پیوند عاشورا با نگاه اجتماعی، سیاسی و اصلاحی امام خمینی
شاه مخلص الرحمان (دبیرکل انجمن آسیایی صوفیه بنگلادش)
مترجم: ملیحه گودرزی
اولین ماه از تقویم هجری محرم نام دارد و دهمین روز آن عاشورا ماه محرم و بالاخص روز عاشورا، نزد مسلمانان بسیار مقدس و گرامی است. عاشورا روزی ماندگار در تاریخ جهان است.
عاشورا، سر منشأ بسیاری از انقلاب ها، تحولات و فراز و نشیب ها در تاریخ جهان است. از این رو، این روز از اهمیت والایی نزد امت مسلمان و بشریت در کل برخوردار است. این روز بزرگ، با ضربتی سخت و تکان دهنده رویاهای افراد بی دین و دغلباز و سران خودکامه را درهم کوبید. اما از سویی دیگر، همچون آتشی شعله ور، روشنگر راه مجاهدان پارسا، صدیق و نستوه راه خداست. در این ماه «محرم» از حضرت امام حسین(ع) خواستند تسلیم بی چون و چرای سپاه یزید و مطیع و فرمانبردار خواسته های او گردد. اما، رهبر شکست ناپذیر و نستوه اسلام و حقیقت، با میثاقی استوار پرچم اسلام را برای همیشه برافراشت، پرچم عدل در برابر ظلم، حق در مقابل باطل، مذهب علیه لامذهبی و اینگونه اسلامی را که به دست جد بزرگوارش بنا نهاده شده بود از انحراف به سوی ظلمت و تاریکی در آینده رهایی بخشید.
امام حسین(ع) در سرزمین کربلا، تجسمی بی نظیر از صبر و پایداری پایان پذیر و از خودگذشتگی است. دیدن اعضای خانواده اش در آستانه مرگ از تشنگی و گرسنگی، خللی در اراده وی وارد نساخت. شهادت سوزناک فرزند شیرخوارش او را سست نکرد. شهادت حضرت قاسم رشید، برادرزاده و دامادش در لباس دامادی او را از اجرای وظایفش باز نداشت.
در سرزمین کربلا در دهم محرم، سپاهیان ددمنش یزید، سمبل کفر و باطل، در یک سمت قرار داشتند، و در سوی دیگر تنها خاندان حضرت امام حسین(ع) آماده برای نثار جانهایشان در راه احیای حقیقت. حضرت امام حسین(ع) با ضربت خنجر شأن بن انس(شمر) شراب نوشین شهادت را نوشید. امام (ع) به بهای خون تمام خاندانش، حاضر به بیعت با یزید دشمن اسلام نشد. لذا پیروزی حق بر باطل را بنا نهاد. در شعری چنین آمده است که « اسلام پس از هر کربلا زنده می شود».
شهادت به دو گونه است:«شهادت سرّی» و «شهادت ظاهری». شهادت در خفا با توطئه دشمن، مثلاً با خوراندن سم را شهادت سرّی، و شهادت به دست دشمن در میدان مبارزه در راه خدا برای حق و عدالت را شهادت ظاهری می گویند. خداوند قادر، با شهادت سرّی به امام حسن(ع) و با شهادت ظاهری به امام حسین(ع) عزت بخشید.
ادوارگیبون در کتاب مشهور خود با نام «انحطاط و زوال امپراطوری روم» می نویسد:« با گذشت سالهای متمادی، صحنه جانسوز مرگ حسین، احساس همدردی سردترین و بی احساس ترین خواننده را نیز بر می انگیزد.»
تاریخ نشان می دهد که وقایع جانگداز کربلا در سالهای پس از آن همواره «نمادی از بایستگی و پایداری در مسیر» برای مسلمانان بوده است. امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر انقلابی، از آرمانها و از خودگذشتگی های حضرت امام حسین(ع) الهام گرفت. وی توانست با مبارزه ای بی امان و با تقدیم شهدای بی شمار، به سلطنت مستبد شاهنشاهی پایان دهد و تحولات و دگرگونی ها را در ایران آغاز نماید.
امام خمینی نه تنها به عنوان رهبر مذهبی ایران، بلکه با روشنگری هایی که در میان مسلمانان سراسر جهان انجام داد به سرعت به عنوان رهبر و امام مورد اقبال کل امت اسلام قرار گرفت.
قبل و بعد از انقلاب اسلامی، ملت ایران با درس آموزی از عاشورا در غلبه و پیروزی بر ناملایمات ذیل نیرو و قوت گرفتند.
1ـ آنها تحت سلطه جبارانه شاه سابق بودند، فردی فاسق و منافق همچون یزید که تبعیت محض ملت را می طلبید و به خیال خود می خواست اسلام ساخته و پرداخته خود را تحمیل کند.
2ـ پس از سقوط شاه، نیروهای کفر دست به دست هم دادند و صدام حسین منافق را به جنگ با جمهوری اسلامی تحریک کردند. محاصره های متعددی علیه ایران صورت گرفت و مؤمنین ایران خود را در انزوای جهانی یافتند و از نظر مایحتاج اساسی همچون شرایط حاکم در کربلا، در مضیقه قرار گرفتند.
3ـ علاوه بر آن، در داخل کشور نیز دشمنان اسلام «شهادت سرّی» بسیاری را مرتکب شدند. تحت چنین شر ایطی هر رهبر دیگری برای منافع کوتاه مدت و ظاهری مردمش تسلیم می شد، سازش می کرد و یا دست نیاز به سوی دیگران دراز می کرد.
اما امام خمینی دست نیاز به سوی هیچکس دراز نکرد و تسلیم نشد. علیرغم انزوای کامل جهانی، وی فقط و فقط از الله یاری طلبید. شهادت حضرت امام حسین(ع) به ایشان آموخت که مرگ بهتر از سازش با فاسق است.
این درس از عاشورا که حق باید به هر قیمتی پاس داشته شود و در نهایت بر کفر فائق آید، یک اصل راهبردی در شکل دهی خط مشی های اجتماعی، سیاسی و اصلاحی پس از انقلاب بوده است.
خداوند قادر، مسلمانان را به این آیه رهنمون می سازد که «و اعتصمو بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا». از این مطلب چنین استنباط می شود که امام حسین(ع) به امت واحد مسلمان با رهبریت یک رهبر اسلامی حقیقی ایمان داشته است. امام خمینی نیز به منظور رفع اختلافات بی اهمیت و جزئی ناشی از جهل بین جوامع اسلامی، هر ساله هفته ای را با عنوان هفته وحدت بین همه فرق اسلامی معرفی فرمودند جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که علیرغم تلاشهای دشمنان اسلام برای صدمه زدن به آن، بر پایه قرآن و سنت اداره می شود. پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 11 فوریه 1979 درخشش نوری بود در تاریکی در آن روز؛ عمر شب تار به پایان رسیده بود.
انقلاب اسلامی تاریخی حضرت امام خمینی را می توان به زمین لرزه ای شدید تشبیه نمود. انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی از احساسات آتشین ناسیونالیستی سرچشمه نمی گرفت، بلکه او آزادی و رهایی کل بشریت را نشانه گرفته بود. او همچون کوهی استوار در راه عقیده و خط مشی خود ایستاد و هرگز در مقابل هیچکس مگر خداوند قادر سر فرود نیاورد.
از جمله اقداماتی که با الهام از امام صورت پذیرفت تشکیل «جهاد [سازندگی]» بود، گروهی متشکل از دانش آموزان و معلمان مدرسه و دانشجویان و اساتید دانشکده ها و دانشگاهها. همچنین، با بهره گیری از سرمایه موجود در «بنیاد پهلوی» که از دارایی های بلوکه شد و شرکتهای توقیف شده خانواده سلطنتی بدست آمده بود، بنیادی به نام «بنیاد مستضعفین» با هدف کمک به قشر آسیب دیده شکل گرفت. به علاوه، برای رفاه حال خانواده شهداء «بنیاد شهدا» تأسیس شد و «بنیاد انقلابی جانبازان» نیز به منظور ارائه خدمات درمانی و رفاهی به انقلابیون جانباز بنا نهاده شد. حضرت امام خمینی بر اساس قوانین اسلامی، حقوق و جایگاه زنان را در جامعه تضمین نمود. زنان نیز با پیروی از حجاب اسلامی با مشارکت در امور برای ساختن کشور، دعوت امام را لبیک گفتند. این مسأله رویدادی مهم در تاریخ ایران به شمار می رود.
«نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی» این شعار انقلابی، یکی از دستاوردهای خارق العاده حضرت امام خمینی بود. این شعار در دل ابرقدرتهای شیطانی جهان رعب و وحشت می افکند. توطئه چینی ها، بمباران، محاصره های اقتصادی و هیچ چیز دیگری، ذره ای در مواضع امام سستی وارد نکرد. امام هر ضربه ای را کوبنده پاسخ گفت. پس از پیروزی انقلاب چنین اعلام نمود که «تا زمانی که کلمه لا اله الا الله محمد رسول الله در سراسر جهان طنین افکن نگردد، نبردها ادامه خواهد داشت. هرجا نبرد مظلومی علیه ظالمی باشد ما در آنجا حاضر خواهیم بود.»
واقعه روز عاشورا نشان می دهد که یک رهبر اسلامی تا سر حد اطمینان از پایبندی مسلمین به اصول و مبانی اسلام حقیقی که هرگز هیچ گزندی به آن وارد نشود، موظف است به جهاد و تلاش خود ادامه دهد. با چنین انگیزش و باوری، تحت رهبری حضرت امام خمینی تصمیم شجاعانه ای اتخاذ گردید؛ اینکه در زمان غیبت امام دوازدهم، جامعه اسلامی باید تحت نظر«ولایت فقیه اسلامی» اداره گردد.
حضرت امام خمینی پرچمداری بود که با برافراشتن پرچم «لا اله الا الله محمد رسول الله» همچون اجدادش توانست صدای اسلام ناب حضرت محمد(ص) را در سراسر جهان طنین افکن کند. او عزت از دست رفته مسلمین را که مورد توهین ها و بیدادگری ها بودند، احیا نمود و پرده از خوی و روش غیر انسانی شرق و غرب برداشت. او نور امید در دلهای محرومین و ستمدیدگان بود.
یک کشور اسلامی باید دستورات و قوانین الهی را در جهان به اجرا درآورد. فعالیت های ایران، در همین راستا تحت رهبری حضرت امام خمینی آغاز گردید؛ کشوری با دولتی برخاسته از مردم که این حقیقت را سرمشق خود قرار داد که حاکمیت تنها از آن رب العالمین است. رهبر یا ولی فقیه در جمهوری اسلامی ایران از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است.
همانگونه که گفته شد نبرد کربلا اساساً نبردی مابین هواداران اسلام حقیقی و فاسقین بود. لذا تشخیص و استقرار و ارزشهای حقیقی اسلامی، همواره یکی از اهداف رهروان رسول گرامی(ص) بوده است. امام خمینی نیز به همین صورت و بر همین اساس، خط مشی و مبانی اجتماعی، سیاسی و اصلاحی خود را شکل داد. افکار مکتب غرب از نظام علوم اجتماعی در مراکز تحصیلی برکنده شد. برای کاستن از نفوذ فرهنگ غربی در جامعه ایرانی اقداماتی صورت پذیرفت. تعاریف غربی از دموکراسی دور ریخته شد و نقش آفرینی و حضور ملت در دولت براساس نظام اسلامی تضمین گردید.
از سرآغاز تاریخ، همواره نبردی مستمر بین حق و باطل در جریان بوده است. برخی مدافعان حقیقت (اسلام) در این راه، ایثار و از خودگذشتی های فراوانی نموده اند.
حدود 1400 سال پیش، نواده حضرت محمد(ص)، رسول گرامی اسلام، حضرت امام حسین(ع) اثری بی نظیر و بی همتا از خود در تاریخ بر جای نهاد. روز عاشورا یادآور شهادت پرافتخار او و پیروزی اسلام است. در عصر حاضر نیز امام خمینی با الهام از پیام و روح عاشورا، نبردی پیروزمندانه علیه قوای شیطانی و پلید را آغاز نمود و قوانین الهی را در ایران مستقر ساخت. و در این اثنا، انسان از بندگی انسان رهایی یافت. انقلاب اسلامی ایران با گشودن چشمهای مظلومین، رعب و وحشت به دلهای حکام ظالم جهانی انداخت.
امام خمینی فرمود: اسلام عامل اصلی وحشت استثمارگران شرق و غرب جهان است، زیرا اسلام چنان قدرتی است که قادر است مسلمانان جهان را تحت پرچم توحید متحد سازد. تنها اسلام می تواند دستهای جنایتکاران جهانی و عمال جور آنها را از جوامع اسلامی کوتاه کند. تنها اسلام می تواند یک فلسفه و نگرش الهی و رفیع را پیشاروی جهان قرار دهد.
امام خمینی همچنین فرمود: ما مأمور به انجام وظیفه هستیم، آنچنان که باری تعالی از ما می خواهد و نتیجه هرچه باشد، پیروزی در این جهان یا جهان دیگر در ید قدرت اوست.
همچنین فرمود: قرآن مجید برای ایجاد وحدت و یکپارچگی میان مسلمین، امر می کند به وحدت میان مردم و ائمه بزرگوار. اصولاً، دعوت به اسلام دعوت به وحدت است. و تأکید کرد: افراد فتنه انگیز در برخی کشورهای اسلامی، نزاع بین «شیعه» و «سنی» به راه انداخته اند، و حال آنکه آنها نه شیعه هستند و نه سنی؛ بلکه آنها دست نشانده های امپریالیسم هستند و می خواهند کشورهای مسلمان را از اطراف ما پراکنده سازند.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که مسلمین تحت لوای اسلام متحد گردند و در راه خدا جهاد کنند.
منبع: حضور، ش 70، ص 209.
.
انتهای پیام /*