پرتال امام خمینی(س): حضرت امام خمینی(س) در دوم مهرماه 1359 در پیامی به ارتش و ملت مسلمان عراقِ مخالفت با دولت عراق، با یادآوری تکلیف شرعی، الهی و انسانی ملت عراق‏ به آنها فرمود: 

ملت شریف و مبارز و مسلمان عراق، ارتشیان رزمنده، افسران و درجه داران و سربازان مسلمان عراق. کارگران و کارمندان مسلمان عراق! شما همه از نزدیک جنایت ها و خیانتهای حزب کافر بعث را دیده و می‏بینید. شما تلخی حکومت کافر بعثی را چشیده ‏اید. 

شما می‏دانید که صدام حسین و رفقای کافر او تابع میشل عَفْلَقْ ملحد و نوکر چشم بسته صهیونیسم و امپریالیسم به امر اربابان جهانخوار خود به ایران و ملت ایران- که با اللَّه اکبر و پشتوانه اسلام عزیز کفار را از میهن خود راندند- حمله نموده و بی‏رحمانه برادران ایمانی شما را به قتل می‏رسانند. شما می‏دانید که این جنگ بین ایران و بعثی های عراق، جنگ بین اسلام و کفر و قرآن کریم و الحاد است. از این جهت، بر همه شما و ما مسلمانان جهان لازم است از اسلام عزیز و قرآن کریم دفاع کنیم و این خیانتکاران را به جهنم بفرستیم. اکنون تکلیف شرعی، الهی، انسانی شما آن است که در هر محلی هستید به ضدیت و کارشکنی برآیید. ارتش عراق به ارتش ایران ملحق شود؛ و امروز نزدیک به صد نفر از درجه داران و افسران و رزمندگان عراق به ایران آمده و در آغوش اسلام قرار گرفته ‏اند. و باید ارتش عراق بداند که ایران با آغوش باز از برادران ایمانی ارتشی عراقی خود پذیرایی و پشتیبانی می‏کند. باید به حسب تکلیف شرعی کارگران از هر طبقه که هستند و کارمندان در اداره که می‏باشند با اعتصابها و مخالفتها خدمت خود را به اسلام عزیز و قرآن کریم نشان دهند... و برای دفاع از اسلام و کشورهای اسلامی بپاخیزید. صحیفه امام، ج‏13، ص: 230-231 

با جستجوی در صحیفه امام مشخص می شود که حضرت امام 52 بار از لفظ عفلقی که یک صفت خودفروختگی و شخصیتی عاریتی برای صدام محسوب می شود استفاده کرده است. در مطالعه صحیفه امام مشخص می شود که معظم له شخصیت صدام را بی هویت و تهی از ارزش های انسانی و دینی می داند و در فرازی می فرماید:[صدام] اسلامش اسلام عفلقی است که از اسلام کارتری هم بدتر است‏؛ و جالب است بدانید: که "میشیل عفلق" متولد ۹ ژانویه ۱۹۱۰ در دمشق درگذشته ۲۳ ژوئن ۱۹۸۹ در پاریس فیلسوف، جامعه‌شناس و نظریه‌پرداز و فعال سیاسی ِ ملی‌گرای ِ عرب سوری بود. او بنیانگذار عقیدتی جنبش بعثی شکل سکولاری از ملی‌گرایی عربی بود. میشل عفلق در سال ۱۹۴۷ با کمک صلاح‌الدین البیطار حزب پان عربی و سوسیالیستی بعث تأسیس کرد. وی در دمشق در خانواده‌ای مسیحی از شاخه ارتودکس یونانی زاده شد و در سال ۱۹۴۹ به‌عنوان وزیر آموزش و پرورش برگزیده شد و تا چند سال در این منصب باقی‌ماند. میشل عفلق در جهت یگانگی و ملی‌گرایی تند اعراب و رهایی از استعمار غربی تلاش زیادی کرد. وی پس از آن در پی فشارهای سیاسی از سوریه رفت اما در سال ۱۹۵۴ به آن کشور بازگشت و نقش مهمّی را در اتّحاد با مصر در سال ۱۹۵۸ ایفا کرد.

به مرور زمان نیروهای جوان و تندرو چپگرای بعث به رهبری صلاح جدید، سیاست‌مداران باتجربه بعثی به رهبری میشل عفلق را متهم به محافظه‌کاری کردند. جوانان تندرو به سبب تحصیل در غرب، به ویژه پاریس، با اندیشه‌های مارکسیستی آشنا بودند و راه مبارزه با امپریالیسم را نفی سرمایه‌داری می‌دانستند و به ارزش‌ها و عناصر فرهنگ اسلامی و عربی توجه چندانی نداشتند. انتقاد آنان بر میشل عفلق این بود که وی سوسیالیسم را به نفع ناسیونالیسم قربانی کرده‌است.

عفلق پیوندی با حکومت بعثی نداشت و به‌رغم ناهمگونی اندیشه حزب بعث عراق با افکار عفلق، به‌خاطر فشارهایی که از سوی سوریه به عراق آمد، صدام، جایگاه خوبی را در حزب بعث عراق به وی داد تا بدین‌وسیله حزب بعث عراق را نسبت به حزب بعث سوریه قوی‌تر کند. این در حالی است که حزب بعث عراق هم به اعتراضات حزبی فراوان عفلق اهمیّت نمی‌داد. عفلق در سال ۱۹۸۹ درگذشت و دولت عراق، مراسم سوگواری باشکوهی را برایش برپا کرد. میشل عفلق همواره به مدح و ثنای صدام حسین می پرداخت تا جایی که گفت صدام هدیه‌ی آسمان است به حزب بعث و هدیه‌ی حزب بعث است به امت عربی.

 

. انتهای پیام /*