پرتال امام خمینی(س)؛ یادداشت ۹۷/
چکیده

وقتی صحبت از وصیتنامۀ امام خمینی پیش می‌آید، همه یاد وصیتنامۀ الهی سیاسی معروف ایشان می‌افتند؛ در حالی‌که ایشان در دوران حیات خویش چندین وصیتنامه نوشته و شاگردان و نزدیکان خود را وصی قرار داده بود. سوم آبان نیز مصادف با نگارش یکی از این وصیتنامه‌ها در امور شخصیه است که در سال ۱۳۶۱ خطاب به فرزندش مرحوم سید احمد خمینی و دیگر نزدیکان نوشته‌اند. به همین مناسبت مروری خواهیم داشت بر تمامی وصیتنامه‌های امام خمینی، به‌ویژه وصیتنامۀ سوم آبان.

مقدمه

«کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ» (سوره بقره، آیه ۱۸۰) در این آیه، خداوند وصیت کردن به هنگام مرگ را بر انسان‌ها مقرر کرده است. همانگونه که وصیت کردن سفارش شده و یک مسلمان معتقد و مقید آن را بر خود وظیفه می‌داند، از طرفی وصیت کردن حق نیز شمرده شده است. از ائمۀ معصومین(ع) داریم که فرموده‌اند: «الوصیّه حق علی کل مسلم.» (میزان­الحکمه، ج۱۰، ش ۲۱۴۹۷) یعنی حق هر مسلمانی‌ست که برای پس از خود وصیت کرده و وصیتنامه‌ای داشته باشد.

با این نگاه، وصیت و وصیت­نامه‌نگاری یکی از سنت­های پسندیده نزد همۀ انسان­ها و از سنت‌های توصیه شدۀ تمام ادیان و مذاهب، به ویژه دین مبین اسلام است که رسول اکرم (ص) و ائمۀ اطهار (ع) و بزرگان دین و مراجع و علمای مذهب، خود به آن اهتمام داشته و به عامه مسلمین نیز تأکید کرده ­اند.

وصیت در جوامع انسانی بیشتر جنبه فردی دارد، ولی در فرهنگ اسلامی، به ویژه نزد خواص و بزرگان دین و اهل علم، علاوه بر جنبه فردی، گاه گستره اجتماعی و سیاسی را هم در بر می­گیرد. مهمترین و مفیدترین وصیتنامه‌ها نیز همین وصیتنامه‌های عمومی است که پیشوایان دینی و مذهبی و علما و مراجع دوراندیش در پایان عمر به عنوان «وصیت» و در قالب «وصیت­نامه» برای عموم مسلمانان بیان کرده­اند. در این وصایا ضمن یادآوری حقوق، بدهکاری­ها، بستانکاری­ها، هزینه اموال و دارئی­ها، توصیه­ های شخصی به فرزندان و وراث، نسبت به حفظ و تبلیغ آیین الهی و اتحاد امت اسلام و راه رستگاری نیز توصیه­ های زیادی شده است، و بدین ترتیب وظیفۀ هدایت و رهبری خود را تا پس از دوران حیات ظاهری نیز ادامه داده ­اند.

در اجرای این سنت حسنه و با توجه به اهمیت وصیت است که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی، ضمن وصیت شخصی و حقوقی، خطاب به فرزندان و خواص و همچنین عموم مردم و نسل­های آینده، به تحریر وصیت­نامه­ های متعدد همت گماشتند که در حال حاضر بندبند آن سفارش‌ها هرکدام چراغ راه آیندگان بوده و هست و خواهد بود. به نوشته یادگار امام، مرحوم حاج سید احمدآقا خمینی: «برگ برگ نوشته ­ها و سخنان امام، یادآور رنج‌های طولانی و مبارزۀ سخت و شکنندۀ آن حضرت با موانع و کج ­اندیشی ­هاست... حقایق و وقایعی است که در متن حادثه­ ها و بحران‌های سهمگین تاریخ گذشتۀ انقلاب اسلامی، بر زبان و قلم رهبری انقلاب جاری گردیده است و از این­رو بحق راهنمای عمل کسانی است که از این پس راه امام را می­ پیمایند.» (کوثر، ج۱، ص ۵۴)

وصیت­نامه‌های امام خمینی

با بررسی آثار مکتوب حضرت امام روشن می­شود که ایشان در طول حیات پربرکت خویش به تناسب موقعیت­های شخصی، سیاسی و اجتماعی، چندین وصیت­نامه نگاشته ­اند که وصیتنامه‌های موجود هشت فقره است. البته وصیتنامه ‏های پسین، حاکم بر وصایای پیشین است. به ویژه آخرین وصیت­نامه الهی ـ سیاسی که پس از رحلت در مجلس شورای اسلامی قرائت شد.

وصیت­نامه ­های موجود از سال ۱۳۳۱ ش تا ۱۳۶۸ ش، نگاشته شده‌اند و ممکن است وصیت­نامه ­های دیگری نیز نوشته باشند که مفقود شده و الآن در دسترس نیست. به ویژه سال­های پیش از ۱۳۳۱ ش. قطعاً وصیتنامه‌های نوشته‌اند، ازجمله در سال ۱۳۱۲ ش که نخستین و آخرین سفر حج را در پیش داشتند، پیش از سفر همچون دیگر مسلمین اقدام به نگارش وصیت­نامه کرده ­اند.

به هر حال وصیت­ نامه­ های موجود امام خمینی هشت فقره است که در دوره‌های زمانی مختلف نوشته شده است. البته اگر تجدیدنظر و بازنویسی و اصلاح وصیت نامه‌های پیشین را هم در نظر بگیریم، روی‌هم رفته می‌شوند ۱۲ فقره که برخی از آنها وصیت شرعی، اعم از وصیت شخصی و حقوقی و یا درباره وجوه شرعیه است؛ و شماری هم وصیت اخلاقی و سیاسی است، مثل وصیت­نامه الهی ـ سیاسی. ایشان در وصیت­نامه­ های شرعی نیز مسائل اخلاقی را توصیه می­کنند؛ گاه در چندین سطر، و گاه در چند صفحه. از بین تمام وصیت­نامه­ ها، دو وصیت­نامه به لحاظ محتوایی و موضوعی مهم بوده و درس­های بسیاری می­توان از آن دو گرفت. یکی نخستین وصیت­نامه­ ی موجود از حضرت امام، بهمن ۱۳۳۱ ش، و دیگری آخرین وصیت­نامه (سیاسی ـ الهی)، بهمن ۱۳۶۱ش. که در سال ۱۳۶۸ بازگشایی و خوانده شد.

فهرستی از تمام وصیتنامه‌های موجود امام خمینی

الف ـ وصیت­نامه­های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته‌اند:

۱. وصیت­نامه­ی شرعی (شخصی ـ حقوقی)، بهمن ۱۳۳۱ش.

۲. تفویض وکالت و وصایت به حاج آقا مصطفی خمینی؛ ۱۹ آبان ۱۳۴۳ش.

۳. تأکید بر وصیت سال ۳۱ و تکمیل آن؛ ۲۳ آبان ۱۳۴۳ش.

۴. وصیت­نامه در امور وجوه شرعیه در نجف، پس از شهادت فرزند؛ ۱۸ آذر ۱۳۵۶ش.

۵. وصیت­نامه در امور شخصی و حقوقی بعداز شهادت فرزند؛ ۱۵ دی ماه ۱۳۵۶ش.

۶. وصیت­نامه در امور وجوه شرعیه در ایران،پس از شهادت فرزند؛ ۱۶ دی ۱۳۵۶ش.

ب ـ وصیت­نامه­ هایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته و یا اصلاح کرده‌اند:

۱. لغو وصیت­نامه ­های قبلی و تعیین وصی مطلق؛ دی ماه ۱۳۵۸ش.

۲. وصیتنامه در امور شخصیه خطاب به آقای سید احمد خمینی و بستگان؛ آبان ۱۳۶۱ش.

۳. وصیت­نامه الهی ـ سیاسی؛ سال ۱۳۶۱ش.

۴. تعویض و تجدید نظر در وصیت­نامه الهی ـ سیاسی؛ آذر ۱۳۶۶ش.

۵. متن بیانات حضرت امام هنگام تعویض وصیتنامه؛ آذر ۱۳۶۶ش.

۶. متن آخرین وصیت نامه امام؛ وصیت نامه الهی ـ سیاسی؛ خرداد ۱۳۶۸ش.

وصیت­نامۀ سوم آبان ۱۳۶۱؛ در امور شخصیه خطاب به آقای حاج سید احمد آقا خمینی و بستگان

حضرت امام نزدیک به چهار سال پس پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی، وصیت­ نامۀ جدیدی در امور شخصیه خطاب به فرزندش حاج سید احمد خمینی و بستگان نوشت. این وصیت نامه بعداز تسبیح خدا و درود بر پیامبر و ائمۀ معصومین با جملۀ «آمنت بکلّ ما جاء به النبی الخاتم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم.» آغاز می‌شود. سپس «توصیه به ورثه و نزدیکان خود به تقوا و صبر و ثبات در جمیع امور و معاشرت محبت‏آمیز بین خود به نحو شایسته و عشرت به معروف با بندگان خداوند تعالی و اعراض از زخارف دنیا و توجه به خداوند متعال، فرزند خود احمد خمینی- ایّده اللَّه تعالی- را وصی در امور شخصیه قرار» می‌دهد.

در ادامه تأکید می‌کنند:

۱- من شخصاً در هیچ بانکی یا مؤسسه یا شرکتی یا غیر اینها وجهی ندارم، و آنچه در بانکها یا بعض مؤسسات و غیرهما است، وجوه شرعیه است و هیچ یک از ورثه من در آنها حقی ندارند، و امر آنها پس از من با جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری- دامت برکاته- است و تحت نظر ایشان باید به مصارف شرعی برسد، و اگر خدای نخواسته برای ایشان حادثه‏ای رخ دهد، امر وجوه شرعیه با رهبر یا رهبرانی است که مجلس خبرگان تعیین می‏نمایند. [البته به موجب وصیت بعدی امام خمینی، امر مربوط به وجوه شرعی به شورای مدیریت حوزه علمیه محول گردید.]

۲- کلیه اثاث منزل که در قم و یا تهران دارم، متعلق به مادر محترمه فرزندان من است...

ممکن است در خمین ملک مختصری داشته باشم که حضرت حجت الاسلام آقای پسندیده مطلع هستند. آن هم پس از من از ورثه است. [البته امام خمینی، بعداً ملک مختصر و موروثی خویش در خمین را طی فرمانی به فقرا هبه کردند.]

۳- منزل معروف که در قم دارم، مال شخصی است که پس از من به ورثه می‏رسد. و وصیت من آن است که منافع آن مادامی که مادر فرزندانم حیات دارند از ایشان است و امید است فرزندان من و ایشان این وصیت را اجازه دهند که این مخدّره محترمه به همه ما حقوق بسیار دارند. خداوند تعالی جبران فرماید و به ایشان عوض دهد.

۴- احتیاطاً پنج سال نماز و روزه به وسیله شخص موثقی قضا شود. تا حال تحریر از کسی طلبی ندارم و به کسی بدهکار نیستم. یک دانگ از خانه قم را به مادر فرزندانم بدهند در ازای مهر ایشان.

۵- از احمد- وفّقه اللَّه تعالی- می‏خواهم که کوشش خود را صرف نماید در خدمت به جمهوری اسلامی، و اگر پس از من از طرف متصدیان کاری که به شایستگی می‏تواند انجام دهد از او خواستند برای خدمت به اسلام و مسلمین، نه برای مقام و جهات دنیوی، رد نکند و از خدمت رو برنگرداند که در حال حاضر خدمت به این جمهوری اسلامی بر عهده همه است.

۶- از همه فرزندانم خصوصاً احمد می‏خواهم که با مادرشان به طور شایسته عمل کنند و از خدمت به او هر چه می‏توانند سر باز نزنند... با خویشاوندان و بستگان خود رفتار اسلامی نماید و از خدمت به آنان کوتاهی ننماید. و به حسین [فرزند شهید مصطفی خمینی] و مادر [خانم معصومه حائری، همسر شهید مصطفی خمینی] و خواهرش [خانم مریم خمینی، دختر شهید مصطفی خمینی‏] محبت بیشتر نماید، و در صورت احتیاج در صورت امکان رفع آن نماید. و امیدوارم که فرزندم حسین از اشتغال به علم و تهذیب نفس غفلت نکند و استعداد خدایی را هدر ندهد. و از فرزندم مریم- وفقها اللَّه تعالی- می‏خواهم در حفظ اخلاق اسلامی و محبت به خویشاوندان غفلت ننماید. و از همه خویشاوندان و بستگان و دیگران امید عفو و طلب رحمت دارم.» (صحیفه امام، ج‏۱۷، ص: ۶۸)(محمد رجائی نژاد)

. انتهای پیام /*