اصول تربیت اسلامی و بیان نکات اساسی در تعلیم و تربیت اسلامی
حضرت امام خمینی در نگرش کلی خود به مسائل تعلیم و تربیت به بیان یک نمای کلی از اصول تعلیم و تربیت اسلامی پرداخته و با بیان ساختارهای کلی تربیت اسلامی، زمینه ای را فراهم کرده اند تا افراد بتوانند ضمن دستیابی به منابع اصیل تربیت اسلامی با توجه به موقعیتهای مختلف اجتماعی، فرهنگی برداشتی صحیح از این اصول داشته باشند.
در این راستا بررسی آثار سخنرانیهای حضرت امام، مسائل زیر در رابطه با اصول تربیت اسلامی باید مورد توجه کارگزاران قرار گیرد:
الف) هدف تربیت اسلامی:
حضرت امام در موقعیتهای مختلف بر این امر تاکید ورزیده اند که هدف از تربیت اسلامی آن است که شخص به مقام عبودیت الهی برسد و با سیر الی الله، خود را هر چه بیشتر به منبع فیض ازلی نزدیک کند. حضرت امام اعتقاد داشته اند که هر تربیتی که عاری از اسم خدا باشد، حتی اگر از لحاظ اصول تربیت کلاسیک در حد بسیار بالائی باشد، از لحاظ اسلام قابل قبول نیست.
حضرت امام در یکی از سخنرانیهای خود به این نکته، اینطور اشاره می نمایند: «شما اگر بتوانید این بچه ها را تربیت کنید بطوری که از اول بار بیایند به اینکه خداخواه باشند، توجه به خدا داشته باشند، شما اگر عبودیت الله را و پیوند با خدا را به این بچه ها تزریق کنید، این بچه ها زود قبول می کنند امر را. اگر عبودیت خدا را به اینها و تربیت الهی را و آن که هر چه هست از
ارزشمند خواهد شد و اگر خدای نخواسته بر خلاف این باشد به این امانت خدای نخواسته هر کس که کرده باشد، خیانت کرده است و این غیر از همۀ خیانتهاست. خیانت به انسان است، خیانت به عبودیت و به الله است.» [1]
در ادامه حضرت امام با بیان اینکه فطرت و سرنوشت طبیعی انسان بدنبال حق و خداپرستی است، تربیتی را کارآمد می دانند که با توجه به فطرت انجام گرفته باشد:
«از اول بنا بوده است که یک اخلاق صحیح انسانی که برای انسان صالح است آن را تربیت کنند به آن اخلاق و تربیت کنند به آن عقاید و تمام اعمالی که دستور داده اند، همه اش برای اینست که این را تربیت کنند که به آن مقصدی که بر حسب فطرت دارد، «فطرت الله التی فطرالناس علیها». این فطرت توحید است، فطرت خداجوئی است، در همه هست.» [2]
ب ـ تربیت دینی:
حضرت امام آن تربیتی را تربیت صحیح و کارساز می داند که منطبق بر اصول تربیت اسلامی و نشأت گرفته از تعالیم عالیه اسلامی باشد. ایشان همواره تأکید می ورزیدند که تنها تربیت دینی می تواند افراد را به راه راست هدایت کند. ایشان می فرمایند:
«همه می دانیم که اساس تربیتهای دینی توجه دادن توده است به فضایل روحی و معنویات و توسعه دادن نظرهای محدود مردم است از این چهار دیوار کوچک جهان مادی به یک فضای غیر متناهی، جهان نورانی غیبی و اساس تربیتهای مادی امروزی، زینت دادن همین زندگی مادی طبیعی است و منحصر کردن زندگانی است به همین زندگی جهان ظاهری.» [3]
ج ـ تناسب فرهنگ جامعه:
حضرت امام تربیت اسلامی را آنگاه کارساز و کارآمد می دانستند که در فضایی صورت گیرد که از لحاظ فرهنگی متناسب با تعالیم اسلامی باشد، لذا می فرمایند:
«قضیۀ تربیت یک ملت به این است که فرهنگ آن ملت، فرهنگ صحیح باشد. شما کوشش کنید که فرهنگ را، فرهنگ مستقل اسلامی درست کنید.» [4]
یکی دیگر از نکاتی که امام به آن اشاره دارند، اجرا شدن تربیت در سطح کل جامعه و توسط همه اقشار است.
«ما باید همه قشرها را تربیت کنیم، شماها باید در مجلس که می روید، علاوه بر اینکه مسائلی که مطرح می شود که مورد احتیاج ملت است، باید آنها را در آن طرح کنید و با سلاح اخلاق اسلامی وارد بشوید و با آن سلاح مردم را تربیت کنید که وقتی چند سال از مجلس گذشت در مردم آثار گفتگوهای شما و مناظرات شما پیدا باشد ... باید شما دیگران را هم تربیت کنید. همه اشخاصی که در هر مرکزی هستند، باید آن مرکز را بصورت یک تعلیم گاه در بیاورند، همان طوریکه در صدر اسلام آنکه رئیس دولت بود و آنکه سردار بود، سردار لشگر بود، با اعمال خودشان مردم را تربیت می کردند، با حرفهای خودشان، با کردار خودشان مردم را تربیت می کردند. باید ما که دعوی این را داریم که مسلمان هستیم و تابع اولیای اسلام هستیم، باید ما هم با کردار و رفتار خودمان مردم را تربیت کنیم.» [5]
* مقدم بودن تزکیه بر تعلیم *
حضرت امام خمینی همواره در سخنان خود هنگامیکه به مسائل تعلیم و تربیت اشاره می فرمایند بر یک شرط اساسی بعنوان لازمه تعلیم و تربیت اسلامی تأکید می نمایند. ایشان عقیده داشتند در آموزش نسل جوان در زمینه های مختلف علوم، اولین مسئله ای که باید مورد توجه اولیای آموزشی باشد، اینست که سعی کنند در ابتدا روح جوانان را از هر گونه پیرایه دور کنند و آنها را به تهذیب نفس علاقه مند سازند.
حضرت امام در مورد تزکیه و تعلیم و تربیت با بیان اینکه تعلیم و تربیت یک موهبت الهی است، اینطور می فرمایند:
«خدای تبارک و تعالی در مورد تزکیه و تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش با تعبیر منت گذاشتن بر مردم، می فرماید: «منت گذاشت و پیغمبر را برای آموزش و پرورش فرستاده و پرورش را قبل از آموزش ذکر می فرماید، و یزکیهم ... اول تزکیه است.»
حضرت امام سپس در بیان اینکه تزکیه مقدم بر هر امری حتی آموزش است، بیان می دارند:
«تزکیه قبل از تعلیم و تعلم است (یزکیهم). پیغمبر آمده است اینها را تزکیه بکند، پرورش بدهد، نفوس را مهیا کند و بعد (یعلمهم الکتاب و الحکمة)، بعد تعلیم کتاب و حکمت بکند که اگر کتاب و حکمت با پرورش توام نباشد و با تزکیه توام نباشد و موجودی که از آن بیرون می آید همین موجوداتی باشد که در مجلس سنا و در مجلس شورای قبل از انقلاب بود.» [6]
درهمین راستا، حضرت امام مهمترین هدف پیامبران را تزکیه نفوس قبل از هر عملی می دانند:
«خدای تبارک و تعالی می فرمایند که من منت گذاشتم بر مردم به اینکه پیغمبر را فرستادم که آیات مرا برای مردم تلاوت کند (و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة) تزکیه را مقدم ذکر فرموده است از علم، از حکمت. آیات شریفه قرآن در هر ذره ذره از آن نکات هست. بی جهت اینطور نیست که مثل یک نویسنده باشد که مقدم و موخر بودنش ممکن است که در نظر نباشد. تلاوت آیات شریفه، خوب همان رسالت است یعنی رسول آمده است که آیات قرآن را بر مردم تلاوت کند، تلاوت برای چه؟ تلاوت کند و مردم را تزکیه کند، نفوس مردم را تزکیه کند، تطهیر کند.» [7]
* نقش حساس معلم در تربیت نسل جوان *
حضرت امام خمینی در فرصتهای مختلف مقام شامخ معلم را ستوده است و آن را شغل انبیاء نامیده است. حضرت امام با توجه به نقشی که معلم در تربیت نسل جوان بعهده دارد، همواره با رهنمودهای خود سعی داشته اند از یک طرف بر رفعت مقام و ارزش کار معلم تأکید نمایند و از طرف دیگر معلمین را بر این امر آگاه سازند که آن معلمی را اسلام می ستاید و به آن بها می دهد که علاوه بر توانائیهای مختلف علمی در مرحله اول در مقام تهذیب نفس برآیند و در این راستا معلمین بعنوان اولین چیزی که به شاگردان خود ارائه می دهند، روحیه حق طلبی و گرایش بسوی تعالیم الهی باشد.
در این بخش از مقاله نظریات حضرت امام در رابطه با نقش معلم در تربیت نسل جوان کشور تحت عناوین زیر مورد بحث قرار می گیرد:
الف) ارزش و مقام معلم:
حضرت امام بارها بر این امر صحه گذاشته اند که ارزش کار و مقام معلم در حد بسیار بالایی است تا آنجا که حضرت امام این مقام را با شغل انبیاء مقایسه می کنند:
«نقش معلم در جامعه نقش انبیاست، انبیاء هم معلم بشر هستند، نقش بسیار حساس و مهمی است و مسئولیت بسیار زیادی دارد، نقش مهمی که همان نقش تربیت است که اخراج از ظلمات بسوی نور است.» [8]
ب) وظیفه معلم:
حضرت امام از یک دیدگاه وظیفه معلم را انسان سازی تعبیر می کنند و بعنوان مهمترین وظیفه معلم یعنی انسان سازی، از معلم می خواهد در راستای این وظیفه، عمل انبیاء را سرمشق خود قرار دهد. ایشان می فرمایند:
«شغل شما شغل انسان سازی است، معلم انسان درست می کند، همان شغل انبیاست، انبیاء آمدند، از اول هر نبی آمده است تا آخر فقط شغلش این بوده است که انسان درست بکند، تربیت کنند انسانها را. شغل معلمی همان شغل انبیاست. پیغمبر اکرم معلم همه بشر است وبعد او حضرت امیر سلام الله علیه باز معلم همه بشر است، آنها معلم همه بشر هستند، شما هم معلم یک عده هستید، شغل همان شغل است.»
ایشان در جای دیگر با تأکید بر اینکه معلم امانت دار گوهر گرانبهائی چون انسان است، تأکید می نمایند که خیانت در این امانت خیانت به کشور است:
«معلم امانتداری است که غیر از همه امانتهاست، انسان امانت اوست. امانتهای دیگر را اگر کسی خیانت به آن بکند، خلاف کرده است لکن یک قالی را که به آن امانت داده بودند از بین برده است، در جامعه یک چیزی درست نمی شود، یک شخصی ضرری کرده است و این هم باید ضرر او را جبران کند. اما امانت اگر انسان باشد، اگر یک طفل قابل تربیت شد، اگر خدای نخواسته این امانت به آن خیانت شد، یک وقت می بینید خیانت به یک ملت است، خیانت به یک جامعه است و خیانت به اسلام است.»
ج) مسئولیت معلم:
حضرت امام بارها تذکر داده اند همانطور که مقام و ارزش عملی معلم بالاست، مسئولیت این شغل نیز بسیار سنگین است. از اینرو معلم که بار این مسئولیت گران را بر دوش دارد، همواره باید به این معنی توجه داشته باشد که مسئولیت او در برابر این شغل علاوه بر جنبه اجتماعی و اخلاقی، دارای یک جنبه مهمتر نیز می باشد که آن همانا تعهد شرعی و الهی معلم در راستای این مسئولیت خطیر است:
«خیلی باید چشمها را باز کنید و شغل مهم خودتان را که انتخاب کرده اید بسیار شغل عالی است، لکن به مسئولیتش هم باید توجه کنید و تربیت کنید. مهم تربیت است، علم تنها فایده ندارد و علم تنها گاهی مضر است.»
د) زن و وظیفه معلمی:
با توجه به اینکه زنان در ایفای نقش معلمی د ر بسیاری از اوقات وظیفه عمده ای به عهده دارند، حضرت امام بارها جامعه زنان معلم را بصورت مستقیم مخاطب قرار داده و توصیه های لازم را ارائه فرموده اند. حضرت امام بارها تأکید کرده اند که یک زن معلم علاوه بر وظیفه معلمی که شغل رسمی است، نباید از شغل و وظیفه اساسی خود که همان تربیت فرزندان خود در خانواده است، غافل بماند:
«شما خانمها بطوریکه حالا خودتان می گوئید معلم هستید، دو شغل شریف دارید. شما خانمها دو شغل بسیار شریف دارید: یکی شغل تربیت فرزند که این از همه شغلها بالاتر است. یک فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شما بهتر است از همه عالم. اگر یک انسان شما تربیت کنید، برای شما بقدری شرافت دارد که من نمی توانم بیان کنم. پس شما یک شغلتان این است که بچه های خوب تربیت کنید. دامن مادرها، دامنی است که انسان از آن باید درست بشود.» [9]
هـ ) نقش معلم در استقلال فرهنگی، اقتصادی و سیاسی:
حضرت امام بارها بیان فرموده اند که با توجه به نقش اساسی معلم د ر تربیت نسل جوان کشور این معلمین هستند که می توانند با تعلیم و تربیت سازنده خود، در آینده زمام امور کشور را به نسلی بسپارند که از لحاظ معیارهای اسلامی در حد قابل قبولی باشند:
«ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دامهای شیطنت آمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند، چاره ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال ندارند و این میسّر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستانها تا دانشگاهها راه یافته آند. به یقین بدانند که اسلام مکتبی است که انسانها را بگونه ای می سازد که بجز حق و مبدأ خلق به هیچ مکتبی تسلیم نشوند و تحت تأثیر هیچ قدرتی واقع نگردند و مصالح کشور خود را با هیچ انگیزه ای از دست ندهند و از استقلال و آزادی خویش و سایر بندگان خدا بی هیچ طمع و خوفی فاع کنند.» [10]
* نقش والدین و خانواده در آماده سازی زمینه تربیت اسلامی نوجوانان *
والدین بعنوان اولین و اساسی ترین کانون تربیت، مهمتربین نقش را در تربیت روحی فرزندان بعهده دارند. اگر تربیت در دامان خانواده نتواند خلاءهای عاطفی، اخلاقی و تربیتی فرزند را پر کند، بدون شک تلاش دیگر ارگانها در این زمینه نمی تواند کارساز باشد.
حضرت امام در این راستا در فرازهائی از سخنان خود به مطالب زیر اشاره فرموده اند:
الف) نقش اساسی و کلیدی مادر در تربیت:
حضرت امام در این رابطه فعالیتهای معلم و دیگر ارگانها را آنگاه کارساز و نتیجه بخش می دانند که شخص در دامان مادر خوب تربیت شده باشد.
«اگر از دامن مادر این تربیت خوب شروع شد و مادر بچه را خوب تربیت کرد و به دبستان تحویل داد، آنجا هم همینطور تا دانشگاه یا مدارس علمی دیگر، آنها هم خوب تربیت کردند، یک وقت در یک برهه از زمان می بینید که جوانها همه خوب از کار در آمده اند و یک مملکت را به طرف خوبی می کشانند.»[11]
ب) نقش والدین در جلوگیری ا زتلقینات استعماری:
حضرت امام عقیده دارند که اولین سدی که می تواند مانع نفوذ تلقینات مختلف استعماری شود همان خانواده است. ایشان در موقعیتهای مختلف از خانواده می خواهد مانع آن شود که جوان در گردآب مسائل سیاسی انحرافی سر در گم شود:
«امروز باید پدران و مادران مواظب رفتار فرزندان خویش باشند که در صورت مشاهده حرکات غیر عادی آنان را نصیحت نمایند تا گول منافقین و منحرفین را نخورند که در اینصورت سعادت دنیوی و اخروی آنان تباه می گردد. مادران و پدران باید توجه داشته باشند که سنین دانش آموزی و دانشگاهی سالهای شور و هیجان فرزندانشان می باشد و با اندک شعاری جذب گروهها و منحرفین می شوند و نیز جوانان دبیرستانی با هوشیاری کامل توجه داشته باشند که عمال اجنبی آنان را حتی با اسم اسلام راستین به دام شرق و غرب نیندازند.»[12]
ج) رابطه اولیاء و مربیان:
رابطه بین اولیاء و مربیان از نکات اساسی است که امروزه در راستای تعالی تربیت اخلاقی، علمی نوجوانان به آن اهمیت داده می شود. حضرت امام بارها با تأکید بر اینکه باید بین پدران روحانی و پدران جسمانی فرزند رابطه مستحکمی برقرار باشد، بیان داشته اند که والدین هم باید با توجه به اهمیت مسئله بر استحکام هر چه بیشتر این رابطه تأکید داشته باشند:
«مادران و پدران توجه داشته باشند که آنان از همه کس مؤثرتر برای نجات فرزندانشان از گرداب جهل و فساد می باشند و بهمین جهت دلسوزانه و متعهدانه با اساتید فرزندانشان در تماس باشند و آنان را در این مهم یاری دهند و از آنان یاری گیرند. امیدوارم این نونهالان، استقلال فرهنگی، سیاسی و نظامی فردای ما را تأمین کنند و ما را از شر ابرقدرتها نجات دهند و پایه گذاران جهان سوم راستین گردند.»[13]
* نقش ارگانهای ذیربط و مسئول در امر تربیت *
الف) نقش فرهنگیان و متصدیان تعلیم و تربیت:
حضرت امام با توجه به مسئولیت سنگین اولیای امور تعلیم و تربیت کشور همواره با هشدار سنگینی این مسئولیت به مسئولان، از آنها خواسته اند که کاملاً بر امر تعلیم و تربیت نظارت داشته باشند و در تربیت اسلامی نسل جوان از هر گونه سعی و تلاش غفلت نورزند:
«از فرهنگیان، متصدیان تعلیم و تربیت، قضات و متصدیان دادگستری و دادگاههای انقلاب می خواهم که به مأموریت بزرگی که به آنها سپرده شده و مسئولیت عظیمی که بعهده گرفته اند، توجه نمایند که با انحراف، فرهنگ کشور به انحراف کشیده می شود و نوباوگان و جوانان که امید ملت اسلام هستند، اماناتی بس بزرگ و شریفند که خیانت در آن خیانت به اسلام و کشور است و این نوباوگان و جوانانند که در آتیه، سرنوشت کشور بدست آنان است و باید تربیت اسلام در جمیع مدارس بطور جدی اجرا شود تا کشور از آسیب مصون گردد.»[14]
ب) نقش رادیو و تلویزیون:
با توجه به گستردگی پوشش رادیو و تلویزیون در سراسر کشور، حضرت امام با تأکید بر نقش مهم و اساسی این رسانه گروهی در موقعیتهای مختلف بر بعد تعلیم و تربیتی این رسانه نیز همواره تأکید داشته و بارها بر لزوم اهتمام هر چه بیشتر مسئولین بر این امر تأکید داشته اند:
«من همیشه از رادیو و تلویزیون نگرانی داشته ام، برای اینکه این رادیو و تلویزیون یک بنگاهی است که از تمام این رسانه های گروهی مهمتر است، برای اینکه الان در تمام دهات، در تمام شهرستانها تقریباً َعمومی شده است. این رادیو تلویزیون باید اصلاح بشود، یعنی باید متحول بشود به یک بنگاه تعلیمی و تعلیمات اسلامی. باید رادیو تلویزیون مربی جوانهای ما و مربی مردم کشور باشد، نه اینکه مطالبی در آن گفته بشود که مخالف با وضعیت کشور است و خالف با مصلحت کشور است و جوانهای ما را طوری بار می آورند که برای خودشان نباشند و برای دیگران باشند.»[15]
ج) نقش مطبوعات و نشریات:
از دیگر رسانه های گروهی که می تواند در راستای تعالی تعلیم و تربیت نسل جوان نقش
مهمی را ایفا کند، مطبوعات و نشریات بهر نوع و هر صورت است. حضرت امام در این رابطه می فرمایند:
«در باب نشریات، خودتان می دانید که نقش نشریات در هر کشوری از همه چیزها بالاتر است، روزنامه ها و مجلات می توانند که یک کشور را رشد بدهند و هدایت دهند به راهی که صلاح کشور است و می توانند که به عکس عمل بکنند، مع الاسف در ایران، در آن زمان، بی استثناء نشریات و نوشته ها غیر اسلامی بود و آنان برای برنامه ای که انحراف جوانان بود، به هر راهی تمسک کردند از جمله به نشریات، مجلات آنروز جوانان را به فساد می کشاند.»[16]
د) یک وظیفه همگانی:
حضرت امام مانند بسیاری از مسائل مختلف دیگر که از عموم ملت برای فعالیت دعوت می کردند، در رابطه با امر تعلیم و تربیت نیز از همه افراد، از بالاترین مقامات اجرائی تا فرد فرد ملت درخواست کرده اند که در راستای امر تعلیم و تربیت کوشا باشند:
«اینجانب خود را مسئول اسلام و ملت محترم می دانم تا در این امر حیاتی باز تأکید و پافشاری نمایم. امیدوارم همه دست اندرکاران امور تربیتی و آموزشی، تمامی دولتمردان جمهوری اسلامی، همه روشنفکران متعهد، گویندگان، نویسندگان و بالاخره فرد فرد ملت ایران که نزد خداوند قهار مسئول هستند، در این امر که در راس امور است و نه تنها سهل انگاری و مجامله ننمایند که با جدیت و پشتکار برای هر چه غنی تر و بهترشدن اساس آموزش و پرورش اقدام نمایند.» [17]
منبع: مجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)، ص 242.
منابع
[1] . سخنرانی در جمع اعضای انجمنهای اسلامی 7 / 12 / 59.
[2] . سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه پاسداران سراسر کشور22 / 9 / 59.
[3] . کتاب کشف الاسرار، ص 287.
[4] . سخنرانی در جمع روحانیون و طلاب حوزه 7 / 4 / 58.
[5] . سخنرانی در جمع دانشجویان دانشکده افسری 15 / 3 / 59.
[6] . سخنرانی در جمع نخست وزیر نمایندگان مجلس 6 / 8 / 59.
[7] . سخنرانی در جمع اعضای انجمن اسلامی وزارت بهداری 26 / 4 / 58.
[8] . سخنرانی در جمع روسای آموزش و پرورش سراسر کشور 10 / 4 / 59.
[9] . سخنرانی در جمع گروهی از بانوان دزفول 21 / 3 / 58 کتاب روح خدا ص 39.
[10] . پیام بمناسبت گشایش مراکز تربیت معلم 7 / 10 / 60.
[11] . سخنرانی در جمع اعضای انجمن اسلامی وزارت بهداری 26 / 4 / 58.
[12] . پیام بمناسبت آغاز سال تحصیلی 31 / 6 / 60.
[13] . پیام بمناسبت آغاز سال تحصیلی 3 / 7 / 61.
[14] . سخنرانی در جمع گروهی از معلمان تعلیمات دینی10 / 11 / 59.
[15] . سخنرانی در جمع مسئولین رادیو و تلویزیون 25 / 2 / 59.
[16] . سخنرانی در جمع هیئت تحریریه نشریه دانش آموزی عروةالوثقی 10 / 3 / 60.
[17] . پیام بمناسبت آغاز سال تحصیلی 3 / 7 / 61.
.
انتهای پیام /*