دوران تثبیت و ایجاد ساختار جدید نظام جمهوری اسلامی ایران
*دکتر احمد علی افتخاری
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رهبری، هدایت و مدیریّت در سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی، «رحمة الله علیه»
- دوران تثبیت و ایجاد ساختار جدید برای نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران.
سلام بر یگانه مصلح جهانی که حرکت اصلاحی او، الگوی موّفق جنبش های حق طلبانۀ جهان گشت. سلام بر انسان کامل و عروج یافته ای که به چکاد هستی شناسی دینی، نائل آمد.
سلام بر پیوند دهنده عدالت و حیات، حماسه و رسالت، ایمان و شهادت، هجرت و مجاهدت، نیایش و عرفان و عینیت و دیانت و انسانیّت.
درود بر روان آرام یافتۀ رهبری که ما را به بهتر زیستن و خوب مردن رهنمون ساخت، آزادگی، توان ذهنی، شخصیّت اجتماعی، استقلال سیاسی، عزّت دینی، عظمت فرهنگی، استواری، سازش ناپذیری، فرهنگ پویای شهادت و ملکۀ عدالت را به ما بخشید.
آری، گرامی باید یاد و خاطرۀ آن بزرگ فرهیخته مکتب متعالی اسلام و فرهنگ خونین تشیّع که در نقش احیاگری توانمند و مصلحی مقتدر، توانست تحوّلی ژرف در اندیشه و عمل و آرمان شیعه پدید آورد. سکوت را بشکند، نگرشها را اصلاح کند. مسیر مبارزه را هموار و روشهای نظری و عملی آن را تصحیح فرماید.
در این مختصر نوشتار، نخست به شخصیّت والای آن حضرت در بُعد رهبری سیاسی – اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی و ... توجّه می کنیم؛ و آنگاه ثمره و دستاورد این هدایت پیامبرگونه را در قالبهای گوناگون به تصویر می کشیم.
ویژگیهای رهبری
هدایت و رهبری در انقلاب اسلامی نظام جمهوری اسلامی ایران، برخلاف سایر نظامها و انقلابها، به صورت گزینش از میان نامزدهای رهبری، در جریان مبارزه و مدیریّت صورت نگرفته، بلکه گرایشهای مردم نیز، نه فقط از روی این بوده که سکاندار هدایت مّت، صرفاً انسانی شجاع، آگاه، صدّیق، مدیر، دارای بینش و قاطعیت است و دیگران از این امتیازات، یا بهره مند نبودند، یا شدت و ضعف داشتند، بلکه می توان گفت، تأثیرات متقابل نهضت و نظام مدیریّتی جامعه اسلامی و رهبری را بر یکدیگر، در کنار این شرایط لازم و کافی در وجود این رهبر خدایی موجب شد ایشان به رهبری موّفق و بلامعارض در صحنۀ مبارزاتی و مدیریّتی نظام برگزیده شود.
امام، ضمن داشتن مزایای یک رهبر مقتدر، موّفق، وفادار، آینده نگر و امیدوار، بیش از هر کسی در مسیر فکری، روحی و نیازهای جامعه قرار داشت، ایشان در درمان آسیبهای وارده بر پیکر دین و اجتماع، گوی سبقت را از همگان ربوده بود. از سویی عشق و محبت و اعتماد و انس مردم به اسلام و اهل بیت، موجب شد که مردم حس کنند این ندای پیامبر و امام حسین – علیه السلام – است که از دهان این مرد بیرون می آید. از این رو، پیروی او را فرض راه دانستند و اطاعت او را در طول پیروی پیامبر و ائمه هدی شمردند.
علاوه بر این، امام در نقش رهبر، تنها کسی بود که منطقی را که به کاربرد، شیوۀ مبارزاتی که برگزید، شعاری که داد، روی اهرمهایی که فشار آورد، تشخصّی که به جامعه بخشید، از نیروها و نخبگانی که یاری جست، مدیریّت اجتماعی که اعمال کرد، همه و همه در پرتو اسلام و احکام قرآن بود.و این همان خواست ملّت مسلمان و انقلابی ایران بود که دیگران این توفیق و برتری را به کمال نداشتند و از صحنه مدیریّت و هدایت امّت اسلامی خارج شدند. امام با درک صحیح و درایت کافی از ملّت و جامعه مستعدّ ایران اسلامی و تزلزل ساختار سیاسی و امنیّتی، وابستگیهای اقتصادی، رکود فرهنگی و اجتماعی نظام سلطه و سلطنت، هدایت مدبّرانه و حکیمانۀ خویش را در محورهای مختلف آغاز می کند که ما به ابعاد گوناگون آن نگاهی گذرا می افکنیم:
الف: رهبری سیاسی
امام در این مرحله از هدایت، نخست در نقش احیاگری توانمند ظهور می کند، و به احیای اندیشه های سیاسی اسلام می پردازد. حیات معنوی – سیاسی تشیّع را تجدید می کند. اندیشۀ حکومت اسلامی را در پرتو ولایت بر نظام سلطه و سیاسی جهان استکباری طرح و عرضه می کند. بین دین و سیاست پیوند ناگسستنی ایجاد می کند، می فرماید: «اسلام یک دین عبادی – سیاسی است، که در امور سیاسی اش، عبادت ملزم است؛ و در امور عبادی اش، سیاست». 28 / 7 / 59
«مسائل اسلام، مسائل سیاسی است؛ و سیاستش غلبه دارد بر چیزهای دیگرش»، «اسلام، احکام اخلاقی اش هم سیاسی است». 27 / 5 / 59
امام با طرح و بیان چهره حماسی به افشاگری و سست نمودن پایه های حکومتهای جور می پردازد و هدف سیاسی - الهی خویش را احیای دین و اصلاح امور امّت اسلام معرّفی می کند؛و با القای روح حماسی، سازش ناپذیری و عدم تسلیم زر و زور، استفادۀ بهینه از تشکلهای سیاسی و سازماندهی نخبگان سیاسی را پی ریزی می کند. به بیان حق در برابر فرمانروایان ستمگر ارج می نهد؛ و برای آماده کردن اندیشه ها، به بیان ماهیت و هویت کارگزاران و آسیبهای آشکار جامعه می پردازد، و تا رسیدن به تارک استقلال سیاسی پیکار بی امان و با ایمان خویش را صلا می دهد. می فرماید: «تا قطع تمام وابستگیها به تمام ابرقدرتهای شرق و غرب مبارزات آشتی ناپذیرانه ملّت ما علیه مستکبرین ادامه خواهد یافت». 13 / 11 / 58
«ایران تا قطع تمام وابستگی های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی خود از امریکا، به مبارزات خود علیه این جهانخوار بیرحم ادامه می دهد». 22 / 11 / 58
«تا امریکا و سایر ابرقدرتها به ستمکاری و جنایات خود ادامه می دهند. ملّت ما به مقابله و مبارزۀ خود با آنان ادامه می دهد؛ و استقلال همه جانبۀ خود را با تمام قوا حفظ می کند»20 / 12 / 58.
«ما اجازه نمی دهیم که دولتهای ابرقدرت در مقدّرات مملکت ما دخالت کنند». 22 / 3 / 58
«ما هنوز با ابرقدرتها در جنگ هستیم» 5 / 1 / 58.
و این رهنمودهای سیاسی – الهی، رهبر فرزانه مسیر حرکت سیاسی دولت و ملّت اسلامی ایران را برای ادامه مبارزه و رسیدن به استقلال همه جانبه، عزت اسلامی و آزادگی انسانی ترسیم نمود؛ و دستاورد این مشی سیاسی و تجلی شعار اساسی «نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی» به یادگار مانده از آن امام فقید پس از بیست سال از ظهور قدرتمندش در همه عرصه های جهانی سرفرازتر از گذشته بوده، و این ملّت و دولت پیرو امام، در برابر هیچ قدرت جهانی سر تسلیم و تعظیم فرود نیاورده، و با صلابت و شکوه تمام به حیات سیاسی خویش ادامه می دهد؛ و این چیزی نیست جز همان مدیریّت سیاسی، درایت کافی و صلابت ایمان و شکوه و آزادگی آن رهبر با کفایت و سیاست.
ب: اجتماعی
در این زمینه رهبر عظیم الشّأن انقلاب، نخست به اصلاح و درمان آسیب های اجتماعی می پردازد، به مبارزه با فسادهای دامن گستر و بلاهای خانمانسوز اجتماعی توجّه می کند، عدالت اجتماعی و بسط و توسعۀ آن را سرلوحۀ حرکتهای سازنده و بنیادین خویش قرار می دهد، مبارزه با استضعاف، اجرای احکام اسلامی، نظارت عمومی بر مسائل جاری جامعه، احیای تکلیف گرایی و روح مسئولیّت پذیری و حفظ کیان و حوزۀ مسلمین را مورد اهتمام خود قرار می دهد؛ و دربارۀ مبارزۀ اساسی با فساد دستگاههای اداری و اجرایی و... کشور می فرماید:
«ما می خواهیم ادارات را متحوّل کنیم» 31 / 2 / 59
«اگر در وزارتخانه ای احکام اسلامی اجرا نشود، در وزارتخانه را می بندیم». 29 / 4 / 59
«ادارات باید تصفیه شوند. وزارتخانه ها و ادارات دولتی باید روی موازین اسلامی باشند» 12 / 1 / 58
«از کاغذ بازی و تشریفات زاید اداری بپرهیزید» 7 / 10 / 58
«در ادارات دولتی، قوانین دست و پاگیری که در مجالس غیر قانونی رژیم سابق به تصویب رسیده، و موجب تعویق و یا تعطیل امور شده، و می شود و جامعه را به تنگ آورده است، به طور انقلابی لغو کنید» 7 / 3 / 59
و همین، نگرش اساسی را در تحوّل سایر سازمانها و دستگاههای اجرایی، قضایی، خدماتی، آموزشی و درمانی و... دارد.
مثلاً می فرماید: «دادگستری باید تحوّل پیدا کند) 26 / 1 / 58
«جهت ایمان و اسلام را در سفارتخانه ها باید حفظ کنیم» 21 / 3 / 58
«بانکها را اصلاح کنید». 23 / 1 / 58
«فرهنگ، باید فرهنگ اسلامی بشود»، 21 / 3 / 58 «مملکت باید اسلامی بشود». 5 / 4 / 58 و...
و این دگرگونی بی سابقه در شالودۀ اجتماع وابسته ایران قبل از انقلاب، موجب شد همه شئون زندگی، رفتارهای اجتماعی، الگوهای فرهنگی و... رنگ و بوی اسلامی به خود بگیرد و متن و بطن جامعه در انجام رسالت عظیم اسلامی خویش پویا و پر امید به حرکت شتابدار خود ادامه دهد تا فرهنگ پویای اسلامی را فراتر از مرزها به منصه ظهور رساند؛ و الگوی یک جامعۀ مدنی قرار گیرد، برای همه انسانهای هدف دار.
ج: فرهنگی
رهنمودها و حرکتهای سازنده و ریشه ای این هدایتگر به بهترین ها، بدینجا منتهی می گردد که به همگان، چگونه زیستن، چگونه مردن و چگونگی حرکت را درس عملی می دهد. روح آزادگی و حمیّت اسلامی را در کالبد جامعه القا می کند. دفاع از حریم قرآن و عترت را می آموزد، می فرماید: «وقتی اسلام نباشد، وقتی پیغمبر اسلام نباشد، وقتی قرآن و اسلام مطرح نباشد. هزاران آزادی باشد. ما آن را نمی خواهیم». 3 / 3 / 58 «ما آزادی در پناه اسلام می خواهیم. اگر تمام آزادیها را به ما بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند؛ نمی خواهیم و از آزادیهای منهای قرآن بیزاریم». 4 / 3 / 58
و همچنین به رشد اندیشه دینی و بینش متعالی، اصالت بخشی به بندگی خداوند، عدم تقیّه در بروز خطر جدی برای احکام اسلام و ضروریّات دین، ایفای نقش در تعیین سرنوشت، به کارگیری شیوه های بهینه و مؤثر تبلیغی در راه بیان هدف و نیل به آن را مورد عنایت خویش قرار می دهد؛ و در صدد اصلاح ساختار آموزشی و مدیریّت حوزه و دانشگاه برمی آید. شورای عالی انقلاب فرهنگی را تشکیل می دهد. سازمان تبلیغات اسلامی را جهت ارتقای سطح فرهنگی و آموزش عقاید اسلامی جامعه تأسیس می کند. برگزاری نمازهای عبادی سیاسی جمعه را در رأس همه امور معرّفی می کند تا در پرتو پندگران ائمه جمعه که منتصب آن حضرت بودند، مردم به رشد و اعتلای فرهنگی نایل آیند.
و در همۀ سازمانها و دستگاههای نظامی، اجرایی و قضایی و ... نمایندگان خود و نخبگان ملّت را منصوب می دارد تا نظارت پیگیری اصلاح گرانۀ خود را با این مدیریّت اجتماعی اعمال دارد و ساختار فرهنگی بازمانده از رژیم سلطۀ گذشته را اصلاح نماید؛ و تحوّل اساسی را در فرهنگ از دانشگاه شروع می کند. می فرماید: «تمام عقب ماندگیهای ما به خاطر عدم شناخت صحیح روشنفکران دانشگاهی از جامعۀ اسلامی ایران است». 1 / 1 / 59
«دانشگاه ما دانشگاه استعماری و وابسته است. برای ملّت مفید نیست. باید تغییر بنیانی کند. باید از نوساخته شود چنانچه اگر ملّت ایران در مقابل غرب ایستاد، جوانهای دانشگاهی هم در مقابلش بایستد». 1 / 2 / 59
«باید انقلابی اساسی در دانشگاههای سراسر کشور به وجود آید. دانشگاهها محیط سالم بشوند برای تدریس علوم عالی اسلامی». 1 / 1 / 59
«دانشگاه اگر فاسد بشود، همه کشور فاسد می شود». 27 / 9 / 59 و...
آری! «ذَلّت العالِم، ذَلّت العالَم» را به دنبال دارد؛ و در این جبهه اصلاحی، امام چه حکیمانه توانست فرهنگ ایثار، ساده زیستی، رأفت و عطوفت اسلامی، شهادت و جهاد را رواج دهد. می فرماید:
«ملّت ما شهادت را ترجیح می دهد».14 / 3 / 59
«جوانان ما مرد شهادت و شهامتند».10 / 12 / 59
«ملّتی که شهادت برای او سعادت است، پیروز است». 17 / 6 / 59
«ما شهادت را فوز عظیم می دانیم». 17 / 7 / 59
«ملّت ما اکنون به شهادت خو گرفته، و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد. هراس آن دارد که شهادت مکتب او نیست» 17 / 6 / 59
«این تحوّلی که الآن در ایران پیدا شده، اصلاً نظیر ندارد که در ظرف مدّت کوتاهی، یک ملّتی که در فسادها زندگی می کردند؛ یک دفعه متحوّل بشوند به اینکه همه داوطلب بشوند. برای شهادت این تحوّل معجزه آسایی است که شده، امیدوارم محفوظ بماند و مادامی که محفوظ است آسیبی نمی بینید». 16 / 10 / 59
آری! این دگرگونی ارزشها و تعالی فرهنگ است که در سایۀ هدایتهای این رهبر فرزانه و امام شهیدان است که در جامعه به صورت نور الهی جلوه گر شد؛ و ادب آموختگان قدرشناس به توصیۀ حضرتش قدر این جلوه الهی را چه نیکو دانستند و همچنان پاس می دارند تا این فروغ خدایی کم سو نگشته، و به خاموشی نگراید، و خفّاشان شب پرست را خوش ناید. «والله یتّم نوُره و لو کره المُشرکوُن».
د: اخلاقی:
در این زمینه، امام خود الگوی موّفق اخلاق کریمه و سرمشق تربیتی بود، زیرا خودسازی، اهتمام به امور مسلمین، اخلاص، فداکاری، شجاعت، رادمردی، تهجّد و عرفان، اهمیّت دادن به برپایی نماز (ذکر بزرگ الهی)، بردباری در راه هدف، ثبات و استواری اندیشه، عزم راسخ، راستی و درستی در کردار، انذار و تبشیر انسانهای خفته، پرورش روح انسانی، تقویت اراده، ادای تکلیف، جلب رضای الهی، تمرین پارسایی و نظم، ایثار و خضوع، امیدواری و خشوع، توّکل و استغنا از جمله ویژگیهای مشهود این راهنمای سعادت بود که به ملّت درس عملی می داد. می فرمود: «سعادت یک ملّت به این است که سران آن ملّت و کسانی که مقدرات آن ملّت را به دست دارند؛ تزکیه شده باشند». 26 / 4 / 58
چون ایشان در باور خود داشت این حقیقت را، که مردم با سیرت زمامداران خویش پای به عرصه رستاخیز می گذارند؛ و شباهت مردم به باورها و گرایش فرمانروایان خود، بیش از عقاید نیاکان خویش است. در کلام حضرتش پندی نیست که نکات اخلاقی و تربیتی را به همراه نداشته باشد. او معلّم اخلاق بود. ایشان پیشرفت و کمال بشری را در سایۀ تهذیب و خودسازی می داند. می فرماید: «اگر همه ملّت تزکیه بشوند همین دنیا بهشت آنهاست. اگر ملّت تزکیه شده باشند آن ملّت پیشرو است». 26 / 4 / 58
«از همۀ قشرهای ملّت می خواهم که از اخلاق پسندیدۀ اسلام پیروی نمایند». 20 / 12 / 58
«تقوا داشته باشید تا بر همۀ مشکلات غلبه نمایید». 22 / 3 / 58
«همه موّظفیم که خودمان را اصلاح کنیم». 5 / 4 / 58 «همه اخلاقتان را مهذب کنید». 2 / 4 / 58
«سازندگیهای روحی، مقدّم بر همه است». 20 / 10 / 58
«توجّه کنید که آداب اسلامی را حفظ کنید». 15 / 9 / 59
آری، او هوای نفس را بازدارنده کمال می داند، بزرگترین مبارزه و جهاد را جهاد با نفس قلمداد می کند و سیر و سلوک آن را در صحف مکرّم خویش با عنوان «جهاد اکبر» به رشتۀ تحریر در می آورد، و چه نیکو این پندهای گرانمایۀ آن معلّم وارسته در روح و روان امّت کارگر می افتد؛ و فضایل اخلاقی، سجایای انسانی و نیل به اخلاق کریمه، غایت آمال جوانان پرشور ما می گردد؛ و از آن جوانان بی بند و بار تربیت یافتۀ جامعۀ منحط گذشته، رزمندگان و شهیدان و ایثارگران عرصه های ایمان و مجاهدت تحوّل می یابند؛ و اسوه ای در تمام فضیلتها می گردند، تا جایی که امامشان به آنها مباهات می ورزد؛ و آرزو می کند خدایش با همان جوانان محشورش گرداند؛ و این جز با نفس گرم و گیرای مسیحایی این امام همام نیست.
هـ. : دینی
امام راحل ضمن داشتن رهبری سیاسی – اجرایی، بعنوان مجتهد جامع الشّرایط عصر و مرجع عالیقدر جهان تشیع، با مشاهدۀ زمینه های عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه خداجوی ایران، و با الهام از فرهنگ و سیاست مکتب عاشورا، آسیبهای وارد شده بر پیکر مکتب، باور، فرهنگ، اخلاق عمومی، وابستگیهای سیاسی – فرهنگی، تفرقه داخلی ، فساد شایع در دستگاههای رهبری جامعه، بی محتوا شدن تعالیم اسلام و قرآن در شئون زندگی مردم، رواج گرایشها و جهان بینیهای مادّی، شعار جدایی دین از سیاست، کنار زدن روحانیّت از مباحث و فعالیتهای سیاسی، انزوای روشنفکران متعهد، انحراف از ولایت، مهجور ماندن اسلام و ترک قوانین سیاسی – اجرایی اسلام، خودباختگی سران جامعه و...، اقدام اساسی در احیای اندیشه دینی و سیاسی – اجرایی اسلام می نماید؛ و توفیق می یابد بخش عظیمی از توده های جامعه را در لوای اسلام و ولایت به وحدت کلمه و عمل و اندیشه فرا خوانَد؛ و این فرهنگ حرکت زای دینی، جهت گیری عقیدتی، تکلیف گرایی و پیوند مستحکم مردم با رهبری را هرچه بهتر فراهم زد؛ و نظام و انقلاب بر پایه باور خدایی، اصل بندگی و جلب رضای الهی استوار گردید.
و پس از انقلاب سیاسی – فرهنگی، تحوّل ارزشها را در سایۀ باورهای دینی مردم بوجود آورد؛ تا از این تحوّل مقدّس بعنوان اهرم کنترل قدرت و عرضه آرمانهای اخلاقی و معیارهای دینی در میدان سیاست بهره گیرد؛ و ساختار سیاسی کشور را با احکام اسلام در آمیزد؛ و این تغییر ساختاری، از ویژگیهای احکام و آموزشهای متعالی اسلام و مدیریّت حکیمانه این مرجع دینی بود. چون اسلام راستین، دین سیاست، دولت، جهان بینی، هستی شناسی، فلسفه، قوانین فردی و اجتماعی، جهاد، حدود و قضاوت و ... است.
و این پیوستگی دین و سیاست و رهبری امّت در همۀ ابعاد، نمایشگر قدرت عظیم دینداران بر تغییر ساختار نظام سیاسی جامعه بر پایه اندیشه ها و ارزشهای دینی است.
ویژگی مهم انقلاب، نظام و رهبری جامعۀ ما در این است که همسان انقلابهای علمی، فرهنگی – صنعتی و اصلاحی جهان در حصر سیاسی، منافع گروهی، شکوفایی اقتصادی قرار نگرفته، بلکه در همۀ زمینه ها، در قالب مفاهیم ارزشی اسلام طرح گردیده، و رنگ اسلامی به خود گرفته است. هدف از پیدایش آن، حاکمیّت معنویت اسلام بوده، و صرفاً متکی بر باورهای الهی و قدرت سرمدی ایزد منّان بوده است؛ و هرگز قائم به شخص نبوده و نخواهد بود.
و این بینش تکلیف گرایی، احساس مسئولیت و اجرای موازین اسلامی باعث شد، رهبری دینی، طیف گسترده ای را که در انحصار هیچ گروه، طبقه، نژاد و ملیّت و زبان و رنگ و... قرار نگرفت به خروش آورد؛ و این بیداری ملّت را برخاسته از قدرت ایمان و اسلام معرّفی می کند: «این قدرت اسلام و ایمان ملّت است، این بیداری ملّت است که در سایۀ تعالیم قرآن کریم و تعلیمات اسلام به پا خواسته و دعوت اسلامی را لبیک گفته است». 22 / 2 / 58
«ملّت با اسلام است». 12 / 1 / 58
«تمام سعادتها در اسلام است». 3 / 2 / 58 «مسیر ما اسلام است و ما اسلام می خواهیم». 3 / 3 / 58
«تمام مقصد ما اسلام است». 16 / 3 / 58 «تکلیف ما حفظ وجاهت اسلام است». 5 / 4 / 58
«این اسلام است که شما را پیروز کرد». 7 / 3 / 58
«هیچ رژیمی برای مردم عادلانه تر از اسلام نیست». 13 / 1 / 58
«جمهوری اسلامی لفظی نمی خواهیم». 24 / 3 / 58
«اینطور نباشد که به جمهوری اسلامی رأی بدهیم. لکن هر جا برویم از اسلام خبری نباشد». 28 / 3 / 58
«معنای جمهوری اسلامی این است که یعنی وقتی به دانشگاه و دادگستری می رویم اسلام باشد. در وزارتخانه ها و ادارات که می رویم، اسلام باشد». 11 / 3 / 58
«جمهوری اسلامی باید همه چیزش اسلامی باشد». 24 / 3 / 58
این تکیه کلام امام و سفارشهای مؤکد ایشان بر اسلامی شدن نظام، ساختار اداری، قوانین جاری و همه شئون اجتماعی، برنامه های آموزشی و... نشان از قدرت ایمان، عزم راسخ، درجه شناخت و یقین بالا، اعتماد به نفس، توّکل به ذات احدیّت، درک صحیح شرایط زمان و مکان، آرامش درون، احساس کارآیی، عشق به مردم، هدفدار بودن انقلاب .نظام است که همۀ این مدیریّت موّفق برخاسته از شخصیّت سالم و روح پرورش یافته به نیایش و اصل بندگی خداوند است. بلکه می توان گفت: زندگی، هنر، اندیشه، مدیریّت، دیدگاهها، دعوتگری، هجرت، جهاد و رحلت ایشان، ترجمان واقعی اصالتهاست؛ و ریشه در تاریخ و فرهنگ اسلام و سنن ثابت الهی دارد؛ و توانست در پرتو این آموزشها و تعالیم پر بار دینی، پژواک رفتارهای خدایی را در رفتار، پاس دارندگان فداکار، رهبران ارشد، کارگزاران، جهادگران، بسیجیان، جانبازان، فرهنگیان و ایثارگران و آزادگان و... به وجود آورد. یک دل و یک زمان سازد. متحد و یکپارچه گرداند. چون مشتی آهنین، ید واحده، بنیانی مرصوص و سدّی عظیم در برابر توطئه گران و دشمنان قسم خوردۀ اسلام به وجود آورد. و انقلاب اسلامی و نظام مقدّس را در دوران اوج و حضیض تثبیت نماید و بر قدرت و شکوه آن بیفزاید. روزشمار انقلاب نمایشگر اقتدار رهبری، اطاعت مردم و تلاش دشمنان است. ایادی استکبار دهها سازمان، انجمن و حزب و تشکلهای سیاسی تشکیل دادند. درگیریهای کردستان، ترکمن صحرا، ماجراهای خود مختاری را دامن زدند.
گروه فرقان و ترورهای ناجوانمردانه نخبگان انقلاب، انفجار حزب جمهوری و ریاست جمهوری، مبارزه مسلّحانه منافقین، داستان بنی صدر، حزب توده، کودتای نوژه، فدائیان خلق، تحریم و محاصرۀ اقتصادی، حملۀ نظامی امریکا به طبس، جنگ خلیج فارس، هشت سال دفاع مقدّس و صدها دسیسه سیاسی و بین المللی دیگر حکایت از رهبری حکیمانه در برابر این توطئه هاست.
و در کنار همه تلاشهای سیاسی – فرهنگی، آموزشی و اقدامات تأمینی و تربیتی، دست به تغییر ساختار نظام می زند و شالودۀ حکومت را بر پایۀ اسلام قرار می دهد. ولایت فقیه را در طول حکومت «الله» و حکومت پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» و ائمه هدا پی ریزی می کند. مردم را بر تعیین سرنوشت خویش با برگزاری همه پرسیها حاکم می گرداند. به اعتلای رهبری نه از زاویه قدرت، بلکه قطب خدمت و پایگاه دینی – سیاسی و وحدت آفرینی می نگرد؛ و خود را خدمتگزار معرّفی می کند؛ و مردم را به ع نوان نگهبانان همیشه بیدار و مرزبانان حماسۀ انقلاب و نظام به عرصه می آورد.
در بهبود آموزش، کیفیّت معاش و مسکن مردم می کوشد. چرا که این را وظیفه خطیر خود می پندارد. اقدام به تشکیل شورای انقلاب، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای مدیریّتی حوزه، شوراها و انجمنهای اسلامی، کمیته انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. کمیته امداد، بنیاد مسکن، نهضت سوادآموزی، هلال احمر، بنیاد 15 خرداد، بنیاد شهید، جهاد دانشگاهی، جهاد سازندگی، سازمان تبلیغات اسلامی، بنیاد مستضعفان و جانبازان، بسیج مستضعفان، انتصاب ائمه جمعه و برگزاری نماز جمعه در سراسر کشور، انتصاب نمایندگیهای رهبری در کنار مدیریّتهای اجرایی، درمانی، خدماتی، آموزشی، نظامی و انتظامی کشور، نظارت و پیگیری مسائل دفاعی و حکومتی با انتصاب نمایندگان خود در شورای عالی دفاع، تشخیص مصلحت نظام، شورای بازنگری قانون اساسی و آیین حجّ ابراهیمی و تفویض دیگر اختیارات به نخبگان شایسته از جمله دستاوردهای مدیریّتی و رهبری حکیمانه معظّم له بوده که در تثبیت نظام اسلامی در عرصه های داخلی و بین المللی نقش اساسی را به جای گذاشت.
و شخصیّت بخشی
یکی دیگر از عملکردهای موّفق امام در نظام مدیریّت، تشخّص دادن به ارکان جامعه و قشرهای مختلف مردمی است. می داند اگر هر جامعه ای، کیان و منش خود را از دست بدهد، ماهیّت و هویّت خود را فراموش کند، به جامعه ای پوچ و بی هدف تبدیل می شود. باید روح حمیّت، غیرت و شخصیّت، مناعت طبع و بلند نظری در روح و کالبد گروههای مختلف جامعه دمیده شود؛ و چهرۀ حماسی و روح انقلابی جامعه، بر سازش و تسلیم و سکوت آنها قوّت و غلبه یابد. باید هر ملّت به عزّت، آزادگی و سرنوشت خویش به دیدۀ تقدیس و احترام بنگرد. باید از خودباختگی به درآید. خود را باور کند. کرباس خویش به حریر بیگانه نفروشد. باید مؤمن، خود کافر افرنگ شود. باید به استقلال همه جانبۀ خود بیندیشد.
و در اجرای این رسالت مهم، امام مردم را به کیان و عزّت اسلامی و عظمت ملّی فرا می خواند. مردم را تشجیع می کند. قدرتهای پوشالی استکباری را تا حدّ ممکن تضعیف می نماید. می فرماید: «امریکا نیز هیچ غلطی نمی تواند بکند».
و مشی سیاسی آیندۀ جامعه را با این نصایح ارزشمند روشن می کند، می فرماید: «تا پشتیبان ولایت فقیه هستید، وحدت کلمه دارید، شهادت را سعادت می دانید، پیروزید و هیچ آسیبی به شما نمی رسد».
و با القای این فرهنگ خودباوری و روح بخشی به جامعه، در اوان مختلف، گروههای جنسی، شغلی، سنّی و تخصّصی و... را مورد عنایت قرار می دهد. دولت و کارگزاران نظام را قاطع، خدمتگزار، مجری و موافق مردم معرّفی می کند. روحانیون را خدمتگزار و نگهبانان اسلام می نامد. معلّمان را شمع جمع اصحاب و شغل آنها را پرتوی از شغل انبیا معرّفی می کند، در بُعد درمان و حرفه های پزشکی، نجات یک نفر را نجات یک امّت می خواند و شغل پرستاری را از جمله شغلهای بسیار مقدّس می شناسد. کشاورزان را از ذخایر و گنجینه های پر بهای جامعه می نامد. نظامیان را عامل اقتدار، استقلال ارضی و عزّت و عظمت ملّت می شمرد.
رشد و استقلال اقتصادی را مرهون کار و کارگر می داند؛ و زنان را که نیمی از پیکر اجتماع را تشکیل می دهند، دارای حق بزرگ بر ملّت ایران می داند و می فرماید: «ما همه مرهون قیام و اقدام بانوان هستیم». 15 / 2 / 59
و در رسالت عظمای آنها می افزاید: «ملّتی که بانوانش در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی هست، آسیب نخواهد دید» 26 / 5 / 59
و به دانشجویان و دانش آموزان چشم امید می دوزد و تأکید بر تحوّل درونی آنها می کند. می فرماید: «جوانهای ما را رشد انسانی بدهید». 1 / 1 / 58
چه بسا در مقام و منزلت این آینده سازان می فرماید: «شما جوانها دست خدا هستید، کاری کنید که ایران در دنیا سربلند باشد، پیش خدا هم سربلند باشید». 13 / 2 / 59
«همۀ ملّت ایران مرهون این جوانهایی هستند که با مشت گره کرده، نهضت را به اینجا رساندند». 6 / 4 / 59
«خداوند شما جوانها را برای اسلام ذخیره قرار دهد». 21 / 4 / 59
«امید من به شما جوانان است». 13 / 1 / 59
«شما جوانهایی که در متن توده و در متن جامعه بودید، بر ما منّت دارید». 22 / 3 / 58
«امروز جوانهای برومند ما زنده هستند». 22 / 3 / 58
«هر کشوری با جوانهایش به پای خود می ایستد». 14 / 4 / 58
«قشر جوان می تواند اقتصاد ما را اداره کند و در مقابل جهات فرهنگی، نظامی و سیاسی می تواند خود را مجهّز کند». 5 / 10 / 58
«شما جوانها، امروز روز شماست، امروز روزی است که شما باید سازنده باشید در این راهها». 5 / 4 / 58
می بینم با این قداست بخشی، اعتماد و ارج نهادن به نیرو و استعداد و توان مدیریّت قشر جوان چه حرکت مثبت و سازنده ای را در همه بخشهای جامعه ایجاد می کند و روح مسئولیت پذیری، جوان را به تکاپو وا می دارد و دستاورد این هدایت صحیح را جامعۀ قدرشناس ما و تاریخ عظمت ملّت ما هرگز فراموش نمی کند.
ز: آموزشی
در جریان امر رهبری، اهتمام ایشان به آموزش افراد جامعه و تقویت بنیۀ علمی، فرهنگی و تکمیل برنامه های آموزشی کشور بوده. زیرا استقلال هر جامعه در هر بخشی، مشروط است به استقلال فرهنگی آن جامعه، در این زمینه بر حسب اولویّت اقدام به تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی می نماید، متون آموزشی را در همۀ سطوح متحوّل می سازد.
در کنار آموزش به پرورش اخلاق و تهذیب نفس تأکید می کند. دانشگاهها را اصلاح می کند، نظام آموزشی را در پرتو احکام اسلام و مصلحت نظام، بازسازی می کند. برای آموزش بزرگسالآن، سازمان نهضت سوادآموزی را پدید می آورد؛ و با فرمانی قاطع و روشن از ملّت می خواهد، ایران را به صورت مدرسه ای درآورند. می فرماید: «تعلیم و تعلّم عبادتی است که خداوند تبارک و تعالی ما را به آن دعوت فرموده است. تمام بی سوادان برای یادگیری و تمام با سوادان برای یاد دادن به پا خیزند». 7 / 10 / 59
و در راستای آموزش جهت دار می فرماید: باید کوشش کنید به اینکه آموزش، آموزش صحیحی باشد. 10 / 4 / 59
«آموزش وقتی مفید است که تزکیه باشد که تربیت روحی و اخلاقی باشد در دانشگاهها و سایر مراکز علم». 10 / 3 / 59
«یکی از چیزهای مهم این است که مدارس ما، از مدارس ابتدایی تا دانشگاه، مدارس تربیتی شود. مدارسی باشد که یک انسان مستقل در آنها بار بیاید. بدون پیوند با دیگران و یا اجانب، مستقل و متکی به نفس بار بیاید». 10 / 4 / 58
و در اهمیّت علم و رسالت قلم می فرماید:
«قلمها اگر در دنیا برای خدا و برای خلق خدا به کار بیفتند، مسلسلها کنار می رود و اگر برای خدا نباشد، مسلسل ساز می شود». 6 / 10 / 59
«کوشش کنید که با بیان و قلم مسلسلها را کنار بگذارید؛ و میدان را به قلمها، علمها و دانشها واگذارید». 6 / 10 / 59
«قلم و علم و بیان است که می تواند بشر را بسازد؛ نه مسلسل و سایر قوای تخریب کننده».6 / 10 / 59
«قلم به دست گیرید برای تربیت بشر» اگر کشور ما علم و ادب را بیاموزد؛ جهت یابی علم و عمل را بیاموزد هیچ قدرتی نمی تواند بر او حکومت کند. دنیا باید با علمِ جهت دار اداره شود». 6 / 10 / 59
جمهوری اسلامی، محتاج تربیت و تزکیّه است». 18 / 10 / 59
«تزکیه قبل از تعلیم و تعلّم است». 10 / 4 / 59
می بینیم این رهبر آگاه و با درایت، پرورش جوانها را با آموزش همراه می داند. آن هم آموزشی صحیح و دانشی جهت دار که در خدمت اسلام و ملّت و مملکت قرار گیرد.
و دستاورد عظیم این آموزشها و تعالیم پربار رهبری، این است که در بیشتر بخشهای تولیدی، صنعتی، علمی، آموزشی، سیاسی، بازرگانی، نظامی، مدیریّتی و نظام اداری و اجتماعی، از آرمانهای متعالی امام و شهدای والامقام دفاع کردیم و دست ایادی جهانخواران را قطع کردیم و به درجه خودکفایی رسیدیم؛ و چشم جهانیان را به انقلاب و نظام مقدّس خود معطوف نمودیم؛ و با اعتماد به نفس و تکیه بر رهنمودهای امام راحل و اتّکال به حضرت دوست صلا می دهیم جهانیان را:
منتظر باش! صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است.
والسّلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّاً
احمد علی افتخاری – رباط کریم
14 / 2 / 77
منبع: مجموعه مقالات نهمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)، ص 135.
.
انتهای پیام /*