پس از اعلام لوایح شش گانه شاه به عنوان انقلاب سفید و تعیین روز ششم بهمن ۱۳۴۱ جهت برگزاری رفراندوم عمومی، حضرت امام خمینی، در پاسخ به استفتاء گروهی از مردم مسلمان ایران، با انجام این همه پرسی مخالفت و آن را خلاف شرع اسلام و قانون اساسی ایران اعلام کردند. شاه در روز نوزدهم دی ماه ۴۱، لوایحی را برای اصلاحات ارضی، ملی کردن جنگل ها و مراتع، فروش سهام کارخانجات دولتی، سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه های تولیدی و صنعتی، اصلاح قانون انتخابات و ایجاد سپاه دانش اعلام کرده و خواستار برگزاری همه پرسی در این زمینه شده بود. اما حضرت امام با توجه به پیش بینی نشدن همه پرسی در قانون اساسی، مبهم بودن لوایح و بی اطلاعی مردم از محتوای آنها و نیز نبودن آزادی و توسل مأموران رژیم به تهدید و تطمیع مردم، همه پرسی درباره لوایح شش گانه شاه را خلاف شرع و قانون اساسی، اعلام نمودند. در دوم بهمن ۴۱، پس از انتشار اعلامیه امام درباره تحریم همه پرسی شاه، مردم تهران با تعطیل کردن بازار، در خیابان ها به تظاهرات پرداختند. در قم نیز بازار تعطیل شد و روحانیان و مردم مسلمان این شهر، بر ضد لوایح شش گانه شاه به تظاهرات پرداختند.
متن استفتای جمعی از متدینین تهران علما از حضرت امام و پاسخ ایشان که در جهت افشای ماهیت رفراندم شاه است، را در ادامه می خوانید:
[حضور محترم حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین، آیت الله العظمی فی الارضین، آقای حاج آقا روح الله خمینی - دام ظله العالی علی رءوس الأنام
تقاضا داریم نظریه خودتان را در موضوع «تصویب ملی» که در مطبوعات اعلام شده بیان فرمایید.
جمعی از متدینین تهران ]
بسم الله الرحمن الرحیم
هر چند میل نداشتم مطلب به اظهار نظر برسد، لهذا مصالح و مفاسد را به وسیله آقای بهبودی «۱» به اعلیحضرت تذکر دادم و انجام وظیفه نمودم، و مقبول واقع نشد؛ اینک باید به تکلیف شرعی عمل کنم. به نظر این جانب این رفراندم، که به لحاظ رفع برخی اشکالات به اسم «تصویب ملی» خوانده شده، رأی جامعه روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت است، در صورتی که تهدید و تطمیع در کار نباشد و ملت بفهمد که چه می کند. این جانب عجالتاً از بعضی جنبه های شرعی آن، که اساساً رفراندم یا تصویب ملی در قبال اسلام ارزشی ندارد، و از بعضی اشکالات اساسی قانونی آن برای مصالحی صرف نظر می کنم، فقط به پاره ای اشکالات اشاره می نمایم:
۱- در قوانین ایران رفراندم پیش بینی نشده و تا کنون سابقه نداشته، جز یک مرتبه، آن هم از طرف «مقاماتی غیر قانونی» اعلام شد، و به جرم شرکت در آن جمعی گرفتار شدند و از بعضی حقوق اجتماعی محروم گردیدند «۲». معلوم نیست چرا آن وقت این عمل «غیر قانونی» بود، و امروز قانونی است!
۲- معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندم نماید؛ و این امری است که باید قانون معین کند.
۳- در ممالکی که رفراندم قانونی است باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک یک مواد آن مورد نظر و بحث قرار گیرد، و در جراید و وسایل تبلیغاتی آرای موافق و مخالف منعکس شود و به مردم برسد؛ نه آنکه به طور مبهم، با چند روز فاصله، بدون اطلاع ملت اجرا شود.
۴- رأی دهندگان باید معلوماتشان به اندازه ای باشد که بفهمند به چه رأی می دهند. بنا بر این اکثریت قاطع حق رأی دادن در این مورد را ندارند؛ و فقط بعضی اهالی شهرستان ها که قوه تشخیص دارند صلاحیت رأی دادن در مواد ششگانه را دارند که آنان هم بی چون و چرا مخالف هستند.
۵- باید رأی دادن در محیطِ آزاد باشد و بدون هیچ گونه فشار و زور و تهدید و تطمیع انجام شود؛ و در ایران این امر عملی نیست و اکثریت مردم را سازمان های دولتی در تمام نقاط و اطراف کشور ارعاب کرده و در فشار و مضیقه قرار داده و می دهند.
اساساً پیش آوردن رفراندم برای آن است که تخلفات قانونیِ قابل تعقیب که ناچار مقامات مسئول گرفتار آن می شوند، لوث شود. و کسانی که در مقابل قانون و ملت مسئول هستند اعلیحضرت را اغفال کرده اند که به نفع آنان این عمل را انجام دهند. اینان اگر برای ملت می خواهند کاری انجام دهند چرا به برنامه اسلام و کارشناسان اسلامی رجوع نکرده و نمی کنند تا با اجرای آن برای همه طبقات زندگی مرفه تأمین شود و در دنیا و در آخرت سعادتمند باشند؟! چرا صندوق تعاونی درست می کنند که حاصل دسترنج زارع را ببرند؟! با تأسیس این چنین صندوق تعاونی، بازار ایران بکلی از دست می رود و بازرگانان و کشاورزان به خاک سیاه می نشینند؛ و در نتیجه سایر طبقات نیز به همین روز مبتلا می شوند. اگر ملت ایران تسلیم احکام اسلام شوند و از دولت ها بخواهند برنامه مالی اسلام را با نظر علمای اسلام اجرا کنند، تمام ملت در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد.
مقامات روحانی برای قرآن و مذهب احساس خطر می کنند. به نظر می رسد این رفراندم اجباری مقدمه برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است. علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی، برای اسلام و قرآن و مملکت احساس خطر کرده اند؛ و به نظر می رسد که همان معانی را دشمنان اسلام می خواهند به دست جمعی مردم ساده دلِ اغفال شده اجرا کنند. علمای اسلام وظیفه دارند هر وقت برای اسلام و قرآن احساس خطر کردند، به مردم مُسْلِم گوشزد کنند تا در پیشگاه خداوند متعال مسئول نباشند. از خداوند متعال حفظ قرآن مجید و استقلال مملکت را خواهانیم.
روح الله الموسوی الخمینی
(۱)- سلیمان بهبودی (از نزدیکان دربار رضا خان و محمد رضا).
(۲)- منظور، برگزاری رفراندم توسط آقای محمد مصدق است. وی به همین علت و مواردی دیگر از سوی دولت کودتا (زاهدی) که دولت مصدق را« مقامات غیر قانونی» عنوان می کرد، محاکمه شد.
(صحیفه امام، ج ۱، ص: ۱۳۵ - ۱۳۷)
.
انتهای پیام /*