اصلاح الگوی مصرف از منظر امام خمینی

 رمضان اکبری مالستانی

 مقدمه

انسان برای ادامه زندگی خود به آب، هوا، انرژی، خوراک، پوشاک، مسکن، وسایل حمل و نقل، ابزار و لوازم گوناگون نیاز دارد که خداوند حکیم همه را بقدر لازم در طبیعت قرار داده و جهان طبیعت را برای آسایش و کمال بشر آفریده است. اما این امکانات نامحدود نیست که هر چه بخواهیم بدون حساب و کتاب در آن تصرف نماییم و نعمت ها و مواهب الهی را ضایع کنیم. استفاده انسان از نعمت های الهی باید در حد معقول و منطقی بوده، از زیاده روی و تجاوز خود داری شود، تا انسانهای دیگر در سایر مناطق جهان و نسلهای آینده در تنگنا قرار نگیرند و از نعمتهای خداوند محروم نگردند.

مکتب حیات بخش اسلام از یک  سو بهره برداری معقول و مشروع از مواهب و نعمت های الهی را اجازه داده، از سوی دیگر هر گونه زیاده روی در مصرف و هدر دادن نعمت ها را به شدت منع نموده و انسانها را از اسراف و تبذیر برحذر داشته و اسراف گران را به شدیدترین لحن نکوهش نموده است. در آموزه های دینی راهکارهای درست مصرف تحت عنوان اعتدال و میانه روی ارائه شده که برای اصلاح الگوی مصرف در زمینه های مختلف نقش سازنده و اساسی دارد.

از این رو پژوهش پیرامون اصلاح الگوی مصرف از نگاه امام خمینی بر محور قرآن و روایات ضرورت علمی و عملی دارد، تا از یک سو به هنجارها و تعالیم دینی و اندیشه های امام خمینی در این عرصه معرفت حاصل شود، از سوی دیگر راهکاری باشد برای جلوگیری از اسراف و تبذیرهای فراوان که در سطوح مختلف جامعه جریان دارد، در حالی که بخش وسیع مردم به نان شب خود درمانده اند. اگر به جای این همه اسراف و تبذیرها به محرومان و فقرای جامعه اسلامی رسیدگی شود، آنان هم به زندگی آبرومندانه خواهند رسید.

دراین نوشتار ابتدا واژه های مرتبط با الگوی مصرف مفهوم شناسی می گردد و در بخش دوم نکوهش اسراف و تبذیر در قرآن و روایات و آثار امام خمینی به بحث گرفته می شود. در بخش سوم معیار الگوی مصرف در قرآن و روایات و نظر امام خمینی بررسی می شود و در بخش چهارم پیامدهای رعایت الگوی مصرف در متون دینی و کلام امام خمینی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

 

1- مفاهیم وکلیات

درمتون تعالیم دینی ازمصرف غیر منطقی و بی رویه به اسراف و تبذیر تعبیر شده و از سختگیری به بخل و تقتیر یاد شده و از مصرف منطقی و درست که حد وسط اسراف و اقتار است به عنوان قوام و اعتدال مورد بحث قرار گرفته است. برای هموار شدن زمینه بحث ابتدا باید به این مفاهیم پرداخته شود که مراد از اسراف و تبذیر، تقتیر، اعتدال و قوام چیست؟

اسراف: واژه اسراف و مشتقات آن حدود 23 بار در قرآن به کار رفته. اسراف درلغت به معنای تجاوز از حد، خطا و هرنوع مصرف که از حد اعتدال خارج باشد آمده است. (فیومی، مصباح المنیر) اسراف معنای گسترده دارد که هر گونه تجاوز ازحد را در کاری که انسان انجام می دهد، در بر می گیرد. ولی به صورت غالب در مورد هزینه ها و خرجها گفته می شود (مفردات راغب). در لسان العرب آمده «اسراف مجاوزه القصد اما السرف الذی نهی الله عنه فهو ما انفق فی غیر طاعه الله قلیلا کان او کثیرا. قال سفیان، لم یسرفوا ای لم یضعوه فی غیرموضعه». از نگاه قرآن اسراف نقطه مقابل سخت گیری آمده که حد وسط آن دو، اعتدال است. «و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما»(67 فرقان)کسانی که به هنگام انفاق نه اسراف می کنند و نه سخت گیری و بخل می ورزند، بلکه در میان این دو، حد اعتدال و میانه را می گیرند. (تفسیر نمونه، ج 12، ص 97)

تبذیر: واژه تبذیر و مشتقات آن از لحاظ معنا ارتباط نزدیک با اسراف دارد و سه بار در آیات (26 و 27) سوره اسراء آمده است. در لغت به معنای افساد و تباه ساختن اموال است که در اصل به معنای دور ریختن یا پاشیدن بذر در مکان نامساعد و به روشی نادرست بوده و برای هر نوع پاشیدگی و بی نظمی که به ضایع شدن چیزی منجر شود به استعاره گرفته شده (لسان العرب). معادل فارسی آن ریخت و پاش است. تبذیر آن است که مال در غیر موردش مصرف شود هر چند کم باشد و اگر در موردش صرف شود تبذیر نیست هرچند زیاد باشد. چنانچه از امام صادق(ع) نقل شده «من انفق شیئا فی غیر طاعت الله فهو مبذر و من انفق فی سبیل الله فهو مقتصد». (تفسیرنمونه، ج 12، ص 86 )

اسراف و تبذیر با وجود ارتباط نزدیک باهم، تفاوت هایی نیز دارند. اسراف مفهوم فراگیر داشته شامل هرنوع تجاوز، خارج شدن از حد اعتدال، خطا، انحراف (اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و...) می شود بدون آنکه چیزی را ضایع کرده باشد؛ اما تبذیر بیشتر در امور مالی و اقتصادی و به ندرت در موارد دیگر به کار می رود. اسراف گاهی بر زیاده روی در اعمال مباح نیز اطلاق می شود مانند زیاده روی در خوردن که اصل آن تا حد نیاز جایز است و گاه در خصوص مصارف نابجا و ناشایست اگر چه اندک باشد، بنا بر این مصادیق آن را می توان از دو نوع کمی و کیفی دانست. اما تبذیر و ریخت و پاش، بیشتر به صورت کیفی و در خصوص مصارف ناشایست کاربرد دارد که به تضییع و اتلاف منجر شود. ولی گاهی این دو در یک معنا و حتی به صورت تأکید پشت سر هم می آیند. چنانچه در نهج البلاغه آمده«الا ان اعطاء المال فی غیر حقه اسراف و تبذیر» مصرف کردن مال در غیر مورد استحقاق تبذیر و اسراف است.

تقتیر: تقتیر از نظر لغت به معنای سخت گرفتن و تنگ گرفتن در انفاق و بخل ورزیدن در مصرف مال است. فیروز آبادی در قاموس می نویسد: اقتر بمعنی ضیق فی النفقه (قاموس، ج 2 ، ص 113 و لسان العرب، ج 5، ص 70 )

تقدیر: تقدیر نیز از واژگانی است که در اصلاح الگوی مصرف کاربرد دارد. تقدیر و قدر به معنای اندازه گرفتن و تدبیر امور آمده. در قاموس نوشته: تقدیر؛ تدبیر امور و قیاس الشی بالشی و الوسط من الرحال و السروج. امام علی(ع) در تمجید خداوند فرموده: «المقدر لجمیع الا مور بلا رویه و لاضمیر». خداوند همه چیز را به اندازه آفرید بدون فکر و اندیشه. (نهج البلاغه، خطبه 65)

قوام: قوام بروزن عوام در لغت به معنای عدالت، استقامت و حد وسط بین دو چیز است. (قاموس المحیط، ج 2 ، ص 114 و تفسیر نمونه، ج، 15 ص 152) بدین لحاظ در آیه 67 فرقان آمده: «و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا لم یقتروا و کان بین ذلک قواما» از صفات عباد الرحمن این است که هرگاه انفاق کنند نه اسراف می کنند و نه سخت گیری، بلکه بین این دو، حد وسط و اعتدال را رعایت می کنند.

نتیجه اینکه اسراف همان مصرف بی جا، بیش از حد و تجاوز از حد متعارف است. اقتار به معنای سخت گیری و کمتر از حق و مقدار لازم است. تبذیر به معنای ریخت و پاش و ضایع کردن نعمت ها و مواهب الهی است. قوام به معنای میانه روی و بروفق قانون آفرینش و تشریع است. اسراف، تبذیر و تقتیر از نگاه قرآن و حدیث مذموم و ناهنجاراند. قوام که همان میانه روی و مصرف در حد متعارف باشد، معیار الگوی مصرف معقول و مشروع است.

 

2- نکوهش اسراف، تبذیر و تجمل گرایی

شریعت پاینده و پویای اسلام که با قانون آفرینش هماهنگ است برای ادامه حیات و سعادت مادی و معنوی بشر آموزه ها و دستورات روشن دارد که اگر به این آموزه ها توجه شود مشکلات فردی و اجتماعی جوامع بشری کاهش یافته، راه صلح و صفا، سعادت و آرامش هموار می گردد. بدون شک امروزه بسیاری از گرفتاریها و رنجهای مردم جهان ناشی از کنار گذاشتن آموزه های دینی و اسیر شدن در دام شهوت، خود خواهی، تجمل گرایی و دنیاپرستی است، که یک عده از پرخوری و مصرف گرایی به امراض گوناگون مبتلا اند، بخش وسیع مردم از فقر و محرومیت رنج می برند.

اسلام برای پیشگیری از انواع بیماری ها، محرومیت و فقر عمومی 14 قرن پیش، معیار متعادل استفاده از نعمت های الهی را بیان کرده و هر گونه زیاده روی و ضایع ساختن این مواهب را به شدت نکوهش نموده است. تعالیم اسلامی روی مصرف متعادل به اندازه ای تأکید دارد که در مورد انفاق و بخشش به مستمندان نیز از زیاده روی منع کرده، در حد متعارف مجاز دانسته است.

آیات و روایاتی که در نکوهش اسراف و تبذیر وارد شده زیاد است که به چند مورد اشاره می شود.

 

 الف- نکوهش اسراف و تبذیر درقرآن

خداوند درباره عباد الرحمن می فرماید که آنها در بذل و بخشش اسراف و سخت گیری نمی کنند و حد اعتدال را رعایت می کنند «والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما». (فرقان / 67) انفاق به معنای بذل مال و صرف آن در حوایج خود و یا دیگران است و اسراف به معنای بیرون شدن از حد اعتدال به طرف زیاده روی و در خصوص انفاق، زیاده روی و تجاوز از حدی است که رعایت آن حد سزاوار و پسندیده است، در مقابل قتر به فتح قاف به معنای کمتر انفاق کردن است. کلمه قوام به معنای حد وسط و معتدل است. یعنی بندگان رحمان انفاق می کنند و انفاق شان همواره در حد وسط و میان اسراف و اقتار است. صدر آیه دو طرف افراط و تفریط در انفاق را نفی کرده و ذیل آن حد وسط را اثبات نموده است. (تفسیر المیزان، ج 15، ص 332) در آیه 141 انعام فرموده: «و آتوا حقه یوم حصاده و لاتسرفوا انه لایحب المسرفین» هنگام بهره برداری از محصولات، حقوقی را که باید به نیازمندان بدهید بپردازید و زیاده روی نکنید که خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.

در آیه دیگر مسرفین از اصحاب جهنم شمرده شده اند «و ان المسرفین هم اصحاب النار» (غافر / 43) اسراف کنندگان یاران دوزخ اند. از نظر قرآن اسراف یک روش فرعونی است «و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین» (یونس / 83) به راستی که فرعون در زمین برتری جویی می کرد و از اسرافکاران بود. و در آیه 31 دخان می گوید: «انه کان عالیا من المسرفین» او برتری جو و مستکبر و اسرافگر بود. روشن است که فرعون در تمام عرصه های سیاسی، اقتصادی و مذهبی از حد مشروع و معقول تجاوز می نمود و بی نهایت ظلم و ستم روا می داشت. بنابر این در فرهنگ قرآن هر گونه ظلم و ستم بر مردم ازسوی زمام داران یک نوع اسراف و زیاده روی بوده و خاصیت فرعونی است.

گاهی اسراف در مسائل ساده مانند خوردن و آشامیدن مورد نکوهش قرار گرفته «یابنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا و اشربوا و لاتسرفوا انه لایحب المسرفین» (اعراف / 31) ای فرزندان آدم زینت خود را هنگام رفتن مسجد با خود بردارید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد. گاهی انتقام گیری و قصاص بیش از حد به اسراف تعبیر شده «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا» (اسراء / 33 ) و هرکس که مظلومانه کشته شده، پس برای سرپرستش تسلطی (برقصاص) قرار دادیم؛ اما در قتل زیاده روی نکنید، چرا که او یاری شده خدا است. گاهی در مورد داوری و قضاوت که منجربه کذب و دروغ شود به کار رفته«...ان الله لایهدی من هو مسرف کذاب» (غافر / 28 ) خداوند هدایت نمی کند کسی را که اسرافکار و دروغگو است. گاهی در مورد اعتقادات نادرست که منتهی به شک و تردید شود اسراف به کار رفته «...کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب» (غافر / 34) اینگونه خداوند اسرافکار دروغگو را گمراه می کند.

در آیه دیگر اسراف به معنای هرگونه گناه آمده «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله...» (زمر / 53) به آن بندگان من که برنفس خود در اثر ارتکاب گناه اسراف نموده اند بگو که از رحمت خدا نا امید نشوند. در آیه 141 انعام پس از بیان نعمت های فراوان و اجازه خوردن از آنها بقدر نیاز از اسراف منع نموده است «...و لاتسرفوا انه لایحب المسرفین» اسراف نکنید که خداوند اسرافکاران را دوست ندارد. در کل بدست می آید که اسرافکاران در زمره دشمنان خدا قرار دارند.

از نگاه قرآن اسراف با فساد رابطه تنگاتنگ دارد و یک نوع بی نظمی در نظام هماهنگ هستی است که با نظم خاص جریان دارد. در آیات 151 و 152 شعرا خطر عظیم پیروی از مسرفین بیان شده «لاتطیعوا امرالمسرفین- الذین یفسدون فی الارض و لایصلحون» از فرمان مسرفان اطاعت نکنید. همانها که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند.

منظور از اطاعت مسرفان، تقلید و پیروی کورکورانه از ایشان، در اعمال و روش زندگی است و مراد از مسرفین اشراف و بزرگانی هستند که دیگران آنان را پیروی می کنند. اما مسرفین چه کسانی هستند؟ در آیه بعد معرفی شده که مسرفین از مرز حق تجاوز نموده، از حد اعتدال بیرون شده اند، در زمین فساد می کنند و اصلاح گر نیستند. (المیزان، ج 10، ص 166) از این رو درآیات متعدد تصریح شده که از روش مسرفین پیروی نکنید.

قرآن همانگونه که اسراف را نکوهش نموده تبذیر را نیز مذموم دانسته است. تبذیر ریخت و پاش و ضایع کردن نعمت ها و مواهب الهی در طبیعت است از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن، وسایل حمل و نقل و... خداوند مبذرین را برادران شیطان خطاب نموده«و آت ذالقربی حقه و المسکین و ابن السبیل و لاتبذر تبذیرا ـ ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیطان لربه کفورا (اسراء / 26 و 27) این آیه در باره انفاق به ذوی القربی و مساکین و فقراء نازل شده ولی با وجود لزوم بذل و بخشش به مستحقین، از تبذیر نهی شده که انسان مال خود را برای خویشاوندان، فقراء و مساکین بیش از حد منطقی و معقول انفاق نکند که اسراف و تبذیر است. این مورد خصوصیت ندارد، بلکه تبذیر در تمام امور ممنوع بوده و برادری با شیاطین است یعنی تبذیرکنندگان شیطان است و شیطان کفران نعمت های پروردگار را کرد، اینها نیز مانند شیطان کفران نعمت های خدا را می کنند و در غیر مورد نیاز، مصرف می کنند.

در ادامه همین آیات از افراط و تفریط در انفاق نهی نموده و از عواقب ناگوار آن هشدار داده است «ولاتجعل یدک مغلوله الی  عنقک ولا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا». (اسراء / 29) از اینکه رعایت اعتدال در همه چیز حتی در انفاق و کمک به دیگران شرط است، در این آیه روی اعتدال تأکید کرده که دست خود را برگردن خویش بسته قرار مده یعنی مانند بخیلان در کمک به دیگران دست بسته مباش و از سوی دیگر دست خود را فوق العاده گشاده مدار و بذل و بخشش بی حساب مکن که از کار بمانی و مورد ملامت این و آن قرار گیری و از مردم جدا شوی. منظور از محسود در اینجا شخص خسته و وا مانده است که از رسیدن به مقصد عاجز است. (نمونه، ج 12، ص 91)

از آیات قرآن بدست می آید که زیاده روی و تجاوز از حد شرعی و عرفی در مصرف کردن نعمت های الهی ممنوع است و انسان مؤمن باید از اسراف اجتناب نموده در تمام امور حتی انفاق برای مستمندان حد اعتدال و متعارف را در پیش گیرد و کاری نکند که منجر به اسراف و تبذیر شود، زیرا اسراف سرچشمه فساد و بدیها است.

 

ب - نکوهش اسراف و تبذیر در روایات

در روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ به اجتناب از اسراف و تبذیر در خوراک، پوشاک، منزل، وسیله حمل و نقل، آب وضو و غسل، انفاق کردن به مستمندان، امور بیت المال اشاره شده و روش اعتدال در مصرف مورد تأکید قرار گرفته و زیاده روی به شدت نکوهش شده است.

امام علی(ع) در نهج البلاغه فرموده: «الا ان اعطاء المال فی غیر حقه تبذیر و اسراف و یرفع صاحبه فی الدنیا و یضعه فی الآ خره و یکرمه فی الناس و یهینه عندالله» آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن، تبذیر و اسراف است، ممکن است این عمل انسان را در دنیا بلند مرتبه کند اما در آخرت پست و حقیر خواهد کرد. در نظر توده مردم ممکن است سبب اکرام گردد، اما در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد.

امام صادق(ع) ذیل آیه 27 سوره اسراء فرموده: «من انفق شیئا فی غیر طاعت الله فهو مبذر و من انفق فی سبیل الله فهو مقتصد» کسی که در غیر راه خدا انفاق کند تبذیر کننده است و کسی که در راه خدا انفاق کند میانه رو است». (تفسیر صافی، ج 4، ص183)

رسول اکرم(ص) روزی از کنار سعد که یکی از اصحاب بود، گذشت درحالی که وضو می گرفت و آب زیاد می ریخت، حضرت فرمود: ای سعد؛ این همه اسراف برای چیست؟ سعد گفت آیا در وضو هم اسراف می شود؟ فرمود: بله؛ حتی اگر در لب نهر جاری باشی. (همان)

 از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا در کار حلال نیز اسراف ممکن است؟ فرمود: بله. (همان) امام صادق(ع) روزی خرما طلب نمود و یکی از حاضران در مجلس خرما می خورد و هسته اش را بیرون می انداخت. امام او را منع کرده فرمود: این عمل مصداق تبذیر است و خداوند عمل ناپسند را دوست ندارد. (همان)

در این روایت اسراف و تبذیر به یک معنا آمده و به میانه روی و اعتدال تأکید شده است. از سوی دیگر به مورد خاص تعلق ندارد، می توان از آن معنای وسیع را فهمید که اسراف و تبذیر در تمام عرصه های زندگی مذموم و ناپسند است.

از زیاده روی در محبت و ولایت نیز نهی شده زیرا ممکن است به غلو منجر شود. امام صادق(ع) فرموده: در محبت و ولایت علی(ع) زیاده روی نکنید. (تفسیر صافی، ج 4 ، ص 183)

امام علی(ع) «ویح المسرف ما ابعده عن صلاح نفسه و استدراک امره». بیچاره اسراف کار؛ چه دور است از اصلاح نفس و جبران کردن کارخود. (میزان الحکمه، ج 5 ) در حدیث دیگر فرموده: «من کان له مال فایاه و الفساد، فان اعطاءک المال فی غیر وجهه تبذیر و اسراف». هر که ثروتی دارد مبادا آن را تباه کند، زیرا صرف کردن بی مورد آن، ریخت و پاش و اسراف است. (همان)

آن حضرت در نامه ای به زیاد فرموده است: «دع الاسراف مقتصدا، و اذکر فی الیوم غدا، و امسک من المال بقدر ضرورتک، و قدم الفضل لیوم حاجتک». (نهج البلاغه، نامه 21) اسراف را رهاکن و میانه روی را در پیش گیر و امروز به یاد فردا باش و از مال به اندازه ضرورتت نگه دار و اضافی را برای روز نیازمندیت (قیامت) پیش فرست. در جای دیگر راجع به عواقب اسراف فرموده: «السرف مثواه و القصد مثراه» اسراف موجب هلاکت و میانه روی مایه زیاد شدن ثروت است. (میزان الحکمه، ج 5 )

امام علی(ع) اسراف را سبب نابودی مال می داند: «الاسراف یفنی الجزیل» اسراف ثروت زیاد را به باد فنا می دهد. (غررالحکم) از دیدگاه امام علی(ع) اسراف زشت ترین بخشش است. «اقبح البذل السرف». (نهج البلاغه، خ 194)

امام سجاد(ع) دردعای خویش فرموده است: «و امنعنی من السرف و حصن رزقی من التلف و وفر ملکتی بالبرکه فیه و اصب بی سبیل الهدایه للبرفیما انفق منه». (میزان الحکمه،ج 5) پروردگارا مرا از زیاده روی باز دار و روزیم را از تلف شدن نگاهدار و داراییم را با برکت دادن به آن افزون گردان و راه مصرف آن را در کارهای خیر به من بنمایان.

امام علی(ع) فرموده: «کل مازاد علی الاقتصاد اسراف» هر چه بیش از حد میانه روی باشد اسراف است. و نیز فرموده: «مافوق الکفاف اسراف» بیش از اندازه کفایت اسراف است. یا اینکه: «من لم یحسن الاقتصاد اهلکه السرف» هرکس به خوبی میانه روی نکند، اسراف او را هلاک خواهد کرد. و از پیامدهای اسراف است که فرموده: «کثره السرف یدمر» اسراف زیاد ویرانگر است. (غرر الحکم)

امام حسن عسکری(ع) در باره اندازه داشتن در سخاوت فرموده:«ان للسخاء مقدارا فان زاد علیه فهو مسرف» سخاوت اندازه دارد اگر از آن تجاوز شود اسراف است. (میزان الحکمه)

امام علی(ع) در مذمت تبذیر فرموده: «کن سمحا و لاتکن مبذرا و کن مقدرا و لاتکن مقترا» دست و دل باز باش، نه ولخرج، و میانه رو باش، نه خسیس. (حکمت 33 ) در جای دیگر تبذیر را به جهالت تعبیر نموده: «هیچ جهالتی همچون بیهوده خرج کردن نیست. (غرر الحکم)

حضرت لقمان نیز به فرزندش نصیحت نموده: «یا بنی اذا امتلئت المعده نامت الفکر و خرست الحکمه و قعدت الاعضاء عن العباده» ای فرزندم؛ زمانی که معده پرگردید، دیده فکر و هوش به خواب می رود، زبان حکمت لال می گردد و اعضاء و جوارح از بندگی باز می ماند. (محجه البیضاء، ج 5، ص 151 )

حضرت امیر(ع) در باب زیاده روی در خوردن فرموده: «قله الاکل من العفاف و کثرته من الاسراف» کم خوری عفاف است و پرخوری اسراف. (غرر الحکم) در حدیث دیگر فرموده: «ما من شئ ابغض الی الله عز و جل من بطن مملو» هیچ چیزی بیش از شکم پر مورد خشم خدای بزرگ نیست. (اصول کافی، ج 6 ،ص 270 ) چنین روایاتی همه در نکوهش و مذمت اسراف و تبذیر وارد شده که در مجموع اسراف و تبذیر از نظر روایات نا مطلوب و برخلاف عقل و شرع بوده و مانع رشد و شکوفایی معنوی می باشد.

 

ج - نکوهش اسراف و تبذیر در کلام امام خمینی

امام خمینی که مجتهد فرهیخته، روشن ضمیر، دردمند و آشنا به مسائل روز بود، در ارتباط با اصلاح الگوی مصرف و جلوگیری از اسراف و تبذیر رهنمودهای روشن دارد و در مناسبت های مختلف همگان را به ساده زیستی و اعتدال در مصرف شخصی و عمومی سفارش نموده است. توصیه به ساده زیستی و نکوهش اسراف و تجمل گرایی و زیاده روی، در کلام ایشان زیاد به چشم می خورد که به برخی از آنها اشاره می گردد.

ایشان اسراف و تبذیر را در معنای وسیع به کار برده، از اسراف استعدادهای خدا دادی و علم و دانش منع نموده است: «استعداد ذاتی که خدا به انسان می دهد نباید بی موقع و بیهوده مصرف نمود و یا علومی که انسان آنها را تحصیل می نماید، نباید به هدر دهد» (امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج 3، ص 444) در امور اداری و دولتی، تجمل پرستی و اسراف را به شدت نکوهش نموده می فرماید: «باید تمام ادارات از نخست وزیری تا کوچکترین اداره از تجمل پرستی و اسراف و کاغذ بازی بپرهیزند و کار مردم را سریعاً انجام دهند». (صحیفه امام، ج 6، ص 266 )

در بیان دیگر اقشار مختلف جامعه را به اجتناب از اسراف و تبذیر و تشریفات و تجمل گرایی توصیه نموده اند «و علمای اعلام و ائمه جماعت و خطبای محترم بر حجم ارشاد و رهنمودهای خود بیافزایند و قشرهای میلیونی مردم را متوجه طرق نگهبانی از اسلام و احکام مقدسه و حراست از جمهوری اسلامی نمایند، و به توده های متعهد میلیونی اسلامی لزوم تشریک مساعی در تمام امور کشوری و لشکری و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را گوشزد نمایند و به آنان توصیه کنند که برای کمک به اقتصاد کشور که امروز از اهم مسائل است، از اسراف ، تبذیر و استعمال امور تشریفاتی و تجملی اجتناب نمایند...». (صحیفه امام، ج 15 ، ص 388 ) و نیز فرموده است «کسانی که از امکانات و خدمات اجتماعی بیشتری برخوردارند، دین خود را با پرداخت عوارض متناسب ادا نموده و از اسراف بیهوده و غیر ضروری پرهیز نمایند». (صحیفه امام، ج 15، ص 273 )

حضرت امام روحانیت را از تشریفات و تجمل گرایی و خارج شدن از حد متعارف در امور زندگی منع نموده و خطر بزرگ برای اسلام دانسته است. «مسأله دیگر، مسأله تشریفات حوزه های روحانیت است که دارد زیاد می شود. وقتی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار می رود. وقتی ساختمان ها و ماشین ها و دم و دستگاه ها زیاد شود، موجب می شود، بنیه فقهی اسلام صدمه ببیند، یعنی با این بساط نمی شود شیخ مرتضی و صاحب جواهر تحویل جامعه داد. این موجب نگرانی است و واقعاً نمی دانم با این وضع چه کنم. این تشریفات اسباب آن می شودکه روحانیت شکست بخورد. زندگی صاحب جواهر را با زندگی روحانیون امروز که بسنجیم، خوب می فهمیم که چه ضربه ای به دست خودمان به خودمان می زنیم»(امام خمینی، صحیفه امام، ج 19،ص 42-43). دیده می شود امام خمینی با تکیه بر آموزه های دینی، زندگی درحد متعارف را برای همگان به ویژه روحانیت و کارگزاران نظام سفارش می کند، و زاید برآن را مصداق اسراف و تبذیر دانسته مورد نکوهش قرار می دهد. جا دارد امروز روحانیت و کارگزاران نظام رهنمـــودهای ارزشمـــند و شیوه های زندگی ساده و بدون تشریفات آن بزرگوار را مورد توجه قراردهند و هماهنگ با آن رفتار نمایند.

 

3- الگوی مصرف صحیح در متون دینی و کلام امام خمینی

همانگونه که اسراف و تبذیردر تمام عرصه های زندگی انسان راه می یابد، راههای علاج و اصلاح الگوی مصرف نیز برای بخش های مختلف بیان شده که به پاره ای از آنها اشاره می گردد. در قرآن و حدیث الگوی درست مصرف در همه چیز همان رعایت اعتدال و میانه روی است که با قانون آفرینش و تشریع هماهنگ بوده، عقل و عرف نیزآن را تأیید می کنند.

در قرآن روشن ترین معیار الگوی مصرف در در دو مورد بیان شده. یکی آنجا که خداوند در باره عباد الرحمن می فرماید که آنها در بذل و بخشش اسراف و سخت گیری نمی کنند و حد اعتدال را رعایت می کنند «و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما». (67 فرقان) در این آیه روی اجتناب از زیاده روی و تکیه بر اعتدال تأکید شده که این روش اهل ایمان است، بنابراین کسانی که خود را مؤمن می دانند باید این صفت را داشته باشند و در تمام امور اعم از خوراک، پوشاک، مسکن، ماشین، انفاق به مستمندان، جشن ها و مهمانی ها میانه رو باشند، که عقل سلیم و عرف میزان آن را تشخیص می دهند. در غیر این صورت در ایمان خود تجدید نظر نمایند به ویژه زمامداران و دولت مردان که با بیت المال و اموال عمومی سر و کار دارند. امروزه بیشترین دارایی ملت ها توسط اسراف و تبذیر دولت ها و تشریفات بی فایده آنان از بین می رود. در حالی که قرآن انفاق به فقرا را در حد اعتدال جایز می داند، چه رسد به موارد دیگر که باید در حد اعتدل باشد و از اعتدال تجاوز نشود.

مورد دوم در سوره اسراء بعد از آنکه از تبذیر و ریخت و پاش نهی کرده و مبذرین را برادر شیطان تلقی نموده، می فرماید «و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا». (29 اسراء) از اینکه رعایت اعتدال در همه چیز حتی در انفاق و کمک به دیگران پسندیده است، در این آیه روی اعتدال تأکید شده است که، دست خود را برگردن خویش بسته قرار مده یعنی مانند بخیلان در کمک به دیگران دست بسته مباش و از سوی دیگر دست خود را فوق العاده گشاده مدار و بذل و بخشش بی حساب مکن که از کار بمانی و مورد ملامت این و آن قرارگیری و از مردم جدا شوی. منظور از محسود در اینجا شخص خسته و وا مانده است که از رسیدن به مقصد عاجز است. (تفسیر نمونه، ج 12، ص 91 ) این آیه در مورد انفاق به خویشان، مساکین و در راه ماندگان به اعتدال دستور داده که باید حد اعتدال رعایت شود. وقتی که در انفاق به مستحقین که یک عمل پسندیده است، رعایت اعتدال لازم باشد، در سایر امور زندگی به طور قطع رعایت اعتدال ضروری است. بنابر این الگوی درست مصرف در قرآن میانه روی و اعتدال است که انسان مؤمن باید در همه امور زندگی خود به دقت رعایت نماید و از قید و بند رواج های ناپسند و کمرشکن و چشم و هم چشمی ها، خود را رها سازد و بر طبق معیار قرآنی زندگی خود را هماهنگ نماید.

در حدیث معصوم(ع) نیز الگوی مصرف معقول به صورت مفصل بیان شده، که به چند نمونه اشاره می گردد. امام صادق(ع) در بیان میانه روی و اعتدال، مقداری سنگریزه از زمین برداشت و مشت خود را بست و فرمود: این اقتار(سخت گیری) ورزیدن است، سپس مشت دیگری برداشت و دست خود را چنان گشود که سنگریزه ها به زمین ریخت؛ آنگاه فرمود: این اسراف است. بار سوم مشت دیگری برداشت و دست خود را کمی باز کرد به طوری که مقداری از سنگریزه ها ریخت و مقداری در دستش باقی ماند، سپس فرمود: این قوام و اعتدال است (میزان الحکمه، ج 5). 

در روایت دیگر امام صادق(ع) به شخصی فرموده: تقوای الهی پیشه کن و اسراف منما و از بخل و سخت گرفتن پرهیز نما، بلکه حد وسط را همیشه رعایت کن، چرا که تبذیر از مصادق اسراف است و خداوند از تبذیر نهی نموده. (تفسیر صافی)

از امام کاظم(ع) در باره نفقه بر عیال پرسیده شد در جواب فرموده: «ما بین المکروهین: الاسراف و الاقتار» درنفقه عیال زیاده روی و سخت گیری نشود بلکه میان دو امر ناپسند (اسراف و سخت گیری) یعنی اعتدال رعایت شود. (میزان الحکمه)

امام علی(ع) به میانه روی در خوردن سفارش نموده و اعتدال را معیار الگوی مصرف قرار داده «علیکم بالقصد فی المطاعم، فانه ابعد من السرف و اصح للبدن و اعون علی العباده» بر شما باد به میانه روی در خوراکی ها که هم از اسراف بدور است و هم برای سلامتی بدن مناسب تر و هم برای عبادت بهتر. (غرر الحکم) در حدیث دیگر به عتدال سفارش نموده و از اسراف بر حذر داشته «فدع الاسراف مقتصدا و اذکر فی الیوم غدا و امسک من المال بقدر ضرورتک» با اعتدال و مِیانه روی در مصرف از اسراف بپرهیز و امروز بیاد فردا باش و از مال به اندازه ضرورت نگهدار. (نهج البلاغه، نامه 21)

در وصف متقین فرموده است «ملبسهم الاقتصاد» لباس اهل تقوا معتدل است، یا اینکه در تمام امور زندگی اعتدال به منزله لباس آنها بوده در هر کار اعتدال را رعایت می کنند. (نهج البلاغه، خطبه همام)

امام صادق(ع) در مورد ازدواج فرموده «و ینکحوا قصدا» آنچه را خداوند روا داشته این است که مردم با هزینه معتدل ازدواج کنند. (تفسیر عیاشی، ج 2، ص 13) امروزه رسم و رواج های باطل و کمرشکن و اسراف و تبذیرهای بی حد و حصر و خلاف شرع و عقل در مراسم عقد و عروسی، دست و پای جوانان را بسته و ازدواج را به یک مشکل بزرگ تبدیل نموده است. لازم است در این زمینه رهنمودهای نجات بخش دینی و سیره پیشوایان مورد توجه قرار گیرد و مقداری اصلاحات به عمل آید و جامعه از این وضع بیرون شود، وگرنه این وضعیت در شأن جامعه اسلامی نبوده، عواقب ناگوار دنیوی و اخروی خواهد داشت.

 

آن حضرت درباره وسیله نقلیه فرموده «...و یرکبوا قصدا...اتری الله ائتمن رجلا علی مال، خول له ان یشتری فرسا بعشره آلاف درهم و یجزیه فرس بعشرین درهما و قال: ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین» و نیز خداوند روا داشته است که مردم به صورت مقتصدانه از مرکب استفاده کنند...آیا تصور می کنی که کسی که خداوند او را در مالی که به او داده امین قرار داده است، مجاز دانسته که اسبی به دو هزار درهم بخرد، با اینکه اسب بیست درهمی برای رفع نیاز او کافی است؟... در قرآن کریم می فرماید «اسراف نکنید که خدا اسرافکاران را دوست ندارد.» (تفسیر عیاشی، ج 2، ص 13 و تفسیر برهان، ج 2، ص 10)

ابوطیفور متطبب از امام هادی(ع) در باب وسیله نقلیه روایت نموده که «سالنی ابوالحسن علی الهادی(ع)ای شیئ ترکب؟ قلت: حمارا. فقال: بکم بعته؟ فقلت بثلاثه عشردینارا، فقال: ان هذا لهو السرف ان تشتری حمارا بثلاثه دینارا و تدع برذونا» ابو طیفور پزشک می گوید امام هادی(ع) از من پرسید، بر چه مرکبی سوار می شــوی؟ گفتــم بر الاغ، فرمـــود: آن را چنــــد خریده ای؟ گفتم: سیزده دینار. فرمود: این اسراف است که خری را به سیزده دینار بخری و یابوی را ارزان نخری... (سفینه البحار، ج 1، ص 616). در عصر ما که وسیله نقلیه انواع و اقسام گوناگون دارد، باید به قدر نیاز و حد اعتدال اکتفا شود و طبق دستور امام معصوم(ع) از خریدن ماشین های گرانقیمت که خارج از شأن ما بوده و اسراف به حساب می آید، خودداری گردد و به جای آن در جهت رفاه و آسایش محرومان سرمایه گذاری شود.

در باب مسکن نیز رعایت اعتدال و اجتناب از اسراف مورد تأکید قرار گرفته است. رسول اعظم(ص) فرموده: «من بنی بیتا ریاءآ و سمعه حمله یوم القیامه الی سبع ارضین، ثم یطوقه نارا فی عنقه ثم یرمی به فی النار. فقلنا یا رسول الله کیف بنی ریاء ا و سمعه؟ قال: یبنی فضلا علی ما یکفیه. و یبنی مباهاه» هر کس بنای را برای ریا یا برای اینکه به گوش مردم برسد، بسازد او را در قیامت به هفت طبقه زمین می برد، پس بصورت گردنبندی آتشین برگردن او در می آید و آنگاه همراه با آن در آتش فرو افکنده می شود. گفتم یا رسول الله؛ خانه چگونه به ریا و سمعه ساخته می شود؟ فرمود: به اینکه بیش از اندازه کفاف بسازد، یا برای اینکه به آن ببالد. (وسایل الشیعه، ج 3، ص 588 )

امام صادق(ع) نیز فرموده: «ما بنی فوق ما یسکنه، کلف حمله یوم القیامه». آنچه بیش از نیاز ساخته شود، صاحب آن در قیامت مکلف به حمل آن می شود. (همان) در حدیث دیگر فرموده: «کل بناء لیس بکاف فهو وبال علی صاحبه یوم القیامه». هر بنای که بیش از قدر کفاف و بسندگی باشد در روز قیامت وبال و عقوبتی برای صاحب آن خواهد بود. (همان) ازاین روایات بدست می آید که در تهیه مسکن باید حد اعتدال رعایت شود و معیار آن مقدار نیازمندی انسان است که اگر بیش از حد نیاز ساخته شود، اسراف و خلاف شرع است و باعث عقوبت اخروی و پیامد های ناگوار در دنیا خواهد شد.

در روایات به حسن تدبیر و اندازه گیری در معیشت سفارش شده که باید مصرف زندگی حساب و کتاب داشته باشد. پیامبر اسلام(ص) فرموده «حسن التدبیر مع العفاف، خیر من الغنی مع الاسراف»تدبیر نیکو و زندگی در حد عفاف؛ بهتر است از ثروت همراه با اسراف (کافی، ج 4، ص 55). امام صادق(ع) فرموده «شکا قوم الی النبی(ص) سرعه نفاد طعامهم، فقال:تکیلون او تهیلون؟ نهیل یارسول الله(ص) «یعنی الجزاف» قال: کیلوا، فانه اعظم للبرکه» گروهی از اینکه گندم خوراکی شان زود تمام می شود، به پیامبر(ص) شکایت بردند. پیامبر فرمود: (هنگام مصرف) پیمانه می کنید یا بدون پیمانه می ریزید: گفتند ای رسول خدا؛ بی پیمانه می ریزیم، فرمود پیمانه کنید (اندازه داشته باشید) که این کار بر برکت می افزاید. (وسایل الشیعه، ج 12، ص 323 )

در مصرف آب نیز به اعتدال تأکیدشده. آب نعمت گرانبها و منشأ حیات است که خداوند آفرینش همه جنبندگان را از آب می داند «والله خلق کل دابه من ماء» (نور / 45). امام صادق(ع) در تعبیر زیبایی فرموده «طعم آب، طعم حیات و زندگی است». (وسایل الشیعه، ج 25، ص 234) و نیز از آن حضرت رسول(ص) روایت شده که «وضو، با یک مد و غسل با یک صاع آب انجام گیرد. و به زودی پس از من کسانی خواهند آمد که این مقدار را اندک می شمرند، اینان بر خلاف سنت من هستند». (وسایل الشیعه، ج 1، ص 338) در روایتی دیگر از آن بزرگوار آمده «خداوند را فرشته ای است که اسراف در وضو را می نویسد، همانگونه که ستمکاری نسبت به آن را می نویسد». (کافی، ج 3 ، ص 22 ) امام صادق(ع) نیز فرموده است: «ان القصد امر یحبه الله و ان السرف امر یبغضه الله حتی طرحک النواه فانه تصلح لشیئ و حتی صبک فضل شرابک» میانه روی چیزی است که خدای بزرگ آن را دوست دارد و اسراف چیزی است که خدای بزرگ را دشمن می دارد، حتی انداختن هسته خرما که آن نیز برای کاری شایسته است و حتی بر زمین ریختن زیادی آب. (کافی، ج 4 ، ص 257) آب منشأ حیات بوده و ادامه حیات بدون آب امکان پذیرنیست، از این رو باید قدر این نعمت گرانبهای الهی را بدانیم و در مصرف آن از حد اعتدال تجاوز نکنیم و از هدر دادن و آلوده کردن آب به هر شکل خود داری نماییم و نگذاریم این مایه حیات ضایع گردد.

مصرف نان نیز از دید معصومین(ع) مخفی نمانده و راجع به آن سفارش شده است. امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت نموده «اکرموا الخبز، فانه قد عمل فیه ما بین العرش الی الارض، وما فیها من کثیر من خلقه». (کافی، ج 6 ، ص 302 ) پیامبر فرمودند: ارزش نان را بزرگ بشمرید، که برای فراهم آمدن آن، هر چه میان عرش تا زمین است و بیشتر آفریده های روی زمین، کار می کنند. بنابراین در مصرف نان باید از اسرف و تبذیر خودداری گردد.

امام سجاد(ع) در دعای سی ام صحیفه سجادیه فرموده «اللهم صل علی محمد و آل محمد و احجبنی عن السرف و الازدیاد، و قومنی بالبذل و الاقتصاد، و علمنی حسن التقدیر، و اقبضنی بلطفک عن  التبذیر...» خدایا مرا از اسراف و زیاده روی دور ساز و به بخشیدن با میانه روی توانم ده و راه خرج کردن درست را به من بیاموز و به لطف خود دست مرا از تبذیر ببند و روزی مرا از راه حلال به من برسان و خرج کردنم را در راه نیکو کاری قرار ده.

نتیجه اینکه در منابع دینی ما دستورات و رهنمودهای جامع درباره الگوی مصرف بیان شده که همان میانه روی و حد متعارف است. اگر این رهنمودها در زندگی به کار گرفته شود، وضعیت جامعه اسلامی در تمام ابعاد اصلاح گردیده و ازاین حالت بیرون می شود. اسلام در هیچ زمینه کم نگذاشته، آنچه هست است کوتاهی و غفلت ازخود ما است. امیدواریم خداوند ما را از این غفلت بیرون آورد که در مسیر قرآن و عترت گام برداریم.

 

الگوی مصرف صحیح از دیدگاه امام خمینی

شیوه زندگی امام خمینی با آن عظمت و اقتداری که داشت بهترین الگو برای همه است. آن بزرگوار می توانست از بهترین خانه ها و غذاها و امکانات بهره مند شود و هیچ مانعی برایش وجود نداشت، ولی ایشان با الهام از سیره ای پیشوایان معصوم(ع) به حداقل امکانات و لوازم زندگی اکتفا می نمود و بزرگترین کارهای سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی را انجام می داد که دیگران شبیه آن کارها را در کاخ های مجلل با تشریفات و هزینه های سنگین انجام می دهند. امام خمینی به دور از اسراف و تبذیر، در حد نیاز اکتفا می نمود. علاوه بر سیره عملی، سفارش های روشن در زمینه معیار الگوی مصرف دارد که به چند نمونه آن  پرداخته می شود. اما در مجموع معیار الگوی مصرف از نظر امام خمینی همان معیار قرآن و حدیث است که مصرف در حد اعتدال و متعارف باشد که ایشان بیشتر به ساده زیستی تعبیر نموده و خارج از آن را اسراف می داند.

ایشان در باب خمس که بحث فقهی است، میانه روی را معیار مئونه دانسته که خمس ندارد و اگر بیش از حد متعارف مصرف نماید، مئونه نیست و باید خمس آن را بپردازد «معتبر است در مئونه اقتصار بر مقداری که لایق به حال او باشد نه خرجهای بی فایده که از روی سفاهت و اسراف می کند، پس هر گاه زیاده از مقدار لایق خرج کند از مئونه محسوب نمی شود و باید خمس آن زیاده را بدهد، بلکه احتیاط واجب مراعات اقتصاد و میانه روی است در مئونه، نه انتخاب فرد عالی از آن که لایق به حال او نبوده باشد و غیرمتعارف از مثل او». (امام خمینی، رساله نجاة العباد، ص197)

در باب وصیت نیز در انفاق کودک توسط وصی، حد متعارف را معیار قرارداده است.«ینفق الوصی علی الصبی من غیر اسراف و لا تقتیر، فیطعمه و یلبسه عاده امثاله و نظرائه فان اسرف ضمن الزیاده». (امام خمینی، وسیلة النجاة مع التعالیق، ص 569 ) وصی در نفقه کودک از زیاده روی و سخت گیری خودداری نموده در حد متعارف خوراک و پوشاک نماید و اگر اسراف کند، ضامن است.

در کتاب مضاربه فرموده اگر عامل در سفر تجارت برود، مخارج متعارف را حق دارد از سرمایه بردارد «اگر سفر برای تجارت با اذن مالک باشد می تواند از سرمایه تمام چیزهایی را که در سفر محتاج است بردارد، از قبیل: خوراکی و پوشاکی و مرکب و آلات و ادوات و کرایه سفر و کرایه منزل به حسب شأنش با مراعات اقتصاد، و اگر اسراف کند مقدار اضافه بر عهده خود اواست». (رساله نجاة العباد، ص 270)

از نظر حضرت امام شأن افراد مورد تأکید قرار گرفته چون شأن افراد فرق می کند از این رو نمی توان برای همه میزان واحد در نظر گرفت، بلکه هر کس به حسب شأن خود یعنی مطابق کسانی که در جامعه مثل او و نظیر او هستند مصرف نماید، اسراف نمی باشد و مصرف معتدل به حساب می آید.

ایشان ساده زیستی را به عنوان الگوی مصرف برای همه به ویژه علما و مسئولین نظام بارها مورد تأکید قرار داده و از تجمل گرایی و رو آوردن به رفاه بر حذر داشته است. «و آخرین نکته ای که در اینجا ضمن تشکر از علما و روحانیون و دولت خدمتگزار حامی محرومان باید ازباب تذکر عرض کنم و بر آن تأکید نمایم، مسأله ساده زیستی و زهدگرایی علما و روحانیت متعهد اسلام است که من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود می خواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیاء را به آنان محول فرموده است، از زی روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیزکنند و برحذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست...». (صحیفه امام،ج 20،ص 342-343)

در بیان دیگر فرموده است «باید توجه کنید که همه متوجه شما هستند، لذا زی اهل  علم خودتان را حفظ کنید. درست مانند علمای گذشته ساده زندگی کنید. درگذشته چه طلبه و چه عالم بزرگ شهر زندگی شان از سطح معمولی مردم پایین تر بود و یا مثل آنها بود. امروز سعی کنید زندگی تان از زی آخوندی تغییر نکند. اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید بدانید که دیر یازود مطرود می شوید». (صحیفه امام، ج 17،ص 452-453) دیده می شود حضرت امام زیاده روی و خارج شدن از حد متعارف را به عنوان خطر تلقی نموده و مرتب به ساده زیستی و اجتناب از تجمل گرایی سفارش می کند.

 

4 - پیامدهای رعایت الگوی مصرف در قرآن و حدیث و کلام امام خمینی

تا اینجا معنا و مفهوم واژه های مرتبط با الگوی مصرف، نکوهش اسراف، تبذیر و سخت گیری تبیین و معیار الگوی مصرف که اعتدال و میانه روی باشد با ذکر نمونه های آن در حوزه های گوناگون زندگی از نظر متون دینی و کلام امام خمینی به طور گذرا بررسی شد. در این قسمت به پیامدها و آثار رعایت الگوی مصرف در متون تعالیم دینی و کلام امام خمینی، پرداخته می شود.

بهداشت و سلامتی

از آثار ارزنده و مهم رعایت الگوی مصرف و خودداری از اسراف و تبذیر، سلامتی جسمی و روانی است که در نتیجه به طول می انجامد. در آیه 31 اعراف دستور مهم بهداشتی داده شده «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا» بخورید و بیاشامید و زیاده روی نکنید. این دستور در ظاهر ساده به نظر می رسد، ولی امروزه ثابت شده که از مهمترین دستورات بهداشتی همین آیه است. پژوهشهای انجام شده این نتیجه را به دست می دهد که سرچشمه بسیاری از بیماریها، غذاهای اضافی است که بصورت جذب نشده در بدن انسان باقی می ماند، این مواد اضافی هم بار سنگین است برای قلب و سایر دستگاههای بدن، و هم منبع آماده برای انواع عفونت ها و بیماریها، از این رو نخستین گام برای درمان بسیاری از بیماریها، این است که این مواد مزاحم که در حقیقت زباله دان تن انسان هستند، سوخته شوند و جسم پاکسازی گردد. عامل اصلی تشکیل دهنده این مواد مزاحم، اسراف و زیاده روی در تغذیه است، و راه جلو گیری از آن جز رعایت اعتدال در تغذیه نیست. بویژه در عصر ما که بیماریهای گوناگون مانند؛ بیماری قند، چربی خون، تصلب شرائین، نارسایی های کبد و انواع سکته های قلبی فراوان شده، افراط در تغذیه با توجه به عدم تحرک جسمانی کافی، یکی از عوامل اصلی محسوب می شود، و برای از بین بردن اینگونه بیماریها، راهی جز تحرک کافی و میانه روی در خوراک نیست. (تفسیر نمونه، ج 6، ص 153)

در مجمع البیان آورده که هارون رشید طبیب مسیحی ماهری داشت، روزی این طبیب به علی  بن  حسین  بن  واقد (دانشمند اسلامی) گفت: من در کتاب اسلامی شما چیزی در باره طب نمی یابم، در حالی که دانش مفید بردو گونه است؛ علم ادیان و علم ابدان. او در پاسخش گفت: خداوند همه دستورات طبی را در نصف آیه از کتاب خویش آورده «کلوا و اشربوا و لا تسرفوا» بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید. و پیامبر ما نیز طب را در این دستور خویش خلاصه کرده «المعده بیت کل داء و الحمیه رأس کل دواء واعط کل  بدن ما عودته» معده خانه همه بیماریها است و امساک سرآمد همه داروها، و آنچه بدنت را عادت داده ای (عادتهای درست و مناسب)آن را از او دریغ مدار. طبیب مسیحی پس از شنیدن این سخن گفت: «ماترک کتابکم و نبیکم لجالینوس طبا» قرآن شما و پیامبر شما برای جالینوس (طبیب معروف) طبی باقی نگذاشته است. (مجمع البیان، ج 9، ص 88)

در این بخش روایات زیادی وجود دارد، از جمله رسول اعظم(ص) از خوردن و آشامیدن بیش از اعتدال نهی فرموده: «لاتمیتوا القلوب بکثره الطعام والشراب فان القلب یموت کالزرع اذا کثرعلیه الماء» قلبهای خود را نمی رانید به واسطه زیاد خوردن و آشامیدن بدرستی که قلب می میرد مانند زراعت زمانی که به بسیاری آب ضایع می گردد. (مجموعه ورام، ج 1، ص 46)

امام علی(ع) میانه روی در تغذیه را مایه سلامتی بدن دانسته و فرموده است «علیکم بالقصد فی المطاعم، فانه ابعد من السرف و اصح للبدن و اعون علی العباده» بر شما باد به میانه روی در خوراکی ها که هم از اسراف بدور است و هم برای سلامتی بدن مناسب تر و هم برای عبادت بهتر. (غررالحکم) درحدیث دیگر تصریح نموده «فان صحه الجسم من قله الطعام و قله الماء» تندرستی در کم خوردن و کم آشامیدن است. (تحف العقول) بنابراین رعایت میانه روی در تغذیه، رمز سلامتی جسمی و روحی است. اگر این دستورات ارزنده و ماندگار اسلام در مورد مصرف بویژه خوردن و آشامیدن رعایت گردد، از یک سو سلامتی انسان تأمین می گردد و می تواند به راحتی برنامه های خود را پیش ببرد، از سوی دیگر از ناراحتی ها، گرفتاریها و هزینه های سنگین دارو و در مان جلوگیری به عمل می آید و آثار مثبت اجتماعی دیگر نیز دارد.

 

2- شکوفایی معنوی

یکی از پیامد های مثبت رعایت الگوی مصرف، شکوفایی و تکامل معنوی انسان است. پرخوری و اسراف در نعمت های الهی همانگونه که سلامتی جسمی انسان را به خطر می اندازد، زمینه  فراگیری دانش، عبادت، تهذیب و خودسازی، عواطف و نوع دوستی را نیز دچار مشکل نموده مانع شکوفای معنوی انسان می گردد. در آیات (151 و152) شعرا می خوانیم «و لاتطیعوا امرالمسرفین- الذین یفسدون فی الارض و لایصلحون» از روش مسرفین پیروی نکنید، مسرفین کسانی اند که در زمین فساد می کنند و اصلاح گر نیستند. از سوی دیگر در آیات (26 و 27) اسراء مبذرین برادران شیاطین خوانده شده «و آتی ذا القربی حقه و المسکین و ابن السبیل و لا تبذر تبذیرا- ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیطان لربه کفورا». روشن است که مفسدین و شیاطین از اصلاح و خود سازی، عبادت، علم و دانش مفید و ارزشهای معنوی بیگانه بوده و در مسیر جهالت و ضلالت قرار دارند و هیچگاه راه تکامل را نمی پیمایند.

طبق روایت رسول اعظم(ص) پرخوری از صفات منافق بوده و عبادت و معنویت از ویژگی مؤمن «ان المؤمن همته فی الصلوة و الصیام و العباده و المنافق همته فی الطعام و الشراب کاالبهیمه» انسان مؤمن همتش در نماز و روزه و عبادت است و منافق همتش در خوردن و آشامیدن است مانند چهار پایان (مجموعه ورام، ج 1، ص 99). در حدیث دیگر فرموده: «افضلکم منزله عندالله تعالی اطولکم جوعا و تفکرا و ابغضکم الی الله تعالی کل نئوم وآکول و شروب»بلند مرتبه ترین شما نزد خدا کسی است که گرسنگی بیشتر می کشد و بیشتر تفکر و اندیشه می کند و دشمن ترین شما نزد خدای تعالی کسی است که بسیار خورد و بسیار آشامد و بسیار خوابد. (مجموعه ورام، ج 1، ص 100)

حضرت امیر(ع) فرموده «بر شما باد به میانه روی در خوراکی ها که هم از اسراف بدور است و هم برای سلامتی بدن مناسب تر و هم برای عبادت بهتر است». (غررالحکم) از مجموع آیات و احادیث به دست می آید که رعایت اعتدال در تغذیه برای عبادت، اصلاح نفس، تقرب به خداوند، فراگیری دانش و رشد معنوی نقش سازنده دارد و زیاده روی در خوراک و سایر امور زندگی، انسان را از شکوفای استعدادها و رسیدگی به معنویات باز می دارد و جنبه های حیوانی و شهوانی را در انسان تقویت می کند و مانع تقرب به خداوند می گردد.

امام خمینی در این رابطه عنایت خاص داشته زیاده روی در مصرف را که خارج از شان افراد باشد، مایه دور شدن از ارزش های معنوی دانسته و مانع رشد و شکوفایی معرفی نموده است» و یکی از امور مهم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند. آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا حالا و حفظ کرده است، این است که ساده زندگی کردند. هر چه بروید سراغ اینکه یک قدم بردارید برای اینکه خانه تان بهتر باشد، از معنویت تان به همین مقدار، از ارزش تان به همین مقدار کاسته می شود... در کیفیت تحصیل آن علوم هم هرچه بروید سراغ تجملات از علوم تان کاسته می شود.» (اخلاق کارگزاران در کلام و پیام امام خمینی، ص 118) در جای دیگر با نگرانی بیشتر تشریفات و تجمل گرایی را مانع رشد علمی حوزه ها ارزیابی نموده و فرموده است «مسأله دیگر مسأله تشریفات حوزه های روحانیت است که دارد زیاد می شود. وقتی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار می رود. وقتی ساختمان ها و ماشین ها و دم و دستگاهها زیاد شد، موجب می شود، بنیه فقهی اسلام صدمه ببیند...». (همان، ص 122)

 

3- بی نیازی از دیگران

یکی دیگر از پیامدهای رعایت الگوی مصرف بی نیازی انسان از دیگران است، زیرا در سایه قناعت و میانه روی هیچگاه انسان نیازمند دیگران نمی شود. امام صادق(ع) در این رابطه فرموده «ضمنت لمن اقتصد ان لا افتقر» من ضامنم هرکس در خرج کردن میانه روی کند فقیر نشود. (تحف العقول) آن حضرت از پیامبراکرم(ص) نقل فرموده «من اقتصد فی معیشته رزقه الله و من بذر حرمه الله» پیامبر(ص) فرمود: هر کس در معیشت خود میانه روی کند، خدا روزی او را می رساند، و هر کس تبذیرکند، محرومش می سازد. (کافی، ج 4، ص 54) از امام کاظم(ع) روایت شده که «فمن عقل قنع بما یکفیه و من قنع بما یکفیه استغنی و من لم یقنع بما یکفیه لم یدرک الغنی ابدا» هر کس عاقل باشد به آنچه او را بسنده است قناعت می کند و هر کس به آنچه او را بسنده است قناعت کند، بی نیاز است و هر کس چنین نباشد هرگز به بی نیازی دست نیابد. (تحف العقول)

امام خمینی نیز در این زمینه با دیدی وسیع ، اسراف و مصرف گرایی را مانع استقلال و آزادی دانسته و تأکید نموده که ساده زیستی راه نجات از سلطه دیگران است «اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابر 41 قدرتان و سلاحهای پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمت های بزرگ برای ملت های خود کرده اند اکثر ساده زیست و بی علاقه به زخارف دنیا بوده اند. آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری می دهند و در مقابل زور و قدرت های شیطانی خاضع و نسبت به توده های ضعیف، ستمکار و زورگو هستند، ولی وارستگان به خلاف آنانند، چرا که با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی توان ارزشهای انسانی- اسلامی را حفظ کرد». (صحیفه امام، ج 18، ص 471 ) امام خمینی ساده زیستی و اجتناب از اشرافیت و مصرف گرایی را مایه بی نیازی از غرب دانسته می فرماید «در هر صورت آنکه من زیاد به نظرم اهمیت دارد، این است که آقایان از غرب نترسید، اینقدر ما را که ترسانده اند، در غرب هم خبری نیست نترسید... خودتان، مستقل و عرض بکنم اسلامی و مطالب اسلامی، مجالس اسلامی، آن جور مجالس که آن طاغوت داشت نداشته باشید، آن مهمانی های کذا را نکنید، مهمانی اگر کردید ساده باشد، وقتی ساده باشد عرض می کنم که مراسم دینی اش محفوظ باشد و امثال ذالک جهات سیاسی اش». (صحیفه امام،ج 8،ص 103-104)

 

4- ذخیره برای آخرت

از پیامدهای مهم و ارزشمند رعایت اعتدال و خودداری از اسراف این است که سبب ذخیره آخرت می شود. روشن است کسی که به اندازه نیاز و کفاف مصرف نماید می تواند از باقی مانده دارایی خود برای آخرت بفرستد، اما کسی که هر چه دارد بدون اندازه مصرف نماید نمی تواند برای امر آخرت خویش چیزی ذخیره سازد. ازسوی دیگر اسراف با خودپسندی، تکبر و ریا همراه است و رذایل اخلاقی را در انسان رشد می دهد که باعث عقوبت سنگین اخروی می شود.

درقرآن اسرافکاران به دشمنان خدا و مفسدین در زمین تعبیر شده و مبذرین برادر شیطان خوانده شده که چنین افرادی به طور قطع از رحمت الهی در آخرت محروم اند. در روایات نیز جلوگیری از اسراف مایه نجات اخروی دانسته شده. امام باقر(ع) در این رابطه رهنمود زیبایی دارد «لینفق الرجل بالقصد و بلغه الکفاف و یقدم منه فضلا لاخرته» مرد باید در خرج کردن میانه رو باشد و به اندازه کفاف بسنده کند، و بخشی از مال خود را از پیش برای آخرت بفرستد. (کافی، ج 4، ص 52) بنابراین رعایت میانه روی در مصرف مایه سعادت اخروی انسان می گردد.

امام خمینی دراین قسمت بیان زیبا دارد و زندگی پر تجمل و مرفه را آفت و خطر برای دنیا و آخرت دانسته و مفهومش این است که ساده زیستی و دوری از اسراف و مصرف گرایی مایه سعادت اخروی است «و آخرین نکته ای که در اینجا ضمن تشکر از علما و روحانیون و دولت خدمتگزار حامی محرومان باید... عرض کنم و بر آن تأکید نمایم، مسأله ساده زیستی و زهدگرایی علما و روحانیون متعهد اسلام است که من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود می خواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیاء را به آنان محول فرموده است، از زی روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و برحذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست...». (صحیفه امام،ج 20، ص 342-343)

 

زندگی پویا و رو به رشد

هرکس دوست دارد زندگی موفق و رو به رشد داشته و از لحاظ اقتصادی مشکل نداشته باشد و در اجتماع آبرومندانه زندگی کند. یکی از آثار میانه روی و دوری از اسراف و تبذیر، دست  یابی به زندگی مطلوب است که اگر انسان اسراف و تبذیر نکند، در جامعه عقب نخواهد ماند. 

در سوره اسراء بعد ازآنکه از تبذیر و ریخت و پاش نهی کرده و مبذرین را برادر شیطان خوانده، می فرماید«و لا اتجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا». (28 اسراء) در این آیه روی اعتدال تأکید شده که؛ دست خود را برگردن خویش بسته قرار مده یعنی مانند بخیلان در کمک به دیگران دست بسته مباش و از سوی دیگر دست خود را فوق العاده گشاده مدار و بذل و بخشش بی حساب مکن که از کار بمانی و مورد ملامت این و آن قرار گیری و از مردم جدا شوی. منظور از محسود در این جا شخص خسته و وامانده است که از رسیدن به مقصد عاجز مانده و زمین گیر شده است. (تفسیر نمونه، ج 12، ص 91) بنابراین کسی که بی حساب و خارج از اعتدال مصرف نماید از ادامه زندگی آبرومندانه باز می ماند و نمی تواند رشد و بالندگی داشته باشد.

حضرت علی(ع) فرموده است «قوام العیش حسن التقدیر و ملاکه حسن التدبیر» قوام زندگی به آن است که اندازه نگاه داری، و ملاک آن برنامه ریزی درست است. (کافی، ج 4، ص 55) در حدیث دیگر فرموده «الاقتصاد ینمی القلیل؛ الاسراف یفنی الجزیل» میانه روی کم را زیاد می کند؛ اسراف، فراوان را کم می کند. (غررالحکم) در حکمت(140) نهج البلاغه فرموده «ما عال امرء و اقتصد» انسانی که میانه رو باشد درمانده نشود. دیده می شود که رعایت اعتدال با زندگی رو به رشد و آبرومندانه رابطه تنگاتنگ دارد و لازم است در زندگی مورد توجه قرار گیرد.

از نظر امام خمینی خارج شدن از حد متعارف و رو آوردن به رفاه و تجمل نه تنها مایه شکست و عقب ماندگی افراد در زندگی می شود بلکه بالاتر از آن به شکست اسلام و مکتب منجر می شود «یکی قضیه اینکه از آن زی روحانیت که زی طلبگی بوده است، اگر ما خارج بشویم، اگر روحانیون از آن زیّ که مشایخ ما در طول تاریخ داشته اند و ائمه هدی(سلام الله علیهم) داشته اند، ما اگر خارج بشویم خوف این است که یک شکستی به روحانیت بخورد و شکست به روحانیت شکست به اسلام است... اگر [چنانچه] ما از زیّ متعارف روحانیت خارج بشویم و خدای نخواسته توجه به مادیات بکنیم». (صحیفه امام، ج 18، ص 12-13) در کلام دیگر ساده زیستی را عامل شکوفایی پیشرفت دانسته و فرموده است«و یکی از امور مهم هم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند، آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا حالا و حفظ کرده است، این است که ساده زندگی کردند». (همان، ج 19، ص 251) بنابراین از نظر امام خمینی میانه روی و ساده زیستی در شکوفایی زندگی نقش مهم دارد.

 

6- آرامش خاطر و آسایش در زندگی

از پیامدهای دیگری رعایت اعتدال در مصرف نعمت های الهی، آرامش و آسایش خاطر در زندگی است. زیاده روی در مصرف دو پیامد منفی در ارتباط با آرامش خاطر انسان دارد. از یک سو خواسته های مادی انسان پایان ناپذیر است هر قدر بیشتر داشته باشد و بیشتر خرج کند اشباع نگردیده دنبال تنوع و زیاده طلبی می گردد و هیچگاه به نقطه مطلوب نرسیده، به آرامش و آسایش دست نمی یابد. از سوی دیگر قناعت نکردن به حد کفاف و زیاده روی در امور زندگی ممکن است انسان را گرفتار فقر و نیازمندی کند که در این صورت نیز آرامش و آسایش از انسان سلب می گردد. ازاین رو تنها راه جلوگیری از اضطراب و نا آرامی درونی قناعت کردن در حد کفاف و دوری از اسراف و تبذیر است.

حضرت امیر(ع) فرموده «من اقتصرعلی بلغه الکفاف فقد انتظم الراحه و تبوا خفض الدعه» هر کس به اندازه کفاف قناعت کند، آرامش خاطر خویش را تأمین کرده است، و به زندگی با آسایش دست یافته است. (نهج البلاغه، نامه 31 )

امام سجاد(ع) از رسول اکرم(ص) روایت نموده که آن بزرگوار فرموده: «ثلاث منجیات فذکر الثالث القصد فی الغنی و الفقر» سه چیز مایه نجات است، و سومی را اینگونه بیان کرد «میانه روی در حال داشتن و در حال نداشتن». (کافی، ج 4 ، ص 52) یعنی انسان میانه رو از گرفتاریها و نا آرامی های درونی نجات می یابد و همواره در آرامش خاطر به سر می برد. بنابراین میانه روی و قناعت در حد نیاز مایه آرامش و آسایش خاطر است، که از نیازهای اساسی انسان به حساب می آید. ثروتمندانی که همیشه به این فکرند که چه بخورند و چه بپوشند و چه نوع خانه و ماشین داشته باشند و هیچگاه اشباع نمی شوند و پیوسته دنبال چیز جدید می گردند، تنها راه نجاتشان از این عطش و نا آرامی، قناعت و میانه روی است که اسلام به آن دستور داده و عقل نیز آن را تأیید می کند.

 

پیامدهای اجتماعی

رعایت میانه روی در مصرف همانگونه که آثار مثبت فردی فراوان دارد، آثار مهم اجتماعی نیز در بر دارد. اگر یک جامعه در امور زندگی اسراف نکند و به قدر نیاز اکتفا نماید، به طور قطع در استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن نقش مستقیم دارد. کشوری که بی رویه مصرف نماید و از حد اعتدال تجاوز نماید دچار فقر گردیده و از لحاظ اقتصادی وابسته به دیگران می گردد که این وابستگی اقتصادی، وابستگی سیاسی و فرهنگی را نیز در پی دارد. از این رو وظیفه دولت های اسلامی است که در قدم اول دستگاههای دولت از اسراف و اجحاف در بیت المال خودداری نمایند و به جای مصرف های بی جا و تشریفات هزینه بر، بیت المال را صرف توسعه و پیشرفت کشور نمایند، از سوی دیگر مردم را به رعایت اعتدال در مصرف از نعمت های الهی وادار سازند و جلو تجمل و رقابت های منفی مصرف گرایی را در جامعه بگیرند. در این صورت هم استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور حفظ می شود و هم زمینه توسعه فراهم می گردد.

با کمال تأسف امروزه کشورهای اسلامی در اثر بی توجهی به آموزه های دینی در گرداب تجمل پرستی و مصرف گرایی گرفتار آمده اند، که سرمایه های عظیم ملت ها، به جای اینکه در توسعه اجتماعی مصرف شود، در برابر اشیای بی ارزش و بی خاصیت به جیب دیگران می رود و کشورهای اسلامی در فقر و بدبختی به سر می برند. درست است که وسایل اساسی و مفید باید تهیه شود و مورد استفاده قرار گیرد، اما این غیر از تجمل گرایی و مصرف گرایی است.

امام خمینی با روشن بینی خاصی که داشت مصرف گرایی را با استقلال و اقتدار جامعه مرتبط دانسته و تأکید نموده که رفاه و مصرف گرایی با کرامت و استقلال سازگاری ندارد «مردم باید تصمیم خود را بگیرند: یا رفاه و مصرف گرایی و یا تحمل سختی و استقلال. و این مسأله ممکن است چند سالی طول بکشد ولی مردم ما یقیناً دومین راه را که استقلال و شرافت و کرامت است، انتخاب خواهند کرد». (صحیفه امام، ج 21، ص 233) خلاصه ایشان راه غلبه بر دشمنان را در ساده زیستی و ترک مصرف گرایی می داند

 

نتیجه گیری

در این نوشتار پس از بررسی جایگاه رعایت الگوی مصرف در متون دینی و اندیشه امام خمینی، به این نتیجه رسیدیم که اسراف، تبذیر و سخت گیری در امور زندگی ناپسند و مذموم بوده، معیار درست الگوی مصرف از نگاه آموزه های دینی و امام خمینی در تمام عرصه های فردی و اجتماعی مانند: خوراک، پوشاک، مسکن، وسیله نقلیه، ازدواج، مهمانی، انفاق به مستمندان، ادارات دولتی و بیت المال، میانه روی و اجتناب از زیاده روی و ریخت و پاش است؛ که پیامدهای مثبت فراوان فردی و اجتماعی در پی دارد. از جمله آثار مثبت رعایت اعتدال و ساده زیستی که به آنها اشاره گردید، عبارتند از: بهداشت و سلامتی، رشد و تعالی معنوی، بی نیازی از دیگران، ذخیره سازی برای آخرت، زندگی پویا و رو به رشد، آرامش خاطر و آسایش در زندگی، استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و پیروزی بر دشمنان خارجی از لحاظ اجتماعی. برای هر کدام از امور یاد شده، نمونه هایی از آیات قرآن و احادیث معصوم(ع) و کلام امام خمینی ذکرشد. البته این به معنای حصر پیامدهای رعایت الگوی مصرف در موارد یادشده نیست، ممکن است در اثر پژوهش وسیع به آثار بیشتری دست یافت. ولی مهم توجه جامعه اسلامی بویژه زمامداران و رهبران دینی و اجتماعی به رعایت الگوی مصرف است، که بارفتار مناسب و برنامه ریزی های سازنده خود این الگوها را در جامعه نهادینه سازند.

 

 

 فهرست منابع:

1. قران کریم.

2. نهج البلاغه.

3. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، وفاء، لبنان، 1403 .

4. ابو محمد ابن شعبه حرانی، تحف العقول، آل علی، قم، 1385، پنجم.

5. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، نشر صلوات، قم، 1383، اول.

6. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، مکتبه الفقیه، قم.

7. تفسیر المیزان، محمدحسین طباطبایی، موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1386 .

8. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، بی تا.

9. محمد بن علی فیومی، مصباح المنیر،طبع مصر،1347 ش.

10. محمد ابن منظور، لسان العرب، دارصادر، بیروت، بی تا.

11. مجد الدین فیروز آبادی، قاموس المحیط، طبع مصر، 1352 ، سوم.

12. محسن فیض تفسیر صافی،احمد بهشتی، فراهانی، تهران، 1350.

13. محسن فیض کاشانی، محجه البیضاء، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بی تا.

14. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، دارالحدیث، قم، 1383 ،اول.

15. عبدالواحد آمدی، غررالحکم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، اول، بی تا.

16. محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، علمیه، تهران، 1380 .

17. سید هاشم بحرانی، تفسیر برهان، بنیاد بعثت، تهران، 1415 ق، اول.

18. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، آستان قدس رضوی، 1418 ق، مشهد.

19. محمد بن حسن عاملی، وسایل الشیعه، مکتبة الاسلامیه، تهران، 1396 ق، اول.

20. صحیفه سجادیه.

21. فضل بن حسن طبرسی، تفسیر مجمع البیان، فراهانی، تهران، 1350.

22. مجله مهندسی فرهنگی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، سال سوم، 29 و 30.

23. جامع احادیث شیعه، اسماعیل معزی ملایری، کوثر، قم،11381 ، اول.

24. راغب اصفهانی، مفردات، طلیعه نور، قم، 1428 ق، دوم.

25. روح الله خمینی، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1385 ، چهارم.

26. ________ ، رساله نجاة العباد، ______________________، 1378 ، اول.

27. _______، تقریرات فلسفه، _______________________، 1381 ، اول.

28. _______ ، وسیلة النجاة مع التعالیق، ________________________، 1380 ، اول.

29. ______ ، اخلاق کارگزاران در کلام و پیام امام خمینی، جامعه مدرسین، قم، 1372 ، اول.

 

 

منبع: حضور، ش 71، ص 126.

. انتهای پیام /*