حق انتخاب و حق انتقاد مردم در حکومت اسلامی
حجت الاسلام والمسلمین سید علی اکبر محتشمی پور
جایگاه حق انتخاب مردم در حکومت اسلامی چیست؟ امام به چه میزان به این حق بها می دادند.؟
یکی از اصول مستحکم و غیر قابل خدشه که در اسلام بر سایر اصول و قواعد حاکم است موضوع حق انتخاب و تعیین سرنوشت توسط خود مردم است.
خداوند در سوره شورا آیه 38 می فرماید« الذین استجابو لربهم و اقاموا الصلوۀ و امرهم شوری بینهم» در این آیه خداوند مردم را با نظر خودشان بر سرنوشت خود حاکم کرده است.
حضرت امام خمینی (ره) معتقد بودند هیچکس (هیچ مقامی) حق ندارد و نمی تواند نظرات خود را بر مردم تحمیل کند و می فرمودند: مردم به هر چیزی رأی دادند ما باید از آن تبعیت کنیم و تابع نظرمردم باشیم
اهمیت رأی مردم در نزد امام آن قدر است که در تنفیذ ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای می فرمایند: این جانب به پیروی از ملت عظیم الشأن و با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجت الاسلام آقای سید علی خامنه ای ایده الله تعالی رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم. 17 / 7 / 60
در حکومت اسلامی مردم به چه میزانی در تعیین سرنوشت خود حق انتخاب دارند.؟ نگاه امام در این زمینه چیست.؟
در شریعت اسلام حق انتخاب دین و نوع حکومت و انتخاب همه مسئولان و اصول و فروع به عهده خود مردم است
و هیچکس نمی تواند مردم را مجبور به پذیرش موضوعی اعم از مذهبی،سیاسی، اجتماعی بنماید. خداوند متعال به صراحت می فرماید: «لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» هیچ اکراه و اجباری حتی در پذیرش دین در اسلام و حکومت اسلامی وجود ندارد و اصولاً در هر موضوعی اعم از عبادات و معاملات و سایر احکام اگر شخصی مجبور شود و با اکراه عملی را انجام دهد پذیرفته نیست و باطل است.
حضرت امام خمینی بر این اصل در جمیع شئون حکومتی اعم از سیاسی، اقتصادی و... تأکید و پافشاری کردند.
با توجه به آموزه های اسلامی آیا مردم مجازند نوع ساختار حکومت خود را بر اساس رأی خود تعیین کنند؟ نظر امام چیست؟
آموزه های اسلامی بویژه مکتب اهل بیت علیهم السلام و فقه شیعه حکم می کند که اعمال انسانها در صورتی پذیرفته و مقبول است که از روی شناخت و باور قلبی، رضا و رغبت صورت پذیرد و این حکم از پذیرش توحید، نبوت، امامت شروع می شود تا جزئیات عبادی و عقود و ایقاعات و اگر شخصی با اجبار و سلب اختیار و با اصطلاح از ترس جان و... اقدام به کاری کرد آن عمل باطل است
حضرت امام خمینی ضمن تأکید بر این اصل مترقی اسلام فرمودند: حق انتخاب مردم در صدر اسلام بوسیله بیعت انجام می شد
حق انتقاد مردم از نظام سیاسی، دولتمردان و کارگزاران در حکومت اسلامی به چه میزان است، نظر امام خمینی در این زمینه چیست؟
در حکومت اسلامی تمام آحاد مردم می توانند در باره همه ی امور اظهار نظر و انتقاد کنند و در مواردی اظهار نظر و انتقاد واجب می شود.
دو عنوان است که قاعده مسلم در تعالیم اسلامی است
1 ـ عنوان امربمعروف و نهی از منکر
2 ـ النصیحۀ لأئمه المسلمین
امیر المؤمنین علیه السلام در عهد نامه مالک اشتر می فرماید: برای مردم ضعیف جلسه عمومی تشکیل بده، نیروهای مسلح، امنیتی، محافظان و دستیار حکومتی را از جلسه ات با مردم دور نگهدار، با تواضع و فروتنی با آنان روبرو شو تا مردم بتوانند بدون لکنت زبان حرف دلشان را بزنند و من بارها از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود:
هیچ امتی به پاکی ستوده نشود، اگر حق ضعیف از زور مداران و قدرتمندان بدون لکنت زبان (ترس) گرفته نشود.
امام خمینی می فرماید: احزاب آزادند که مخالفت با ما (رهبر) یا با هر چیزی بکنند، مادامی که اقداماتشان مضر کشور نباشد 26 / 10 / 57 و در جای دیگر فرمودند: همه گروه ها در بیان عقاید خود آزادند.لکن خیانت را اجازه نمی دهیم 4 / 8 / 57
جایگاه احزاب و تشکل های سیاسی در حکومت اسلامی چیست؟ امام در این زمینه چه دیدگاهی داشتند؟
حکومت اسلام نه تنها با فعالیت احزاب و تشکلهای سیاسی و غیر سیاسی مخالفتی ندارند بلکه برای نیل به اهدافشان در چارچوب قانون کمک می کند. و برای آنها شأنیت قائل است ولو آن که آنان با سردمداران حکومت از نظر سیاسی و فکری مخالف باشند.
امیرالمؤمنین در دوران حکومتش که نماد حکومت اسلامی بود علیه احزاب مخالف مثل خوارج و جریان جمل هیچ گونه اقدامی نکرد در حالی که اصحاب و یاران امیرالمؤمنین به ایشان توصیه می کردند که وقتی ما می دانیم این جریانات چه در سر دارند و خوب باید با آنان برخورد کرد و امام علی (ع) اجازه هیچ گونه بر خوردی را نداد و تا آخر حقوق شهروندی آنها را رعایت کرد و همچون سایرین از بیت المال به آنان پرداخت می کرد تا وقتی دست به اسلحه بردند و خون مسلمانان بی گناه را ریختند، در آن زمان امیرالمؤمنین (ع) با خوارج ـ و اصحاب جمل و معاویه وارد جنگ شد.
در حکومت جمهوری اسلامی نیز امام خمینی چه در رابطه با جنگ تحمیلی و رژیم بعث عراق و چه در رابطه با گروهک ها و تشکل های مسلح همان خط مشی امیرالمؤمنین(ع) را عمل کرد.
آیا احزاب، گروهها، تشکل های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دگر اندیش و غیر دینی در حکومت اسلامی حقوقی دارند؟
احزاب و گروه های سیاسی و فرهنگی و دگراندیش و غیر دینی و اقلیت های دینی در حکومت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی دارای حقوق کامل شهروندی هستند و در چارچوب قانون اساسی می توانند در تمام زمینه ها (جز توطئه و خیانت علیه نظام) فعالیت داشته باشند.
امام خمینی در سخنرانی 30 / 5 / 62 می فرمایند:
«آزادی که صحیح است و برای اسلام و کشور مضر نباشد از اول بوده و الآن هم هست و هیچ انقلابی مثل انقلاب ایران نبوده که به مجرد پیروزی راه های باز و فعالیت همه حزب ها و گروه ها را آزاد گذارد.»
متأسفانه احزاب و تشکل ها به جای خدمت به کشور و بهره برداری صحیح از آزادی در گوشه و کنار کشور دست به آشوب و تخریب و قتل و غارت اموال عمومی، تعطیلی کارخانه ها، کشتار مردم کوچه و خیابان، غائله گنبد و کردستان و شهرهای مختلف آمل و تهران و... طبعتاً حکومت در برابر امنیت جان و مال و ناموس مردم مسئول است و هیچ راهی جز مقابله با جنایتکاران ندارد امام خمینی در تاریخ 2 / 6 / 58 می فرمایند « ما تا کنون برای این که به مردم عالم بفهمانیم و بفهمند مردم که ما با چه اشخاصی مقابله داریم. ما به آن ها آزادی دادیم، آزادی مطلق، که در ظرف این چند ماه قریب دویست حزب و گروه و مطبوعات زیاد و مجلات و روزنامه ها منتشر شد: و هیچ کسی جلو گیری نکرد در عین حالی که به همه ی مقدسات توهین کردید در عین حالی که با حکومت آن طور رفتار کردید با اسلام آن طور رفتار کردید در مطبوعاتتان، مع ذلک به شما تعرض نشد.
تا آنکه فتنه را دیدیم و فهمیدیم شما فتنه گر هستید، شما منافقین هستید که می خواهید فتنه کنید. منافقینی هستید که توطئۀ کردید بر ضد اسلام، توطئه کردید بر ضد کشور، توطئه کردید بر ضد ملت... بعد از این که توطئۀ شما ثابت شد و مردم فهمیدند شما چه اشخاصی هستید. دیگر نمی توانیم اجازه بدهیم آزادانه هر کاری می خواهید بکنید.»
منبع: ویژه نامه همایش حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام، ص 115.
.
انتهای پیام /*