پرتال امام خمینی(س): یادداشت۳۲/ از زمانی که دولت آمریکا، تحریم‏های اقتصادی خود در طول سال‏های جنگ تحمیلی را برای جمهوری اسلامی ایران کافی ندید، دامنه این تحریم‏ها را وسعت داده تا ایران را در جهان منزوی کند. بیل کلینتون، رییس جمهور وقت آمریکا در پانزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۷۴ شمسی، با مستمسک قرار دادن این که عملکرد ایران، باعث تهدید صلح و امنیت کلیه ملت‏هاست؛ ایران از تروریسم بین‏ المللی حمایت می‏کند و روند صلح خاورمیانه را به مخاطره افکنده و به دنبال دستیابی به سلاح‏های کشتار جمعی است، تحریم‏هایی جدید را علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کرد. ممنوعیت صادرات کالا و تکنولوژی و خدمات به ایران، ممنوعیت هرگونه معامله با ایران، ممنوعیت سرمایه ‏گذاری‏های جدید در ایران، ممانعت شرکت‏های آمریکایی از فراهم آوردن تسهیلات برای شرکت‏های تحت کنترل آمریکا که با ایران معامله می‏کنند، از جمله این تحریم ها بود. علی رغم گستردگی این تحریم و تحریم‏های بعد، آمریکا هیچ‏گاه به هدف خود که همان به زانو درآوردن دولت و ملت انقلابی ایران بود، نائل نشد و در طول سالیان بعد، ایران به عنوان یکی از کشورهای در حال رشد بخصوص در عرصه علم و فناوری و توان صلح آمیز نظامی و در عرصه ‏های منطقه ‏ای و بین ‏المللی تبدیل شد. اما به عقیده کارشناسان این پیشرفت ها کافی نبوده و ایران توان به مراتب بیشتری برای مقابله با این تحریم های ظالمانه داشته که با سهل انگاری برخی مسوولان از این فرصت برای تقویت توان داخلی بخوبی استفاده نشده است.
طبعا بررسی ابعاد و اثرات تحریم ها، و مقاومت های دلیرانه ملت ایران در یک مطلب کوتاه نمی گنجد؛ اما نحوه برخورد با موضوع تحریم ها در طول این ۲۵ سال از سوی مسوولان تبدیل به یک سوال اساسی گردید.
آنچه محرز است موضوع تحریم ها علیه مردم ایران از همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی مطرح بوده است به طوری که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز بارها نسبت به موضوع تحریم های ظالمانه عکس العمل نشان داده و در تقبح آن و خوی استکباری آمریکا سخن گفت. آنچه در ادامه می خوانید گزیده ای از این سخنان است که از نظر می گذرد:
قبل از آن در نظر داشته باشیم که محور سخنان امام و مقام معظم رهبری آن است که تحریم ها فرصت و هدیه ای برای تحول و پیشرفت در داخل بوده و راه تحقق آن تقویت درون و زمینه سازی برای بهره گیری از دانش و توان متخصصان داخلی است. اما با گذشت بیش از ۲۵ سال از برقراری اولین تحریم ها از سوی آمریکا این اهداف(سخنان و سفارش های امام) در سطح شعار باقی مانده و متاسفانه اثرات مخرب تحریم ها بر معیشت مردم قابل مشاهده است؛


اندیشه های پویا ما را از خارج بی نیاز می کند
شما دیدید در این جنگ تحمیلی که پیش آمد و محاصره اقتصادی ما شدیم، خود ایرانیها خود ارتشی ها این قطعات را درست کردند. اگر قبل از این بود، یکی از آن قطعات را نمی‏توانستند درست کنند؛ از باب اینکه شخصیتشان را گم کرده بودند، می‏گفتند باید متخصص بیاید. صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۱۱۴

تاکید بر خودباوری، درون زایی و تقویت توان داخلی(با تکیه بر نقش رسانه ها و نخبگان)

ما باور کنیم که خودمان می‏توانیم. اول هر چیزی، این باور است که می‏توانیم این کار را انجام بدهیم. وقتی این باور آمد، اراده می‏کنیم. وقتی این اراده در یک ملتی پیدا شد، همه به کار می‏ایستند، دنبال کار می‏روند. در هر صورت، این باور را باید از گوش [و] مغز خودمان بیرون کنیم. و کسانی که گوینده هستند، کسانی که نویسنده هستند، کسانی که فرض کنید در ادارات هستند و اطلاعات دارند، این مطلب را به مردم بباورانند. همان طوری که آنها با تبلیغات خودشان در طول چند صد سال تقریباً این مطلب را در شرق بوجود آوردند که ما تا طرف غرب، تا طرف شمال نرویم، طرف شرق نرویم، کار نمی‏توانیم انجام بدهیم. این یک باوری بوده است که نویسنده ‏ها [و] گویندگان آن وقت همه آنها در تعقیب این بودند. یک عده‏ای با اینکه حسن نیت داشتند، عقیده‏شان این بود که باید این طور بشود. حالا هم خیلی‏ها عقیده‏شان این است که ما باید یک پیوندی داشته باشیم، با اینکه حسن نیت دارند. یک عده هم وابسته بودند، اجیر آنها بودند، برای اینکه این مسأله را دامن به آن بزنند. حالا که یک مملکتی شده است که آن چیزی را که در نظر [کسی‏] امکان نداشت و هیچ کس احتمالش را نمی‏داد که امریکا را که دارای همه چیز هست، دارای قدرت اول دنیاست تقریباً، یک ملت کوچکی که آن همه تبلیغات کردند و آن همه وابستگی بایستد و امریکا را بیرونش کند- این مسئله ‏ای بود که به نظر خیلی ها امکانش نبود. من بر نخوردم به شخصی که بگوید که نه می‏شود، یا ساکت بود، یا می ‏گفت نمی‏شود. صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۱۱۸
تقویت توانمندی های داخل
من اعتقادم است که اگر ما در محاصره اقتصادی یک ده سال، پانزده سال واقع بشویم شخصیت خودمان را پیدا می‏کنیم؛ یعنی همه مغزهایی که راکد بودند در آن وقت و نمی‏توانستند فعالیت بکنند به فعالیت می‏افتند. این طبیعی است که اگر یک نفر آدم یک‏ جایی نشسته و همه چیز او را می‏آورند تقدیمش می‏کنند این فکرش به کار نمی ‏افتد، حتی کاسب هم نمی‏تواند بشود! اگر یک آدمی بود که اول صبح چایش را و نانش را بیاورند، ظهر هم همین طور. شب هم همین طور، هر احتیاجی هم داشت، هر چیزی بود، برآورده کردند، این نمی‏تواند دیگر هیچ کاری بکند، یک مرد فلجی می‏شود. اینها می‏خواستند که [در] این مملکت یک موجودات فلج بار بیاورند. تبلیغات دامنه ‏دار و اعمال بسیار کوبنده بود که به ما حالی کنند که شماها نمی‏توانید! شماها نمی‏آید ازتان هیچ کاری. از آن طرف هم از آنجا هر چیزی بیاورند و متخصصین از خارج وارد کنند، و هر چیزی که احتیاج دارند راجع به هر امری از خارج بیاورند. وقتی که یک ملتی دید که خارج همه چیزش را دارد اداره می‏کند و دیگر احتیاجی ندارد، این به فکر نمی‏افتد که خودش احتیاجش را رفع کند. صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۱۱۵

جدیت نباشد از بین خواهیم رفت

آن روزی که این ملت فهمید که اگر ما جدیت نکنیم برای کشاورزیمان، جدیت نکنیم، برای صنعت نفتمان، جدیت نکنیم برای کارخانه ‏های خودمان، از بین خواهیم رفت و کسی نیست که به ما بدهد، وقتی این احساس پیدا شد در یک ملتی که من خودم باید هر چیز می‏خواهم تهیه کنم، دیگران به من نمی‏دهند، این احساس اگر پیدا شد، مغزها به راه می‏افتد و متخصص پیدا می‏شود در هر رشته‏ای و بازوهایی که هر عملی را می‏توانند انجام بدهند به کار می‏افتند: کشاورزی را خودشان درست می‏کنند؛ کارخانه ‏ها را خودشان راه می‏اندازند. صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۱۱۶

تبعات ناشی از ضعف؛ تقویت امید برای توانمندسازی داخلی

ما آن صدمه ‏ای که از قدرتهای بزرگ خوردیم، باید بگوییم که بالاترین صدمه صدمه شخصیت بوده. آنها کوشش کردند که شخصیت ما را از ما بگیرند، و به جای شخصیت ایرانی- اسلامی، یک شخصیت وابسته اروپایی، شرقی، غربی به جایش بگذارند؛ یعنی تربیت فاسدی که در رژیم سابق بود و بتدریج داشت قوت می‏گرفت، این بود که از همان کودکستان شروع کنند به این برنامه اطفال ما را از همان جا زمینه تبدیل شان به یک موجود وابسته فراهم کنند، تا برود به مرتبه بالا مثل دبیرستان؛ و بعد هم بالاتر از او. در طول این مدتها که ایران مبتلا به این بوده است این بیماری در او پیدا شده است که ما نمی‏توانیم کار بکنیم. ما همه چیز را باید از خارج بیاوریم، و یا استمداد کنیم از آنها. اگر یک آپاندیس را می‏خواهیم عمل کنیم، طبیب از خارج بیاوریم، یا این را بفرستیم به خارج. صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۱۱۴

محاصره اقتصادی هدیه ای است برای کشور
چنانچه می‏بینید که کارخانه‏ ها را راه انداخته ‏اند- خودشان. در تلویزیون هم گاهی دیده می‏شود که خود راه انداخته ‏اند، و یا ابتکاراتی کرده ‏اند اینها. این ابتکارات از برکات این محاصره اقتصادی بود. اگر ما هر چیزی می‏خواستیم می‏فرستادند، جوانهای ما دیگر نمی‏رفتند دنبال اینکه خودمان بکنیم. هست دیگر! می‏خواهیم چه کنیم. این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن می‏ترسند، من یک هدیه ‏ای می‏دانم برای کشور خودمان، برای اینکه محاصره اقتصادی معنایش این است که «ما یَحْتاج» ما را به ما نمی‏دهند. وقتی که ما یحتاج را به ما ندادند، خودمان می‏رویم دنبالش. ممکن است یک ده سالی زحمت بکشیم، ده سالی گرفتاری داشته باشیم، اما نتیجه آخرش این است که بعد از ده سال خودمان هستیم؛ دیگر احتیاج به اینکه دست دراز کنیم طرف این مؤسسه یا آن مؤسسه یا آن کشور و این کشور نیستیم. اشکال مطلب همین است که در رژیم سابق جوری عمل کرده بودند و جوری ما را و جوانهای ما را تربیت کرده بودند که خودشان را تهی می‏دیدند از همه چیز، و می‏گفتند مصرف کنیم ما. و این را یک چیزی می‏دانستند! و حتی تعبیر بعضی‏ها این بود که خوب، چه عیب دارد، دیگران نوکر ما هستند برای ما می‏آورند، ما هم مصرف می‏کنیم! غافل از اینکه خیر، ارباب شما هستند! و همه چیزهای شما را می‏برند به این صورت که می‏خواهیم به شما چیز بدهیم. صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۱۱۶

این که " ما باید از خارج چیز وارد کنیم"[را] از سرتان بیرون کنید

مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمی‏دهند، ما خودمان باید تهیه کنیم. اگر این کشاورزها این معنا را حالیشان بشود، باورشان بشود که خارج به ما چیزی نمی‏دهند، خود کشاورزها کار را انجام می‏دهند؛ خود ملت انجام می‏دهند. از قراری که شنیدم در چین یک وقتی در پشت بام هایشان هم گندم می‏کاشتند. علاوه بر زمینهایشان، توی حیاط هاشان، در پشت بام هم گندم می‏کاشتند. یک مملکت اگر بخواهد خودش به پای خودش بایستد، مستقل بشود در همه ابعاد، چاره ندارد جز این تفکر که «ما باید از خارج چیز وارد کنیم» از کله ‏اش بیرون کند. مغزش توجه به این بکند که ما از خارج نباید وارد بکنیم. اگر یک چیزی نداریم، از خارج برایمان نمی‏آورند آن [را] فلان کار را انجام نمی‏دهیم، تا خودمان درست کنیم. اگر یک وقت دیدیم که ما چنانچه یک کارخانه ‏ای را نمی‏توانیم راه بیندازیم، اتکال به این نکنیم که برویم از خارج بیاوریم.
خودمان دنبالش برویم تا کار انجام بگیرد، و انجام می‏گیرد. مغزهای اروپا با مغزهای‏ ایران فرقی ندارند، جز این معنا که آنها آن طوری تربیت شدند و خودشان را آن جوری درست کردند؛ و ماها را این طوری تربیت کردند. ما را یک موجودات مهملی بار آوردند. خوب، تا کی ما باید این تحمل را بکنیم که ما یک موجودات مُهْمَلی هستیم، و باید از اربابها پیش ما برسد؟ حتی نانمان را آنها بدهند و گوشتمان را آنها بدهند؛ اداراتمان را آنها درست کنند؛ ارتشمان را آنها. این باید یک آخری داشته باشد. صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۱۱۶

خطاب های خبرساز امام
اداره کنندگان کاخ سفید باید بدانند که دنیا عوض شده است، و قدرتهای شیطانی از حربه ‏های استعماری کهنه و نو خلع سلاح شده ‏اند. کارگزاران سیاست امریکا باید طرز تفکر و سیاستهای خود را تغییر دهند. و گمان نکنند اداره کل جهان در دست آنهاست، و همه کشورها چشم و گوش بسته در اختیار آنان هستند. باید توجه کنند که قطع رابطه و   و لیست های دروغین آنها دنیا را بر کشوری تنگ نخواهد کرد. صحیفه امام، ج‏۱۸، ص: ۳۳۰
در وصف وفاداری مردم
تا کنون ندیدند یک حکومتی که وقتی که جنگ بشود همه مردم جنگجو هستند. وقتی که محاصره اقتصادی بشود افکار همه مردم توجه به این پیدا می‏کند که ما باید خودکفا باشیم و متخصصین ما مشغول می‏شوند و افکار خودشان را به راه می‏اندازند و قدرت خودشان را به راه می‏اندازند و ایران را مستغنی می‏کنند از خارج. و من به شما اطمینان می‏دهم که اگر تا یک مدتی ما در این فشارها باشیم، ایران بیشتر ثبات پیدا می‏کند و مغزهای متفکر مکتبی ایران بیشتر به کار می‏افتد و ایران را خودکفا می‏کند. ... آن حربه‏ای که در دست ایران است، پیش آنها نیست و آنها نمی‏شناسند آن حربه را؛ آن حربه ایمان است حربه توحید است، حربه اسلام است، حربه قرآن مجید است که در تحت بیرق یک همچو اسلام و قرآن و توحید همه مجتمع هستند و آنها تأییدات غیبی الهی را منکر هستند، نمی‏توانند بفهمند، اینها نمی‏توانند چشمشان را باز کنند و ببینند که در هر گوشه از ایران یک امور خارق العاده واقع می‏شود که با دست عادی بشر نمی‏تواند واقع بشود. صحیفه امام، ج‏۱۶، ص: ۱۰۴

. انتهای پیام /*