نجف اشرف، 1346_ بیانات در جمع روحانیون نجف (توطئه رژیم برای نابودی اسلام)
نقشۀ حکام تهران عمیق تر از آن است که ما تصور می کنیم؛ نقشۀ آنان از بستن مدرسۀ فیضیه و به زندان کشیدن علما و طلاب، بر هم زدن حوزۀ علمیۀ قم و از بین بردن اسلام و روحانیت است. آنها نه اسلام را می خواهند و نه روحانیت را؛ چون می بینند با بودن روحانیت و اسلام، نمی توانند دستورات اربابان خود را در مملکت اجرا کنند و ایران را بکلی به خارج وابسته کنند. آنها با جشنهایی که هر روز راه می اندازند، و سلاحهایی که مرتب از این و آن می خرند، ولخرجیها و گشادبازیهایی که هر روز می کنند، می خواهند ملت ایران را به فلاکت و ورشکستگی بکشانند و ـ نعوذبالله ـ گدای در خانۀ امریکا و اسرائیل سازند. لیکن مطمئن باشید که موفق نخواهند شد.
الحمد لله ملت بیدار است و روحانیت ایران هم به وظایف خود آشناست. روحانیت ایران را استعمار نتوانسته است خواب کند و فریب دهد. و با این بیداری ان شاءالله دستهای خائنین به اسلام و مملکت را قطع خواهند کرد. شما وظیفه دارید که از هر راه ممکن، برادران خود را در ایران یاری کنید، و در برابر مشکلاتی که دارید صابر باشید و استقامت کنید. همین اظهار همدردی و پشتیبانی شما از ملت مظلوم ایران اثر دارد. خداوند ان شاءالله همه را از خواب غفلت بیدار کند ... .
ر.ک صحیفه امام؛ ج 2، ص 151
***
قم، 1358_ اجازه نامه و تأیید انتصاب آقای درّی به سمت امام جمعه شهر کرد
ر.ک صحیفه امام؛ ج 9، ص 448
***
قم، 1358_ سخنرانی در جمع کارکنان پخش رادیو (نقش رادیو و تلویزیون در جامعه)
اهم بیانات:
من میل دارم که همه باورشان آمده باشد که این نهضتی که از اول تا آخرش ـ قریب پانزده شانزده سال، طول کشید و زحمتها کشیده شد، خونها داده شد و جوانها از دست رفت، خانه ها از دست رفت، خانمانها خراب شد، و خصوصاً در این یکی دو سال آخر که همه شاهد بودید که چه شد، باورمان آمده باشد که این همه برای اسلام بود.
تمام قشرها، خانمها، ریختند توی خیابانها، جوانها ریختند توی خیابانها، در پشت بامها، در کوچه و بَرزَن و همه جا، فریادشان این بود که ما اسلام را می خواهیم و جمهوری اسلامی می خواهیم. برای اسلام است که انسان می تواند جانش را بدهد. اولیای ما هم برای اسلام جان دادند، نه برای اقتصاد، اقتصاد قابل این نیست. آدم، اقتصاد را برای خودش می خواهد؛ خودش را به کشتن بدهد که اقتصادش درست بشود! این معقول نیست. یا جوانهایشان را به کشتن بدهند که نان ارزان گیرش بیاید! این یک چیز معقولی نیست. آن که معقول است و عمل شد و همه دیدیم و همه دیدید، این است که همان طوری که در صدر اسلام، پیغمبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و اولیای اسلام همه چیزشان را فدای اسلام می کردند، برای اینکه در این فداکاری باخت نیست.
کسی معقول است که تقاضای شهادت بکند برای شکمش؟ همچو معقول نیست این معنا، تقاضای شهادت برای اینکه ادراک کرده است که در شهادت موت نیست؛ یک حیات جاوید است، برای حیات جاوید است که این تقاضای شهادت می کند. زیربنا توحید است، زیربنا عقاید حقّۀ الهی است؛ نه زیربنا شکم باشد. اینهایی که اقتصاد را زیربنا می دانند، اینها منحط کردند انسان را از حدّ انسانیت به حد یک حیوانی، مثل سایر حیوانات؛ این هم مثل سایر حیوانات.
ر.ک صحیفه امام؛ ج 9، ص 449 - 458
***
قم، 1358_سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (رهایی از غرب زدگی)
اهم بیانات:
دو تا مأموریت به حضرت موسی می دهد خدای تبارک و تعالی: یکی اینکه مردم را از ظلمات خارج کن به نور. و یک مأموریت دیگر اینکه: ذَکِّرْهُمْ بِأَیّامِ الله ِ اینها را متذکر کن به ایام خدا. همۀ انبیا مبعوث اند به اینکه مردم را از ظلمتها به نور خارج کنند.
تمام نارواییها ظلمات است. تمام عقب افتادگیها ظلمت است. تمام توجه های به عالم طبیعت ظلمت است. همۀ غربزدگیها ظلمت است. اینهایی که توجهشان به غرب است، توجهشان به اجانب است، قبله شان غرب است، رو به غرب توجه دارند، اینها در ظلمات فرو رفته اند؛ اولیایشان هم طاغوت است.
این یک آزادی وارداتی است که از غرب آمده است. «آزادی استعماری» است. یعنی ممالک مستعمره را دیکته کردند به آنهایی که خائن به مملکت هستند به اینکه ترویج این آزادیها را بکنید. آزادند که هروئین بکشند، چه بکنند. آزادند که افیون بکشند، آزادند که به قمارخانه ها بروند، آزادند که به عشرتخانه ها بروند، آزادند که به سینماها بروند. نتیجه چه؟ نتیجه اینکه این جوانهایی که باید برای یک مملکت و برای سرنوشت یک مملکت فعالیت داشته باشند نسبت به سرنوشت مملکت بی تفاوت باشند.
امر دومی که فرموده است خدای تبارک و تعالی به حضرت موسی: وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیّامِ الله ِاینها را متذکّر کن به «ایّام خدا». همۀ ایّام مال خداست؛ لکن بعضی از ایّام یک خصوصیتی دارد که برای آن خصوصیت «یوم الله » می شود. روزی که پیغمبر اکرم هجرت کردند به مدینه، این روز «یوم الله » است. روزی که مکه را فتح کردند «یوم الله » است. یومِ قدرت نمایی خداست.
ر.ک صحیفه امام؛ ج 9، ص 459 - 471
***
جماران، 1360_ پیام به ملت ایران (حماسۀ هفده شهریور ـ مقاومت ملت در برابر توطئه ها)
اهم پیام:
ملت شجاع و رزمندۀ ایران در آن روز و روزهای اختناق و جنایت به دست دژخیمان شاه مطرود، نشان داد که تا رسیدن به هدفهای انسانی ـ اسلامی خود چون سدی آهنین ایستاده و از قتل عامها و کشتارهای وحشیانۀ دسته جمعی هراس به خود راه نداده و راه خود را شجاعانه ادامه می دهد.
ایران اکنون با انسجام بیشتر و وحدت نظر بالاتر و قدرت زیادتر قوای مسلح به سوی هدفهای اسلامی ـ انسانی خود می رود و ملت هوشمند ایران با بیداری و هوشیاری برتر، بر پشتیبانی خود از دولت و مجلس و سایر ارگانها افزوده است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج 15، ص 194 - 195
***
جماران، 1360_ پیام تشکر به رئیس جمهور کوبا (تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر)
ر.ک صحیفه امام؛ ج 15، ص 196
***
جماران، 1360_ سخنرانی در جمع رزمندگان اسلام و دانشجویان (ارزش و مرتبۀ اخلاص)
اهم بیانات:
آن مرتبۀ اخلاص است که یک ضربت را با عبادت ثقلین، عبادت جن و انس مقابل کرده است. شما این اخلاصتان و این شهادت طلبی و این ایثار برای خداست که ارزش به شما داده است، و ارزش او را هیچ معیاری نمی تواند اندازه گیری کند. عزیزان من، حفظ کنید این نعمت را؛ خداوند به شما یک همچو نعمتی داده است که شما را با عنایت ذاتی خودش، با دست غیبی خودش متحول کرده است به یک انسانهای خالص برای خود، و انسانهایی که جان و هر چه دارند، در راه خدا ایثار می کنند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج 16، ص 196 - 199
***
جماران، 1360_ بیانات در جمع اعضای شورای مرکزی جهاد سازندگی (خدمت به مردم محروم)
ر.ک صحیفه امام؛ ج 16، ص 491
***
جماران، 1364_ اجازه نامه به آقای سید محمد باقر حکیم، در امور حسبیه و شرعیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج 19، ص 379
***
.
انتهای پیام /*