شب قدر قلب ماه مبارک رمضان است، ماه مبارک رمضان برای امت اسلامی معجزه ای قویتر از معجزه سلیمان پیامبر است، زیرا اعجاز آن حضرت در مسلط بودن بر باد بود راه یک ماهه را در بامداد یا در شامگاه طی می کرد، ولی اعجاز قرآن کریم در این است که سالک صالح در یک شامگاه در لیلة القدر راه هزار ماهه را طی می کند ﴿لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾ با این تفاوت که او مسیر مکان را می پیمود و قرآنیان می توانند مسیر مکانت را طی کنند. همراهان سلیمان نبی در یک بامداد راه ظاهری یک ماهه را طی می کردند ولی پیروان قرآن و عترت مکانت و راه معنوی هزار ماهه را یک شبه طی می کنند، اگر گفته شد که این طفل یک شبه ره صد ساله می رود، یا که این طفل یک شبه ره صد ساله می رود آن را می شود در شب قدر تجربه کرد.
طرح این مقدمه برای آن است که ما در شب قدر از خدا چه بخواهیم، در جوار قبور مراجع و صلحا و صدیقین و شهدا چه مسئلت کنیم، مسئله آمرزش گناه، مسئله حل مشکلات، مسئله شفای بیماران، مسئله برقراری امنیت، همه اینها جزء فروعات خواسته ماست، ما یک مطلبی عظیم و مطلوب عزیز داریم که در سایه آن مطلب و مطلوب این مقصدها و مقصودها هم حاصل می شود، این مقدمه برای آن است که ما چه بخواهیم، چطور بخواهیم، با چه حال بخواهیم ،که با دست پر برگردیم، نظام ما دولت و ملت ما در سایه این دعاهای ما از مشکلات برهند و به مقصد برسند.
وقتی ما می توانیم یک شبه ره صد ساله را طی کنیم، چون هزار ماه تقریباً هشتاد سال است، وقتی این توان را داریم که یک شبه ره صد ساله را طی کنیم پایان سیر ما چه باشد و چطور بخواهیم در شب نزول قرآن کریم برکات فراوانی نصیب جامعه بشری شده و ﴿إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ﴾ می شود، یکی اینکه قرآن و عترت مرده ها را زنده می کنند، بعد از حیات یابی اگر کسی بیمار بود بیمارها را درمان می کنند و اگر کسی کور بود به او چشم بینا می دهند، کر بود گوش شنوا می دهند، اهل سهو و نسیان بود به او ذاکره و حافظه می دهند، اهل سفر نبود به او زاد و راحله می دهند، همراهان خوبی نداشت به او همسفران خوبی می دهند و مانند آن، اگر قرآن برای این معارف نازل شده است ما چرا در شب نزول قرآن این معارف را نگیریم ،اگر آن مائده و مئدوبه قرآنی در کنارش این غذاها تعبیه شده است چرا اینها را استفاده نکنیم، چرا زنده نشویم اولاً، سالم نشویم ثانیاً، چشم و گوش پیدا نکنیم ثالثاً، همراهان و همسفرانی نظیر انبیا و اولیا پیدا نکنیم رابعاً و مانند آن.
وقتی از امام صادق (سلام الله علیه) سؤال می کنند که علامت شب قدر چیست؟ فرمود شب قدر رایحه خوبی دارد از بوی آن شب معلوم است که این شب، شب قدر است. خوب عنایت کنید شب معطر است و آنچه که در این روایت است حقیقت است نه مجاز؛ شب معطر است نه هوا، گاهی می گوییم زمستان سرد است تابستان گرم، این سخن مجاز است با قرینه همراه است همه می فهمند وقتی گفتیم زمستان سرد است، زمان که سرد نیست هوا که متضمن است سرد است، مگر زمان سرد و گرم دارد، تابستان گرم است یعنی هوا در تابستان گرم است چون با قرینه همراه است قابل ادراک است اما وقتی امام صادق(سلام الله علیه) می فرماید شب قدر معطر است نه هوا معطر است، بلکه آنچه که در شب قدر است معطر است، خود شب، خود زمان، معطر است این را که انسان با شامه و بینی استشمام نمی کند، عطر شب قدر را قلب قرآنی درک می کند نه شامه، فرمود شب قدر معطر است نه هوا، آنها وقتی بوی بهشت را می شنیدند می فهمیدند امشب شب قدر است.
ما در شب قدر از خدا حیات قرآنی طلب بکنیم. ما پیرو کسی هستیم که این ایام، ایام شهادت اوست و غیر از ذات مقدس پیامبر اعظم(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) مردی به عظمت او خلق نشد و خلق نمی شود و آن علی مظلوم است، او امام ماست، ما او را با جان و دل به امامت پذیرفتیم، اما خودش یک مطلبی دارد که به ما فرمود میسور شما نیست ولی پایین ترش را طلب بکنید آن مطلب که عنصر محوری دعای ماست این است وجود مبارک امیر بیان فرمود من تا خدا را نبینم عبادت نمی کنم، منتها خدا با چشم دیده نمی شود با بصیرت و جان مشاهده می شود. آن علی بود و این کلام وقف اوست فرمود من آن نیستم که خدای ندیده را عبادت کنم، با جان دیدم و او را می پرستم، این مقام میسور دیگری نیست، اما پایین تر از این مقام را می شود تمنی داشت و آن این است که ما تابع قرآنیم از یک سو، پیرو عترتیم از سوی دیگر، که میراث گرانبهای پیامبر اعظم(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) به ما سپرده است ،ما مطیع قرآن و عترتیم، این معنا را در شب قدر از خدا بخواهیم که به جایی برسیم که بگوییم من تا قرآن را نبینم از او اطاعت نمی کنم، من تا علی و خاتم اوصیا(علیهم آلاف التحیة و الثناء) را نبینم اطاعت نمی کنم، من تا امام زمانم را نبینم اطاعت نمی کنم، نه با چشم ظاهر که با چشم دل، این معنا را می توان گفت این معنا را می توان خواست، این معنا را می توان یافت، این معنا میسور هر کسی نیست. آن مطالب جزئی هدف ما نیست گرچه به ما می دهند، مشکلات حل معیشت و ادای قرض و شفای مرض اینها جزء ریزشهای مائده قرآنی است، ما به جایی برسیم که قرآن حافظ ما باشد، عترت حافظ ما باشد، ما هرگز رفتنی را به جای ماندنی اشتباه نکنیم، فانی را به جای باقی نبینیم, تمام مشکلات دولت و ملت در این است که ما اشتباهی می رویم. آن چیزی که این مملکت را فلج کرده است برای آن است که نماز ما ﴿تَنْهَی عَنِ الفَحْشَاءِ﴾ نیست قرآن به سر گرفتن ما، ما را به مقامی نمی رساند که بگوییم «ما کنت اطیع قرآناً لم أره» ما در الفبای دین مشکل داریم اگر کسی دروغ نگوید، تجاوز نکند، تهمت نزند، کم فروشی نکند، گران فروشی نکند، هتک حرمت نکند، ما مشکل پرونده های قضایی نداریم. این نماز شبها، این نماز وترها، این نمازهای مستحبی، این قرآن به سرها این توسلها این دعاها این زیارتها برای اینکه ما را بیدار کند، ما باطل را حق ننگریم.
بنابراین شبی که قرآن نازل می شود شب ﴿یَهْدِی لِلَّتی هِیَ أَقْوَمُ﴾ است، ما چرا خود قائم به قسط نشویم اینکه ﴿لِلَّتی هِیَ أَقْوَمُ﴾ شد، ما چرا قوام به قسط نشویم، او برای ما نازل شد و می شود و خواهد نازل شد. اینکه یک قضیه فی واقعه نبود که گذشت این همیشه نازل می شود، هر شب قدر نازل می شود در هر زمان و زمینی تنزل دارد، چرا ما قلبمان را قرآنی نکنیم و نگوییم «ما کنت مفسر قرآناً لم أره»، «ما کنت أتولی اماماً لم أره» اگر دیدیم به مقصد می رسیم بوی شب قدر را نه بوی زمان را، بوی متضمن را، بوی لیله قدر را، استشمام می کنیم، آن گاه هرگز باطل را حق نمی پنداریم، فانی را باقی خیال نمی کنیم. اینکه می بینید وقتی امام سجاد یا ائمه دیگر(علیهم الصلوة و علیهم السلام) دستشان را به دعا برمی داشتند وقتی پایین می آوردند این دست را یا بر بالای سر می گذاشتند یا می بوییدند یا می بوسیدند یا به صورت می کشیدند می گفتند این دست ما به دست بی دستی خدا رسیده است، این از مجاز به حقیقت رسیدن است نه از مجاز به مقصد رسیدن. اگر وجود مبارک امام سجاد مالی را به سائل می داد این دست را می بویید و می بوسید و بر سر می گذاشت می گفت گیرنده این صدقه خداست, می گفت دستم به دست بی دستی خدا رسید اوست که صدقات را قبول می کند.
وی اظهار داشت: شب قدر جای این حرفهاست اگر فرصت کردید اعتکاف دهه سوم را از دست ندهید ممکن است شما سی سال درس بخوانید مجتهد مسلم بشوید اما راه این شب قدر شب دیگر است آن ﴿لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾ به شما شامه می دهد که بوی بد سیاست بازیها را ،حزب بازیها را، باندبازیها را استشمام می کنید در متن سیاست هستید مثل امام و سید حسن مدرس اما نه بیراهه می روید نه راه کسی را می بندید در متن انتخابات هستید اما نه فریب می دهید نه فریب می خورید، این بو کشیدن با درس و بحث حوزه و دانشگاه حاصل نمی شود این محصول شب قدر است و محصول اعتکاف است و محصول آن چشم باطنی است هدف همه ما این باشد که بگوییم خدایا به بارگاه ولی ات پناهنده شدیم.
زیر مجموعه این دعاهای ما، طهارت دل می خواهد، شرح صدر می خواهد، کینه زدایی می خواهد، عداوت زدایی می خواهد، دهها بیماری را کنار گذاشتن می خواهد، آن گاه قرآن را به دست گرفتن می خواهد، قرآن به سر گذاشتن می خواهد و این مطالب را از ذات اقدس الهی مسئلت کردن می خواهد، از کریم, متاع ماندگار خواستن شایسته است. اگر خدای ناکرده کینه ای نسبت به دیگران داریم بگوییم خدایا من از او گذشتم تو از او بگذر، حقی داریم بگذریم تا با صفای ضمیر، با شرح صدر دلی بخواهیم داشته باشیم که جای غیر او نباشد تا او محبت خود را، ارادتمان را، به قرآن که ثقل اکبر است و همچنین ارادتمان را به عترت طاهرین(علیهم السلام) که ثقل اصغر است در قلب ما مستقر بکند.
ما شبی که مربوط به این ذات مقدس است آمدیم از خدا بخواهیم ما آن مقام علی علیه السلام، نه مقدور ماست نه میسور ما که بگوییم «ما کنت اعبد رباً لم أره» ولی این را می خواهیم بگوییم تا علی علیه السلام را نبینیم عبادت نکنیم، این را می خواهیم تا امامان را نبینیم عبادت نکنیم، آن توفیق را به ما بده ما امام زمان شناس باشیم، علی شناس باشیم، آن گاه نه کسی را فریب می دهیم نه فریب کسی را می خوریم نه بیراهه می رویم نه راه کسی را می بندیم.
برگرفته از سخنرانی آیت الله جوادی آملی، ۸۵/۷/۲۱
.
انتهای پیام /*