زن و انقلاب از دیدگاه حضرت امام(ره)
مرضیه حدیدچی (دباغ)
در ارتباط با مسألۀ زن و انقلاب از منظر و دیدگاه حضرت امام(ره)، زنان و مردان ما هر کدام به تناسب سعی، رغبت و ظرف فهم خویش به شناختهایی رسیده اند. پیداست که نسل انقلاب، دستاوردها و اندوخته های انقلاب را که مدیون زحمات آن امام کبیر می باشد، به نسل جوان امروز و فردای میهن که به عنوان یک تکلیف مقدس بر دوش می کشد انتقال دهد، و ضروری است که امانتداری نیکو باشد. ناگفته پیداست که حضرت امام(ره) در رابطه با مسائل جهان ، شرع مقدس اسلام، آیین حکومت و ادارۀ مملکت، دیدگاههای متین و درخور تدبر و تأملی دارند. مسائل مربوط به زنان نیز از این قاعده مستثنی نیست . در باب سابقۀ تاریخی مسألۀ زن، این حقیقت تلخ وجود دارد که غیر از دوره های کوتاه صدر اسلام و رسالت پیامبر ـ صلوات الله علیه ـ که برخی دستاورهای اسلام در باب زنان در جامعه اسلامی جاری و ساری گردید و به دنبال آن زنان صاحب حقوق گشتند، در سایر اوراق تاریخ زندگی بشر، وجه قالب، ظلمهایی است که بر زنان روا داشته اند و آنچه نصیب زنان گشته، تلخی و سوزش تازیانه بی عدالتیهابوده است. پس از آن دورۀ کوتاه؛ اما درخشان صدر اسلام که احیای حقوق زنان در مراحل آغازین بود و جامعۀ اسلامی این امر مقدس انسانی را تجربه کرد، بار دیگر جاهلیت سایه های شوم خویش را گستراند و مقاومت در برابر این حق اسلامی ـ انسانی زن آغاز گردید. متأسفانه بسیاری از مربیان جوامع مختلف نیز در طول هزار و چهارصد سال، پس از مبعوث شدن پیغمبر اکرم به رسالت، در باب زنان نظریات خاص و بحث انگیز داشته اند و حتی گاه برداشتها و سلیقه های شخصی خویش را ملاک نظر قرار دادند و افسوس که نتوانسته و یا نخواسته اند از دریچه رو به نور اسلام که زن و مرد را برای هم، لباس و موجب پوشش و برطرف ساختن کاستیها و نواقص و تکمیل شخصیت همدیگر معرفی می کند؛[1] به نیمی دیگر از جمعیت بنگرند که خداوند اشرف مخلوقات به آنان نام داده است. در این میان معمار کبیر انقلاب، طرحی نو در افکند و به احیای حقوق فراموش شدۀ زنان پرداخت و بیهوده نیست که معمارش نام نهادند. یعنی عمارت ساز، آبادگر و احیاکننده. انقلاب نیز به معنی دگرگونی است و یکی از جلوه های دگرگونی را در نگاه مقدس امام به مسائل زنان می بینیم. نگاه وسیع، روشن و شفاف او نسبت به زنان برگرفته از سنت و عملکرد رسول الله ـ صلوات الله علیه ـ و ائمه هدی است. برخی با این بهانۀ واهی که ما هر چه بکوشیم نمی توانیم به مرتبۀ آنان برسیم، دست از کوشش دراین باب و شاید در برخی از ابواب دیگر برداشتند. امّا امام با دانش، تقوا و عمل خویش ثابت کرد که به قول آن شاعر، آب دریا اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید. امام با رفتار و عمل خویش به ما آموخت که می توان آن بزرگواران را الگو قرار داد و به قدر شعور، شناخت و توان خویش، به آن خورشیدهای حقیقت نزدیک شد و گرما و نور آنان را هدیه گرفت. آری، امام این حقیقت را به زنان جامعه و جهان اسلام عطا فرمود و من مخصوصاً بر لفظ عطا کردن تأکید دارم؛ زیرا اعتقاد دارم امام حق بزرگی بر گردن زنان جامعه و جوامع مختلف دارند؛ بخصوص زنان مسلمان. علت این مدّعا، این واقعیت است که در ایران قبل از انقلاب آن دسته از زنان ایرانی که می خواستند دینشان حفظ شود از نزدیک شدن و دست یازیدن به مسائل و فعالیتهای اجتماعی پرهیز می کردند، و به چند شغلی که صرفاً در آموزش و یا بهداشت جامعه مؤثر بود بسنده می کردند. دسته ای که فریب قیل و قالهای شاه و اطرافیانش را خورده بودند بعد از پیروزی انقلاب با ارائۀ طریق، توصیه ها و نصایح امام از طریق مصاحبه هایشان، انقلاب درونی در آنان ایجاد گردید و این باور در آنان ایجاد شد که با بهره مندی از تواناییهایی که خداوند در وجود زن به ودیعه نهاده، خود باید جایگاهشان را در ساختار نظام انقلابی جستجو و مطالبه نمایند. زنان ما در این راه تا حدی نیز توفیق داشتند؛ اما تحصیل و بدست آوردن تمام این حقوق در گرو از خودگذشتگی، مطالعه، تأمل و تعمق آنان است؛ اگر چه لازم است مردان نیز دررابطه با نوع نگاه خویش به زنان، بازنگری جدی داشته باشند. اگر زنان ما در سایۀ تلاش و از خودگذشتگی بتوانند جایگاه واقعی خود را بیابند، دیگر کسی نمی تواند آنها را از جای بلند کند و در جای و محل دیگری قرار دهد؛ و به عبارتی حقوقی تر؛ هر قشری که بتواند جایگاه خود را در ساختار نظام اجتماعی تثبیت کند، قادر خواهد بود از حقوق معین و تصویب شده برخوردار شود. نمی توان باور کرد حقی که امروز به زنان می دهند و فردا سلبش می کنند، یک حقّ واقعی است؛ اینها حقوق نیست بلکه امتیازاتی است که به زنان تعلق می گیرد و اصلاً پیدا نیست که بر مبنای شایستگی داده یا ستانده می شود. آنکه زن امروز ما، در وهلۀ اول بدان نیاز دارد و باید در راه دستیابی به آن بکوشد، که حقوق تثبیت شده، اسلامی و انسانی است نه امتیازات لرزان و شکننده؛ برخورداری از حق، نیاز فطری و بهره مندی از امتیاز، نیاز انسان در زندگی اجتماعی است. برای دستیابی به چنین هدفی، زنان جامعه بخصوص زنان جوان ما باید تلاش و از خودگذشتگی بیشتری انجام بدهند.
اگر شما رساله های تمام مراجع بزرگوار را بررسی کنید، بحث دفاع یا جهاد را که از جمله فروع دین نیز می باشد، کمتر می بینید. در هر رساله راجع به نماز، غسل و وضو حدود شصت صفحه مطلب وجود دارد؛ امّا در بعضی از این رساله ها سه یا چهار صفحه در مورد، امر به معروف و نهی از منکر، امامت و دفاع یا جهاد نیامده است. درصدد قضاوت و تحلیل نیستیم که چرا آن بزرگواران و آن مراجع محترم ننوشتند؛ امّا اینکه چرا امام بدین مسأله توجه داشته است حائز اهمیت است. حضرت امام از همان روزهای اولی که برای حکومت اسلامی برنامه ریزی می کند، قضیۀ زن برایشان مهم و مطرح بوده است و اعتقاد داشتند که در طول تاریخ بیش از همۀ اقشار، بر زنان ستم شده است. امام در رسالۀ خویش در مبحث دفاع، هر کجا که اسم مردان آمده بدون استثناء از زنان نیز یاد می کنند و دفاع از ناموس اسلام و قرآن[2] و ممالک اسلامی را برای زن و مرد و پیر و جوان تفکیک نمی کنند. امام واقعاً در عمل نیز به این اصول اعتقاد داشتند و از اینروست، وقتی خانمی نامه ای بدین مضمون به امام می نویسند که آیا گذراندن تمرینات و آموزشهای نظامی برای یک زن حرام است یا حلال؟ امام پاسخ فرمودند:
طبیعی است، برای عمل به هر موضوعی، نیاز به آموزش می باشد؛ بنابراین در بحث دفاع نیز برای زنان آموزش در حد نیاز لازم است؛ البته محیطی که شما تعلیم نظامی می بینید باید محیطی صحیح باشد؛ محیطی اسلامی باشد و از جهات عفاف محفوظ باشد.
امام در اندیشه ها و دفاعیّاتشان، امر به معروف و نهی از منکر را در کنار قضیه دفاع قرار می دهند و به آن اعتقاد دارند و امروز دفاع از امر به معروف و نهی از منکر، نوعی پیاده کردن نظریات حضرت امام است.
در زمان اقامت حضرت امام در عراق بزعم تمام موانع و مشکلاتی که رژیم بغداد ایجاد کرده بود، توانستم بطور خصوصی با حضرت امام ملاقاتی داشته باشم. پس از صحبتهای مفصلی که در مورد مسائل گوناگون داشتم خدمت ایشان عرض کردم، من، خانواده و 8 فرزندم را در ایران رها کرده و آمده ام؛ امکان بازگشت هم برایم فراهم نیست؛ زیرا حکم اعدامم صادر شده است. تکلیف من برای رفتن یا ماندن چیست؟ فرمودند: بمانید تا ان شاءالله پس از پیروزی انقلاب، دسته جمعی به ایران برویم. البته بنده ای که فشارهای ساواک و شکنجه های خون آشام آنها را در زندانها دیده بودم و جنایاتی که در حق افراد مختلف انجام می دادند؛ بسیار برایم سخت بود تا این باور را به خود بقبولانم که بزودی به ایران برخواهیم گشت و انقلاب به پیروزی خواهد رسید. اما فرمایش امام آنچنان بر دل و جانم نشست که امروز در محضر شما عزیزان، دوستداران و عاشقان امام باید عرض کنم که این گفتگو تا زمان پیروزی انقلاب که بین بنده و امام اتفاق افتاد، بیش از هفت یا هفت ماه ونیم فاصله نداشت. پس از اینکه امام اذن ماندن دادند، به ایشان عرض کردم که آقا اجازه می دهید به لبنان بروم و در کنار برادران و خواهران لبنانی و فلسطینی خویش با اسرائیل بجنگم؟ فرمودند: این یک تکلیف است. حفظ و حراست از ناموس قرآن، اسلام و ممالک اسلامی بر هر فرد مسلمان واجب است؛ خواه زن و خواه مرد؛ کوچک یا بزرگ هر که در حد توانش باید برای حفظ و حراست بکوشد.
پس از پیروزی انقلاب، به هنگام تشکیل سپاه و نیز پس از راه افتادن تشکیلات، مأموریتی به بنده داده شد تا برای شکل دادن سپاه در منطقه غرب کشور با یکی از برادران عالِم بنام آقای لاهوتی (که مرحوم شده اند) به منطقه غرب کشور برویم، به دلیل عدم وجود برادران آموزش دیده برای فرماندهی سپاه، یکی از شهدای محرابمان به نام حضرت آیت الله مدنی از بنده خواستند که شما مسئولیت فرماندهی را به عهده بگیرید و فعلاً خودتان این مسئولیت را داشته باشید تا ببینیم چه می کنیم. از اوایل سال 58 تا سال شصت فرماندهی سپاه استان همدان به عهدۀ بنده بود و حضرت امام(ره) دقیقاً در جریان بودند و هر دو ماه یکبار بنده به تهران می آمدم و گزارش کار می دادم؛ آن هم در آن لحظات حساس اوایل انقلاب که بعضی از همسایگانمان مشکلاتی را در مرزها به وجود آورده بودند؛ از جمله کشور عراق و به همین دلیل هم حقیقتاً ادامۀ کار سخت بود؛ امّا نه امام راحل مخالفتی کردند و نه مشکلاتی برای بنده داشت.
مسألۀ زن از نظر دفاع، حضور در مجامع مختلف و اینکه باید زنان در سرنوشت کامل مملکت دخالت داشته باشند، قابل حس است. بنده احساس می کنم تا وقتی دقیقاً آن دیدگاههای حضرت امام(ره) برای ما چه در داخل و چه در خارج بین دوستان و یاران امام شناخته شده نباشد، نمی توانیم این دیدگاهها را به نحو احسن در جامعه خودمان و در جوامع دیگری که دوستان می خواهند پیرو امام باشند، پیاده کنیم. لازمۀ شناخت، این است که وقت گذارده و سرمایه گذاری کنیم و گام به گام نظریات، خواستها و دستورالعملهای امام را آویزۀ گوشمان قرار داده و به آن عمل کنیم تا بتوانیم جزء پیروان راستین امام راحلمان قرار بگیریم.
منبع: تأملی بر جایگاه زن، ج 1، ص 127.
پی نوشت ها:
[2] )) رساله حضرت امام باب امر به معروف و نهی از منکر.
.
انتهای پیام /*