نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ مصاحبه با کانال یک تلویزیون فرانسه (دلایل مخالفت با رژیم شاه)
اهم بیانات:
شاه سابق را به حسب اعتراف انگلیسی ها، آنان آوردند و بر کشور ما حاکم کردند. در رادیو دهلی این مطلب را تصریح نمودند. شاه فعلی در یکی از کتابهایش نوشت: «متفقین که زمان جنگ به ایران آمدند، مرا به سلطنت انتخاب کرده و صلاح این دیدند که من سلطان باشم». ما پنجاه سال است که تحت فشار و با اختناق فوق العاده به سر می بریم. ما نه فرهنگ مستقل داریم و نه لشکر و ارتش مستقل داریم و نه اقتصاد صحیح و سالم داریم و نه جهات سیاسی ما صحیح و سالم است. اما فرهنگ ما، فرهنگی است که با دستور دیگران، شاه تحمیل کرده است. مدارس ما غالباً به شکل نیمه تعطیل است یا تعطیل و در وقتی هم که اشتغال داشته باشند، دستور این است که اینها را عقب نگه دارند و نگذارند که رجال دانشمند در مملکت ما پیدا بشود.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۱۷۲ - ۱۷۴
***
قم، ۱۳۵۸_ پیام به شورای انقلاب (برنامه های انقلابی در آغاز قرن پانزدهم هجری قمری)
بسم الله الرحمن الرحیم
شورای انقلاب جمهوری اسلامی
در آستانۀ فرا رسیدن یک هزار و چهار صدمین سال هجرت پربرکت حضرت خاتم الانبیاء ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که سرلوحۀ نهضت انقلابی اسلام، تحت راهنمایی قرآن کریم و رهبری انسان ساز والاترین مرد جهان است، مقتضی است با همکاری ملت و دولت برای بزرگداشت این قرن عظیم پربرکت برنامه های انقلابی بر پا دارید.
قرن گذشته گرچه برای ملت عزیز ما و برای اسلام و کشور مصیبت بار بود، لکن نهضت اسلامی ایران در اواخر این قرنْ سرنوشت امت اسلام را در قرن آتی دگرگون خواهند نمود. امید واثق که شرقِ در بند، و خصوصاً کشورهای اسلامی، در زیر پرچم توحید به مبارزات خود برای استقلال و آزادی ادامه داده، تا از چنگ غرب و شرق توطئه گر نجات پیدا کنند؛ و این قرن، قرن نورانی کشورهای اسلامی باشد. از خداوند متعال عظمت اسلام ومسلمین را خواستارم.
روح الله الموسوی الخمینی
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۳۶۴
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع پاسداران سمیرم وجهاد سازندگی اصفهان (کشاورزی ـ کم کاری)
اهم بیانات:
چرا باید ایران محتاج باشد به غیر؟ اینها این کار را کردند، به اسم «اصلاحات ارضی» بکلی کشاورزی را از بین بردند، و مملکت ما را به تباهی کشیدند. حالا با خود شماهاست، با خود کشاورزهاست، که کم کاری نکنند؛ مسامحه نکنند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۳۶۵ - ۳۶۹
***
جماران، ۱۳۶۳_ نامه به خانم فاطمه طباطبایی (اهدای کتاب آداب الصلاة)
اهم نامه:
کتاب «آداب الصلوة» را که به دختر عزیزم فاطی ـ که خدایش از مُصلِّین قرار دهد ـ اعطا می نمایم، از تاریخ اتمام آن بیش از چهل سال می گذرد. و قبل از آن ـ به چند سال ـ کتاب «سرّ الصلوة» را تمام نمودم. و از آن سال ها تاکنون بیش از چهل سال می گذرد و من نه اسرار صلاة را دریافتم، و نه به آداب آن پرداختم، که یافتن غیر از بافتن است و ساختن جدا از پرداختن. و این کتاب ها حجّتی است از مولا بر این عبد بی مایه. و به خدای تعالی پناه می برم از آن که مشمول آیۀ شریفۀ کمرشکن لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ. کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَالله ِ اَنْ تَقْولُوا ما لا تَفْعَلُونَ باشم، و پناهی جز رحمت واسعه اش ندارم.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۹۰ - ۹۱
***
جماران، ۱۳۶۳_ سخنرانی در جمع مسئولان وزارت امور خارجه (حفظ استقلال در عین رابطه با کشورها)
اهم بیانات:
ما وقتی که در پاریس بودیم، یک نفر از امریکا به عنوان یک تاجر آمد که بعداً معلوم شد تاجر نیست، فاجر است و گفت: صلاح نیست که به ایران بروید. یا دستۀ دیگری که بعض از آنها مردمی صالح و بعض شان فضول بودند آمدند و گفتند که: سلطنت و قانون اساسی را حفظ کنید، شاه سلطنت کند، نه حکومت، و از این حرف ها می زدند، که آنها هم اشتباه می کردند. بعد هم که شاه رفت، راجع به بختیار همین مسئله را پیش آوردند؛ که بگذارید بختیار و شورای سلطنت باشد. بعد دیدند که نشد، راجع به تأخیر آمدن ما شروع به فعالیت کردند که حالا صلاح نیست و ممکن است چه بشود.
الآن از قراری که من شنیدم شیطنت دیگری می کنند و آن این که؛ ما چرا با دولت ها رابطه داشته باشیم؟ ما می رویم به سراغ ملت ها و با دولت ها هیچ کاری نداریم! که این هم نقشه ای است که اخیراً تعقیب می شود. ابرقدرت ها و امریکا خیال می کردند که ایران به واسطۀ انقلابی که کرده است و می خواهد استقلال و آزادی را که یک مسئلۀ تازه و برخلاف رویّۀ همۀ حکومت هاست به دست بیاورد، به ناچار منزوی خواهد شد، وقتی که منزوی شد زندگی نمی تواند بکند، که دیدند نشد و ایران روابطش با خارجی ها زیادتر گردید. حالا به این مطلب افتادند که؛ ما چکار داریم به دولت ها، اینها همه ظالم و کذا هستند و ما باید با ملت ها روابط داشته باشیم. که این هم نقشۀ تازه و مسئلۀ بسیار خطرناک و شیطنت دقیقی است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۹۲ - ۹۵
***
.
انتهای پیام /*