نامه های رسیده
ارسال نامه های توأم با محبت و احساس همدردی در ایام بیماری یادگار گرامی حضرت امام
در جریان بیماری و رحلت جانگداز یادگار گرامی حضرت امام خمینی(س) علاوه بر پیامهای تسلیت خارجی، نامهها و پیامهای بسیار زیادی از سراسر کشور اعم از تقاضای اهداء قلب و اعضاء بدن یا تسلیت و ابراز همدردی به بیت معظم حضرت امام خمینی رسید حضور، ضمن تشکر و قدردانی از نامههای مخلصانه این عزیزان، نظر خوانندگان گرامی را به قسمتهایی از این نامهها جلب مینماید.
□ حضور
«بسماللهالرّحمنالرّحیم»
سلامٌ علیکم
با سلام و درود بر بهار انسانها و شکوفایی دورانها و به خورشید فروزان امامت و سلام و درود بر رهروان و شیفتگان و دلباختگان او که یک لحظه از لحظات زندگی از یاد او غافل نبوده و برای رسیدن وصالِ دلربایش از هر سعی و کوشش دریغ نمیورزیده و افتخار زیارت او را با سلطنت بر زمین و زمان مبادله نمیکنند و سلامی به پهنای وسعت جهان و با سلامی به سرخی خون شهیدان از صدر اسلام تاکنون و سلامی به گرمی نور خورشید و با سلامی به اندازۀ غم و اندوهی که در درونم موج میزند و با سلامی خدمت شما خانوادۀ محترم مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی
لیلا روستا - دوّم راهنمایی
فیروزآباد فارس
در حالی این نامه را مینویسم که بغض گلویم را گرفته است، امام ما با حرکت جهانی خود، با تأسی از ولیالله الاعظم(ع) با الهام از قرآن و ائمه، حکومت الله و حکومت اسلامی را بنیان نهاد و چه زود از میان امتش رَخت بربست و به سوی حق شتافت. و هنوز دیر زمانی از آن واقعۀ جانسوز نگذشته بود که آئینۀ تمام نمای امام و مجاهد نستوه انقلاب و ذخیرۀ الهی در انقلاب، حضرت حُجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی(ره) با رحلتش دلهای همه را سوزاند آن هنگام که خبر ارتحال آن بزرگوار را شنیدم احساس کردم که کوهی بزرگ بر روی کمرم افتاده است و اکنون با هزاران آه و اندوه در حالی که شِکْوۀ این داغ بزرگ را به درگاه خدای بزرگ میبرم این نامه را مینویسم. خیلی عظیم است این مصیبت، من لازم است که عرض کنم این وظیفۀ آحاد ملت ما بود که در مراسم تشییع حاج احمد آقا(ره) شرکت کنند، آن وقت شما خاندان خمینی در آستانه سال نو، در حالی که اکثریت قریب به اتفاق ملت ما از این ضایعۀ بزرگ قلبهایشان مُتٲلِّم است بار دیگر آن بیت معظم، با وجود تمام ایثارگریهای خود و با تحمل تمام سختیها و رنجها در زمان طاغوت، و حقّ عظیمی که به مردم ما و اسلام و مسلمین دارید درس بزرگمنشی و افتخار و تواضع را به همۀ ما دادید، چه کردید شما ای بزرگمردان اسلام راستین و ای راست قامتانِ تاریخ، در شب عید و در ایام ارتحال آن بزرگوار اطلاعیهای صادر کردید و فرمودید که مردم طبق سنّت سالهای قبل عید نوروز را جشن بگیرند. اللهاکبر! در آن لحظه تمام موهای بدنم سیخ شد، عرق شرم و خجالت بر تمام وجودم نشست، واقعاً من از این همه عِزّ و افتخاری که بیت معظم شما میآفریند خجالت میکشم، ما هر چه داریم از فداکاری امام ما و فرزندان او و اهل بیتش که تمام تهدیدها و شکنجهها و رنجها را در زمان طاغوت تحمل کردند، داریم اگر امروز اسلام و انوار قرآن تابان است اوّلاً به وجود امام زمان(عج)، و در ثانی به برکت خاندان عظیمالشأن خمینی کبیر(ع) و رشادتهای شهیدان، میباشد درود خدا بر شما باد.
راستش را بخواهید من از وجود مبارک و ملکوتی حضرت عالی (حاج سیدحسن خمینی) تا قبل از ارتحال پدر بزرگوارتان اطلاعی نداشتم بعد از آن واقعۀ جانگداز سیمای نورانی و تابندۀ شما را از تلویزیون البته نه بطور واضح بلکه خیلی زود دوربین فیلمبرداری از کنار تصویر شما گذشت، علیٰ ایّحال وقتی سیمای شما را دیدم یک تسلای خاطری به من دست داد عشق و محبت شما در دلم نشست از آن زمان تاکنون آرزو دارم که خدا توفیقی دهد و به زیارت شما شرفیاب شوم.
در روز تشییع آن بزرگوار، در شهر اهواز هم مراسم بزرگداشت برگزار شد جمعیت آن قدر بود که از حسینیۀ اعظم شهر اهواز مردم را گفتند که به طرف مصلای مهدیۀ امام خمینی(ع) بروند روز بعد هم مراسم دیگری در مصلا برگزار شد. در آن روز من ناباورانه شاهد حضور دسته دستۀ عشایر عرب بودم که با پرچمهای خود وارد مصلا میشدند و جملاتی به این معنی که «کجاست حاج احمد خمینی اگر رحلت کرده» و دور تا دور مصلا میدویدند و پرچمها را تکان میدادند و جوانان آنان به شدت بر بدن و سینۀ خود میزدند گویی عزیزترین کسِ خود را از دست دادهاند (البته در مراسم تشییع و جاهای دیگر ما شاهد این صحنههای شورانگیز بودیم) اینها همه برای بزرگداشت آن بزرگوار و حضرت امام برپا شده بود. امّا حقیقتاً آیا میشود آن حق عظیمی که امام امت و شهیدان و خاصه اهل بیت آن بزرگوار و مجاهدتهای فرزندان او که بر ملت ما دارند، آیا میشود با گریه و ناله کردن و سینه زدن پاسخ داد اگر چه اینها همه باارزش است و موجب ضربه خوردن دشمنان سیهروز انقلاب و استحکام انقلاب و نظام اسلامی است امّا تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که جز خدا هیچ کسی نمیتواند جزای این همه خیرات و برکاتی که شامل حال مسلمین و خاصه ملت ماست را به امام و شهیدان بدهد.
در پایان بگویم که نگارندۀ نامه کوچکتر از آن است که بخواهد دربارۀ خود سخن بگوید ولی مَحضِ اطلاع حضرتعالی بگویم که، من 16 سال سن دارم و منزل ما در شهر اهواز است. و سوگند یاد کردهام که لحظهای هم از راه پرافتخار و مُستقیمی که امام بنیان نهادند که راه انبیاء عظام الهی و راه نبی اسلام و راه ائمه اطهار و راهی است که مرضی نظر ولیالله الاعظم است این راه را رها نخواهم ساخت و در تمام مراحل و مناسبتها سعی و کوششم را بر این خواهم نهاد که پیشگام باشم هم نامه از حالت عادی خود بیرون آمد و طولانی شد و هم خدای نخواسته شما را با این نامه خسته و اذیت نمودم سرتان را بدرد آوردم، شرمندۀ شما و خاندانتان هستم، امیدوارم که به کرم و بزرگی خود ببخشید. امیدوارم که بار دیگر شما را از تلویزیون زیارت کنم و افتخار شرفیابی به حضورتان را اگر لایق باشم داشته باشم و انشاءالله که این خواهد بود که با حضورتان در صحنههای انقلاب در پشت سر مقام رهبری، و تأسی از انوار جدّ بزرگوارتان امام خمینی و نصایح پدر بزرگوارتان حاج سید احمد خمینی شاهد حضور شما در تمام عرصهها باشیم و دلهایمان با انوار شما تجلّی یابد امید است که بندۀ حقیر را از دعا فراموش نفرمائید (صلّیالله علیکم یا اهل بیت الکرامة و العِزّة و الجَلالَة. و رحمةالله و برکاته).
غلام شما عبدالرزاق اهوازی
1/1/74
من دختری 19 ساله هستم و مدتهاست که بابایم به سرای ابدی شتافته است و چون گل از شاخۀ زندگیمان پرپر شده اما مادر گرامیم، وقتی در صحنۀ تلویزیون امام عزیز و فرزند گرامیشان را میدیدم که دست نوازش بر سر بیپدران بلند میکردند باعث تسکین قلبم میشد و جای خالی پدر را کمتر احساس میکردم.
مادر جان، من از کودکی عاشق امام و بیت شریفش بودم. همیشه آرزو میکردم که به خدمت حضرت امام و حاج احمد آقا مشرف بشوم و ایشان را از نزدیک ملاقات نمایم. ولی مادر جان نمیدانم چرا به برخی از آرزوها نمیتوان رسید؟ شاید لیاقت چنین کاری را نداشتهایم و نخواهیم داشت. ای کاش برای یک لحظه بجای خدمتکار جماران بودم و گلهای جماران را از نزدیک مشاهده میکردم و بوسه بر جاهای خالی آن دو عزیزمان میزدم...
کنیز شما هاجر دروخوار از ماکو
حاج سید احمد آقا خمینی کسی که با دیدن چهرهاش تمام افکار و اذهان به سیمای نورانی امام عزیزمان معطوف میشد کسی که همچون یک دلاور بسیجی در رکاب امام مبارزه کرد کسی که در صف اوّل حامیان و عاشقان ولایت فقیه مردانه ایستاد - کسی که همچون مظلومی برای اسلام و انقلاب جهاد کرد کسی که چهرهاش یادآور پیام نهفتۀ انقلاب و اسلام بود و صحبتش از پیامی گرم که پشتوانۀ انقلاب بود سرچشمه میگرفت.
امّا خبر رحلت یادگار امام راحل دیگر مجالی را برای گریه نگذاشت و به یکباره در بخش رودبار شهرستان غوغا شد. اشکها سرازیر شدند - همه در سوگ و ماتم - اشک چشمان مردم بیاختیار سرازیر میشد - کودک یتیمی هم بیاختیار به گریه میافتاد و میگفت پدرم رفت عجب فراغی است. آری پدر محرومین رفت.
برادر حقیر شما و دوستدار بیت امام راحلمان شهرام مرادی به نمایندگی از مردم داغدار بخش رودبار شهرستان روستای رازمیان
ای یادگار دو یادگار بزرگ ایران ای یادگار امام خمینی و سید احمد خمینی تو یادگار همۀ مردم ایران هستی به خدا قسم انگار حضرت امام خمینی و حاج سید احمد خمینی از دنیا نرفتند چون خداوند یکتا کسی را به ما عطا فرموده از آن خانواده بزرگوار و پیغمبرگونه که ما دیگر هیچ غمی نداریم پیش خداوند چون به ما کمک نموده است. خداوند این چهره نورانی را برای همۀ ملت ایران نگهداری میکند، آمین.
قلم در دست گرفتم تا شرارههای درد و رنج را از وجودم بَر کنم و بر کاغذ سرازیر نمایم. اینها را به آن نیت ننوشتهام که منتی گذاشته باشم و با الفاظ به جدال برخیزم نوشتم که روحم را تسکین دهید و درد درونم را مداوا کنید و به حق میدانید و میدانم که رسالتتان طبابت روح میباشد. مدّتی است روح و دل حقیر چون کبوتری شکسته بال قصد پر زدن بر گرد ضریح عشق را دارد و آن هم تحت تأثیر خوابی که دیدم چون درویشی دلسوخته و ناامید در نیمههای شب به راز و نیاز با او پرداختم. و از اینکه در کوچههای ضلالت عمرم حقیقت را دیدم و لمس کردم دوست ندارم این بخت بزرگ از من رو گرداند و مطالبی را که مینویسم نه بر تزیّد تعصب میباشد و نه فدا کردن حقیقت زیر پای مصلحت و ناراحتم از اینکه نمیتوانم حرف درونم را بر صفحات کاغذ بنگارم دوست دارم برایتان از درد و رنج و از غصههایی که در طی زندگی دیدم بگویم. امّا خوابی که چون ناصرخسرو مرا برانگیخت و شور شوق انقلابیم را افزونتر کرد برای شما بیان مینمایم شب هفت یادگار امام با توجه به مشکلات رفت و آمد تصمیم گرفتم در حرم بمانم مدّتی بود عشق دیدار امام زمان تمام وجودم را مشتعل کرده بود آن شب پس از اقامه نماز و دعای کمیل به بیرون از حرم جهت وضوی مجدد برای نماز حاجت رفته بودم تنها ذکرم این بود خدایا حال که به خاطر کمی ریاضت و محنت از دیدار امام زمان محرومم نمودی و صلاح را در این دیدی خدایا خالصانه و صادقانه دوست دارم امام را در خواب ببینم خلاصه بعد از بجا آوردن نمازهای متعدد و قرآن خوابیدیم امّا اثری نشد نماز صبح را به امامت حاج آقا جوادی به جا آوردم و دوباره در کنار ضریح ناخودآگاه به خواب رفتم خواب دیدم حرم مملوّ از جمعیت با همان صحنه، همان ترکیب شب هفت امام دستمال سفیدی در دست دارند و مشغول ریختن اشک در حین سخنرانی میباشد و مدام این جمله را تکرار میکند مردم احمد تفسیر انقلاب بود احمد چشم و چراغ انقلاب بود (که حقیر در سرودههایم به آن اشاره کردم) آنقدر گریه کردم که از خواب برخواستم.
سیهیلا زروانی – دانشجوی رشتۀ علوم تربیتی
انا لله و انا الیه راجعون
بیت معظم حضرت امام خمینی (قدس سره شریف)
با تقدیم مخلصانهترین سلامها و عرض تسلیت بمناسبت ارتحال جانسوز حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد آقا که بعد از امام راحل امید ما خانوادههای شهداء بود به محضر کلیه اعضای آن بیت شریف بویژه مادر عزیزش و همسر گرامیش و از درگاه ایزد منان توفیق صبر و استقامت و بقای طول عمر با عزت و کرامت برای کلیه اعضای آن خانواده شریف خواستاریم و امیدواریم این مرکز اعتقاد که چشم مسلمین جهان به آن دوخته شده و قلب خانوادههای شهداء را آرامش بخشیده تا ابدالعمر زنده و جاوید و با حرمت و عزت حفظ و ارتقاء یابد که این مورد نویدی است به محبان آن بیت معظم انشاءالله رحمان که این مورد خدا وکیلی خواست درونی ماست اینجانب برادر 3 شهید هستم که بینی و بینالله آنقدر خودم و مادرم و اعضای خانوادهام دل شکسته شدیم در جریان ارتحال جانکاه سید احمد آقا که در شهادت شهیدانمان که مظلومانه شهید شدند قابل وصف نیست باز هم از درگاه ایزد متعال میخواهیم که حاج سید حسن راه و خط مشی حضرت امام(ره) و مرحوم حاج سید احمد آقا را ادامه دهند و شما بدانید ما خانوادههای شهداء پشت سر شما و مقام معظم رهبری حرکت و به فرمان شما لبیک خواهیم گفت انشاءالله.
از طرف خانواده شهید محسنیها
بِسماللهالرّحمنالرّحیم
امیدواریم سلام و سپاس بیپایان این حقیر دختر کوچک خود را که از دشت سرسبز مازندران نثارتان میکند پذیرا باشید و همواره در پناه خداوند و در جهت خدا بنده خوب خدا باشید.
شما خانوادۀ گرامی همواره الگوی نمونهای بودید و همیشه سعی میکنم شما را سرمشق خود قرار دهم. درگذشت یادگار امام بزرگوارمان حاج سید احمد خمینی من و همه کسانی را که به سجایای اخلاقی آن عزیز آگاه بودند، داغدار و غمگین ساخت. من خود را در این ضایعۀ دردناک سهیم و شریک دانسته و شادی روح فقید سعید و بقا و دوام بازماندگان را از ایزد منان خواهانم. انشاءالله که خداوند به مادر رنج کشیده و خانوادۀ گرامی و فرزندان صالح آن مرحوم صبر بینهایت عطا فرماید. میدانم که دوری جاوید سروران رنج جانکاهی دارد و به خصوص آن مرحوم به ملت ایران و فرزندان شهیدان مانند پدر بزرگوارشان امام خمینی (قدس سره) محبت بسیاری ابراز میکردند و همچون پرستاری دلسوز از بیماران خود غمگساری میکردند. مرحوم حاج سید احمد تمام خوی و خصلت امام خمینی را به ارث برده بودند. هرگاه من به چهرۀ نورانی و مهربان او مینگریستم یاد امام در دلم زنده میشد. اما اکنون باید با از دست دادن آن مرد فداکار عشق ما به امام و راه او بیشتر باشد. به اندازهای که دشمنان قادر به برگرداندن ما از راه آن پیر بتشکن نباشند. این انقلاب میراث پدر عزیزمان است و باید با جان و دل آن را حفظ و مراقبت کنیم.
من از خداوند میخواهم توفیقی به من دهد تا برای لحظۀ کوتاهی هم که شده به حضور شما بیایم و به تمامی بازماندگان امام بزرگوار خدمت کنم و احساس میکنم خداوند اینگونه از گناهان من بگذرد. بدانید اگر سبکبال بودم به همراه باد صبا میآمدم و اگر بال داشتم به بام خانهتان پر میگشودم.
کسی که آرزوی دیدار شما را دارد
دخترت – سال دوّم دبیرستان
بسماللهالرّحمنالرّحیم
با عرض سلام به خانوادۀ عزیز و گرامی امام خمینی(ره) وقتی که امام از ایران به سوی آسمان یعنی خدا رفت من 5 سال بیشتر نداشتم من میخواستم امام را ببینم من میخواستم پیش امام بروم و چهرۀ نورانیاش را ببینم امّا کوچک بودم نمیتوانستم به پیش امام بیایم من وقتی که در تلویزیون شنیدم که احمد آقا خمینی در بستر بیماری هستند خیلی ناراحت شدم من در نمازهایم دعا میکردم تا احمد آقا خمینی زودتر خوب بشود و پیش شما برگردد من ارتحال احمد خمینی را به شما خانوادۀ عزیز تسلیت میگویم من در آن روزی که آقا احمد خمینی در بیمارستان بود در مهمانی بودم در قزوین پیش مادربزرگم و وقتی تلویزیون گفت: احمد خمینی رحلت کرده نتوانستم بیایم تهران چون راهم دور شده بود خودم که کوچک هستم و نمیتوانم بیایم برای همین باید مرا پدر و مادرم بیاورند ولی تنها خودم و برادرم به مهمانی رفته بودیم با داییم برای همین نتوانستم به تهران بیایم از شما خانوادۀ محترم معذرت میخواهم البتّه آنها خیلی دوست داشتند که در این مراسم شرکت کنند امّا فرصت جور نشد.
ارتحال تنها یادگار امام احمد خمینی را به شما تسلیت میگویم در صورت امکان لطف نمایید و جواب نامه را بنویسید.
نرجس علیخانی
از یگانه معبود بزرگ میخواهم که سایۀ شما خاندان خمینی کبیر ابرمرد تاریخ را هیچگاه از سر ما ملّت ایران کم نکند گاه از خداوند مهربان میخواهم گله کنم که چرا خدایا چرا فرزند عزیز امام یادگار گرانقدرش را به این زودی از ما گرفتی خدایا ما به چهرۀ مهربان او که گاه گاه از صفحۀ تلویزیون نمایان میشد خو گرفته بودیم احساس میکردیم که امام هنوز در بین ماست چرا به این زودی شمع وجودش به خاموشی گرائید و باز میاندیشم که خداوند بزرگ انسانهای پاک و بزرگوار را به خاطر اینکه دوستشان دارد میخواهد که زودتر به سویش پرواز کنند امّا با همۀ این حرفها دل آرامش نمییابد و زخم درون التیام نمییابد هزاران بار آرزو میکنم که ای کاش مرده بودم که چنین داغ سنگینی را که چنان داغ اباعبدالله الحسین(ع) است بر قلب مجروحم تحمّل نمیکردم.
خداوند بزرگ شما خانوادۀ امام را دوست دارد برای همین است که عشق شما را در دل ما قرار داده است هنگامی که خبر بیماری حاج آقا احمد عزیز را شنیدم گویی بند بند دلم را پاره کردند خاضعانه هنگام نماز و در تمام آن روزهای غمانگیز برای سلامتی ایشان دعا کردم هنگامی که خبر رحلت ایشان را به من گفتند احساس کردم که باز قیام کربلا شد و اباعبدالله یا ابوالفضل العباس(ع) به شهادت رسیدند ولی باران اشکها هم این مصیبت بزرگ را کاهش نمیدهد و من تا زنده هستم این مصیبت بزرگ را فراموش نمیکنم و از خداوند بزرگ میخواهم که حاج آقا حسن عزیز را که نوگل این باغ است با بقیۀ افراد بیت امام عزیز تا ظهور امام عصر(عج) در پناه خودش محفوظ بدارد والسلام. خدانگهدار شما
تهمینه نظرخانی
روستای شریفآباد
این بندۀ حقیر از دورترین نقطه ایران برای شما نامه مینویسم من این نامه را با دستی لرزان، گلویی بغض گرفته و چهرهای غمناک برایتان مینویسم هر چند زبان قاصر و عاجز است ولی میخواهم از طرف خودم و خانوادهام و کلیه دوستانم از بخش انارک که در 75 کیلومتری شهرستان نائین قرار دارد رحلت جانگداز و جانسوز حاج سید احمد آقا خمینی را به شما و خانوادۀ محترم تسلیت عرض بنمایم هر چند که این رحلت جانگداز برای ما باور کردنی نیست ولی تقدیر و سرنوشت الهی مهلت نداد که آن عزیز بیشتر در بین ما باشد ...
زهرا دستان - دیپلمه فرهنگ و ادب
شغل (قالیباف)
من با اندوهی وصفناپذیر و با قلبی سرشار از مهر و محبت ضایعۀ اسفبار را به شما و بیت شریف امام امت تسلیت گفته و صبر جلیل برای شما از خداوند منان مسئلت دارم.
شقایق پرپر شد
ستارگان ملتمسانه اشک ز ابر
عاریت ستاند
یادگار رهبر انقلاب، در ناباوری به ملکوت اعلی شتافت.
آسمان تنگتر شد
کوه اشکهایش را در چشمههای
زلال ریخت
تک گل گلزار عشق بهار
خسته از سنگینی شبنم بهاران
با چشم تر به سجده رفت...
سلماسی - محمد اکبرزاده (ناصح)
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء
محضر مبارک بیت شریف و معظم بزرگ مرد عرفان و بنیانگذار کبیر نظام مقدس جمهوری اسلامی سلام علیکم؛
پس از عرض بهترین سلام و درودهای خالصانه به محضر آن بیت معظم و نورانی و نثار سلام و صلوات به روح پرفتوح و ملکوتی حضرت امام امت سلام ا... علیه و آرزوی سلامت و صحت کامله برای وجود مقدس تنها یادگار امام(ره)؛ بنده حقیر بعنوان قطرهای ناچیز از امواج عظیم شیفتگان راه و خط امام و یکی از کسانی که حیات معنوی خویش را مرهون حضرت امام امت میباشم لازم میدانم بدنبال بیماری که برای نور چشم امام و پشتوانه محکم انقلاب و بازوی توانمند رهبری معظم انقلاب پیش آمده تمامی اعضای بدن خویش اعم از قلب، کبد، کلیه و... را در راه حصول سلامت و بهبود کامل حضرت حجةالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی حفظ الله تعالیٰ اهداء نمایم. خدا میداند از آن روزی که این حادثه تأثرانگیز و غیرمنتظره را شنیدم قلبم در فشار است.
پس شما را سوگند میدهم به روح بلند و ملکوتی حضرت امام(ره) اگر نیاز به پیوند اعضاء بدن باشد مرا در جریان قرار دهید تا با نثار قلب و کلیههایم گوشهای ناچیز از دین خود به امام و انقلاب را ادا نموده باشم. ضمناً سن بنده 23 سال میباشد و اعضای بدن برای این کار کاملاً مناسب میباشد...
اصغر ایرانی کلور
بیت محترم حضرت امام خمینی(ره) جماران
با سلام و آرزوی شفای عاجل از صاحب زمان حضرت حجةالاسلام حاج سید احمد آقا خمینی تقاضای عاجل از آن بیت محترم دارم که اینجانب با تمام وجودم حاضرم دو کلیه و قلبم را به نور چشم ملت ایران تنها یادگار امام عزیزمان اهداء نمایم.
همچنین فرزند پسرم حاضر میباشد به خواسته خودش یک کلیه خود را اهداء نماید. و افتخار و اجرش برایمان افتخاری میباشد تقاضا میکنیم شما را به روح امام بزرگوار این خواسته ما را برآورده نمائید.
حسام و نبی ایراننژاد
بسماللهالرّحمنالرّحیم
خانواده محترم و معزز جناب آقای حاج سید احمد آقا خمینی
سلام علیکم
احتراماً از خداوند عاجزانه مسئلت میدارم انشاءالله هر چه سریعتر به آن عزیز از جان گرامیترم سلامتی و بهروزی را برگرداند و وجود شریفشان از هر عیب و ناراحتی مصون باشد و کسالتی هم که پیدا شده است انشاءالله مرتفع گردد بدینوسیله به اطلاع آن عزیزان میرساند اینجانب سید محمدعلی امامی جانبازی هستم و اینرا اعلام میدارم که چنانچه نیاز به هر عضوی از بدن ناقابل من میباشد حاضرم با کمال رضایت و برای خشنودی خدا اهداء نمایم انشاءالله.
سید محمد امامی
احتراماً به استحضار میرساند، چنانچه در هر زمان و مکان و لحظهای جهت بهبودی کامل حال عمومی آقا سید احمد یادگار امام راحلمان نیازی به عضوی از بدن برای پیوند و هر طوری که پزشکان صلاح میدانند باشد، اینجانب آمادگی کامل خود را تماماً و کمالاً برای اهداء تمام اعضاء و جوارح بدن خود به آن عزیز که انشاءالله خدا هر چه زودتر شفای عاجلش عطا کند. هر چه سریعتر اعلام مینمایم.
پرویز مؤمنیان ماسول
بیت شریف حضرت امام خمینی(ره) - جماران
اینجانب آمادگی خود را جهت اهداء یکی از کلیههایم/ ای مثبت/ برای شفاء عاجل یادگار عزیز امام راحل اعلام میدارم.
احترام قصابیان
کوی نصر/ گیشا/ خیابان دوازدهم پلاک هیجده
بسمه تعالیٰ
با سلام و دعای خیر، احتراماً اینجانب احمدعلی امجدیان دانشجوی ترم سوم کارشناسی رشته مدیریت مرکز آموزش مدیریت غرب کشور و کارمند مخابرات با افتخار و تمایل قلبی تقاضا دارم قلب و کلیه های خود را به حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد آقا خمینی یادگار حضرت امام اهداء نمایم امیدوارم در کنار دریای بیکران جمهوری اسلامی قطرهای در مقابل آب دریا باشم.
والعاقبة للمتقین
احمدعلی امجدیان کارمند مخابرات و دانشجوی ترم سوم کارشناسی مدیریت
23/12/73
بسمه تعالیٰ
بیت محترم امام خمینی /ره/(ره)
با اهداء سلام و تحیات و با مسألت داشتن شفا و بهبودی کامل و طول عمر با برکت بیشتر برای حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی از درگاه خداوند منان بدینوسیله خالصانه آمادگی خود را برای اهداء هر عضوی از بدنم را اعم از قلب و کلیه و غیره که در جهت ادامه حیات و بهبودی کامل حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی مفید باشد اعلام میکنم.
رونوشت 1 برادر دکتر عارفی سرپرست تیم پزشکی معالج حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی
رونوشت 2 سرپرستی محترم روزنامه جمهوری اسلامی
الحقیر جهانبخش مرادی عموی شهید عظیم مرادی و عموی جانباز ستار مرادی
اصفهان، تهران، شماره 161 تلکس ت
22/12/73
بسمه تعالیٰ
دفتر حجتالاسلام والمسلمین حضرت حاج سید احمد خمینی عزیز و خانواده محترم دفتر بیت حاج آقا احمد خمینی تنها یادگار بنیانگذار انقلاب اسلامی جهان
پس از عرض سلام اینجانب علی باهوش کارمند ذوبآهن با خالصترین و پاکترین احساسات بعنوان یک سرباز گمنام چنانچه قابل دانسته و اجازه فرمایند جسم ناقابل خود را جهت تیم پزشکی تنها یادگار امام رضوانالله علیه هدیه نمایم تا چشم دشمنان کور و قبول حق گردد.
با تقدیم پاکترین احساسات علی باهوش
فیروز آباد تهران، شماره 523 تاریخ 23/12
جماران حجتالاسلام حاج آقا احمد خمینی
با سلام و آرزوی سلامتی برای آن عزیز ما نیز اندوهگین و ناآرام میباشیم و حاضرم قلب و کلیه خود را تقدیم کنم.
جان نثار آزاده رضا اسلامی مخابرات فیروزآباد فارس
بسمه تعالیٰ
بیت محترم حضرت امام(ره)
ضمن درود فراوان بروح بلند و ملکوتی حضرت امام(ره) و بنیانگذار نظام مقدس اسلامی و آرزوی سلامتی و طول عمر برای مقام معظم رهبری بمنظور قدردانی از مبارزات و ایثارگریهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران که در دوران نقاهت ایشان طی نامهای حاضر به اهداء قلبم به حضرت امام بودم و از این فیض الهی بیبهره ماندم اکنون در امتحانی دیگر به پاس مجاهدتهای حاج سید احمد آقا خمینی تنها یادگار امام راحلمان با کمال میل و رضایت کامل حاضرم هر کدام از اعضاء بدنم که باعث بهبودی این فرزند برومند حضرت زهرا(س) میشود به ایشان اهداء نمایم که بتوانم بدینوسیله قطره ناچیزی از دریای بیکران و خروشان حق امام و فرزند ایشان به ملت بویژه قشر محرومین و مستضعفین ادا شود.
با احترام: محمد پروین
بسمه تعالیٰ
محضر مبارک بیت محترم و مکرم حضرت حجةالاسلام و المسلمین جناب آقای حاج سید احمد خمینی یادگار امام خمینی رضوانالله تعالیٰ علیه:
پس از حمد خداوند و با سلام و شفاء جهت بهبودی کامل جسمانی برای فرزند فاطمه زهرا(س) از ایزد منّان مسئلت مینمایم و ما بعدالعنوان. بنده حقیر محمّد ملابابائی نائینی متولد 1334 ساکن نائین بنابر احساس تکلیف شرعی بر خود واجب میدانم با توجه به وضع موجود جسمانی یادگار عزیز حضرت امام خمینی آمادگی خود را جهت اهداء هر یک از اعضای ناقابل جسم خود به تیم پزشکی اعلام مینمایم چون این جسم به صورت امانت از طرف خداوند به بندگان عطا شده و از آن بایستی حداکثر استفاده و به نحو مطلوب از آن بهره گیرد و از طرفی بنده نمیتوانم از این امانت خدادادی جهت اسلام عزیز در حال حاضر بهرهای ببرم و بدون جهت به هدر میرود و با توجّه به اینکه هر دم و بازدم این یادگار امام عزیز برای پیکره انقلاب اسلامی مایه افتخار و وجود حیاتی داشته و دارد باشد که انشاءالله توانسته باشم رضای حقّ تعالیٰ را نیز حاصل و ذرهای از دین خود را نسبت به انقلاب اسلامی اداء کرده باشم و در قیامت از شفاعت انبیاء و امامان معصوم بخصوص فاطمه زهرا(س) برخوردار شوم امید است آن بیت محترم تقاضای حقیر را قبول و جهت اقدام به تیم محترم پزشکی ابلاغ فرمایند.
با تشکر فراوان محمد ملابابایی
بسمه تعالیٰ
خدمت باسعادت بیت شریف حضرت امام خمینی(ره)
با درود فراوان به روح پرفتوح بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و شهیدان همیشه جاوید انقلاب اسلامی و شفای هرچه زودتر یادگار پدر بزرگوارمان از درگاه ایزد منان اینجانب اسماعیل پوررستم برادر دو شهید، خودم مجروح جنگی آمادهام اگر قابل باشم با دو فرزندم قلب، کلیه، کبد، تمامی اعضای وجودمان را تقدیم یادگار حضرت امام بنمائیم با صبر عاجل از درگاه خداوند متعال سلامتی آن خانواده بزرگ را خواستاریم که چشم مستضعفان به آن بیت معظم میباشد.
آذربایجان شرقی – مراغه - خیابان قدس - کوچه شریفخان - خانواده شهیدین - اسماعیل پوررستم
حال ضمن عرض ادب به استحضار میرسانم که بنده حقیر محمدرضا طالبی فرزند محمدعلی به شماره شناسنامه 104676 متولد 1353 صادره از شیراز که ساکن شیراز – شاهچراغ - کوچه سردزک (انتصاریان) محله بیات، منزل قبلی حاج آقا حدائق پلاک 111 میباشم، ضمن راز و نیاز به محضر قدس الهی و درخواست عاجزانه برای سلامتی شما فرزند برومند امام (قدس سره)، حاضرم و اعلام آمادگی مینمایم که هر عضوی از اعضاء و جوارح اعم از قلب، کبد، کلیه و غیره... که مورد نیاز یادگار ارزشمند امام راحل باشد را اهداء نمایم، عاجزانه تقاضا دارم که رسیدگی نمائید و در صورت نیاز، در هر موقع چه شب و چه روز باشد حاضرم جانم را فدا نمایم در صورت نیاز میتوانید به آدرس ذکر شده و یا به شماره تلفن 59045 آموزش نظامی سپاه ناحیه فارس تماس حاصل نمائید، طول عمر شما مسئولین عزیز را از خداوند منان خواستارم.
محمدرضا طالبی
مقام محترم ریاست دادگستری شهرستان ری
سلام علیکم
ضمن آرزوی شفای عاجل برای کلیه یاران اسلام مخصوصاً تنها یادگار حضرت امام(ره)، بدینوسیله اعلام میدارد ما امضاء کنندگان ذیل، کارمندان اداره امور سرپرستی شهرستان ری جهت تقدیم خون و کلیه خود به فرزند حضرت امام(ره) اعلام آمادگی مینمائیم. خواهشمند است دستور فرمائید جهت تسریع در کار از طریق فاکس اداره مراتب را به اطلاع دفتر و پزشک معالج ایشان برسانند.
کارمندان اداره سرپرستی شهرستان ری
بسْمِاللهِالرَّحْمٰنِالرَّحیْمِ
درگذشت ناگهانی و غمانگیز فرزند دلبندتان تیر غم بر قلبهای ما افکند و ما را در غم و اندوه عمیقی فرو برد هنوز داغ از دست دادن رهبر و پدر عزیزمان از یادمان نرفته بود که بار دیگر خدا ما را در آزمایش سنگین دیگری فرو برد امید که از این آزمایش همانند آزمایشات دیگر الهی سرافراز بیرون آییم بسیار مایل بودم که با شما خانوادۀ معظم آن مرحوم دیداری داشته باشم تا از نزدیک با شما در این غم عظمی همدردی کنم ولی افسوس که این سعادت نصیب من نگردید امید که در آیندۀ نزدیک با راهنمایی شما بتوانم به این دیدار نائل آیم.
فرزند کوچک شما فروغ هادی خلجزاده
کلاس دوم راهنمایی از دزفول
آن یار مهربان که ز ما دل برید و رفت
چون مرغ عشق از قفس تن پرید و رفت
تا عاشقانه روی نماید به بزم قرب
رب ارجعی ز خالق سبحان شنید و رفت
مرضیه - احمدی
نمیدانی از روزی که ایشان بستری شدند من چه کشیدهام شب و روز استغاثه کردم و به خدایم گفتم که دوری حاج احمد را نمیتوانم تحمل کنم شبها در عالم خیال با برادرم حاج احمد گفتگو میکردم من به ایشان گفتم اگر بخواهی به عالم آخرت عروج کنی باید مرا هم ببری ولی ایشان تنها رفتند و مرا در فراق خودشان سوزاندند حاج سیدحسن نمیتوانم غم درونیام را بازگو نمایم غمی که یک هفته است تمام وجودم را به آتش کشیده است کاش من هزار بار میمُردم کاش هزار بار تکه تکه میشدم ولی شاهد از دست دادن عزیزتان نمیشدم آخر میدانی من امام راحلمان را در وجود او مییافتم.
فاطمه احمدی - دانشجوی مدیریت دولتی
(دانشگاه پیام نور مراغه)
اگر نتوان تعبیر شهید را در مورد ایشان بکار برد ولی قربانی شدن ایشان در راه انقلاب بعلت زحمتهای طاقتفرسای بیوقفه در صحنه سیاسی اجتماعی دینی محرز است. ایشان سیدالشهدای دیگری در انقلاب اسلامی شد که فشار ناشی از کار مداوم برای انقلاب و بعضاً دیدن چگونگی کار بعضی افراد دیگر، مرگ زودرس ایشان را تسهیل نمود. ایشان با دارا بودن فهم عالی سیاسی جزئیات را در کلیات تحلیل میکرد و ضمن حمایت اصولی و بموقع از مسئولان تذکرات تلخ و شیرین نیز برای همه مطرح میکرد. ایشان از روشنفکران دینی عصر ما بودند.
سیدرضا همراه
انّا لله و انّا الیه راجعون
یا ایّتها النّفس المطمئنة أِرجعی إلی ربّک راضیةً مرضیه
با عرض سلام و ادب وافر خدمت خانواده نمونۀ امام قدسا... نفس الزکیّه
امیدوارم همیشه و در همه حال، از سلامتی که یکی از نعمات خداوند سبحان است برخوردار باشید. اکنون که این نامه را مینویسم بغض گلویم را فشرده و اشک لحظهای امان نمیدهد.
مراتب تسلیت خود و طلّاب حوزۀ علمیۀ مکتب الزهراء را اعلام میدارم و از خداوند منّان برای شما صبر جمیل و اجر عظیم آرزومندم. هنوز داغ جانسوز و جانکاه بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر فقیدمان خمینی کبیر که خدایش با انبیاء و اولیاء محشور فرماید در دلمان التیام نیافته بود که فرزند دیگری از سلالۀ پاک رسول خدا و یادگار گرامی و ارزشمند رهبر عزیزمان از دنیای خاکی رخت بربست و در کنار معبود و معشوق دیرینۀ خویش و در جوار قرب الهی آسایش یافت و به ملکوت اعلی پیوست.
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
از سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
خانوادۀ محترم امام، صبوران الگو و نمونه، سرمشقان تاریخ شما چشم و چراغ ما هستید و هر لحظه که اشکی از چشمان شما جاری شود مطمئن باشید اشک بعدی از آنِ ما خواهد بود. یقین بدانید که با پیروی از دستورات قرآن و با تبعیّت از رهبر جاویدمان سعادت دنیوی و اخروی را از آنِ خود خواهیم کرد. دوست دارم جماران را بخاطر اینکه بوی امامم در آن مکان به مشام میرسد.
صدیقه پاکدلخیرجو - سال دوم دبیرستان نظام جدید
بنام خدا
خدمت مادر بزرگوار و ارجمندم
مادر ارجمندم هر چه اندیشه کردم کلمهای پیدا ننمودهام که بتواند مقام و عزت شما را آنطوری که باید و شاید در برداشته و بزرگی شما را برساند از این جهت شما را با نام مادر خطاب میکنم، پس سلام به پیشگاه ارجمند شما ای مادر بزرگوارم. به شما ای محبوب خدا و ای گرامیترین بنده خدا، و به تو که بانوی بانوان جهانی به تو که بوته شوق امید را، درس ایثار و شهامت و صبوری را به ما آموختید. ای مادر بزرگوارم با من حقیر حرف بزن با من که شکستهتر از واژههای شکستهام. ما اینک بهار را در فصل زخمهای تو میبینم. گل خوشبوی من نمیدانم محبت شما را دستان پینهبسته کدام باغبان در باغ قلبمان کاشت. مادر بزرگوارم فراق و فقدان این عزیز از دست رفتهمان بس ضربۀ سنگین بود که هیچ وقت برایمان باورکردنی نبود...
بیله سوار - اکرم و خدیجه کیانی
این حقیر یکی از پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان گیلان میباشم که قریب دو سال است در استان کردستان (شهرستان سقز) بصورت مأموریتی مشغول انجام وظیفه بوده و اینک دل ناپاک من در فراق حاج سید احمد آقا گریان و غمدیده است، آخر ما دوری حضرت امام(ره) را با وجود مبارک ایشان جبران مینمودیم و بوی امام را استشمام میکردیم چگونه در باورمان بگنجانیم که اینک او نیز از میان ما رفته و ما را در این دنیای فانی و پُر از منجلاب تنها گذاشته است...
حمیدرضا فلاح ابدی
تسلیت بر مادر مظلومۀ غمدیدهاش
آنکه داغ مصطفی و داغ احمد هر دو دید
در حیات قائد و بعد از وفاتش دائماً
هر چه پیش آمد شدائد را بجان و دل خرید
از اَوانِ کودکی تا آخرین روز حیات
با صداقت بار سنگین امانت را کشید
حوزۀ علمیه شد از این مصیبت داغدار
گوهری از مخزن روحانیت شد ناپدید
دست گلچین قضا بار دگر از آستین
شد برون و یک گل از بستان علم و حوزه چید
رفت از دار فنا سوی بقا مردی بزرگ
آنکه در مهر و وفا مانند او را کس ندید
(احمدی) با قلب محزون و دلی اندوهگین
دانههای اشک را در رشته ماتم کشید
عباس احمدی
اصفهان دانشگاه علوم پزشکی
برادر ارجمندم جناب آقای حجةالاسلام حاج سید حسن خمینی:
اینک با وجود وارد آمدن این ضایعۀ اسفناک بر شما و خانواده بسیار محترم و بزرگوارتان این شمائید که باید ادامه دهنده راه امام راحل و در پیش گیرنده روش و اسلوب آن فقید سعید باشید چرا که سیمای امام انعکاس یافته در چهرۀ شما و طنین صوت یادگارش در اصوات برخاسته از حنجرهتان میباشد...
ش. جعفریان اصل - دانشجوی مامایی
حاج احمد آقا بوی امام میداد و مردم با او احساس تنهایی نمیکردند حال دلها همه شکسته ولی چهرۀ معصومانۀ او هیچگاه از خاطر ما نخواهد رفت و همیشه سخنان او گوشهای ما را نوازش مینماید و بر قلبهای ما مینشیند و اگر تو ای تاریخ زمان بخواهی این همه ایثار و فداکاری و جانفشانی را در خود پنهان کنی رسم مردانگی را به جای نیاوردهای...
سید اسماعیل طالع کلاس چهارم تربیت معلم
به نمایندگی از تمامی فرمانبران شما
در شهرستان فیروزآباد فارس
بسماللهالرّحمنالرّحیم
بیت مطهّر امام - خوبان اسلام
بهارتان جاودان ای شمایان که از سلالۀ اویید که بهار با تمامی زیبایی و طراوتش، از قلبش جوشید و در دستانش شکفت.
عزیزانم، قصد ندارم وقتتان را بگیرم. فقط میخواستم بگویم با آنکه شما مهربانان اینگونه خواستید که مردم امسال آیین نوروزی را برپا کنند و به این خاطر اعلام کردید که مراسم سوّم آن عزیز سفر کردۀ ما برگزار نخواهد شد، امّا قلب ما این مراسم را با داغ و درد برگزار کرد و یک دم از یاد نبرد که عزیزمان را از دست دادهایم.
میخواستم بگویم که بر لحظه لحظۀ این غمگینترین عید، داغ عزیزی سایه انداخته بود که تمام دقایق فقط توأم شد با یاد او و اشکی که در چشم میجوشید و قلبی که در پردۀ سیاه و سنگین سوگ پوشیده بود. میخواستم بگویم این تلخترین نوروزی بود که در عمرم دیدم. میخواستم بدانید رشته ای محکم و ناگسستنی از مهر و عاطفه تک تک شما را به قلبهای ما پیوند زده است که تا جان داریم و نفس میکشیم، باقی است.
امسال، وقت تحویل سال، جسماً در این شهر جنوبی بودم امّا تمامی قلبم در حرم امام در طواف بود و همراه با دعای حلول سال زمزمه میکرد:
«السّلام علیک یا روحالله»
«السلام علیک یابن الخمینی»
السّلام علیکما و رحمةالله و برکاته...»
با زلالترین محبتها - خواهرتان افسون
از «بندر بوشهر»
بسماللهالرّحمنالرّحیم
با سلام و درود به محضر مبارک آقا امام زمان (ارواحنالمقدمه الفداءِ) و خدمت شما خانواده محترم امام خمینی(قدس سره) رحلت جانسوز تنها یادگار امام عزیز را به شما تسلیت عرض میکنم و امیدوارم خداوند به شما صبر جمیل عنایت فرماید.
با سلام درود خدمت شما مادر عزیز سید احمد آقا خمینی و تسلیت این رحلت جانسوز از خداوند برای شما صبر و تحمل زیاد در این فراق میخواهیم خانم جان میخواستم بگویم خداوند به شما صبر حضرت زینب(س) را بدهد ولی دیدم شما زینب زمان ما هستید و الگوی صبر و استقامت همسر محترم امام ما هر کاری از دستمان برمیآمد انجام دادیم در یک هفته مریض بودن سید احمد آقا شب و روز دعا کردیم، آرام و قرار نداشتیم بخدا من حاضر بودم اگر راهی وجود داشت جانم را تقدیم کنم تا یادگار امام عزیزمان زنده بماند ولی خدا اینطور خواسته بود خانم جان شما فرموده بودید که من مثل شمع دارم میسوزم ولی بخدا من هم از این داغ قلبم آتش گرفته از آتش قلبم دارم ذَره ذَره آب میشوم امسال مردم خیلی سختی دیدند عید همۀ ما عزا شد.
سر نماز به احمد آقا میگویم عزیز قلب مردم حالا در کنار پدر عزیزت آرام گرفتی مانند زمانی که بین ما بودی و یار و یاور رهبر عزیزمان بودی همچنان یار یاور این عزیز باش برایش دعا کن لحظاتی او را تنها نگذار ما جز دعا کردن کار زیادی نمیتوانیم برای رهبرمان انجام دهیم ولی شما میتوانید یار و یاور رهبر عزیزمان باشید ما از شما هیچ چیز نمیخواهیم خواهش میکنیم رهبر عزیزمان را تنها نگذارید یادگار او باشید میدانیم مسئولیت عزیزمان خیلی سنگین است ولی اگر شما خانواده امام که مورد علاقه مردم هستید با او باشید به برکت امام خمینی و فرزند عزیزش انشاءالله همیشه پیروز و سربلند باشد.
حضرت مستطاب حجتالاسلام حاج سیدحسن خمینی
مصیبت عظمی فاجعه رحلت پدر بزرگوار آن جناب و یکی از ستارههای درخشان انقلاب جهانی اسلام حاج سید احمد آقا موجب نهایت تأسف و تأثر گردید. این فاجعه را به آنجناب و بیت معظم و حضرت آیتا... عظمی سلطانی طباطبائی جدّ بزرگوارشان تسلیت عرض مینمایم. مراسم سوگواری در تمام شهرهای خوزستان برگزار گردید و مردم بینهایت متأسف و متأثر گردیدند بقاء و سلامتی آن خاندان معظم مورد درخواست همگان از خداوند متعال بوده است متولی مدرسه علمیه آیتا... بهبهانی
سید نورالدین مجتهدزاده
بنام خدا
محضر بیت شریف حضرت امام خمینی /ره/(ره)
تهران خیابان یاسر جماران
رحلت جانسوز فرزند گرانقدر امام خمینی راحل حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای حاج سید احمد آقای خمینی را از جانب خود و شورای خلیفهگری ارامنه تهران و قاطبه ارامنه به خانواده محترم بویژه والده مکرمه و بیت شریف آن فقید سعید و ملت شریف ایران تسلیت عرض نموده علو درجات آن مرحوم مغفور و محشور شدن با روح پرفتوح بنیانگذار جمهوری اسلامی و نیز صبر جزیل را برای بازماندگان محترم را از درگاه پروردگار منان مسئلت داریم.
شماره نامه 442/49 تاریخ
27/12/1373
دعاگو اسقف اعظم ارداک مانوکیان
بسمه تعالیٰ
با عرض سلام خدمت مادر عزیز و مهربانم و همچنین بقیّۀ خانوادۀ امام خمینی(ره) و همچنین با عرض تسلیت به خدمت شما و خانوادۀ حاج آقا احمد - انشاءالله که حال شما و بقیّۀ خانواده خوب باشد - از حادثه ناگواری که برایتان پیش آمد، بسیار اظهار تأسّف میکنم - من از خبر فوت حاج آقا احمد، صبح شنبه 27/12/73 خبردار شدم - من و پدرم که معلّم ماست، تازه به مدرسه آمده بودیم - پدرم (معلّممان) برای اینکه از حاج آقا احمد باخبر شود به اتاق حسابدار رفت و وقتی برگشت به ما خبر فوت حاج آقا احمد را داد - دلمان از غم پر شد - بسیار ناراحت شدیم، و حتّیٰ یکی از دانشآموزان از ناراحتی شروع به گریه کرد.
من از تهِ قلب به شما تسلیت میگویم - خدا به شما مقاومت و پایداری بخشد - امیدوارم که نامۀ مرا قبول کنید.
صابر هادی – سئول - کره جنوبی
بسمه تعالیٰ
محضر مبارک جناب حجتالاسلام والمسلمین حاج سیّد حسن خمینی دام عمره العالی
با نهایت تأسف و تألم در مصیبت تلخ و ناگوار پیش آمده که ضایعهای بسیار دل خراش برای عالم اسلام بود حقیر به نمایندگی از طرف سادات اهل سنت حسینی و هاشمی شهر جنگ زدۀ ازگله و مردم آن خطه در استان کرمانشاه این مصیبت عظیم را به جنابعالی و بیت معظم حضرت امام تسلیت عرض نموده و برای بازماندگان طول عمر و صبر جمیل از قادر منان مسئلت میدارم.
جوانرود ادارۀ آموزش و پرورش
سیّد محمّدصالح حسینی وارسته
بسمه تعالیٰ
تقدیم به حضرت حجةالاسلام آقای سیدحسن خمینی دام بقائه
بیاد شادروان حضرت حجةالاسلام والمسلمین سید احمد خمینی رحمةالله علیه
حجت الاسلام احمد پاک فرزند خمینی
رفت در نزدِ پدر آن پور دلبند خمینی
او گرامی باب را گنجینه اسرار بُودی
یاورِ دلخواه و سرباز هنرمند خمینی
چون قضا آید نیاید کاری از دست پزشکان
این عقیدت دارد آنکو هست پابند خمینی
نظم من از باب احساس و ارادت هست و هستم
خود ز اوّل منتسب بر اصل و پیوند خمینی
یا رب این ایران اسلامی مصون دار از شیاطین
آنچنان کاندر چنان باشد خوشایند خمینی
در هزار و سیصد و هفتاد و سه از باغ ایران
چید گلچین یک گُل کم مثل و مانند خمینی
تسلیت گوید کنون (بُرهان) به جمع خاندانش
بر نَوههای گرامی و برومند خمینی
شادی روح ورا در نزد روحالله به جنّت
روز و شب خواهند مردم از خداوند خمینی
رشت - دکتر سیّد برهان الدین - سرمنصوری
مظلوم زمان حاج سید احمد آقا رفت حاج سید حسن آقا خمینی خیال نکنید که با رفتن یادگار امام شما را فراموش میکنیم خیر ما مردم ایران همه مدیون خمینی کبیر(ره) و فرزندان او هستیم حالا همبستگی و رابطه ما با شما بیشتر است شما هم بوی حاج سید احمد آقا و امام خمینی(ره) را میدهید ما تا وقتی زندهایم خاندان خمینی(ره) در سرلوحۀ تاریخ ایران جای دارند و نام آنها همیشه تاریخ زنده است و خداوند مقدّر دانسته است که حاج سید احمد آقا باید برود و انسان در برابر اراده خداوند هیچ کاری نمیتواند بکند من همیشه این گفته حضرت امام خمینی(ره) را به خاطر دارم که میفرمودند «اِنّا للهِ و اِنٰا اِلیْه راجعون همه از خداییم و هر چه داریم از اوست و خود هیچ نداریم و همه به سوی او باز میگردیم» وقتی این حرف امام را به خاطر میآورم آنقدر اشک از چشمانم جاری میشود که تمام تنم به لرزه میافتد.
حمیدرضا عموزاده - از شهرستان ساری
چه زیباست دیار عاشقان، که در آن دیار، تنها عشق است
خدمت مادر عزیز، محترم، مهربان، بزرگوار و گرامیام سلام عرض میکنم. این نامه را دختر 19 سالۀ شما که سال اوّل خدمتش در لباس مُقدّس معلمی است از استان سرسبز مازندران، شهرستان قائمشهر مینویسد. مادر خوبم، اکنون که این نامه را مینویسم روز پنجشنبه 3/1/74 روز هفت آن بزرگوار میباشد، نمیتوانستم در مراسم آن عزیز از دست رفته شرکت کنم، لذا تصمیم گرفتم که نامهای بنویسم و رحلت جانگدازش را به شما و بیت معظم آن بزرگوار تسلیت عرض کنم...
من یکبار شهریور 1371 همراه اردوی شهید باهنر تهران تحت عنوان راهیان نور به جماران آمدم. خیلی دوست دارم یکبار دیگر به آنجا بیایم. این نهایت آرزوی من است.
امام راحل را در خواب دیدم. جمعی نشسته بودند و با هم صحبت میکردند، هیچ کس را ندیدم و نشناختم، تنها امام را دیدم که نوری از چهرهاش به طرف من تابید و با دست راست به من اشاره کرد و گفت: خدای تبارک تو را به بندگی خودش قبول دارد و نماز تو مورد قبول است.
حقیقتش را بخواهید، من از آن خواب به بعد به کُلّی دگرگون شدم و شخصیتم تغییر کرد.
خیرخواه کفشگری
به نام خدا
قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود
در دیار عاشقان منزل گزیدن زود بود
سلام بر روح پرفتوح امام راحلمان که روح خدا بود در کالبد زمان و سلام بر روح پاک آقا سید احمد که روح خمینی بزرگ بود در کالبد زمان
سلام بر بیت معظم امام خمینی پدر همیشه جاویدمان
سلام بر مادر، همسر، خواهران و فرزندان آقا سید احمد خمینی، عزیز از دست رفتهمان.
هنوز داغ خمینی بر دوشمان سنگینی میکرد و قلبمان مجروح و دلمان شکسته و روحهایمان آزرده بود، هنوز چشمهامان در غم هجر پدر اشکبار بود که دست روزگار و تقدیر الهی با ما یار نشد و فرزند عزیز انقلاب، امام و مردم را از ما گرفت و خنجری
برنده بر قلبهای زخم خوردهمان زد و داغ پدر را تازه کرد و ما را در ماتم هجر پدر و پسر غمگین و افسرده رها کرد. خداوند این همه دعا را به خاطر مصلحتی که بر ما معلوم نیست مستجاب نکرد و اشکهایی را که با سوز و گداز دل همراه کرده بودیم و دعاهایی را که با تمام وجود بر درگاهش عرضه داشتیم نپذیرفت، روزهایی را که از عشق دل برای شفای آقا و سرورمان و عزیز دلمان روزه گرفتیم قبول نکرد و بر وفق مراد و دل ما روزگار را مقرر نگرداند و سرانجام پس از چند روز اضطراب و پریشانی گل روزگار را از چمن دنیا چید...
راضیه شیبانی - از تربت حیدریه
منبع: حضور، ش 11، ص 381.
.
انتهای پیام /*