرات چندهزار نفری این قیام در مراحل بـعدی جـنبش گـسترده تر گردید.
تا آن ایام رهبری حرکت های مردمی دراخـتیار مـلی گرایان بـود کـه مـشی مـحافظه کارانه و سازشکارانه ای را در پیش گرفته بودند و به دلیل برخورداری از روحیه جاه طلبی با گرفتن چند کرسی وکالت و تعدادی پست وزارتی، از مبارزات خود دست برمی داشتند؛ مردم مظلوم و محروم ایران را در میانه راه رهـا می کردند و با سیاست های استبدادی رژیم همگام و همراه می شدند. اما از این زمان کسی در رأس خیزش مردم قرار گرفت که در دیانت، فضیلت، وارستگی و فرزانگی نظیر نداشت و هیچ گاه و در هیچ شرایطی از مواضع خود کوتاه نـیامد؛ بـا کلیت نظام در افتاد؛ حملات و انتقادهای خود را متوجه شاه، استکبار جهانی به رهبری امریکا و انگلیس، اسرائیل غاصب و بلوک کمونیستی کرد و نقشه های مارکسیت ها، مادیگراها، ملی گراها و روشنفکران خودباخته و وابسته به اجانب را بـرای اخـلال در مبارزات مردمی که صبغه ای دینی داشت عقیم گذاشت.(۱۶)
حرکت هماهنگ علما، شاه و دولت را دچار شکستی مفتضحانه ساخت، سیاست اسلام زدایی شکننده گردید و منجر به نـهضتی دومـاهه گشت.(۱۷)
امام خمینی در پیامی کـه در روز یـازدهم آذر ۱۳۴۱، ۴ رجب ۱۳۸۲ صادر فرمودند به مناسبت لغو رسمی و با صراحت تصویب نامه از ملت ایران تشکر کردند و خاطرنشان ساختند: «... پس از اهدای سلام و تحیت، از احساسات پاک و عواطف عموم مسلمانان در این امر حیاتی- که برای همه پیشامد کرده بود- تشکر می کنم، و توفیق و سلامت و تأیید همه را از خداوند تعالی خواستارم. الحق در این نهضت اسلامی خود را در پیشگاه مقدس خداوند تعالی سربلند و در نزد حضرت ولی عصر و سلطان دهر- عجل اللَّه تعالی فرجه- روسفید نمودید. دست توانای خداوند تعالی با شماست. امید است از ثمرات این نهضت دینی در دنیا و آخرت بهره مند شوید. قیام عمومی دینی شما موجب عبرت برای اجانب گردید. لیکن لازم است متذکر شوم که مسلمین باید بیش از پیش بیدار و هوشیار بوده، مراقب اوضاع خود و مصالح اسلام باشند و صفوف خود را فشرده تر کنند، که اگر خدای نخواسته دستهای ناپاکی به سوی مقدسات آنها دراز شود قطع کنند...» .(۱۸)
پی نوشت ها:
۱ـ بررسی و تحلیلی از نهضت امام خـمینی، ج اول، صـص ۱۵۲ـ۱۵۱، ایـران در دوران معاصر، نصرالله صالحی و دیگران، ص ۱۹۸.
۲ـ صحیفه امام ، ج اول ، صص ۸۱ـ۸۰.
۳ـ همان، صص ۸۳ـ۸۲.
۴ـ همان، ص ۸۷.
۵ـ همان، ص ۸۴.
۶ـ همان ، ص ۸۳ .
۷ـ همان، ص ۸۹ .
۸ـ همان، ص ۹۰.
۹ـ زندگی نامه سـیاسی امـام خمینی، ص ۱۷۷، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج اول، صص ۱۷۱ـ۱۶۸.
۱۰ـ انقلاب اسلامی در ایران، حامد الگار، صـص ۶۷ـ۶۶ ، تـحلیلی از انـقلاب اسلامی ایران، حاتم قادری، ص ۱۵.
۱۱ـ بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی ، ج اول، ص ۱۷۸؛ نهضت روحانیون ایران، ج ۳، ص ۱۵۱.
۱۲ـ صحیفه امام، ج اول، ص ۹۴.
۱۳ـ هـمان، صص ۱۰۲ـ۱۰۱ .
۱۴ـ تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج اول، صص ۳۸۵ـ۳۸۴، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی ، ج اول ، صص ۱۷۵ـ۱۷۴.
۱۵ـ ظـهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۲، صـص ۲۴۰ـ۲۳۹، جـلوه های حسینی در سیمای خمینی، سیدنعمت الله حسینی .
۱۶ـ به یاد حماسه آفرینان دوازدهم محرم الحرام ۱۳۸۳ هـ ق، کمیته فرهنگی انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا و کانادا، صص ۵۳ـ۵۲.
۱۷ـ کوثر، ج اول، صص ۱۰ـ۶، تاریخ معاصر ایران، علی اکبر ولایتی و دیگران ، ص ۱۳۵ .
۱۸ـ صحیفه امام، ج ۱، ص ۱۱۲.
سـوتیترها:
۱.امام خمینی در تلگرافی خطاب به شاه ضمن اشاره به شرایط آشفته و توأم با اختناقی که توسط دولت علم به وجود آمده بود، یادآور شد: «آقای علم تخلف خود را از قانون اسلام برملا نـمود و گـمان کرد با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به کتاب آسمانی می توان قرآن را از رسمیت انداخت و اوستا و انجیل و بعضی کتب ضاله را قرین آن کرد یا به جای آن قرار داد
۲ تا آن ایام رهبری حـرکت های مـردمی دراختیار ملی گرایان بود که مشی محافظه کارانه و سازشکارانه ای را در پیش گرفته بودند و به دلیل برخورداری از روحیه جاه طلبی با گرفتن چند کرسی وکالت و تعدادی پست وزارتی، از مبارزات خود دست برمی داشتند؛ مردم مـظلوم و مـحروم ایران را در میانه راه رها می کردند و با سیاست های استبدادی رژیم همگام و همراه می شدند.
آدرس ثابت: ۱۱۰۵۶۸۵https: //www.noormags.ir/view/fa/articlepage/
عناوین مشابه
بخش نخست: نخستین پیروزی نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (س)
فجر صادق خورشید انقلاب اسلامی؛ نگاهی به زمینه های شکل گیری نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (س)
واکاوی نقش نخبگان دینی و حوزه های علمیه به عنوان ارکان انقلاب اسلامی در امر وحدت جهان اسلام «باتاکید بررهنمودهای امام خمینی (س) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی)»
به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب شکوهنمد اسلامی؛ باید های فکری - سیاسی طلاب انقلابی با تکیه بر رهنمودهای امام خمینی رحمه الله و مقام معظم رهبری حفظه الله
نگاهی به عرفان اسلامی و احیای آن در مکتب امام خمینی (س) (۲): اصول مکتب عرفانی امام خمینی (س)
مدرسی معارف اسلامی: موانع و راهکارهای گرایش جوانان به معنویت از دیدگاه امام خمینی (س)
پیروزی نهضت با صلابت امام خمینی در نخستین گام ها
ششمین همایش بین المللی امام خمینی(س) و سیاست خارجی با محوریت بیداری اسلامی و نهضت امام خمینی (س)
رویکرد دانشجویان به نهضت امام خمینی (س)/ مروری بر زمینه ها و پیامدهای تعامل دانشجویان با روحانیون نوگرا در سال های ۱۳۴۰ - ۱۳۴۳
اندیشه حکومت اسلامی، نقطه عطفی در نهضت امام خمینی (نگاهی تاریخی به کتاب حکومت اسلامی)
.
انتهای پیام /*