مأمون حضرت رضا (ع) را با آن همه تزویر و سالوس و گفتن «یا ابن عم» و  «یا ابن رسول الله» تحت نظر نگه می‏دارد! که مبادا روزی قیام کند و اساس سلطنت را درهم بریزد. چون پسر پیغمبر (ص) است و در حق او وصیت شده، و نمی‏شود او را در مدینه آزاد گذاشت. حکام جائر سلطنت می‏خواستند، و همه چیز را فدای این سلطنت و امارت می‏کردند؛ نه اینکه دشمنی خصوصی با کسی داشته باشند. چنانکه اگر امام (ع)، نعوذ بالله، درباری می‏شد، کمال عزت و احترام را به او می‏گذاشتند، و دستش را هم می‏بوسیدند.

ولایت فقیه؛ ص 152

. انتهای پیام /*