مطلب ذیل متن سخنرانی مرحوم دکتر حسن حبیبی در مراسم اختتامیه دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی (س) است که موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) با مشارکت دانشگاه تربیت مدرس برگزار کرده است:
بی شک همگان در این نکته با گویندۀ این کلمات همداستانند که مباحث و مطالب فراوان دیگر در این باب باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند تا مرزهای فنی و تحقیقی آنچه «تبیین علمی انقلاب اسلامی» عنوان می گیرد تا حدودی ترسیم شود. اما به هر حال همانطور که در آغاز کار گفته شد، می توان بحث ها و بررسی های این همایش را سنگ بنایی برای پژوهشهای بعدی تلقی کرد. در این همایش با وجود فرصت محدود به نکته های قابل توجهی پرداخته شد، همچنین مقالاتی که به چاپ خواهد رسید در برگیرندۀ نکته های اساسی فراوان اند. اینجانب نخست به برخی از آنها اشاره می کنم و در ادامه به طرح چند عنوان برای بحث و بررسی می پردازم.
تنوع مباحث و طرح دیدگاههای مختلف از ویژگی های مطالبی است که در همایش طرح گردید و یا از طرف دبیرخانه پذیرفته شده و به چاپ خواهد رسید.
نکته ای که به صراحت و به تفصیل و یا گذرا در بیشتر مقالات به آن اشاره شده است بحث جدایی ناپذیری «دین و سیاست» است. نکتۀ دیگر نیز این معنی است که انقلاب اسلامی با فاصله گرفتن از دو شیوۀ مرسوم و مشهور در هنگام ظهور خود، یعنی سرمایه داری و عقاید مارکسیستی و با طرح شعار نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی را بر اساس آرمانها و عقاید اسلامی به عنوان راه مستقل بنیان نهاده است، و در نتیجه به دنبال ابهام زدایی از هویت اسلامی و از منظر آن در پی وحدت ملتهای مسلمان است، و بدین سان انقلاب اسلامی بعدی بین المللی، ابتدا در قلمرو جهان اسلام و سپس در سراسر جهان پیدا می کند.
توجه به اسلام و جهان اسلام، سبب احیای حوزه های علمی و طرح مجدد مباحث فقهی و اصولی و کلامی اسلامی شده و مسایل مربوط به اسلام سیاسی و نیز حکومت بر پایه مفاهیم اسلامی و بنابراین حقوق اساسی و اجتماعی و مدنی و آزادیهای فردی و اجتماعی و حدود و ثغور آن در دستور بررسی ها و تحقیق های دانشگاهی و گفت و گوهای مردمی قرار گرفته است.
برخی مقالات به وجوه فرهنگی و تاریخی انقلاب اسلامی و زبان آن پرداخته و یکی از علل نفوذ و گسترش سریع پیامهای مبارزان و شخص امام را قبل از پیروزی انقلاب و حتی به هنگام پیروزی انقلاب، زبان مردمی و همه فهم و پیامهای آشنای آن دانسته اند و این بحث را به مفاهیم و پیامهای برگرفته از مبارزات صدر اسلام و به خصوص عاشورا و ارزشهای عاشورایی مرتبط ساخته اند. و بدین ترتیب وارد قلمرو معرفت شناسی و جامعه شناسی معرفتی شده اند. قانون مداری حکومت و حاکمیت قانون، مسأله جمهوریت و حق نظارت مردم و ایجاد جامعه منتقد و ارزیاب، و ارزش آزادی و منطق و احیای میراث معنوی جهان اسلام و پیوند گسست ناپذیر و رابطه همیشگی انسان و خداوند و جستجوی هویت در اندیشۀ تاریخی اسلامی و ایرانی و نفی اومانیسم غربی و موارد متعدد دیگر از طرف صاحب نظران با توجه به مبانی معرفتی، سیاسی، اجتماعی، روانی و فرهنگی مطرح شده اند.
نکته دیگری که بیشتر تبیین ها به نحوی از انحاء به آن اشاره دارند شخصیت جامع امام است که جامع الاطراف بودن شیوه ها و روشهای نظری و عملی امام را نشأت گرفته از آن می دانند. دل مشغولی در خصوص مردم و زندگی مطلوب آنها مورد توجه و یادآوریهای مکرر امام است و در این زمینه بویژه به دو گروه بطور مکرر اشاره شده است، دو گروهی که در گذشته کمتر مورد توجه بوده اند یعنی جوانان به عنوان منبع انرژی سازنده جامعه مطلوب و آرمانی و زنان به عنوان مربیان مؤثر در زندگی جامعه.
نویسندگان و سخنرانان به وجوه عینی و دستاوردهای انقلاب اسلامی نیز اشاره کرده اند و برخی از مقالات به الزامات سیاست خارجی و مسایل اقتصادی پرداخته اند. اکنون اجازه می خواهم که چند طرح را برای مطالعات و تحقیقات گسترده آینده پیشنهاد کنم.
همانسان که دانشوران حاضر در جلسه آگاهی دارند، گروهی از جامعه شناسان بر این باورند و گویندۀ این کلمات نیز با آنان همداستان است که بحث ها و بررسی های جامعه شناختی، در پی هر یک از انقلاب ها و تحولات پرمایه و ریشه دار اجتماعی دگرگون می شوند و شیوه ها و نظریه های نوینی را در جامعه شناسی مطرح می سازند و احتمالاً به روشن شدن نکته های مبهم و طرح مسایل تازه مدد می رسانند.
همانطور که در جای دیگر گفته ام، انقلاب پیروز اسلامی یکی از مهمترین و گسترده ترین میدانهای تحقیق و آزمایشگاههای جامعه شناسی را برای پژوهشگران فراهم آورد. در واقع به تصدیق دوست و دشمن انقلاب اسلامی فراگیر و پردامنه و ریشه ای و ژرف است و اکثریت نزدیک به تمامی بنیادها و نهادهای اجتماعی موجود را در هم ریخته و درنوردیده است و در نتیجه عرصه تحقیق و تتبع را برای بررسی چگونگی این درهم کوبیها و سر برآوردن نهادها و طرح مسایل و مباحث بی شمار، تازه و نو، هموار ساخته است.
متأسفانه در روزها و سالهای نخستین انقلاب و شاید تا هم اکنون توسن فراوان نرانده اند و از این آزمایشگاه آن سان که باید و شاید بهره نگرفته اند.
بسیاری از مسایل باید در گرماگرم انقلاب و سالهای نخستین مورد بررسی قرار می گرفتند. البته این مسایل از دید جستجوگران صاحب صلاحیت پنهان نبودند اما یا این جستجوگران دل مشغول کارهای دیگر بودند و یا در شرایط اوایل انقلاب، امکان بحثها و بررسی های بی دغدغه را نداشتند. پس از پیروزی انقلاب نیز جامعه ایران با چند تحول و رویداد عمده مواجه شد که بررسی آنها هم درخور اهمیت و واجد معانی پرمایه و دقیق جامعه شناختی بوده و هست، از جمله آنهاست: توطئه هایی که برای مقابله با انقلاب طراحی و در برخی از موارد اجرا شد و کوششهایی که برای حفظ انقلاب و رفع توطئه ها به عمل آمد، جنگ تحمیلی، بازسازی و تحولات اقتصادی و اجتماعی ناشی از سازندگی، انتخابات مجلس شورای اسلامی، از جمله انتخابات مجلس پنجم و انتخابات ریاست جمهوری از جمله انتخابات دوم خرداد.
گرچه برخی از این واقعه های مهم اجتماعی انقلاب در حال حاضر جوشش نخستین خود را از دست داده اند، با این همه بسیاری از آنها هنوز هم تازگی و قوت و شدت خود را از کف ننهاده اند و طالب چشم های تیزبین و ذهنهای جستجوگری هستند که زیر و بم آنها را بدیده تحقیق بنگرند و به نتیجه گیری بپردازند.
افزون بر این موارد نکته های عمده ای در اصل و اساس انقلاب اسلامی ایران در مقایسه با دیگر انقلابها وجود دارند که بررسی تطبیقی را می طلبند مختصات و مشخصاتی که می توانند و باید موضوع تحقیق تطبیقی معرفت شناختی جامعه شناختی و سیاسی قرار گیرند جنبه ذهنی ندارند بلکه عینیت آنها به گونه ای است که موافقان و مخالفان انقلاب اسلامی، در وقوع آنها و نیز نقش رهبری انقلاب در خصوص آنها تردیدی ندارند. هر چند که مخالفان به علتهای عاطفی و یا دلایلی دیگر با حضور و تداوم این واقعیات سرناسازگاری دارند و اساساً برخلاف عینیات و امور واقع خارجی، مایل بودند چنین انقلابی رخ ندهد و اکنون که این انقلاب بدون اجازه آنها و علیرغم تحلیل های نظری آنها رخ داده است، مایلند که اصل انقلاب و دستاوردهایش از میان بروند، اما به هر حال در وجوه آنچه به وقوع پیوسته است نمی توانند تردید کنند.
برخی از این مختصات و مشخصات که توضیح و تشریح و تبیین می طلبند عبارتند از:
1ـ حضور یکپارچه و سراسری مردم همراه با استشعار کامل به برخی از خواستهای اساسی انقلاب ـ این حضور که در یک دوره طولانی از استمرار و گستردگی روزافزون و بی وقفه و فراگیر همه گروههای اجتماعی و فکری و فرهنگی و همه سنین، بویژه حضور گسترده زنان برخوردار بوده است، مقایسه ای همه جانبه را با دیگر انقلابهای مهم طلب می کند. در این مقایسه نکته های فراوانی روشن می شود. شاید یکی از دلایل تداوم انقلاب اسلامی ایران را بتوان در این حضور همه جانبه و فراگیر جستجو کرد. حضوری که تا هم اکنون نیز با وجود گذشت سالها به انحاء مختلف تداوم دارد.
2ـ رهبری تمام عیار، فراگیر، بی چون و چرا، صریح، با قاطعیتی کم نظیر یا بی نظیر در تمامی دوران شکل گیری انقلاب، به هنگام پیروزی در انقلاب، و در زمان به کرسی نشستن انقلاب، ایجاد نظام و تداوم آن ـ این رهبری ممکن است دوست و دشمن داشته باشد اما در اعتراف به صفاتی که از آن یاد کردیم، تقریباً کمتر تحلیل گری هست که تردید داشته باشد. بنابراین مقایسه رهبری امام(ره) با رهبری انقلابهای دیگر از جهت این ویژگیهای و نیز آثار و نتایج آنها باید موضوع بررسی گسترده ای، هم به لحاظ جامعه شناسی عمومی و هم به لحاظ جامعه شناسی سیاسی و هم از جهت روان شناسی اجتماعی و در برخی از زوایای آن ـ که البته قابل توجه و دقت است ـ از لحاظ جامعه شناسی مذهبی، و جامعه شناسی شناسایی یا معرفتی قرار گیرد. مفهوم بیعت در این بحث از اهمیت بالایی برخوردار است. از آن جهت که در ایام قبل از پیروزی انقلاب و همزمان با پیروزی و شکل گیری نظام جدید، پیوستگی و قبول مرجعیت تمام عیار سیاسی، اجتماعی، مذهبی امام، یک پارچه بود و بیعت در معنای تام و تمام آن را خاطر نشان می ساخت. این معنی در روشن کردن و حل برخی از مسایل، در چند زمینه از جمله زمینه های روان شناختی و معرفتی و سیاسی می تواند راهگشا باشد.
3ـ سرعت و غافلگیری ـ گرچه انقلاب ایران دارای زیربناها و مقدمات فراوان و گسترده است و یافتن علل و عوامل بالنسبه دور و ریشه های تاریخی آن پژوهش های دامنه دار را طلب می کند، اما دوره ظهور و بروز عملیات و فعالیت هایی که به پیروزی انقلاب انجامید به نسبت کوتاه است. نظیر همین وضع را با درنظر گرفتن مشخصات مخصوص و مربوط به برخی دیگر از انقلابها و جنبش های ایرانی باز می یابیم. انقلاب مشروطه نیز احتمالاً در این ردیف قرار می گیرد و جنبش ملی شدن صنعت نفت نیز از همین مقوله است. غافلگیر شدن مقابله کنندگان با انقلاب و سرعت در بدست آمدن نتیجه از نکته های مهمی است که باید بدان توجه شود. در انقلاب ایران تصمیم های به موقع و قاطع رهبری انقلاب در تشدید این غافلگیری و خنثی کردن برخی از شیوه های شبه غافلگیرکننده طرف مقابل اثر سرنوشت ساز داشته است. مقابله با حکومت بختیار، مقابله با حکومت نظامی قبل از 22 بهمن، نمونه های با ارزشی هستند که تحلیل جدی می طلبند.
4ـ حضور مذهب و اعتقادهای مذهبی و وجدان تاریخی از وقایع مهم مرتبط با مذهب در انقلاب ـ انقلاب اسلامی را شخصیتی مذهبی جامع الاطراف و فقیهی نامدار رهبری می کرد از نخستین مقابله ای که این شخصیت با نظام مستقر داشت تا زمان پیروزی و پس از آن همواره ارجاعات ایشان به اصول و مبانی اسلامی بود. در تمامی تحلیل های امام(ره) که همیشه ایام به زبان ساده و قابل فهم عموم بود، و دربرگیرندۀ همه مسایل مربوط به زندگی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی، اعتقادات اسلامی مرجع و مبنا بود. تبلور این طرز تلقی را می توان در اعلام نظر ایشان راجع به عنوان حکومت دید که در یک بیان کوتاه و در عین حال جامع و مانع، در همه پرسی برای انتقال قدرت از نظام شاهنشاهی به جمهوری آمد، که: «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد». و بدین ترتیب جمهوریت و اسلامیت نظام به کرسی نشست. هم چنین بهره گیری از آگاهی های تاریخی مربوط به اسلام و مراسم مذهبی، دارای آثار و نتایج پرمعنایی هستند که از لحاظ جامعه شناختی قابل بررسی همه جانبه و گسترده اند.
5ـ حکومت های بیگانه و نیروهای بیگانه و نیروهای خارجی و انقلاب اسلامی ـ هر یک از انقلاب ها، به گونه ای با برخی از دولتها ارتباط داشته و یا از حمایت آن برخوردار بوده اند. انقلاب اسلامی و رهبری آن به دلیل مختصات خود، و به خصوص شعار استقلال آن و نیز با توجه به سوابق تاریخی مبارزات ضد استعماری مردم ایران در طول سده های اخیر، ذاتاً با حمایت خارجی سر ناسازگاری داشت، مضافاً اینکه هر یک از دولتهای بزرگ و کوچک، به گونه ای حفظ نظام موجود شاهنشاهی را به نفع خود می دانستند و بنابراین نه تنها انگیزه ای برای حمایت از انقلاب نداشتند، که از همان روزهای آغازین پیروزی، حتی دولتها و حکومت هایی هم که تظاهر به بی طرفی می کردند خود را ناگزیر به مخالفت دیدند. بدین سان انقلاب اسلامی از این جهت که در پیروزی و تداوم خود همواره مستقل بوده و بلافاصله نیز با مخالفت ها و توطئه های گوناگون روبرو شده و در عین حال روز بروز از ثبات بیشتری در برابر دولتها و نیروهای بیگانه و جنگ تحمیلی و تحریم ها برخوردار شده است، موضوع پژوهش گسترده جامعه شناختی و روان شناختی است. این پژوهش باید هم در زمینه علل و عوامل کامیابی انقلاب ایران در برابر توطئه ها انجام یابد و هم در خصوص علل و عوامل ناکامی دولتهای مخالف و توطئه گران بین المللی به انجام برسد.
6ـ غیرمسلحانه بودن انقلاب اسلامی ـ در انقلاب اسلامی حضور یک پارچه مردم، جانشین و مقابله گر اسلحه طرف مقابل بوده. قطعاً بی دفاع بودن یک پارچۀ مردم، در تزلزل روحیۀ صاحبان اسلحه از جمله فرماندهان آنها تأثیر داشته است. در عین حال باید پژوهش کرد که آیا نفس حضور توده آسای مردم به عنوان یکی از برنده ترین سلاحها در قیامهای مردمی و ایجاد نگرانی و ترس و هراس در طرف مقابل کاربرد کامل و همه جانبه دارد یا نه؟ به هر حال خصوصیت ها و مشخصات و نیز نیروی بازدارنده و تهاجمی «انبوه خلق» که یکی از مباحث عمده جامعه شناسی است در رویداد انقلاب ایران آزمایشگاهی تمام عیار را در اختیار دارد و با توجه به گزارشها و خاطرات و نیز حوادث و آثار و نتایج آن می توان این بحث را به طور مستوفی به انجام رساند. همچنین باید از لحاظ روان شناسی این مطلب را بررسی کرد که با حضور نیروی قابل توجه نظامی و مسلح به سلاحهای سبک و سنگین و مقابله عملی نیروی نظامی با مردم، گستردگی و ژرفای معنای «توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد» چه اندازه و چگونه بوده است.
7ـ رابطۀ مستقیم رهبری و مردم ـ امام پیش از پیروزی انقلاب، همزمان با پیروزی و پس از آن یکسره از شیوۀ ارتباط مستقیم با مردم بهره می گرفت، در عین آنکه مردم، همراهان ایشان را می شناختند و به آنها اعتماد داشتند و امام نیز بطور مرتب اعتماد خود را نسبت به آنها تأکید و تأیید می کرد میثاق نانوشته ای، امام و مردم را بطور مستقیم با یکدیگر مربوط می ساخت، بگونه ای که در هر مورد که مردم کم و بیش احساس نیاز به اعلام نظر می کردند، همزمان در آنها این حالت انتظار پدید می آمد که امام برای راهنمایی یا توضیح و تشریح موضوع اقدام خواهد کرد و نکته مهم آنکه این انتظار در اکثر نزدیک به تمامی موارد بطول نمی انجامید و امام به این انتظار پاسخ می گفت. در برخی موارد نیز که پاسخ سریع و یا صریح نبود نفس این امر نیز معنادار بود و این معنی توسط اکثریت نزدیک به تمامی مردم به خوبی دریافت می شد. مشخصات این نوع ارتباط و مقایسه با ارتباط های غیرمستقیم، طبقه بندی مسایل، چگونگی پاسخ، فاصله ظهور حالت انتظار و پاسخ، واکنشهای بعدی، از نظرگاههای جامعه شناسی عمومی، سیاسی و معرفتی و نیز روان شناسی اجتماعی دارای اهمیت است.
8ـ توجه خاص به محرومان و مستضعفان ـ انقلاب اسلامی و رهبری آن فارغ از طبقه بندیها و قشربندیهای اقتصادی مرسوم در ادبیات اقتصادی و اجتماعی انقلابها، به گروههای کم درآمد و فقیر، بطور اعم، توجه داشته و حتی این توجه صرفنظر از مراعات حقوق آنها، اهمیت و احترام را نیز دربرگرفته است. آثار و نتایج اقتصادی این برخورد و طرح عدالت اجتماعی و مؤسساتی که براساس این دریافت بوجود آمده و نیز مقرراتی که در این زمینه وضع شده است و تأثیر آن در شکل گیری نظام اقتصادی و اجتماعی باید مورد بررسی جدی قرار گیرد.
9ـ توجه خاص به جوانان و زنان. حضور زنان در انقلاب، پیش از پیروزی، همراه پیروزی و پس از آن و نیز برخورد با جوانان به عنوان نیروهای ذخیره انقلاب و تداوم آن و نکته های مهمی که پیش از انقلاب و پس از آن در مورد این دو گروه امام(س) بیان کرده است و همچنین برخورد نظام با این دو گروه و اهمیتی که به حضور آنها داده است. موضوع پژوهش های متعدد و جامعه شناسی، روان شناسی و علوم سیاسی خواهد بود.
10ـ قانون مندی و قانون گرایی ـ هر انقلابی همراه با مقررات خود ساخته و باید و نبایدها و قوانینی است که رهبران آن انقلاب براساس اختیاراتی که واقعیتهای انقلاب به آنها ارزانی می دارد، مستقیماً و رأساً به وضع آنها می پردازند و سالهای طولانی می گذرد تا جامعه نمایندگی را تعیین کند که بر اساس اصول و ضوابط معین قانونگذار جامعه باشند. شاید انقلاب اسلامی ایران نخستین و تنها انقلابی باشد که رهبری آن از پیش از پیروزی انقلاب، قانون مداری را مبنای کار خود قرار داده و در اندیشه تعیین ضوابط اصلی و اساسی اداره جامعه یعنی قانون اساسی توسط مردم و سپس ایجاد مؤسسات حکومتی بر پایه قانون اساسی مصوب مردم بوده است و این اندیشه را پیش از پیروزی کامل انقلاب با تعیین شورای انقلاب و سپس تعیین دولت موقت، حتی برای دوران کوتاه قبل از تدوین و تصویب قانون اساسی و ایجاد مؤسسات حکومتی، ضابطه مند ساخته و نیز چند روز پیش از پیروزی قطعی انقلاب در 22 بهمن همراه با تعیین دولت موقت تدوین قانون اساسی و تصویب آن را توسط مردم وعده داده و به همۀ وعده های خود در تدوین قانون اساسی، به همه پرسی گذاشتن آن و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس قانونگذاری بر اساس قانون اساسی و استقرار دیگر تأسیسهای پیش بینی شده در قانون اساسی در همان سال اول عمل کرده است و بنیان کار را به گونه ای استوار ساخته است که در ظرف بیست سال، بیست انتخابات در ایران برگزار شده است. این بررسی ها به خصوص باید روند شکل گیری حکومت، اداره امور و تأسیسات حکومتی، نظام قانونی، شیوه های قانون مندی و روابط قوا و مسایلی دیگر از این قبیل را در انقلاب های دیگر نیز مدنظر قرار دهد و پژوهش های متعدد و متنوعی را با روش تطبیقی سامان بخشد.
این چند نکته و عنوان از میان صدها عنوان است که می تواند و باید مورد بحث و تحقیق در جامعه شناسی و علوم سیاسی قرار گیرد و نیز پای تاریخ اجتماعی و روان شناسی اجتماعی و مباحث ادبیات انقلابی و نظایر آن را هم با جد و جهد به میان بکشد. امیدواریم که دانشمندان و اندیشه وران فارغ از جنبه های احساسی و عاطفی و براساس امور واقع و حقایق موجود به بحث و بررسی دربارۀ آنها بپردازند. برای این قبیل اندیشمندان و پژوهشگران آرزوی موفقیت دارم.
.
انتهای پیام /*