و بدان که از برای واصلین به مقام قرب، در اول تجلّیات ـ گرچه تجلّیات حبیّه باشد ـ یک دهشت و هیمانی است که قلوب صافیۀ آنها را متزلزل و مندک کند در تحت انوار تجلی عظمت؛ و اگر قلوب را استعداد و طاقت نباشد، در همان هیمان و دهشت تا آخر بمانند: اِنَّ اَوْلِیٰائی تَحْتَ قِبٰابی لاٰیَعْرِفُهُمْ غَیْری.و در ملائکه نیز صنفی چنین یافت شود که آنها را «ملائکۀ مهیّمه» گویند. و اگر استعداد قلوب که از عطیات ابتدائیۀ فیض اقدس است زیادباشد، پس از این حیرت و همیان و دهشت و وحشت و غلق و اضطراب و محو و غشیان و صعق و محق، کم کم حالت سکون و بیداری و طمأنینه و صحو و هشیاری دست دهد؛ تا آنکه حالت صحو تام حاصل شود؛ و در این مقام، که مقام تمکین است، لایق تجلّیات عالیتری گردد. و همین طور، تجلّیات به مناسبت قلوب آنهاواقع شود تا به منتهای قرب و کمال واصل آیند. و اگر از کمل باشند، حالت برزخیت کبری برای آنها دست دهد. و آن الهام که از حضرت غیب به قلب تقی نقی احمدی محمدی صلی الله علیه و آله می شد، شاید تجلّیات لطفیه بود برای تسکین آن نور پاک از آن غشوۀ تجلی به عظمت.
سر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفین ص 96
.
انتهای پیام /*