«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ إِجْلالَ حُرْمَتِهِ، وَ التَّحَفُّظَ مِمَّا حَظَرْتَ فِیهِ»

« خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست، و شناخت برتری این ماه و بزرگداشت حرمت آن و دوری از هرچه در این ماه، ما را از آن بازداشته ای به ما الهام کن »

این بخش دعا با صلوات از بخش های دیگر جدا می شود. در روایات آمده و اهل دعا هم بیان کرده اند که یکی از چیزهایی که تأثیر در استجابت دعا دارد این است که دعا را در بین دو صلوات قرار دهید، چون دعای اول و آخر مستجاب است، احتمال استجابت دعای وسط هم افزایش پیدا می کند:

امام صادق(ع) فرمودند: « هر کس حاجتی از خداوند عزّ و جلّ دارد، پس با صلوات بر محمّد و آل او شروع کند، سپس حاجت خود را بخواهد و پس از آن با صلوات بر محمّد و آل محمّد پایان دهد، خداوند عزّ و جلّ کریم تر است که دو طرف را بپذیرد، و وسط را رها کند، زیرا صلوات بر محمّد و آل محمّد رد نمی شود و همیشه پذیرفته است. »[1]

 امام سجاد(ع) از این قسمت ها، قسمت به قسمت صلوات می آورد. بعد می فرماید: « أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ إِجْلالَ حُرْمَتِهِ »، خدایا به ما الهام کن شناخت فضل ماه رمضان را و « إِجْلالَ حُرْمَتِهِ » خدایا آن جلال و بزرگی احترامات این ماه را به ما الهام کن. اینها همه عطف است. و « أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ إِجْلالَ حُرْمَتِهِ » این عطف، عطف بر معرفت است، یعنی « أَلْهِمْنَا إِجْلالَ حرمته». « وَ التَّحَفُّظَ مِمَّا حَظَرْتَ فِیهِ » خدایا الهام کن ما را که خودنگهدار باشیم، حفظ کنیم از آنچه « حَظَرْتَ فِیهِ » تو محظور و حرام کردی در این ماه. این سه دعا با « أَلْهِمْنَا » شروع  شده است.

« الهام » در لغت یکی به معنای اعلام است، یعنی اطلاع دادن، آگاه کردن و در  اصطلاح معمولاً الهام را در آنجا به کار می برند که یک مطلب خوبی در قلب دیگری القاء بشود، القایی که بدون استفاده از فکر باشد. آنکه شما آموزش می دهید و می پذیرید را الهام نمی گویند. الهام جایی است که در دل فرد مطلب خوبی بیافتد. مطلب شرّ باشد الهام گفته نمی شود. لذا در اینجا اگر الهام را به معنای لغوی بگیریم همان علم است. یعنی خدایا به ما بیاموز فضل ماه رمضان و... و این آموزش می تواند از طریق فکر باشد و یا طریق دیگر. اما اگر به معنای اصطلاحی باشد به معنای القای در دل است. آن وقت معرفت نکته ای دارد. معرفت را که به شناخت معنا می کنیم یعنی شناخت حقیقت آن (معرفت فضله) آن طوری که هست. یعنی خدایا الهام کن آن حقیقت فضل ماه رمضان را. چون دریافت حقایق اشیاء به فکر و اندیشه به راحتی به دست نمی آید و شاید هیچگاه به دست نیاید، رسیدن به حقایق به گونه دیگری ممکن است که آن راهی است که انسان چشمش باز باشد، حقایق را ببیند و آن با همین القائات و الهامات به وجود می آید. لذا حضرت در اینجا شاید این را از خداوند تبارک و تعالی می خواهد که آن فضل و برتری ماه رمضان را آن طوری که هست برای ما روشن کن چون اگر ما آن حقیقت را دریابیم،چگونگی مواجهه ما با آن فرق می کند. یک وقت ما از راه فکر و اندیشه به چیزی می رسیم که این یک سری تصورات است. این در عین حال که مؤثرو محرک است خیلی فرق می کند با اینکه ما آن حقیقت را ببینیم و دریابیم و رؤیت حاصل شود. آن رؤیت میزان تحرکش خیلی بیشتر خواهد بود. لذا اگر حقیقت فضیلت ماه رمضان در دل ما بیافتد و الهام شود و آن را دریابیم با شناخت های معمولی تفاوت می کند.

البته هر دو معنا می تواند در دعا باشد، هم اینکه ما به معرفت ماه رمضان عالم بشویم و هم اینکه حقیقت آن را دریابیم.

« إِجْلالَ مَعْرِفَته » هم معلوم است یعنی آن عظمت و حرمت ماه رمضان که در بحث های قبل به آن اشاره کردیم. این عظمت و حرمت ماه رمضان در روایات متعدد از جمله در خطبه ماه آخر شعبان رسول‌الله(ص) در مورد شب و روز و لحظه هایش آمده که مثلاً در لحظه لحظه آن نفس تسبیح است، خواب در آن عبادت است و... این یک خصوصیت و ویژگی خاص است.

و همچنین به ما الهام کن از آنچه محظور کرده ای خودمان را نگه داریم. تحفظ یعنی نگه داشتن. اگر به آن حقیقت حرمت های الهی برسیم و آن حقیقت تحفظ که خواه ناخواه با درک محرمات و مخصوصاً درک حضور خداوند تبارک و تعالی همراه خواهد بود، اگر این برای کسی حاصل شود تحفظ و نگه داری از گناهان خیلی قوی تر و عمیق تر می شود چون ماه رمضان از یک ویژگی خاصی برخوردار است اگر ما در این ماه به این حقیقت برسیم و خود را حفظ کنیم تأثیرش بیشتر است. همانطوری که عبادت در این ماه آثار عظیم تری دارد، گناه نکردن در این ماه هم آثارش عظیم تر است. لذا در آن خطبه شعبانیه پس از تمام صحبت هایی که حضرت رسول(ص) در مورد فضیلت ماه رمضان کردند وقتی که امیرالمؤمنین(ع) می گوید بلند شدم و از رسول اکرم(ص) پرسیدم: « یا رسول الله ما افضل الاعمال فی هذا الشهر؟ » برترین اعمال در همین ماهی که مثلاً یک آیه اش ثواب یک ختم قرآن دارد. وقتی سؤال کردم چه چیزی افضل است؟ حضرت فرمودند: « الورع عن محارم الله »[2]. دوری از گناهان.

 یک نکته مهمی که از این حدیث و احادیث دیگر استفاده می شود این است که گناه از نظر تأثیر اینکه انسان را به خدا نزدیک کند، گناه نکردن از عبادت کردن مؤثرتر است. و در روایت درجات صبر، صبر بر ترک معصیت را برتر از انجام طاعت قرار داده است.[3]

 این نکته را توجه کنید. مثلاً اگر شما هزار بار لااله‌الا الله در روز بگویید این چقدر شما را به خدا نزدیک می کند و اگر در روز هیچ لااله‌الاالله نگویید، ولی مقید شوید دروغ نگویید و غیبت نکنید این مؤثرتر است؛ البته نگاه نمی کنید، چون خدا حرام کرده یعنی با همان توجه یعنی ورع و دوری از حرمت های خدا، چون خدا حرام کرده، این اثرش بیشتر است. گناه می تواند مانع اثر عبادت شود. گناه هم زمینه وجودی انسان را برای تأثیر عبادت، ضعیف یا از بین می برد چنانکه داریم یک جرعه شراب تا چهل روز مانع قبولی نماز می شود.[4] و هم اینکه عبادت های انجام شده را نابود می کند. یک غیبت تمام اعمال صالحه انسان را پاک می کند چنانکه در آن روایت از پیغمبر که فرمودند شما هر ذکر سبحان الله و لااله‌الاالله که بگویید یک درخت در بهشت برایتان کاشته می شود، شخص گفت ما الان کلی درخت داریم، حضرت فرمودند: به شرط اینکه آتش نفرستاده باشی و سوزانده باشی.[5] آنجایی هم که مؤثر شده گناه از بین می برد. لذا خیلی اهمیت دارد و اگر حقیقت این تحفظ حاصل شود و انسان بتواند در این ماه و همه جا به ترک گناه عادت کند، مفید خواهد بود. به همین دلیل در قسمت بعدی دعا می بینیم که حضرت گناهان(گناهان جوارح) را مطرح می کند. یعنی اینکه چه گناهانی را انسان انجام ندهد تا تحفظی که از ان صحبت کرده واقع شود.

 

[1] اصول کافی، جلد 2، صفحه: 494

[2] امالی، شیخ صدوق، صفحه: 95

[3] اصول کافی، جلد 2، صفحه: 91

[4] اصول کافی، جلد 6، صفحه: 401

[5] امالی، شیخ صدوق، صص: 607-608؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه: 11

 

. انتهای پیام /*