قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع مردم و پرسنل ارتش (استقلال کشور ـ نقش ارتش)
اهم بیانات:
بین سال قبل و امسال فرقهاست، سال قبل در همچو روزی ما غرق مصیبت بودیم؛ مصیبتهای گوناگون، کشتارهای دسته جمعی، گرفتاریهای با اجانب و خیانتکاران. عید سال قبل برای آن مصیبتهای بزرگ به صورت تعطیل در آمد؛ و امسال ـ بحمدالله ـ از تمام قیود داخلی و خارجی، ملت ایران بیرون آمد. تمام دست خیانتکاران و جنایتکاران داخلی و خارجی را قطع کرد. سال قبل بین ملت و دولت جدایی بود. ملت از دولت متنفر، و دولت با ملت دشمن. و در این سال دولت از ملت است، ملت از دولت.
اساس استقلال مملکت بر ارتش است؛ بر نیروهای زمینی و هوایی است؛ لکن ارتشی که متکی به ملت باشد، ارتشی که از خود ملت باشد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۳۳ - ۳۴
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع کارکنان پالایشگاه نفت تبریز (رفع آشفتگی ها)
اهم بیانات:
آنهایی که طمع به این مملکت دارند به این زودی دست بردار نیستند، آنها توطئه می کنند، اسباب فساد ایجاد می کنند، اسباب شلوغی و ناراحتی ایجاد می کنند.
اشخاص خبره را فکر بکنید چه اشخاصی باید انتخاب بکنید؛ اشخاص سالم، اشخاصی که نه شرقی باشند، نه غربی باشند، اعتقاد به جمهوریت اسلامی داشته باشند، ایمان به خدا داشته باشند، اهل علم باشند، امثال ذلک.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۳۵ - ۳۷
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع نمایندگان کشورهای اردن و سودان (رمز پیروزی مسلمین)
اهم بیانات:
دشمنهای اسلام، ممالکی که به اسلام سلطه پیدا کردند و به مسلمین، آنها مرد عمل بودند، نه حرف، و مسلمین در این، بعد از صدر اول، مرد حرف بودند نه عمل. خیلی خوب شعر می گفتند، خیلی خوب خطابه می خواندند، وقتی هم طرح مشکلات می شد، خیلی هم خوب طرح می کردند، اما از حدود گفتار خارج نمی شد؛ به عمل نمی رسید. اگر از حدود گفتار خارج می شد، نمی تواند انسان باورش بیاید که بیشتر از صد میلیون عرب در مقابل اسرائیل آن طور زبون باشند.
این روحیه تا در مسلمین پیدا نشود همین اند که هستند. مجلسها اثری ندارد، اجتماعات اثری ندارد، کنفرانسهای دولتهای مختلف و اجتماعاتشان اثری ندارد، صحبت است. دل خوش کردن به این چیزها، موجب تحول ما شده است و می شود. مسلمین فکری بکنند که این تحول در آنها حاصل بشود: تحول از خوف به شجاعت، و تحول از توجه به دنیا به ایمان به خدا. منشأ همۀ پیروزیها همین یک کلمه است. ما متحول بشویم به یک موجودی اسلامی ـ انسانی با ایمانی که خدای تبارک و تعالی از ما خواسته است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۳۸ - ۴۲
***
جماران، ۱۳۶۳_ نامه به آقای محمد رضا فاکر (موافقت با بررسی و انتشار توضیح المسائل امام)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۳۱۴
***
جماران، ۱۳۶۳_ نامه به آقای فاکر (تفویض اختیارات مدیریت انتشارات اسلامی به جامعه مدرسین)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۳۱۵
***
.
انتهای پیام /*