زنان و مشارکت سیاسی از دیدگاه امام خمینی(ره)
الهه کولایی[1]
فاطمه قدبیگی[2]
چکیده
مسأله ی آزادی زنان و مشارکت سیاسی آنان، یکی از چالشهای مهم میان اندیشه ی اسلامی و مکاتب غربی به شمار می رود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در موضوع زنان مطالعاتی انجام شده که بخشی از آن بر رهنمودهای امام خمینی(ره) متمرکز شده است. از سوی دیگر استناد جریانهای مختلف به گفتارهای امام(ره) برای اثبات و یا نفی دیدگاه ایشان در مورد زنان و مشارکت سیاسی از جمله مباحث مهمی است که در سالهای اخیر در جامعه شکل گرفته است. در این نوشتار تلاش شده است با استناد به بیانات، مواضع و دیدگاههای ایشان، نظریه ی نظام مند امام خمینی(ره) در مورد مشارکت سیاسی زنان ارائه شود. پس از پیروزی انقلاب و برقراری نظام اسلامی، ایشان با تشریح جایگاه زنان در تاریخ اسلام به ویژه در نهضت های اجتماعی و سیاسی ایران، تأکید کردند که زنان در جامعه و نظام اسلامی در همه ی شئون سیاسی اجتماعی دارای جایگاهی برابر و گاه بالاتر از مردان هستند. رویکرد ایشان در این حوزه مانند همه ی موضوع ها ناظر بر حفظ احکام اسلامی و شرعی بود. پرسش اصلی نوشتار این است که دیدگاه امام خمینی (ره) در مورد مشارکت سیاسی زنان چیست؟ بنا بر همین دیدگاه و رویکرد امام در دوران پیش از انقلاب اسلامی با مشارکت سیاسی زنان، به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم مخالفت داشتند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم نه تنها با این امر مخالفتی نداشتند، بلکه بر جنبه ی تکلیف بودن آن بارها اصرار ورزیدند. بر این اساس مشارکت سیاسی زنان در همه ی امور سیاسی و اجتماعی مجاز بوده (در حد الزام و تکلیف) و نیز هرگونه مشارکت و فعالیت زنان بسته به نتیجه ی آن و انطباق آن با احکام اسلامی است.
کلید واژه ها: امام خمینی، اسلام، انقلاب اسلامی، زنان، مشارکت سیاسی
مقدمه:
در پی تحولات سریع و گسترده اجتماعی، علمی و اقتصادی، مناسبات فردی و اجتماعی هم دستخوش تغییرهای اساسی شده است؛ مشارکت در اداره ی جامعه، مردم سالاری و آزادیهای سیاسی و اجتماعی از آن جمله است. یکی از پدیده های کنونی موضوع جنبش آزادی زنان است که در قرن نوزدهم به صورت یک حرکت اجتماعی در جوامع اروپایی و سپس در قالب جنبش فمینیسم ظهور کرده است. اما جنبش غربی با آزادی زنان در شکل اسلامی تفاوتهای بنیادین دارد. امروزه مسأله ی آزادی زنان و مشارکت سیاسی آنان، یکی از چالشهای مهم میان اندیشه ی اسلامی و مکاتب غربی به شمار می رود. از پیروزی انقلاب اسلامی، در پرتو اندیشه های امام خمینی (ره) زنان از نقش های خانگی به عرصه ایفای نقش های گوناگون اجتماعی راه یافتند(کولایی، 1382، ص 238-217). تجربه تلاشهای سیاسی- اجتماعی آنان در ایران، آنان را از دیگر زنان در کشورهای اسلامی متمایز ساخته است (کولایی و حافظیان، 1385).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در موضوع زنان مطالعاتی انجام شده که بخشی از آن در رهنمودهای امام خمینی (ره) منعکس شده است. از سوی دیگر استناد جریانهای مختلف به گفتارهای امام(ره) برای اثبات و یا نفی دیدگاه ایشان در مورد زنان و مشارکت سیاسی، از جمله مباحث مهمی است که در سالهای اخیر در جامعه شکل گرفته است. حجم مطالب ارائه شده در مورد زن توسط امام(ره) زیاد و متنوع است. تحلیل و نظام مند کردن آنها، برای دستیابی به منطق درونی حاکم بر اندیشه و دیدگاه امام(ره)، نیاز به دقت و زمان زیاد دارد. در این نوشتار تلاش شده است با استناد به بیانات، مواضع و دیدگاههای ایشان، نظریه ی نظام مند امام خمینی(ره) در مورد مشارکت سیاسی زنان ارائه شود. روشن است که برای منسجم و نظام مند کردن دیدگاههای ایشان، باید از روشی استفاده کرد که توان و ظرف لازم را داشته باشد. نویسندگان از روش کیفی با رویکرد استقرایی استفاده کرده اند.
در این نوشتار تلاش شده است به این سؤال پاسخ داده شود که دیدگاه و رویکرد امام در مورد مشارکت سیاسی زنان چه بوده است. همچنین پرسش های فرعی دیگری مطرح است که پاسخ آنها نیز داده خواهد شد: اینکه دیدگاه و رویکرد امام در این زمینه پیش و پس از انقلاب چگونه بوده است؟ اگر تفاوت دیدگاهی بین این دوره ی زمانی وجود دارد به کدام دلیل و یا دلایل بوده است؟
مفهوم مشارکت سیاسی[3]
مشارکت از نظر لغوی در معانی زیر تعریف شده است:
v «شرکت دو جانبه و متقابل افراد برای انجام امری خاص»[4]
v «شراکت و انبازی، همکاری داشتن و بهره برداری کردن»[5]
v «فعالیت های ارادی و داوطلبانه که از طریق آن، اعضای یک جامعه در امور محله، شهر، روستای خود شرکت می کنند و به صورت مستقیم و غیرمستقیم در شکل دادن به حیات اجتماعی خود سهیم می شوند». [6]
v مشارکت سیاسی در منابع مختلف به گونه های زیر تعریف شده است:
v «فعالیتهای شهروندان آزاد که هدف از انجامش حمایت و یا تأثیرگذاری بر سیاست و حکومت است »[7].
v «فعالیتهای شهروندان آزاد که هدف از آن کم و بیش تأثیرگذاری بر انتخاب کارمندان حکومتی و نیز خط مشی هایی است که آنها انتخاب می کنند»[8].
v «تمام فعالیتهای شهروندان که هدفش مستقیم یا غیر مستقیم تأثیرگذاری بر انتخاب های سیاسی است که در سطوح مختلف یک نظام سیاسی گرفته می شود»[9].
v «فعالیتهایی که شهروندان به منظور تأثیرگذاری بر تصمیم هایی که کارکنان اداری و نمایندگان مردم انجام می دهند»[10].
v «هرگونه عملی که هدف از آن مستقیماً تأثیرگذاری بر نهادها و جریانات سیاسی و یا به صورت غیرمستقیم تأثیر گذاری بر جامعه ی مدنی یا تلاش برای تغییر الگوهای رفتار اجتماعی باشد»[11].
v «شرکت در فراگردهای سیاسی که به گزینش رهبران سیاسی منجر می شود و سیاست عمومی را تبیین می کند و یا بر آن تأثیر می گذارد». [12]
v «آن دسته از فعالیتهای ارادی که از طریق آنها اعضای یک جامعه در انتخاب فرمانروایان و به صورت مستقیم و غیرمستقیم در شکل دادن سیاست جامعه ی خود نقش دارند». [13]
v «هر عمل داوطلبانه موفق یا ناموفق، سازمان یافته یا بدون سازمان، دورهای یا مستمر، که شامل به کارگیری روشهای قانونی و یا غیرقانونی برای تأثیرگذاری بر انتخاب سیاست ها و اداره ی امور عمومی، انتخاب رهبران سیاسی در هر سطحی از حکومت محلی یا ملی است»[14]
v دایرة المعارف بینالمللی علوم اجتماعی مشارکت سیاسی را فعالیت داوطلبانه ی اعضای جامعه در انتخاب رهبران و شرکت مستقیم و غیرمستقیم در سیاست گذاری عمومی تعریف کرده است. [15]
v «مشارکت، مجرایی است که از طریق آن مردم تضمین می کنند درتصمیم گیریهای مربوط به مراحل مختلف فعالیت جامعه و نهادهای اجتماعی نقش مؤثری دارند»[16]
v «مشارکت سیاسی به مثابه یکی از عناصر اصلی توسعه ی سیاسی، مستلزم برابری حقوقی تمامی شهروندان و وجود آزادیهای سیاسی و اجتماعی است». [17]
مصادیق مشارکت سیاسی در تمدنهای گذشته و کهن نیز وجود دارند،[18] اما بحث از مشارکت به عنوان یک امر نظری و ملاک سنجش مشروعیت، ویژه دولت های جدید است که به موازات تغییر در مفهوم سیاست و نظام سیاسی از قلمرو دولت به دایره ی وسیع تر عمل سیاسی صورت گرفته است. در دیدگاه راش مشارکت سیاسی عبارت از درگیر شدن فرد در سطوح مختلف نظام سیاسی، از درگیر نشدن تا داشتن مقام رسمی سیاسی است. از ویژگیهای این نوع مشارکت رقابتی بودن آن است. راش سلسله مراتبی را برای مشارکت بر می شمارد که پایینترین حد آن رأی دادن است و بالاترین حد آن نیز داشتن مقام و منصب رسمی سیاسی یا اجرایی در سلسله مراتب نظام است. [19] رابرت دال، مشارکت سیاسی را به مثابه مجموعهای از فعالیتها و اعمال تعریف می کند که شهروندان حقیقی به وسیله ی آن اعمال، در جست و جوی نفوذ یا حمایت ازحکومت و سیاست خاصی هستند. [20] از سوی دیگر وی نظام سیاسی را هر گونه الگوی ارائه شده از رفتار سیاسی بشر تعریف می کند که شامل نوع خاصی از وجود سیاسی، قدرت، حکومت و اقتدار است. [21] براساس این تعریف از زندگی روزمره ی سیاسی، به نظر می رسد که سیستم سیاسی افزون بر شکل صوری و عام حکومت، الگوهای رسمی و غیر رسمی روابط انسانی را نیز شامل می شود که در تصمیم های یک دولت یا حکومت تأثیر می گذارد. [22]
بر اساس این تعریف از نظام سیاسی که بسیار فراتر از نهادهای رسمی دولت است، مشارکت سیاسی را می توان به مثابه ی مجموعهای از فعالیتها و اعمال تعریف کرد که (شهروندان خصوصی) به وسیله ی آن اعمال در جستجوی نفوذ در حکومت یا حمایت از حکومت و سیاست خاصی هستند. [23] این تعریف از مفهوم مشارکت سیاسی، وسیع تر از تعریف کسانی است که مشارکت را فقط در دایره ی رقابت و نفوذ محدود می کنند. [24] در مشارکت سیاسی باید سه جنبه را بررسی کرد: شیوهی مشارکت، شدت و کیفیت آن.[25] این تعریف رابرت دال به دلیل انطباق آن با معانی و تصویری که امام از مشارکت سیاسی دارد پایه ی مفهمومی و نظری پژوهش را به خود اختصاص داده است. به بیان دیگر بین دایره ی رفتاری وسیع و گستردهای که رابرت دال برای مشارکت سیاسی در نظر گرفته از یک سو و جنبه های گوناگونی که امام برای حوزه رفتاری زنان در عرصه ی جامعه در نظر دارد، همخوانی بسیار زیادی وجود دارد.
روش تحقیق:
از آنجا که تاکنون در ایران پژوهشی نظام مند و دقیق در مورد نظریه ی امام خمینی پیرامون زنان و مشارکت سیاسی انجام نشده است و به دلیل کمبود مبانی نظری در این زمینه، روش کیفی با رویکرد استقرایی مبنای کار قرار گرفته است. از این رو تلاش خواهد شد تا با کمک این روش برای کشف دیدگاه امام(ره) در مورد مشارکت سیاسی زنان استفاده شود. به این صورت که با مطالعه ی بیانات، دیدگاهها، نوشته ها و مکاتبات امام(ره) به نوع نگاه و رویکرد ایشان در دو دوره زمانی پیش از انقلاب و پس از انقلاب اسلامی توصیف و تشریح شده است. در این روش جمع آوری داده ها، نظم دادن و تجزیه و تحلیل داده ها به هم وابسته و هم زمان انجام شده است. مقوله ها و مفهوم های برگرفته از اسناد جمع آوری شده به نوعی نماینده ی دل نگرانی ها و اموری اند که برای امام(ره) مهم و مورد توجه بودهاند. تلاش شده است تا در حد امکان و فهم تحلیل ها و تفسیرها بیشترین نزدیکی و همخوانی را با متن داده های گردآوری شده داشته باشد. مقوله ها و مفاهیم برگرفته، هر چند به ظاهر انتزاعی تر به نظر می رسد، اما از طریق فرآیند تحلیلی داده ها و انجام مقایسه ها برای برجسته سازی شباهت ها و تفاوت ها، ایجاد شدهاند. هدف نویسندگان این است که ابعاد موضوعی دیدگاه و رویکرد امام(ره) در حوزه ی مشارکت سیاسی زنان مشخص شود. مراحل انجام این پژوهش به شرح زیر است:
مرحله اول: نمونه برداری نظری دادهها
در نمونه برداری هدفمند داده ها، هر جا که امام(ره) به نوعی از مسأله ی زنان و فعالیتهای سیاسی آنان یاد کرده اند، یا آن را مورد اشاره قرار دادهاند، از دیگر داده ها متمایز و گرد آوری شدهاند. پیش از این تلاش شد با توجه به تعریف مشارکت سیاسی از دیدگاه اندیشمندان، به آن ابعادی که در این حوزه بیشتر شناخته شده و امام(ره) نیز به آنها اشاره داشته اند، نمونه برداری شود. به بیان دیگر نمونه برداری از اَشکالی صورت گرفته است که ابعاد مشارکت سیاسی را به ذهن می آورد.
مرحله دوم: جمع آوری داده ها
داده هایی که برای تشریح دیدگاه امام(ره) جمع آوری شده شامل انواع بسیاری از داده های کیفی از جمله بیانات، گفت و شنودها، مصاحبه ها و دیدارهای ایشان مندرج در صحیفه ی امام بوده است. فعالیت اصلی این مرحله تشکیل پایگاههای داده های مطالعه موضوع و استفاده از شیوه های چندگانه جمع آوری بوده است تا بتوان از این طریق روایی و پایایی دیدگاه ایشان افزایش یابد. در این مرحله با ورود به میدان تحقیق، هم زمان با جمع آوری داده ها، تحلیل داده ها نیز شروع شد. سرانجام همه داده های جمع آوری شده در مرحله پیشین، مورد مطالعه دقیق تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
مرحله سوم: کد گذاری داده ها
دراین مرحله با مرور مجموعه داده های گرد آوری شده، تلاش شده تا مفاهیم پنهانی داده ها بازشناسی شود و به نام گذاری مقوله ها پرداخته شود. سپس مقوله ها، ویژگیها و ابعاد حاصل از مفهوم سازی های انجام شده مشخص شد تا روابط بین آنها آشکار شود. به بیان دیگر روابط بین مقوله های ایجاد شده مشخص شد و شرایط علّی تشریح و در نهایت، پیامدها و نتایج داده ها معین شد. به عبارت دیگر مقوله های محوری به مقوله های دیگر ربط داده شده و ارتباط بین آنها نیز مشخص شده و چنانچه نیاز به بهبود و بازنگری داشتند، انجام شد یا فرآیند یکپارچه سازی و بهبود بخشی نظریه از طریق فنونی مانند نگارش خط داستان که مقوله ها را به هم متصل می کند، به صورت نظام مند شکل گرفت.
مرحله چهارم: نگارش و ارائه اولیه نظریه
این فرآیند دسته بندی مقوله و ابعاد ایده های نظری امام(ره) است. سپس تجزیه و ترکیب آنها که همیشه در جستجوی تبیین های کلی تری هستند. در فرآیند یکپارچه سازی مقوله ها، ادراک و احساسی از آنچه که پژوهش راجع به آن است، ایجاد شد و نگارش توصیفی در مورد آن فرآیند انجام شد. پس از اصلاح این مسائل در گزارش پژوهش به عنوان وسیله ای برای تشریح اولیه نظریه ی فرآیندشان وارد شد.
این پژوهش قصد داشته با انجام مراحل پیش گفته، تصویری به نسبت درست از «نظریه ی امام در مورد مشارکت سیاسی زنان»، ارائه کند. این پژوهش به سبب چگونگی گردآوری داده ها، توصیفی به شمار می رود. قلمرو آن نیز سخنرانی ها، جهت گیری ها و مکاتبات امام خمینی از سال 1342 تا سال 1368 است. منابع و داده های مورد استفاده نیز شامل لوح فشرده، کتاب و وب سایت رسمی مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) بوده است. روش گرد آوری اطلاعات در این پژوهش روش اسنادی است. در کنار این ابزار از فیش برداری نیز استفاده شده است.
به طور خلاصه می توان گفت نقشه راه و مدل عملیاتی مورد استفاده در این پژوهش به این شکل بوده که ابتدا داده های که همان نظرها و بیانات و مکتوبات امام بوده، به صورت کد بندی شده در آمد. سپس آنها به مفاهیم، مفاهیم به مقوله ها و مقوله ها نیز به نظریه امام(خمینی) در مورد مشارکت سیاسی زنان شده است.
دیدگاه امام خمینی پیش از انقلاب اسلامی:
مفاهیمی که می توان از نظرها و بیانات امام در دوران قبل از انقلاب استنباط کرد به ترتیب عبارتند از:
1- مفهوم «غیرشرعی بودن مشارکت سیاسی زنان»:
- تلگراف به شاه:... به طوری که در روزنامه ها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، اسلام را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده و به زنها حق رأی داده است و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است... مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامه های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعا گویی ملت مسلمان شود... [26]
2- مفهوم «مخالفت با مشارکت سیاسی زنان در رژیم پهلوی»:
- تلگراف به اسدالله علم نخست وزیر ایران:.. دیده می شود که دولت اقداماتی را در نظر دارد که مخالف شرع اقدس و مباین صریح قانون اساسی است... ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتوا است و برای دیگران حق دخالت نیست و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و می دهند. در این صورت حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همه مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است و نیز قانون مجلس شورا مصوب و موشح ربیع الثانی 1325 قمری حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است، مراجعه کنید به مواد هفت و نه قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی و پانزده و هفده قانون انجمن بلدیه (شهرداری)، در این صورت چنین حقی به آنها دادن، تخلف از قانون است و نیز الغای شرط اسلام در انتخاب کننده و انتخاب شونده که در قانون مذکور قید کرده و تبدیل قسم به قرآن مجید را به کتاب آسمانی، تخلف از قانون مذکور است و خطرهای بزرگی برای اسلام و استقلال مملکت دارد که یا غفلتاً یا خدای نخواسته عمداً اقدام به این امر شده است. اکنون که اعلیحضرت درخواست علمای اعلام را به دولت ارجاع فرموده اند و مسئولیت به دولت شما متوجه است، انتظار می رود به تبعیت از قوانین محکم اسلام و قوانین مملکتی، اصلاح این امر را به اسرع وقت نمایید و مراقبت کنید که نظایر آن تکرار نشود و اگر ابهامی در نظر جنابعالی است، مشرف به آستانه قم شوید تا هر گونه ابهامی حضوراً رفع شود و مطالبی که به صلاح مملکت است و نوشتنی نیست تذکر داده شود... [27]
3- مفهوم« ممنوع بودن مشارکت مفسده انگیز زنان در انتخابات» در نظام سیاسی گذشته:
- ... با این وضع رقت بار به جای آنکه دولت در صدد چاره برآید... به امثال دخالت زنان در انتخابات یا اعطای حق زنها یا وارد نمودن نیمی از جمعیت ایران را در جامعه و نظایر این تعبیرات فریبنده که جز بدبختی و فساد و فحشا چیز دیگری همراه ندارد... [28]
4- مفهوم «مخالفت با مشارکت مفسده انگیز زنان در مناصب و مراکز سیاسی»:
- ... مگر با چهار تا زن فرستادن به مجلس ترقی حاصل می شود؟... ما می گوییم اینها را فرستادن در این مراکز جز فساد چیزی نیست،... ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با این فحشا مخالفیم... [29]
5- مفهوم «مخالفت با تساوی غیرشرعی حقوق زن و مرد»:
- ... دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند، یعنی احکام ضروریه اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد، یعنی دخترهای هیجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه ها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد... [30]
- ... کراراً در نطق های مبتذلشان تصریح به تساوی حقوق زن و مرد در تمام جهات سیاسی و اجتماعی کردهاند که لازمه اش تغییر احکامی از قرآن مجید است... دستگاه جبار گمان کرده... به اسم آزادی بانوان می تواند ملت مسلمان را اغفال کند تا مقاصد شوم اسرائیل را اجراکند... [31]
- ... اعلام به تساوی حقوق زن و مرد از هر جهت، الغای اسلام و رجولیت از منتخب و الغای اسلام و رجولیت از شرایط قضات نمونه ظاهر دیگری است... [32]
- ... در تقویم دو سال پیش از این یا سه سال پیش از این بهایی ها، مراجعه کنید در آنجا می نویسد: تساوی حقوق زن و مرد رأی عبدالبهاء است. آقایان از او تبعیت می کنند، آقای شاه هم نفهمیده می رود بالای آنجا، می گوید: تساوی حقوق زن و مرد... [33]
6- مفهوم «ممنوعیت مشارکت غیر شرعی زنان در انتخابات»:
- ... تصویب نامه ی اخیر دولت راجع به شرکت نسوان در انتخابات از نظر شرع بی اعتبار و از نظر قانون اساسی لغو است[34]... می گویند این انتخاب، مشابهت انتخاب شهرداریهاست که دخالت زنها در آن تصویب شد و اعتراضی نشد، اولا انجمنهای ایالتی و ولایتی قانون مستقل دارد و... [35]
7- مفهوم« مخالفت با مشارکت مفسده انگیز زنان در جامعه»:
- ... از تساوی حقوق اظهار تنفر کنید و از دخالت زنها در اجتماعی که مستلزم مفاسد بی شمار است، ابراز انزجار، و دین خدا را یاری کنید…[36]
8- مفهوم «انحطاط زنان در رژیم پیشین»:
- ... شاه از آزادی زنان صحبت می کند، آزادی کدام زن؟! در ایران زنان با شخصیت که خواستار حقوق انسانی خود هستند و اکثریت زنان ایرانی را تشکیل می دهند، امروز همه علیه شاهند و سرنگونی او را خواستارند و همه آنان امروز می دانند که آزادی زن در منطق شاه یعنی به انحطاط کشانیدن زن از مقام انسانی او و در حد یک وسیله با او رفتار کردن. آزادی زن در منطق شاه، یعنی پرکردن زندانها از زنان ایرانی که حاضر نیستند به پستی های اخلاقی شاهانه تن بدهند... [37]
9- مفهوم« مجاز بودن زنان در قیام علیه نظام سیاسی پیشین»:
- ... هیچ اشکالی نیست که بعد از اینکه ملت ها بیدار شدند و بعد از آنکه حتی زنها قیام کردند بر ضد دولت و بر ضد این جباران، یک همچون ملتی پیروز می شود ان شاء الله... [38]
- ... امروز زنهای شیردل، طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک دژخیمان رژیم می روند، در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است؟... [39]
- ... مگر می شود یک نفر مسلمان باشد و با این دستور کشف حجاب مبتذل موافق باشد؟ زنهای ایران هم قیام کردند و بر ضدش و تو دهنی به او زدند که ما نمی خواهیم اینطور چیزی را... [40]
- ... زندانهای شاه از زنان شیر دل و شجاع مملو است. در تظاهرات خیابانی، زنان ما بچه های خردسال خود را به سینه فشرده... به میدان مبارزه آمده اند. جلسات سیاسی که زنان در شهرهای مختلف ایران برپا می کنند کم نیست، آنان نقش بسیار ارزندهای را در مبارزات ما ایفا کردهاند... [41]
10- مفهوم « مخالفت با آزادی غرب گرایانه برای زنان»:
- ... در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنها نبوده است، برعکس اسلام با مفهوم به عنوان شیء مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است...[42]
11- مفهوم« تساوی اسلامی حقوق زنان و مردان»:
- ... زن مساوی مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند... [43]
- ... در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن. در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد... [44]
- ... اسلام زنها را قدرت داده است. اسلام زنها را در مقابل مردها قرار داده، نسبت با آنها تساوی دارند... زن و مرد، همه آزادند... در این که رأی بدهند، رأی بگیرند... [45]
12- مفهوم« آزادی زنان به شرط نبود فساد»:
- ... ما می خواهیم که زنان را از فسادی که آنها را تهدید می کند آزاد سازیم... [46]
13- مفهوم« فریبنده بودن آزادی غربی»:
- ... در این پنجاه سال حکومت جائرانه پهلوی روی آزادی ندیده اند، دم زدن از آزادی زنها مسخره و اغفال است... [47]
14- مفهوم« مجاز بودن فعالیت سیاسی و اجتماعی مشروط زنان»:
- ... زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازینی آزادند و تجربه ی کنونی فعالیتهای ضد رژیم شاه، نشان داده است که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوششی که اسلام می گوید یافتهاند... [48]
15- مفهوم« تساوی زن و مرد در حق تعیین سرنوشت»
- ... تفاوتی بین زن و مرد نیست زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد... [49]
- ... زنها آزادند، همانطوری که مردها آزادند، ما طبق قانون اسلام عمل می کنیم... [50]
16- مفهوم« تفاوت مشروع و طبیعی زن و مرد»
-... بله در بعضی از موارد تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد. مسائلی که منافات با حیثیت و شرافت زن ندارد آزاد است... [51]
-... مرد و زن هر دویشان در اسلام اختیارات دارند، اگر اختلافاتی هست، برای هر دو هست و آن مربوط به طبیعت آنان است... [52]
17- مفهوم« پذیرش نقش اجتماعی و سیاسی زنان در اسلام»:
-... زنها در صدر اول اسلام جنگ می رفتند، در لشکرها در طول جنگ بودند برای مداوای زخمی ها، بیشتر از انتظار... [53]
18- مفهوم« پذیرش مشارکت های بنیادین سیاسی توسط زنان»
-... آنها (زنها) آزادند مثل مردها... اسلام می خواهد زن همانطوری که مرد همه کارهای اساسی را می کند، زن هم بکند... [54]
-... در نظام اسلامی، زن به عنوان یک انسان می تواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه اسلامی داشته باشد ولی نه به صورت یک شیء، نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند... [55]
-... زنان همانطور که قبلاً گفتم، می توانند در ارتش باشند..... چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام دهد؟... زن چون مرد در تمام اینها آزاد است، زن هرگز با مرد فرقی ندارد...[56]
19- مفهوم« نگاه مثبت تشیع به جایگاه اجتماعی زنان»:
-... زنان از نظر اسلام، نقش حساسی در بنای جامعه ی اسلامی دارند و اسلام زن را تا حدی ارتقاء می دهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه باز یابد و... متناسب با چنین رشدی می تواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیت هایی به عهده بگیرد... [57]
-... تشیع نه تنها زنان را از صحنه زندگی اجتماعی طرد نمی کند، بلکه آنان را در جامعه در جایگاه رفیع انسانی خود قرار می دهد... [58]
20- مفهوم« مجاز بودن زنان در مناصب و رفتارهای سیاسی»:
-... زنان در جامعه ی اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسین به هیچ وجه جلوگیری نمی شود،... [59]
دیدگاههای امام خمینی پس از انقلاب اسلامی:
مفاهیمی که از نظرها و سخنان امام در سالهای پس از انقلاب و دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، می توان گردآوری و استنباط کرد به ترتیب تاریخ اسناد عبارتند از:
1- مفهوم« آزادی اسلامی زنان در همه ی شئونات»:
-... زنان آزاد هستند در بسیاری از امور شرکت کنند. آزادی به معنای واقعی، نه آنطور که شاه می خواست... [60]
2- مفهوم «آزادی مشروط زنان در جامعه»
-... از این به بعد زنها و مردها آزادند ولی اگر چنانچه بخواهند کارهای خلاف عفت بکنند و یا خلاف مصلحت مملکت بکنند و البته از آنها جلوگیری خواهد شد... [61]
3- مفهوم «الزام زنان برای فعالیتهای سیاسی»:
-... آنچه لازم است تذکر دهم شرکت زنان مبارز و شجاع سراسر ایران در رفراندم است. زنانی که در کنار مردان بلکه جلوتر از آنان در پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشتهاند، توجه داشته باشند که با شرکت فعالانه خود، پیروزی ملت ایران را هر چه بیشتر تضمین کنند. شرکت در این امر برای مرد و زن از وظایف ملی و اسلامی است... [62]
4- مفهوم «اساسی بودن حقوق همه ی جانبهی زنان در جامعه»:
-... در هر صورت همانطوری که حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها [هم مطرح است]، اسلام به زنها بیشتر عنایت کرده است تا به مردها، اسلام زنها را بیشتر حقوقشان را ملاحظه کرده است تا مردها... زنها حق رأی دارند. از غرب بالاتر است این مسائلی که برای زنها ما قائل هستیم حق رأی دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند... [63]
5- مفهوم« نقش جدی زنان در جامعه»:
-... امروز مملکت به همت همه شما اقشار محترم، به همت همه زن و مرد [نیاز دارد]، ایران مال خود شماست... [64]
6- مفهوم« لزوم فعالیت زنان در جامعه»:
-... همه زن و مرد همانطوری که تا حالا دست به هم داده بودیم و تا اینجا رساندیم که موجب حیرت همه متفکرین شد، از اینجا به بعدش که مهمتر است باید دست به هم بدهیم تا این مراحل را بگذرانیم... [65]
7- مفهوم« لزوم تلاش زنان در حوزه ی سیاست»:
-... آقایان، همه قشرها، زنها، مردها... همه الآن همتشان را صرف این بکنند که این قانون اساسی به تصویب برسد... [66]
8- مفهوم« نقش حمایتی زنان در جامعه»
-... بنابراین من اعلام کردم که اگر چنانچه اینها باز یک همچو کارهایی بکنند، ما تمام ملت را بسیج می کنیم... ما تمام زن و مرد ایران را بسیج کنیم و ریشه آنها را در می آوریم... [67]
9- مفهوم« حضور جدی، تاریخی و سیاسی زنان در ایران»
-... کسی که تاریخ این صدساله را مطالعه کرده است، می داند که در جنبشهایی که در ایران بوده است... جنبش تنباکو، جنبش مشروطیت، زنها همدوش با مردها فعالیت می کردند، زنها در جامعه بودند و با مردها راجع به امور سیاسی و امور اجتماعی و گرفتاریهای مملکت خودشان فعالیت می کردند... [68]
10- مفهوم« تأثیر فراوان فعالیتهای سیاسی و اجتماعی زنان نسبت به مردان»
-... این مال قبل از رژیم. بعد از سقوط (رژیم پهلوی)... زنها پیش قدم بودند، بلکه فعالیت زنها در این باب ارزشش بیشتر از فعالیت مردها... لکن در همه گرفتاریها زنها جلو می افتادند و همراه با مردها و مسائلی را که مربوط به مملکت خودشان بود می گفتند و فریاد می زدند و انجام می دادند مسائلشان را... [69]
11- مفهوم« برابری زن و مرد در امور دفاعی»
-... اگر خدای نخواسته زمانی یک هجومی به مملکت اسلامی بشود باید همه مردم زن و مرد حرکت کنند. مسأله دفاع اینطور نیست که تکلیف منحصر به مرد باشد یا اختصاص به یک دستهای داشته باشد، همه باید بروند و از مملکت خود دفاع بکنند...[70]
12- مفهوم« تکلیفی بودن مشارکت های سیاسی و اجتماعی برای زنان»:
-... زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد زنها در جمهوری اسلام رأی باید بدهند. همانطوری که مردان حق رأی دارند، زنها حق دارند... اسلام زن را مثل مرد در همه شئون، در همه شؤون، همانطوری که مرد در همه شئون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد... زنها مقام کرامت دارند، زنها اختیار دارند، همانطوری که مردها اختیار دارند... [71]
-... زن و مرد... واجب است این مسأله که در پای صندوقهای تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأی بدهند... باید همه شما، همه ما زن و مرد، هر مکلف همانطور که باید نماز بخواند، همانطور باید سرنوشت خودش را تعیین کند... [72]
13- مفهوم« لزوم مداخله زنان در بنیانهای اساسی جامعه»:
-... زن باید شجاع باشد، زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت بکند. زن آدم ساز است، زن مربی انسان است... [73]
14- مفهوم« ارتقاء جایگاه زنان در نظام اسلامی»:
-... امروز به برکت نهضت اسلامی، زن عضو مؤثر جامعه تا حدودی مقام خود را یافته است... دیگر زنان شیر دل و متعهد، همدوش مردان عزیز به ساختن ایران عزیز پرداخته، چنانکه به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداخته اند... و نهضت اسلامی به برکت اسلام چنان تحولی در نفوس زن و مرد جامعه بوجود آورده که ره صد ساله را یک شبه طی نموده است... امروز زنان در جمهوری اسلامی، همدوش مردان در تلاش سازندگی خود و کشور هستند و این است معنای آزاد زنان و آزاد مردان، نه آنچه در زمان شاه مخلوع گفته می شد... [74]
15- مفهوم «مجاز بودن دخالت زنان در امور جامعه»:
-... این ملت که اینطور است وضعش، بچه و زن و بزرگ و کوچک و پیر و جوانش در صحنه هستند و می خواهند دخالت در امور بکنند، حق هم همین است باید دخالت در امور بکنند... [75]
16- مفهوم« توانایی زنان در تعیین سرنوشت»:
-... زن و مرد و کوچک و بزرگ دلاورانه در صحنه حاضر و مقدرات کشور خود را در دست توانای خود تعیین نمودند و امروز با خواست خداوند متعال، ارکان جمهوری اسلامی به دست متعهدین به مکتب و معتقدین به جمهوری اسلامی برقرار و فتنه انگیزان و توطئه گران را از صحنه خارج نمودند... [76]
17- مفهوم« الزام شرعی زنان در حمایت از نظام سیاسی»:
-... دفاع از کشور اسلامی تا آن آخر زن و مرد، بچه و بزرگ مکلفند که دفاع کنند...[77]
18- مفهوم« بنیادی بودن تأثیر زنان در مشارکت های اجتماعی و سیاسی»:
-... زن، یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعه ها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و می تواند بعکس آن باشد... ما باید امروز... به زنان خویش افتخار نماییم. چه افتخاری بالاتر از اینکه زنان بزرگوار ما در مقابل رژیم ستمکار سابق و پس از سرکوبی آن، در مقابل ابرقدرتها و وابستگان آنان در صف اول ایستادگی و مقاومت از خود نشان دادهاند که در هیچ عصری چنین مقاومتی و چنین شجاعتی از مردان ثبت نشده است. مقاومت و فداکاری این زنان بزرگ در جنگ تحمیلی آنقدر اعجاب آمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز بلکه شرمسار است... درود و سلام بی پایان بر زن و زنها، این عناصر ارزنده و مقاوم. مبارک باد بر همه روز ارزشمند زن... [78]
19- مفهوم« الزام زنان به مشارکت های سیاسی»:
-... به زن و مرد سفارش می کنم که هر کس به حد قانونی رسیده است، در این مجلس، در این انتخاب شرکت کند و افرادی که پیشنهاد می شود و انتخاب شده است یعنی پیشنهاد شده است، هر یک را که خواستند، به او رأی بدهند، لکن شرکت کنند... [79]
20- مفهوم «توانایی و تأثیرگذاری جدی زنان در مشارکت های اجتماعی و سیاسی»:
-... آن وقت می گفتند که نیمی از جمعیت ایران که در پرده هستند دیگر کاری ازشان نمی آید... برای اینکه مردها را هم آنها محروم کردند از کارهای فعال، بلکه می خواستند که اینها را وارد کنند... و به فساد بکشند جامعه را... شما بانوان امروز موجب افتخار هستید که همانطوری که برادران شما در حوزه ها مشغول تحصیل و تدریس و سایر کارهای اسلامی هستند، شماها هم با آنها هستید و امیدوارم فعال تر باشید... و اما نقش زنها در جامعه آنقدری که من یادم است و آنقدری که تاریخ به ما گفته است، در چند نهضت که در ایران واقع شد، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قضیه 15 خرداد، نقش زنها بالاتر از مردها اگر نبود، کمتر نبود. آنان در میدانها حاضر شدند و به واسطه حضور آنها در میدانها، مردها اگر قوتشان کم بود، زیاد شد و اگر قوی بودند دو چندان شد. و آنچه که خود شما شاهد بودید در این نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی حاضر است، در این انقلاب اسلامی نقش شما بانوان از نقش مردها بالاتر بود. یعنی شما هم خودتان فعالیت می کردید و هم مردها را به فعالیت می کشاندید، بنابراین افتخاری که شما ایجاد کردید قابل تقدیر فراوان است. و شما باید در همه صحنه ها و میدانها آنقدری که اسلام اجازه داده وارد باشید... [80]
21- مفهوم« تکلیف بودن مشارکت زنان در سیاست و اجتماع»:
-... همانطوری که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زنها هم باید در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی همدوش مردها باشند، البته با حفظ آن چیزی که اسلام فرموده است، که بحمدالله امروز در ایران جاری است... [81]
22- مفهوم« تأثیرگذاری مشارکت زنان»:
-... بنابراین پیشقدم شدن شما در همه مسائل منجمله مسائل دفاع، مسائل جهاد، مسائل کمک کردن به جبهه ها، مسائل وارد شدن در هر طریقه ای اسباب این می شود که مردها هم بیشتر وارد بشوند، مردها هم قوی تر بشوند... [82]
23- مفهوم« مشارکت فعال زنان در همه ی امور جامعه»:
-... ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند... [83]
دیدگاه و رویکرد امام خمینی:
مقولهبندی مفاهیم(پیش از انقلاب):
در اینجا برای درک بهتر دیدگاه و رویکرد امام خمینی در حوزه ی مشارکت سیاسی زنان، مفاهیم گرد آوری شده از اسناد (سخنان، نظرها و مکاتبات) با توجه به ارتباطات معنایی و روابط استقرایی بین آنها، مقوله بندی می شود. از این رو مفاهیم 20 گانه به مقوله های زیر تبدیل شدهاند:
1- مقولهی «نوع حکومت و مشارکت سیاسی»:
مفاهیم: غیرشرعی بودن مشارکت سیاسی زنان- مخالفت با مشارکت سیاسی زنان در رژیم پهلوی-ممنوعیت مشارکت غیر شرعی زنان در انتخابات- پذیرش مشارکت های بنیادین سیاسی توسط زنان (در اسلام) - نگاه مثبت تشیع به جایگاه اجتماعی زنان- مجاز بودن زنان در مناصب و رفتارهای سیاسی (در اسلام)
2- مقوله ی« مشارکت و نتایج آن»
مفاهیم مربوط: ممنوع بودن مشارکت مفسده انگیز زنان در انتخابات در نظام سیاسی گذشته - مخالفت با مشارکت مفسده انگیز زنان در مناصب و مراکز سیاسی- مخالفت با مشارکت مفسده انگیز زنان در جامعه- انحطاط زنان در رژیم پیشین
3- مقولهی« مشارکت برای تحقق نظام اسلامی»:
مفاهیم مربوط: مجازبودن زنان در قیام علیه نظام سیاسی- پذیرش نقش اجتماعی و سیاسی زنان در اسلام- مجاز بودن فعالیت سیاسی و اجتماعی مشروط زنان
4- مقوله ی« اسلامی بودن مشارکت، آزادی و برابری حقوق»
مفاهیم مرتبط: مخالفت با تساوی غیر شرعی حقوق زن و مرد- مخالفت با آزادی غربگرایانه برای زنان- تساوی اسلامی حقوق زنان و مردان- فریبنده بودن آزادی غربی-تساوی زن و مرد در حق تعیین سرنوشت - تفاوت مشروع و طبیعی زن و مرد
مدل نظری دیدگاه امام خمینی (ره) پیش از انقلاب اسلامی:
با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که دیدگاه امام در حوزه ی مشارکت سیاسی زنان به شرح زیر بوده است:
چنانچه ساختار سیاسی غیراسلامی باشد، مشارکت و فعالیتهای سیاسی زنان به دلیل مفسده انگیز بودن نتایج آن برای زنان و جامعه، ممنوع است. زنان تنها می توانند در فعالیتهایی سیاسی مقابله جویانه با نظام سیاسی یادشده مشارکت داشته باشند.
دیدگاه و رویکرد امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی
مقولهبندی مفاهیم (پس از انقلاب اسلامی):
مفاهیم 23 گانه ی گرد آوری شده از اسناد (سخنان، نظرها و مکاتبات) را می توان با توجه به ارتباطات معنایی و روابط استقرایی بین آنها، به مقوله های زیر تبدیل کرد:
- مقولهی جایگاه بنیادین مشارکت زنان در نظام اسلامی:
مفاهیم مربوط: - نقش جدی زنان در جامعه- تأثیرگذاری مشارکت زنان- بنیادی بودن تأثیرهای زنان در مشارکت های اجتماعی و سیاسی- توانایی و تأثیرگذاری جدی زنان در مشارکت های اجتماعی و سیاسی - تأثیر فراوان فعالیتهای سیاسی و اجتماعی زنان نسبت به مردان- برابری زن و مرد در امور دفاعی- ارتقاء جایگاه زنان در نظام اسلامی- توانایی زنان در تعیین سرنوشت - مشارکت فعال زنان در همه ی امور جامعه.
- مقولهی لزوم اسلامی بودن مشارکت در نظام اسلامی:
مفاهیم مربوط: آزادی مشروط زنان در جامعه- آزادی اسلامی زنان در همه ی شئونات.
- مقولهی تکلیفی بودن مشارکت برای زنان در نظام اسلامی
مفاهیم مربوط: الزام زنان برای فعالیتهای سیاسی- لزوم تلاش زنان در حوزه ی سیاست- نقش حمایتی زنان در جامعه- حضور جدی، تاریخی و سیاسی زنان در ایران- تکلیفی بودن- مشارکت های سیاسی و اجتماعی برای زنان- مجاز بودن دخالت زنان در امور جامعه - الزام شرعی زنان در حمایت از نظام سیاسی- الزام زنان به مشارکتهای سیاسی- تکلیفی بودن مشارکت زنان در سیاست و اجتماع.
مدل نظری امام خمینی(ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی:
بنا بر نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که دیدگاه امام در حوزه ی مشارکت سیاسی زنان پس از انقلاب به شرح زیر بوده است:
زنان در نظام (حکومت) اسلامی در همه ی شئون سیاسی بنا به تکلیف شرعی موظف به حمایت از نظام و مشارکت اسلامی در همه ی ابعاد سیاسی جامعه هستند.
نتیجه:
سیره ی عملی و رویکرد نظری امام خمینی(ره) از سالها پیش از انقلاب نشان می دهد که ایشان به موضوع مشارکت سیاسی زنان توجه ویژه ای داشتند. حساسیت ها و جدیت های ایشان در این حوزه بیانگر آن است که از همان ابتدای طرح مباحث برابری حقوق زنان و مردان در دوران رژیم پهلوی، با تمام توان، چه به گونه ی فردی و چه با همکاری سایر علما برای مقابله با برنامه های غربی سازی جامعه ایران، توسط رژیم شاه، وارد این عرصه شدهاند. ایشان در دوره پیش از انقلاب اسلامی با مشارکت سیاسی زنان به دلیل شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر کشور، به دلیل نتایج مفسده انگیز آن در دو وجه شرعی و قانونی مخالفت شدیدی داشتند. امام خمینی (ره) در این زمینه با نامه نگاری به شاه و نخست وزیر، مراتب اعتراض و مخالفت شدید خود را با این سیاست به صورت رسمی اعلام کردند. تا این زمان امام تنها بر جنبه ی نفی گرایانه موضوع تأکید می کردند، اما با تشدید مبارزه با شاه و نا امیدی از اصلاح حکومت، ایشان جنبه ی دیگری از این موضوع را در مورد لزوم مشارکت جدی زنان در فعالیتهای مقابله جویانه و مبارزه طلبانه با رژیم شاه و همدوش با مردان را مطرح کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری جمهوری اسلامی، ایشان ابتدا با تشریح جایگاه زنان در تاریخ اسلام به ویژه در نهصتهای اجتماعی و سیاسی ایران، تأکید کردند که زنان در جامعه و نظام اسلامی در همه ی شئون سیاسی اجتماعی جایگاهی برابر و گاه بالاتر از مردان دارند. تنها تفاوتی که امام(ره) در این حوزه بین زن و مرد قائل بودند، نابرابریهای آنان در نگاه اسلام و خلقت بود که آن را نیز ناگزیر از تفاوت های جسمی و روحی زنان و مردان می دانستند. افزون بر این رویکرد ایشان در این زمینه، مانند همه ی موضوع ها، ناظر بر حفظ و رعایت احکام اسلامی و شرعی بود.
در پاسخ به پرسش اصلی این پژوهش می توان گفت که دیدگاه امام(ره) در حوزه ی مشارکت سیاسی زنان بر دو قضیه استوار است: ابتدا اینکه زنان در همه ی امور سیاسی و اجتماعی مجاز به فعالیت بوده اند (در حد الزام و تکلیف). دوم اینکه هر گونه مشارکت و فعالیت زنان بسته به نتیجه ی آن و انطباق آن با احکام اسلامی است. بنا بر همین دیدگاه و رویکرد امام(ره) در دوران پیش از انقلاب با مشارکت سیاسی زنان به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه مخالفت داشتند، ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نه تنها با آن مخالفت نداشتند، بلکه بر جنبه ی تکلیفی بودن آن اصرار نیز داشتند.
منابع:
الف) منابع فارسی
- آبراکسی، نیکلاس و دیگران، 1376، فرهنگ جامعه شناسی، ترجمه حسن پویان، تهران، نشر سو.
- آرماپی میسر اوچی شبیر چیما، مشارکت مردمی- ص 203.
- ازغندی، علیرضا، درآمدی برجامعه شناسی سیاسی ایران، 1385، نشر قومس، ص 58.
- ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران: انقلاب اسلامی1371، ص78-101.
- امام خمینی، روح الله، (1378)، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- امین زاده، محسن، توسعه سیاسی،ماهنامه اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، سال یازدهم، ش 10 و 9 شماره سریال 118 و 117، ص 114ـ 117.
- پای،لوسین دبلیو، بحرانها و توالی ها، غلامرضا خواجه سروی، تهران،پژوهشکده مطالعات راهبردی،۱۳۸۰، ص ۲۴7.
- تبریزی، محسن، 1375، «بیگانگی مانعی برای مشارکت و توسعه ملی، بررسی رابطه میان بیگانگی و مشارکت اجتماعی ـ سیاسی»، تهران، نامه پژوهش، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، شماره1، مرکز پژوهشهای بنیادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص 92.
- دهخدا، علی اکبر، 1385، لغتنامه، فرهنگ متوسط دهخدا، جلد 2، تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه لغتنامه دهخدا.
- راش، مایکل. (1377). جامعه و سیاست،ترجمه منوچهر صبوری، تهران، انتشارات سمت.
- غفاری، غلامرضا(1386)، جامعه شناسی مشارکت، تهران، نشر نزدیک
- فصلنامه علوم سیاسی، ش 1، سال اول، ص 46.
- کولایی، الهه، زنان در عرصه عمومی، مورد جمهوری اسلامی ایران، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 61، پاییز 1382، صص. 238-217.
- کولایی، الهه و محمدحسین حافظیان، نقش زنان در توسعه کشورهای اسلامی، تهران: دانشگاه تهران،1385
- مصفا، نسرین، 1375، مشارکت سیاسی زنان در ایران، تهران، انتشارات وزارت امور خارجه.
ب) منابع انگلیسی:
1. Robert. A. Dahl, Modern Political Analysis, Chicago: University of Chicago Press, 1963, p. 15.
2. Lester W. Milbrath. Political Participation, Rand Mc. Nally College Publishing Company
3. , 1977, P. 2.
4. V. Randall and R. Theobald, Political Change and Underdevelopment. London, 1991. p27
5. -Parry, G. and Moyser, G. (1990) , A Map of Political Participation in Britain, Government and Opposition, vol. pp147- 69
6. Milbrath, Lester W. and Madan Lal Goel (1977) Political Participation. How and Why People Get Involved in Politics. Chicago: Rand Mc Nally.
7. Verba, Sidney & Norman Nie (1979) , Participation in America: Political Democracy & Social Equality. New York. Harper & Row.
8. Kaase, Max and Alan March (1979) , Political Action. A Theatrical Perspective. in: Samuel Barnes, Max Kaase et al, Political Action: Mass Participation in Five Western Democracies. London: Sage.
9. Parry, Geraint, George Moyser, and Neil Day (1992) , Political Participation and Democracy in Britain. Cambridge: Cambridge University Press.
10. Norris, Pippa (2001) , Count Every Voice: Democratic Participation Worldwide: http://www. pippanorris. com (March 13, 2001(.
مجموعه مقالات همایش بزرگداشت بانوی انقلاب اسلامی، ص 441.
[2] کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای
[3]. Political Participation
[4]. غفاری، غلامرضا(1386)، جامعه شناسی مشارکت، تهران، نشر نزدیک.
[5]. دهخدا، علیاکبر، 1385، لغت نامه، فرهنگ متوسط دهخدا، جلد 2، تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه لغت نامه دهخدا.
[6]. تبریزی، محسن، 1375، «بیگانگی مانعی برای مشارکت و توسعه ملی، بررسی رابطه میان بیگانگی و مشارکت اجتماعی ـ سیاسی»، تهران، نامه پژوهش، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، شماره1، مرکز پژوهشهای بنیادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی .ص 92.
[7]. Milbrath, Lester W. and Madan Lal Goel (1977) Political Participation. How and Why People Get Involved in Politics. Chicago: Rand Mc Nally.
[8]. Verba, Sidney & Norman nie(1979), Participation In America: Political Democracy & Social Equality. New York. Harper & Row.
[9]. Kaase, Max and Alan March(1979), Political Action. A Theatrical Perspective, in: Samuel Barnes, Max Kaase et al, Political Action: Mass Participation In Five Western Democracies. London: Sage.
[10]. Parry, Geraint, George Moyser, and Neil Day (1992), Political Participation and Democracy in Britain. Cambridge: Cambridge University Press.
[11]. Norris, Pippa (2001), Count Every Voice: Democratic Participation Worldwide. Manuscript available from: http://www.pippanorris.com (March 13, 2001).
[12]. آبراکسی، نیکلاس و دیگران، 1376، فرهنگ جامعه شناسی، ترجمه حسن پویان، تهران، نشر سو.
[13]. تبریزی، محسن، 1375، «بیگانگی مانعی برای مشارکت و توسعه ملی، بررسی رابطه میان بیگانگی و مشارکت اجتماعی ـ سیاسی»، تهران، نامه پژوهش، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، شماره1، مرکز پژوهش های بنیادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،ص 93.
[14]. پای،لوسین دبلیو، بحرانها وتوالی ها،غلامرضا خواجه سروی،تهران،پژوهشکده مطالعات راهبردی،نخست،۱۳۸۰،ص ۲۴۷.
[15]. مصفا، نسرین، 1375، مشارکت سیاسی زنان در ایران، تهران، انتشارات وزارت امور خارجه.
[16]. آرماپی میسر اوچی شبیر چیما، مشارکت مردمی- ص 203.
[17]. علیرضا ازغندی، درآمدی برجامعه شناسی سیاسی ایران، چاپ اول 1385، نشر قومس ، ص 58 .
[18]. ارسطو، سیاست ، ترجمه حمید عنایت، تهران: انقلاب اسلامی 1371،ص78-101.
[19]. راش، مایکل. (1377). جامعه و سیاست،ترجمه منوچهر صبوری، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول.
[20]. فصلنامه علوم سیاسی ، ش 1 ، سال اول ، ص 46 .
[21]. Robert.A.Dahl, Modern Political Analysis, Chicago: university of Chicago Press,1963,p.15.
[22]. محسن امین زاده, توسعه سیاسی، ماهنامه اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی, سال یازدهم، ش 10 و 9 شماره سریال 118 و 117, ص114ـ 117.
[23]. Lester W. Milbrath. Poptical participation, Rand Mc. Nally college publishing company, 1977,p.2.
[24]. V. Randall and R. Theobald, political change and Uunderdevelopment. London, 1991.p27
[25]. Parry, G. and Moyser, G. (1990), A Map of Political Participation in Britain, Government and Opposition,
vol. pp147- 69.
[26]. صحیفه امام جلد 21، ص. 78
[27]. صحیفه امام جلد 1، ص. 81-80
[28]. صحیفه امام جلد 1، ص. 145
[29]. صحیفه امام جلد 1، ص. 305
[30]. صحیفه امام جلد 1، ص. 153
[31]. صحیفه امام جلد 1، ص. 199-200
[32]. صحیفه امام جلد 1، ص. 220
[33]. صحیفه امام جلد 1، ص. 247
[34]. صحیفه امام جلد 1، ص. 149
[35]. صحیفه امام جلد 1، ص. 149 و 110
[36]. صحیفه امام جلد 1، ص. 161
[37]. صحیفه امام جلد 5، ص. 239
[38]. صحیفه امام جلد 3، ص. 297
[39]. صحیفه امام جلد 3، ص. 512
[40]. صحیفه امام جلد 3، ص. 34
[41]. صحیفه امام جلد 4، ص. 440
[42]. صحیفه امام جلد 3، ص. 370
[43]. صحیفه امام جلد 3، ص.370
[44]. صحیفه امام جلد 5، ص. 189
[45]. صحیفه امام جلد 5، ص. 216 و 217
[46]. صحیفه امام جلد 3، ص. 317
[47]. صحیفه امام جلد 3، ص. 317
[48]. صحیفه امام جلد 4، ص. 247
[49]. صحیفه امام جلد4، ص. 364
[50]. صحیفه امام جلد 4، ص. 224
[51]. صحیفه امام جلد 3، ص. 364
[52]. صحیفه امام جلد 4، ص. 189
[53]. صحیفه امام جلد 4، ص. 397
[54]. صحیفه امام جلد 4، ص. 427 و 428
[55]. صحیفه امام جلد 4، ص. 414
[56]. صحیفه امام جلد4، ص. 293 و 294
[57]. صحیفه امام جلد4، ص. 436
[58]. صحیفه امام جلد 4، ص. 508
[59]. صحیفه امام جلد 5، ص. 183
[60]. صحیفه امام جلد 5، ص. 470
[61]. صحیفه امام جلد 5، ص. 485
[62]. صحیفه امام جلد 6، ص. 408
[63]. صحیفه امام جلد6، ص. 436
[64]. صحیفه امام جلد 7، ص. 449
[65]. صحیفه امام جلد 7، ص. 520
[66]. صحیفه امام جلد 8، ص. 198
[67]. صحیفه امام جلد 9، ص. 290
[68]. صحیفه امام جلد 10، ص. 183
[69]. صحیفه امام جلد 10، ص. 184 و 186
[70]. صحیفه امام جلد 11، ص. 425
[71]. صحیفه امام جلد 6، ص. 301 و 300
[72]. صحیفه امام جلد 15، ص. 28
[73]. صحیفه امام جلد 6، ص. 301
[74]. صحیفه امام جلد12، ص. 275
[75]. صحیفه امام جلد 15، ص. 21
[76]. صحیفه امام جلد 15، ص. 61
[77]. صحیفه امام جلد 15، ص. 112
[78]. صحیفه امام جلد16، ص. 192- 195
[79]. صحیفه امام جلد 17، ص. 113
[80]. صحیفه امام جلد 18، ص. 402- 403
[81]. صحیفه امام جلد 18، ص. 403
[82]. صحیفه امام جلد 20، ص. 8
[83]. صحیفه امام جلد 21، ص. 397
.
انتهای پیام /*