به نقل از پایگاه خبری جماران: مرتبه هشتم: تصفیه عمل از خوف فراق.

در شماره های قبل، آن هنگام که مرتبه هفتم عبادت را از قلم حضرت امام می خواندیم، گفتیم که این مرتبه و مرتبه هشتم، مخصوص کامل ترین اولیاء خداست و برای امثال ما، تنها نوشتن چند سطر پیرامون آن، نوعی غوطه ور شدن در «خیال زیبایی» است.

***

سخن امام در تبیین مرتبه هفتم چنان بود که: «وقتی کسی عبادت خود را از هر نوع «نیّت مادی و معنوی» تصفیه کرد، باید تلاش کند که حتی برای «وصول به جنّت لقاء» هم عبادت نکند و فقط و فقط برای «وصول به ذات» سر به سجده عبودیت نهد»، و از همین جا مرتبه هشتم – که تابعی از مرتبه هفتم است- را چنین مطرح می کنند:

«مرتبۀ هشتم که در ازاء ‌ ‌مرتبه [هفتم] است، و آن عبارت است از «تصفیۀ عمل از خوف فراق». [و این مرتبه] نیز از کمال مقامات‌ ‌کمّل [و کامل] نیست[1]

حضرت امام سپس اضافه می کنند:

«بالجمله، تصفیۀ عمل از این دو مرتبه نیز در نزد اهل اللّه لازم است، و‌ ‌عمل با آن [نیت ها، به این معنی که آدمی عبادت را به خاطر جنت لقاء و یا به خاطر ترس از فراق انجام دهد] معلّل [است یعنی کاری است که در مقابل آن چیزی از خدا  می خواهیم] و از حظوظ نفسانیّه [و امیال انسان] خارج نیست؛ و این[تصفیه]، کمال خلوص است[2] 

 و سپس می نویسند که بالاتر از این مراتب هم، مراتبی است که بالاتر از اخلاص است و زیر مجموعه بحث توحید است.[3]

لازم است توجه کنیم که از دیدگاه امام عبادتی به کمال خلوص رسیده است که «معلّل» نباشد یعنی «به خاطر چیزی»نباشد، هرچند آن «چیز»، رؤیت خدا باشد، علّت این امر نیز آن است که کمال خلوص، «نفس انانیت» است و اینکه انسان از «خود» بگذرد. پس تا آدمی به دنبال چیزی برای خود باشد، حتی اگر آن چیز «قرب خدا» باشد به کمال اخلاص نرسیده است، کمال اخلاص از «انحلال نفس» زاده می شود و این همان است که با عنوان «جهاد با نفس» می توان آن را در روایات سراغ گرفت، جهاد با نفس که همان جهاد اکبر است، تنها راه برای خلاص شدن از «من» است و این «من» همان سرچشمه تجارت ها و ترس ها و مفاسد است و صد البته این سخت ترین کار ممکن است. امیرالمومنین(ع) در این باره می فرمایند:

 «اولین کاری که آن را خوش نمی دارید، جهاد با نفس خودتان است و آخرین چیزی که آن را رها می کنید، مبارزه با خواهش هایتان است»[4]

همچنین از پیامبر(ص) روایت شده است که:

 «مجاهد کسی است که به خاطر خدا با نفس خود مبارزه کند»[5] و باز از ایشان روایت شده است که «برترین جهاد، مبارزه با نفسی است که در میان دو پهلوی توست»[6]

حضرت امام در کتاب جهاد اکبر[7] با اشاره به اینکه حتی درس «قرآن و توحید»، هم اگر به خاطر آن باشد که «من» را جلوه گر کند، باعث گمراهی است، می نویسند:

«علم توحید هم اگر برای‌ ‌غیر خدا باشد، از حجب ظلمانی است؛ چون اشتغال بماسوی الله است.‌ ‌اگر کسی قرآن کریم را با چهارده  قرائت، لِما سوی الله[برای غیر خدا] حفظ باشد و بخواند،‌ ‌جز حجاب و دوری از حق تعالی چیزی عاید او نمی شود. اگر شما درس‌ ‌بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید؛ ولی باید بدانید که‌ ‌میان «عالم» و «مهذب» خیلی فاصله است. مرحوم شیخ، استاد ما‌‎‎[آیت الله حائری]، رضوان الله تعالی علیه، می فرمود اینکه می گویند: «ملا شدن چه آسان،‌ ‌آدم شدن چه مشکل» صحیح نیست. باید گفت:  ملا شدن چه مشکل، آدم‌ ‌شدن محال است!‌»

 

و به همین جهت است که باید همواره به هوش باشیم که مادر بتها، بُت نفس ماست، پس هرگز نباید این «بُت شکنی» را فرو گذاشت و نباید لحظه ای از آن غفلت کرد، چنانکه مولی الموحدین(ع) می فرماید:

 «با جهاد مستمر، زمام نفس خود را به دست بگیرید»[8] و«دائماً با خواهش های نفس در ستیز باشید»[9]

 و هم ایشان می فرماید که:

«تنها کسانی که در مجاهدت با نفس خویش هستند، وارسته می شوند[10]

پس روشن شد که انسان در اثر مجاهدت با نفس است که به انقطاع کامل از «منیّت» و ورود به عرصه توحید موفق می شود. حضرت امام در جهاد با نفس و با اشاره به مناجات شعبانیه امیرالمومنین(ع) می فرمایند:

«در این مناجات می خوانیم: ‌‌الهی هَبْ لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیک؛ و أنِر أبصارَ‌ ‌قُلوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها الیک، حَتّی تَخْرِقَ أبْصارُالْقُلوبِ حُجُبَ النّور فَتَصِلَ اِلی مَعْدنِ‌ ‌الْعَظَمة و تَصیرَ أرواحُنا مُعَلَّقةً بِعِزِّ قُدسِک. [بارالها، گسستگی کامل از جهان و توجه به سوی خودت را ارزانی ام فرما، وچشم دلهایمان را با پرتو دیدار خودت روشن گردان تادیدۀ دلها پرده های نور را بدرد و به معدن عظمت و جلال برسد و جانهایمان به درگاه عزّ قدس تو تعلق گیرد.]

‌‌    این جملۀ ‌‌«الهی هب لی کمال الانقطاع الیک»‌‌ شاید بیانگر این معنا باشد که‌ ‌مردان آگاه الهی، باید پیش از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان خود را برای‌ ‌صومی که در حقیقت انقطاع و اجتناب از لذات دنیاست (و این اجتناب،‌ ‌به طور کامل همان انقطاع الی الله می باشد.) آماده و مهیا کنند. کمال انقطاع‌ ‌به این سادگی حاصل نمی شود. احتیاج فوق العاده به تمرین، زحمت،‌ ‌ریاضت، استقامت و ممارست دارد تا بتواند با تمام قوا از ماسوی الله ‌ ‌منقطع گردد و به غیر خداوند توجهی نداشته باشد. تمام صفات وارستۀ‌ ‌انسانی در انقطاع کامل الی الله نهفته است؛ و اگر کسی بدان دست یافت، به‌ ‌سعادت بزرگی نایل شده است؛ لیکن با کوچکترین توجه به دنیا محال‌ ‌است انقطاع الی الله تحقق یابد.» [11]

این بخش را با روایتی از امیرالمومنین(ع) به پایان می بریم، باشد که در این شب که بیش از هر زمان دیگر متعلق به اوست، نگاه محبّتش به جانب ما گردد.

این بزرگوار می فرماید:

«سرلوحه عقل، جهاد اگاهانه با نفس است»[12]

و این «آگاهانه بودن»، ترجمان روایتی است که در صدر بحث از حضرت علی بن موسی الرضا(ع) خواندیم.

 

[1]. آداب الصلوة، ص204.

[2]. همان

[3]. همان

[4]. غرر الحکم، 3331

[5]. کنزالعمال، 11262.

[6]. مستدرک الوسائل، ج11، ص137.

[7]. ص18

[8]. غرر الحکم،2489

[9]. همان

[10]. همان5190

[11]. جهاد اکبر، 37

[12]. غرر الحکم،4772

. انتهای پیام /*