پرتال امام خمینی(س): حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها همسر رسول گرامی اسلام(ص) در دهم رمضان سال دهم بعثت از دنیا رفتند که این سال به نام عام الحزن نام گرفت. ایشان اولین بانویی بودند که به اسلام گرویدند. متن زیر آشنایی مختصری با زندگی این بانوی بزرگوار است.

 اُمّ المؤمنین، حضرت خدیجه کبری(س) دختر خویلد بن اسدبن عبدالعزی نخستین همسر رسول خدا(ص)، از زنان شریف، اصیل و نامدار عرب و اسلام است، حضرت خدیجه(س) در عصر جاهلیت، در سال 68 قبل از هجرت در مکه مکرمه دیده به جهان گشود و در آن شهر قبیله گرا و طایفه مدار رشد و کمال یافت و دارای ویژگی های بی نظیری از جمله عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صمیمیت، صداقت، مهر و وفا بودند.

 القاب حضرت خدیجه(س)

حضرت خدیجه (س) را در عصر جاهلیت به القاب «طاهره»، «سیده نساء قریش»، «بانوی دوراندیش و خردمند» و «بانوی عاقل» می‌گفتند که نشان دهنده جایگاه بالای او در میان مردم است و در اسلام یکی از چهار بانویی که بر تمام بانوان بهشت فضیلت و برتری دارند، شناخته می شوند و حضرت خدیجه(س) نخستین همسر پیامبر اکرم(ص)، مادر حضرت فاطمه زهرا (س) و اولین زن ایمان آورنده به اسلام است.

 این بانوی بزرگوار با درایت و خردمندی خویش صاحب دارایی فراوان شده بود و با این اموال کاروان‌های متعددی برای بازرگانی به راه انداخت که به اِمرأةالقریش (یعنی شاهزاده خانم قریش) شهرت داشت و طبق برخی نقل ها حضرت خدیجه(س) پیش از پیامبر اسلام(ص)، دو بار ازدواج کرده بود اما تعدادی از محققین از جمله جعفر مرتضی عاملی بر این عقیده‌اند که ایشان قبلاً با کسی ازدواج نکرده بود و اولین و تنها ازدواج او، ازدواج با پیامبر اسلام(ص) بوده است.

 ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با خدیجه کبری(س)

داستان ازدواج ایشان با پیامبر اسلام(ص) این گونه است که پیامبر اکرم(ص) ابتدا در کاروان‌های تجاری حضرت خدیجه(س) کار می‌کردند و حضرت خدیجه (س) از امانتداری و کاردانی پیامبر اسلام(ص) خوشش آمده بود و گفته می‌شود این خدیجه (س) بوده‌ که از حضرت رسول(ص) خواستگاری کرده‌است.

 در برخی روایات آمده است که مراسم خواستگاری با حضور عموی پیامبر اسلام(ص)، ابوطالب و ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه (س)، که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بت‌ها بود، انجام شده است و پس از خواندن خطبه عقد توسط ابوطالب، پیامبر اسلام(ص) از جای برخاستند و آماده رفتن شدند و در این هنگام خدیجه به او گفت: «إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک ' به سوی خانه خود بیایید که خانه من خانه شما و خودم خدمتکار شما هستم» و به گفته پیامبر اسلام(ص) هیچ‌کدام از زنان او به اندازه خدیجه نزد او گرامی نبوده‌اند و ایشان تا زمان حیات خدیجه(س) با زن دیگری ازدواج نکردند.

 حضرت خدیجه (س) پس از ازدواج با پیامبر گرامی اسلام(ص) تمام ثروت خود را برای دین مبین اسلام خرج کردند و خدیجه (س)زنی بسیار مهربان و با وفا بود و بیشتر اوقات لباس زرد رنگ می‌پوشید زیرا می‌دانست همسرش محمد بن عبدالله (ص) رنگ زرد را در لباس های ایشان بیشتر دوست دارد.

 بر خلاف سنت‌های ازدواج در میان اعراب جاهلی آن زمان، حضرت خدیجه (س) بخش زیادی از مال و ثروت و دارایی خود را به حضرت محمد (ص) هدیه کردند و مهریه حضرت خدیجه (س) بنا بر برخی نقل‎ها، ۲۰ شتر و بنا بر نقل بعضی ۱۲ اوقیه و نیم که ۵۰۰ درهم می‌شود، بوده است و این جریان باعث شد زنان مکه رابطه شان را با حضرت خدیجه (س) قطع کنند و او را تنها بگذارند.

 امام جعفر صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «وقتی خدیجه (س) پیامبر اکرم (ص) را به همسری برگزید، زنان مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه (س) سلام نمی‌کردند، حتّی از رفت و آمد زنان دیگر با او هم جلوگیری می‌کردند. به این ترتیب وحشتی عجیب بر وجود خدیجه (س) مستولی شد. البته او بیشتر از این می‌ترسید که به پیامبر (ص) آسیبی برسانند. وقتی خدیجه (س) به فاطمه (س) حامله شد، فاطمه (س) در شکم مادر با او سخن می‌گفتند و مونس مادر بودند و او را به صبر توصیه می‌فرمودند. امّا خدیجه (س) این حالت را از پیامبر (ص) مخفی می‌داشت تا آن که روزی حضرت (ص) داخل شدند و شنیدند که خدیجه (س) با کسی سخن می‌گوید. حضرت (ص) به اطراف نگریستند، امّا کسی را ندیدند، پرسیدند: ای خدیجه! با چه کسی سخن می‌گویی؟ خدیجه در پاسخ به کودکی که در شکم داشت اشاره کرد و گفت: فرزندی که در شکم دارم، با من سخن می‌گوید و مونس من است. حضرت (ص) فرمودند: در همین لحظه جبرئیل به من خبر داد که این فرزند دختر است. او و نسل او طاهر، بابرکت و خجسته است و خداوند، نسل مرا از او به وجود خواهد آورد. از نسل او امامان دین متولّد می‌شوند و حق تعالی بعد از قطع وحی، آن‌ها را جانشین خود در زمین قرار می‌دهد.»

 در تعداد فرزندان حضرت خدیجه، میان مورخان اختلاف است و به گفته مشهورترین مورخ ثمره ازدواج رسول خدا(ص) و خدیجه(س)، شش فرزند به نام های هاشم، عبدالله، رقیه، زینب، ام کلثوم و حضرت فاطمه (س) است.

 رقیه بزرگترین دخترانش بود و زینب، ام کلثوم و فاطمه به ترتیب پس از رقیه قرار داشتند و پسران خدیجه(س) پیش از بعثت پیامبر (ص)، بدرود زندگی گفتند و ولی دخترانش، نبوت پیامبر(ص) را درک کردند.

 نقش والای حضرت خدیجه (س) در ترویج فرهنگ اسلامی

حضرت ام المؤمنین خدیجه (س) از بزرگترین بانوان اسلام به شمار می ‎روند و ایشان نخستین زنی بودند که به اسلام ایمان آوردند و به پیامبری حضرت محمد (ص) ایمان داشتند همان‎طور که علی ‌بن ابی طالب (ع) اولین ‌مردی بودند که اسلام را پذیرفتند و حضرت خدیجه (س) اولین بانویی بودند که همراه امام علی (علیه السلام) با پیامبر (ص) به نماز ایستادند و پیشانی بندگی بر خاک ساییدند.

 خدیجه کبری (س) از کتب آسمانی آگاهی داشت و از کسانی بود که انتظار بعثت و پیامبری خاتم الانبیاء(ص) را می‌ کشید و همیشه از ورقه‌ بن نوفل و دیگر علما، جویای نشانه ‎های‌ نبوت می‌شدند و اشعار فصیح و پر معنای وی در شأن پیامبر اکرم(ص)، از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می‌ کند.

 حضـرت خدیجه (س) به عنوان اولین بانوی مسلمان، نقش والایی در ترویج دین و فرهنگ اسلامی داشته است و بانوان بسیاری از وی به عنوان یک الگوی زن مـسلمان، درس آموختند و این بانوی مکرمه (س) نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر (ص) ایمان آورد بلکه هم با انفاق اموال و دارایی خود و هم با حمایت و همراهی، ایشان را در برابر سختی‎ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد.

 خدیجه کبری (س) تا زمانی که زنده بودند، اجازه ندادند که آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا (ص) سخت و دشوار شود و هنگامی که حضرت رسول (ص) با باری از مصیبت و اندوه به خانه می ‌آمدند ایشان را دلداری می‌ دادند و نگرانی را از ذهن و خاطرمبارکشان می‌ زدودند.

 سودمند بودن اموال خدیجه (س) در راه اسلام

اموال و دارایی حضرت خدیجه (س) به عنوان ابزاری مناسب، از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت تا این که آخرین بخش این دارایی هم توسط امیرالمومنین امام علی (ع) در جریان هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه صرف شد و از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند: «هیچ مال و ثروتی برای من سودمندتر از اموال خدیجه نبود.»

 پیامبراکرم (ص) سه شبانه روز در غار ثور ماند، امام علی (ع) هم شبانه خود را به غار رساند و آذوقه و لوازم سفر آوردند و در آن جا پیامبر (ص) به امیرالمومنین (ع) فرمودند: «امانت‌های زیادی نزد من است، به بالای ابطح (تپه‌ای در مکه) برو و صبح و شب با صدای بلند بگو؛ هر کسی نزد محمد امانت یا ودیعه‌ای دارد بیاید و تحویل بگیرد ... از آخرین باقی‎مانده اموال خدیجه، برای خود و فاطمه و هر کس از بنی هاشم که قصد همراهی با شما را دارد، شتر و زاد و توشه بخر و بعد از رد امانت‎ها، دیگر درنگ نکن.»

 وفات جانسوز حضرت خدیجه (س) در سال دهم بعثت معروف به «عام الحزن»

یکی از ماجراهای بسیار جانسوزی که در سال ششم یا هفتم تا دهم بعثت، یعنی در طول حدود سه سال و به قولی چهار سال رخ داد، محاصره شدید اقتصادی پیامبر اسلام (ص) و چهل نفر از یاران و مدافعان آن حضرت (ص) از سوی مشرکان، در دره ای به نام شعب ابی‎طالب در میان دو کوه ابوقبیس و خندمه در مکه مکرمه بود و آن‎ها در این مدت جز در چهار ماه حرام سال، در آن دره سوزان محصور بودند و گرمای داغ تابستان در آن بیابان خشک بی آب و علف و بدون هیچ گونه وسایل و امکانات، و گرسنگی شدید و تشنگی طاقت فرسا را تحمل کردند.

 حضرت خدیجه (س) بانویی که ۶۳ تا ۶۵ سال از عمر شریفش گذشته بود هم در کنار همسر گرامیش رسول خدا (ص) در این محاصره قرار گرفتند و از ایشان حمایت کردند و گرمای سوزان، گرسنگی و تشنگی، و فشارهای محاصره به قدری بود که صدای گریه کودکان بنی هاشم، از پشت کوه ابوقبیس تا کنار کعبه به گوش طواف کنندگان می رسید.

 حضرت خدیجه (س) بیشتر اموال و دارایی خود را در این مدت صرف کرد و دو ماه پس از اینکه از محاصره آزاد شد، بر اثر آن رنج‎های بسیار سخت و طاقت فرسای دوران محاصره، از دنیا رفتند و حضرت خدیجه کبری (س) حدود ۲۵ سال در خانه پیامبر اسلام (س) و به عنوان همسر ایشان زندگی کردند و دوران پر فراز و نشیبی را با آن حضرت (ص) پشت سر گذاشتند و ایشان به فاصله کوتاهی بعد از وفات ابوطالب (ع) عمو و سرپرست پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفتند به همین دلیل آن سال را «عامُ الحُزْن» به معنای سال غم و اندوه نامیدند و البته این نام‌گذاری به پیامبر (ص) نسبت داده شده است و در همین سال بود که محاصره مسلمانان در شعب ابی‎طالب پایان یافت.

 زمانی که بیماری حضرت خدیجه (س) شدت یافت، عرض کردند: یا رسول الله! چند وصیت دارم؛ من در حق شما کوتاهی کردم، مرا عفو کنید و پیامبر (ص) فرمودند: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی و در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.

 عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید، و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد؛ چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند، مبادا کسی به صورتش سیلی بزند، مبادا کسی بر او فریاد بکشد، مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده‌ای داشته باشد.

 اما وصیت سوم را شرم می‌کنم برایت بگویم و آن را به فاطمه (س) عرض می‌کنم تا او برایت بازگو کند و سپس فاطمه (س) را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو، مادرم می‌گوید: من از قبر در هراسم. از تو می‌خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه (س) فرستاد و او بسیار خوشحال شد.

 بعد از وفات حضرت خدیجه (س)، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را بر عهده گرفتند و ناگهان جبرئیل در حالی که کفنی از بهشت همراه داشت، نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: او اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را بر عهده بگیریم. پس پیامبر خدا (ص) خدیجه را غسل دادند، حنوط کردند و با همان پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای او آورده بود، کفن کردند و آن گاه شخصاً درون قبر رفتند و پیکر پاک خدیجه (س) را در خاک نهادند و سنگ لحد را در جای خویش استوار ساختند و پیامبر اکرم (ص) در این هنگام برای همسرشان خدیجه (س) اشک می‌ریختند، دعا می‌کردند و آمرزش می‌طلبیدند.

 پیکر مطهر و نورانی حضرت خدیجه کبری (س) در قبرستان مَعلاة (ابوطالب یا حَجون) شهر مکه به خاک سپرده شده است و قبرستان مَعلاة قدیمی‌ترین قبرستان شهر مکه است که به قبرستان حَجون (یا حُجون) و نزد ایرانیان به قبرستان ابوطالب نیز مشهور است و مقبره بنی‌هاشم نیز گفته می‌شود و عبدالمطلب (ع)، ابوطالب (ع)، یاسر و سمیه اولین شهدای اسلام هم در این قبرستان دفن شده‌اند.منبع خبرگزاری شبستان

 

. انتهای پیام /*