قم، ۱۳۵۸_ حکم به آقای سید کرامت الله ملک حسینی (رسیدگی به وضع زندانیان در یاسوج)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۵۱۸
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع وعاظ تهران (تکالیف روحانیون)
اهم بیانات:
- اسلام آن قدری که به قلب اعتنا دارد، به زبان اعتنا ندارد، مرکز، قلب است، مرکز، لُبّ انسانی است. اگر خدای نخواسته شما حرفهایی که می زنید همه اش اسلامی باشد لکن از یک قلب اسلامی بیرون نیاید، این شایستگی برای سخنگویی در اسلام ندارد، ولو خیلی هم خوب صحبت کند.
- همۀ مسائل از قلب انسانی شروع می شود. و اگر چنانچه قلب، یک سرچشمۀ نور و هدایتی در آن باشد، زبان هم به نورانیت قلب منوّر می شود؛ چشم هم به نورانیت قلب منور می شود، همۀ اعضای انسان، که تابع قلب است، وقتی قلب الهی شد، همه چیز انسان الهی می شود.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۵۱۹ - ۵۳۶
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع دانشجویان اهواز (تهذیب نفس در تعلیم و تربیت)
اهم بیانات:
- اگر چنانچه فقط دنبال یاد گرفتن باشید، حالا این یاد گرفتن همراه با یک تربیت صحیح و تزکیه نفس و درست راه رفتن نباشد، یک انباری از معلومات یا به قول سعدی، که تعبیر دیگری از همان تعبیر قرآن [است]: مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَوْریةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الحِمارِ یَحمِلُ أَسْفَاراً. کسی که یاد می گیرد، لکن یاد گرفتنش همان یاد گرفتن است و به کار نمی بندد آن یاد گرفتنها را، تربیت، تربیت انسانی نیست.
- انسانیت یک راه مستقیمی است، یک راه مستقیم که اگر از این ور کسی برود مُعْوَج است و برخلاف انسانیت است؛ اگر از آن ور هم برود برخلاف است و آن کسی که اعوجاج پیدا کرد و راه مستقیم نرفت، هر چه پیش برود دور می شود از راه انسانیت.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱ - ۵
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع دانشجویان شیراز و پزشکان (تدوین قانون اساسی)
نکته مهم:
الآن ما احتیاج داریم که قانون اساسیمان را بررسی بکنند و تصویب بکنند یک عدّه آدم مطّلع، خبیر، مجلس خُبرگان پیدا بشود. باید همۀ افکار را متوجه این بکنید که یک اشخاص صحیحی، یک اشخاص مسلمانی، یک اشخاص متعهد به اسلام، یک اشخاص معتقد به اینکه این مکتب است که می تواند ما را مستقل قرار بدهد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۶ - ۹
***
قم، ۱۳۵۸_سخنرانی در جمع دانشجویان و اهالی شیراز (مقصد انبیا)
اهم بیانات:
تمام زحمات مادّیین که مربوط به مکتب الهی نباشد، صرف ادراک طبیعت و خصوصیاتی که در طبیعت است می شود و استفاده از طبیعت، آن هم طبیعت انسان از طبایعِ عالَم.
تمام تعلیمات انبیا برای مقصد نشان دادن راهی است که انسان ناچار از این راه باید عبور کند. ناچار انسان از این عالم طبیعت به یک عالم دیگری عبور می کند؛ اگر سرخود باشد یک حیوانی است که از این عالم به عالم دیگر می رود. و اگر چنانچه به راه انبیا برود انسانیتش کامل می شود و هر چه بیشتر اطاعت کند، بیشتر انسانیتش رشد می کند. تمام کوشش انبیا برای این بوده است که انسان را بسازند؛ تعدیل کنند؛ انسان طبیعی را مبدل کنند به یک انسان الهی
باید همه فکر این معنا را بکنیم که رژیممان را رژیم اسلامی بکنیم. رژیم اسلامی به این است که این افرادی که در کار هستند، این افرادی که در این رژیم سر کار هستند، ـ فرض کنید که مشغول به خدمتگزاری هستند ـ کارمندهای دولتی همه شان، هر کدام آنجا که کار می کنند، کارشان کار اسلامی باشد. این فکر نباشد که حالا که این اداره آنجایش خراب است، خوب، بگذار اینجایش هم خراب باشد! حالا که آن آدم آنجا خلاف می کند، خوب، بگذار اینجا هم خلاف بکند، همه مکلّفیم؛ همۀ ما. اگر همۀ عالم خلاف بکنند، یک آدمی که تربیت شدۀ تحت مکتب انبیاست او خلاف نمی کند.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۱۰ - ۲۰
***
قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع اعضای جهاد سازندگی قم (توطئه گروه های چپ)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۲۱ - ۲۳
***
جماران، ۱۳۶۳_ اجازه نامه به آقای سید عارف حسین حسینی، در امور حسبیه و شرعیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۵۰۶
***
جماران، ۱۳۶۳_ اجازه نامه به حیدر شاه قزلباش، در امور حسبیه و شرعیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۵۰۷
***
.
انتهای پیام /*