کمیته استقبال از امام خمینی
شماره 2 جمعه سیزدهم بهمن ماه 1357
امام آمد
امام آمد.
روح خدا، روح انقلاب، آمد.
ایران، امروز، یک قلب بزرگ بود و با عاطفه، با احساس، با حق شناسی می تپید.
حدود ساعت 5/9 صبح، سرانجام، هواپیمایی که جان خلق در آن سفر می کرد، بر زمین نشست.
ما در سالن فرودگاه ایستاده بودیم...
و همه چیز، هاله ای از روح خدا با خود داشت.
صبح، هنگامی که با اتوبوس به فرودگاه می آمدیم. این هاله را، درخشان، در چهره ی همه کس و همه چیز حتی در رخسار فروزان خورشید پگاهی می توانست دید. شهر، با تپشی متفاوت، از خواب برخاسته بود... شهر بیدار بود، کشور بیدار بود...
و اینک طلایه دار سپاه بیداران، از راه می رسید.
هواپیمای ارفرانس بر خاک ایران نشست...
فرانسه مهمان نوازی را تمام می کند. عزیز ما را تا خانه ی ما بدرقه کرد و سالم به ما سپرد...
سپاس ما، نثار فرانسه باد.
و اکنون ما در سالن مهرآباد، در شوق دیدار و در التهاب انتظار، پابه پا می کنیم...
و ناگهان،
اللّه اکبر!
غریو تکبیر، فضا را از بوی خدا انباشت و اینک آن روح خداست که با چهره ای به زیبایی دلاوری و با صلابت عزم در میان ماست... و دیگر بار، این صدای تکبیر شوق بود که بر می خاست.
و اشکها فرو می بارید... اللّه اکبر!
منتخبی از اسناد مبارزاتی امام خمینی به روایت ساواک، دفتر ششم، صفحه 40-41
.
انتهای پیام /*