غناء در نگرش امام خمینی (س)
پدیدآورنده: سید محمد شفیعی
مباحث اساسی این مقاله را در ضمن چند فصل پی می گیریم:
فصل اول: غناء در لغت
فصل دوم: غنا در دیدگاه فقهاء و صاحب نظران اسلامی
فصل سوم: دستجات احادیث مربوط به غناء
فصل چهارم: غناء غیر مجاز چیست
فصل پنجم: غناء در قرآن
فصل ششم: دیدگاه حضرت امام
فصل هفتم: استفتائات غنا و موسیقی
خاتمه:
غناء در لغت
بعضی از لغت دانان، غناء را عبارت از آوازی می دانند که: روان آدمی را تحت تأثیر خود قرار دهد، تاثیری که حالت سبک وزنی، در آدمی پدید می آورد.
۱. در لسان العرب (مادۀ غـِناء) آمده است: «الغنی من المال مقصور و من السباع ممدود و کل من رفع صوته و والاه فصوته عند العرب غناء»
اگر کلمه غنی با «الف» کوتاه نوشته شود (غنی) به معنای بی نیازی و توانگری است. ولی اگر این کلمه بر «الف» بلند و کشیده نوشته شود (الف ممدود) غناء به معنای نغمه شنیدنی موزون است.
در ادامه سخن فوق آمده است: هرکسی که صدای خود را به عنوان آواز بلند کند و آن را به گونه ای موزون و ترجیح دار در حنجرۀ خود بگرداند آن را «غناء» گویند.
۲. در کتاب مصباح المنیر در ذیل کلمه «غنا» آمده است: الغناء مثل کتاب، الصوت... و الغناء مد الصوت و التطویل، کلمۀ غناء بر وزن کلمه کتاب عبارت است از صوت... و غناء همان کشیدن صدا و طولانی ساختن آن را گویند.
۳. در کتاب صحاح اللغة در ذیل کلمۀ (الیاء) می خوانیم: الغناء بالفتح النفع و الغناء بالکسر من السماع. واژه غناء به فتح غین، بمعنای سود بردن و نفع بدست آوردن است ولی این کلمه اگر بر کسر غین (غناء)
باشد بمعنای شنیدن است. (سماع، بگونه ای اصطلاحی، مورد نظر است که آواز و آوای ویژه ای را گویند). در کتاب اقرب الموارد مراد از سماع را در باب غناء، این گونه معنا کرده است: و کل ما التذته الأذن من صوت حسن سماع... هرچه که از شنیدن آن گوش آدمی از شنیدن آواز نیکو، لذت ببرد را سماع گویند.
۴. در کتاب قاموس اللغة آمده است: والغناء ککساء، من الصوت، ماطرب به. کلمه غناء بر وزن کسا، از باب صدا و صوت است، صوت و آوازی که آدمی را به وجد و طرب درمی آورد.
۵. در کتاب اقرب الموارد ذیل کلمۀ غناء، می خوانیم: الغناء من الصوت ما طرب به. غنا عبارت است از آوازی که آدمی از راه آن به وجد می آید در همین کتاب در ذیل کلمۀ طرب آمده است: طرب، فرح... و قیل الطرب خفة تلحقک تسرک و قیل تحزنک... و تخصیصه بالفرح، و هم. طرب، عبادت از خفت و سبک سری که به آدمی از راه شنیدن غناء، دست می دهد و خفت و رخوت و سبک وزنی اختصاص به شادی ندارد، حالت حزن و غم را نیز شامل می گردد. صاحب اقرب الموارد در پایان سخن خود می افزاید: اختصاص دادن کلمه غناء به حالت شادی، توهمی بیش نیست زیرا از راه غناء حالت اندوه و حزن نیز برای آدمی حاصل می آید و بدان غناء می گویند.
۶. مجمع البحرین در ذیل ماده غناء می نویسد: «الغناء ککساء الصوت الشتمل علی الترجیح المطرب او ما یسمی بالعرف غناء و ان لم یطرب سواء کان فی الشعر او فی القرآن...» او در باب طرب می نویسد: (طرب، بالتحریک خفة تقری الانسان لشدة حزن او سرور و العامة تخصه بالسرور (ج ۲ ص ۱۰۹)). آنچه از دیدگاه اهل لغت در لال کلمه غناء بدیت می آید عبارت اند از:
الف: غناء از مقوله صدا و آواز است
ب: صدا و آوازی که در حنجره با کیفیت ویژه ای همراه است
ج: آواز با کیفیت خاصی که روان آدمی را تحت تسخیر خویش درمی آورد و به فرح و یا اندوه می کشاند
طرب
یکی از واژه های کلیدی باب غناء کلمۀ طرب است که بسیاری از صاحبنظران آن را ملاک حرمت غناء دانسته اند آنان می گویند استماع غناء مطرب حرام است. ابن اثیر در کتاب النهایة در ذیل کلمه طرب می نویسد: (یقال طربت عن الطریق، ای عدلت عنه،) از راه طرب جستم یعنی از راه راست منحرف گشتم و از جاده اصلی بدور افتادم. زمخشری در اساس البلاغه در ذیل ماده طرب می نگارد: (هو طرب و طروب مطراب و قد طرب طرباً، و هن خفّة من سرور اوهم» طرب عبارت است از خفت فکری و عقلی اینکه در سیمای سرور یا غم به آدمی دست می دهد.
ابن منظور در لسان العرب در ذیل کلمه طرب یادآور می شود: «الطرب، الفرح و الحزن مطرب» طرب، همان شادی و غم را گویند: «الطرب خفة تعتری عند شدة الفرح و الحزن والهم» طرب همان خفتی است که در صورت شدت خوشی یا غم دست می دهد.
فیومی در مصباح المنیر در ذیل ماده طرب می نگارد: «طرب فهو طرب من باب تعب و طروب مبالغة و هی خفّة یصیبه شدّة حزن او سرور و العامة تخصّه بالسرور». طرب، همان خفتی است که در صورت شدت غم یا شادی، دست می دهد، گرچه عوام مردم کاربرد کلمه طرب را به شادی، اختصاص می دهند. دقت در موارد استعمال کلمه طرب در میان اهل لغت نشان می دهد که طرب، خروج از حالت اعتدال است حالتی ضد ارزش که آدمی در پرتو غلبه طرب در سیمای اظهار شادی و یا غم، از خود بروز می دهد و قابل ذکر است بعضی از فقها نیز، طرب را به حالت شادی اختصاص داده اند حتی بعضی از آنها به برخی از صاحب نظرانی که مورد استعمال آن را تعمیم داده اند، تاخته اند.[۱]
نتیجه: حالت طرب که همان خفت و سبکی خاص است که از طریق غناء برای آدمی حاصل می گردد، زمینه ساز حرمت غناء است طرب، حالت خروج از حد اعتدال است و در واقع حالت تحت تأثیر واقع شدن عقل و خرد آدمی است این حالت در نظر شرع موجب حرمت عامل پیدایش خود یعنی غناء می گردد.
غنا در دیدگاه فقهاء و صاحب نظران اسلامی
فقهاء که در بسیاری از موارد، موضوع را از اهل عرف و لغت گرفته دیدگاه فقهی خود را براساس آن، طبق استنباطهای اجتهاد خود، ابراز می دارند دیدگاه فقهاء غالباً آواز و غنائی را مورد تکذیب و نکوهش خود دارد که با کیفیت ویژه ای در حنجره بروز کند و تأثیر روانی خاصی برجای می نهد «م دّ الصوت المشتمل علی الترجیع المطرب»[۲] آواز بلندی که با کیفیت خاصی به خاطر حصول طرب یعنی پدید آمدن حالت خاصی که سبکی و خفت عقل آدمی را به همراه دارد (طرب در این جا به معنی فرح و شادی معمولی نیست).
علامه در القواعد در باب شهادات می نویسد: «و هو ترجیع الصوت و مدّه غناء» همان گردانیدن صوت در گلو و کشیدن آن را گویند او می افزاید: «فقد تحصّل هنا ان المراد بالأطراب و التطریب غیر الطرب بمعنی الخفة شدة حزن او سرور کما تو همه صاحب مجمع البحرین و غیره من اصحابنا...»
نتیجه: تحقیق در باب غناء آن است که منظور از غناء حرام آن است که از راه غناء، طرب در روان کسی پدید آوردند.
علامه در سخن فوق به دو نظر اساسی در باب غناء محرّم، اشاره دارد، نظر مورد توجه او آن است که: غناء حصول طرب را گویند که بر اثر تحت تأثیر قرار دادن روان آدمی، رخ می دهد بنابراین هر نوع شادی را نمی توان حرام دانست.
فقیه بزرگ، شهید اول در مسالک در بخش متاجر یادآور می شود: «الغناء - بالمدّ - مدّ الصوت المشتمل علی الترجیح المطرب، فلا یحرم بدون الوصفین اعنی الترجیح مع
الأطراب» غناء، کشیدن صدا را گویند در حالی که دارای دو حالت باشد یکی آنکه صدا را در گلو بگردانند و به کیفیت خاصی درآورند، و دیگر آنکه طرب انگیز باشد یعنی حالت ویژه شادی و یا غم در روان آدمی بیافریند و هر یک از این دو حالت اگر در کار نباشد در حصول غناء محرّم می توان تردید داشت.
شهید، در ادامه سخن فوق می نویسد: «و رده بعضهم الی العرف فیما سمّی فیه غناء یحرم و ان لم یطرب و هو حسن»
برخی از اهل نظر در باب تشخیص غناء حرام، به مسأله اطراب، یا طرب و حضور حالت ترجیع توجه نکرده، به عرف مردمی که آن را به کار می گیرند توجه کرده اند و گفته اند، عرف و دیدگاه عملی تودۀ مردم را ملاک تشخیص قرار می دهیم بنابراین آنچه را که عرف و تودۀ مردم، در مجالس لهو و لعب بکار می برند را، غناء حرام می دانیم و آنچه را که در مجالس غیر لهو و لعب بکار می گیرند را حلال بحساب می آوریم.
صاحب مفتاح الکرامه در باب غناء حرام به فقیه معروف مقدس اردبیلی می تازد (زیرا اردبیلی در مجمع الفایده و البرهان نوشت: آنچه که به گونه ای اجماع، غناء حرام بحساب می آید آن آوازی است که دو شرط را
به همراه داشته باشد؛ یکی آنکه دارای ترجیع باشد و دیگر آنکه مطرب باشد... پس آنجا که این دو شرط با هم حضور ندارند را می توان از موارد مجاز دانست. صاحب مفتاح الکرامه پس از اشاره به کلام مقدس اردبیلی می نویسد: «فهو غیر خال من الوهن» یعنی کلام اردبیلی از حالت بی پایگی بدور نیست.[۳]
صاحب جواهر در کتاب تجارت، می نویسد: «و منه (ای من المحرم فی نفسه) الغناء بالکسر و المدّ ککساء بلاخلاف فیه بل الأجماع بقسمیه علیه. و السنة متواترة فیه بل یمکن دعوی کونه ضروریاً فی المذهب» کلام صاحب جواهر مطلق غناء را شامل است چه دارای دو شرط متعارف باشد یا خیر البته نظر او با توجه به نقل نظرات دیگران روشن تر بدست می آید آنجا که می نویسد: «لاخلاف فی ان الغناء و هو عند المصنف و الفاضل فی الأرشاد و التحریر، مدّ الصوت المشتمل فی الترجیع المطرب یفسق فاعله و تردّ شهادته و کذا مستمعه بلاخلاف بل الاجماع بقسمیه علیه...»[۴] از این نقل بدست می آید که خود ایشان، مطلق آنچه که در مجالس اصحاب هوا و هوس در جهت تقویت روحیه هواپرستی خود بکار می گیرند را غناء حرام می داند چه دو شرط (مدّ صوت و ترجیع مطرب) را دارا باشند یا خیر.[۵]
نتیجه: صاحب نظران در باب غناء دو دسته اند، دسته ای بطور کلی غناء را حرام می دانند، و دسته ای نیز فقط غناء مطرب را حرام می دانند، اینان نیز بعضی موارد اعیاد را استثنا می دانند، و بعضی استثناء نمی دانند.
غناء در احادیث
غناء در احادیث به طور گسترده ای به چشم می خورد که در مجموع می توان احادیث مربوطه را به چند طایفه دسته بندی کرد. نخست این که طایفه ای از احادیث در صدد بیان پی آمدها و عواقب ناگوار غناء در زندگی آدمیان هستند از جمله: در حدیث می خوانیم: الغناء ینبت النفاق [۶] یعنی غناء مایه پیدایش بیماری روحی از جمله نفاق است، و در رهنمودی دیگر آمده است الغناء رقیة الزنا[۷] یعنی غنا مایه روی آوردن به فحشا است چنانکه عامل سنگدلی و قساوت است (عنی النبی قال(ص): ثلاث یقسین القلب استماع اللهو و طلب الصید و اتیان باب السلطان)[۸] همچنین غناء کانون لغزشها و خطاها است. (الغناء عشّ الخطایا - الغناء عشّ النفاق)[۹] همچنین پیامبر اکرم(ص) فرمود اولین کسی که به غناء روی آورد ابلیس بود (کان ابلیس اول من تغنّی)[۱۰] و نیز آن حضرت فرمود آدم اهل غناء کور، کر و لال سر از قبر برمی آورد (یحشر صاحب الغناء من قبره اعمی و اخرس وابکم)[۱۱]
طایفه دوّم از احادیث درصدد بازگو کردن برخی از ابعاد راز تحریم غناء در اسلام اند که این طایفه از احادیث را می توان به چند دسته تقسیم کرد، از جمله:
۱. دسته ای از احادیث در باب تعریف از غناء، به موضوع دیگری که در قرآن مورد نهی و نکوهش قرار دارد، عطف توجه کرده اند و در این باره غناء را عین همان دانسته اند مثلاً: در قرآن قول الزور، مورد تحریم است (واجتنبوا قول الزور، مورد تحریم است (واجتنبوا قول الزور) (حج - ۲۲) در تفسیر آن از زبان ائمه آمده است: منظور از قول الزور عبارت اند از غناء و... «و قول الزور الغناء»[۱۲] در این حدیث. بسیاری از احادی مشابه و ثن پرستی، همان شطرنج بازی و قول زور همان غناء به حساب آمده است.
۲. دسته ای از احادیث به موضوع مورد نهی و نکوهش دیگری که در قرآن مطرح می باشد، در باب شناخت هویت غناء، عطف توجه کرده اند، آیه: «و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله (لقمان - ۶)». و شّاء می گوید از امام هشتم(ع) شنیدم که فرمود: هنگامی که از امام صادق(ع) درباره
غناء سؤال کردند آن حضرت فرمودند: «هو قول الله تعالی و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله»[۱۳]
در حدیث دیگری که از امام باقر(ع) درباره غنائی که موجب دخول جهنم می گردد پرسیدند امام(ع) آیه فوق را تلاوت کرد.
۳. دسته سوم اخباری که در شمار روایاتی هستند که قیمت بردۀ آواز خوان را حرام دانسته اند کسی که برده ای دارد که آواز خوان است اهل غنا است فروش آن جهت اخذ قیمت آن، حرام است «ثمن الکلب والمغنیّة سحت»[۱۴]
۴. دستۀ چهارم از احادیثی که اخذ اجرت از راه غناء را حرام می دانند فقط اجرت غناء در عروسی با شروط خاصی مجاز است البته زن و مرد نامحرم کنار یکدیگر نباشد، نامحرم صدای خواننده را نشود چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: «اجرة المغنیّة التی تزّف العرائس لیس به بأس و لیست بالتی یدخل علیها الرجال [۱۵]
۵. دسته پنج از احادیث غناء احادیثی هستند که غناء را در شمار گناهان کبیره می دانند، در ضمن حدیث معروف شرایع الدین آمده است: (و الکبائر محرمه و هی الشرک بالله... و المحاربة لأولیاء الله والملاهی التی تصدّ عن ذکرالله عزوجل... کالغناء و ضرب الأوتار و الأصرار علی الصغائر الذنوب».[۱۶]
غناء غیر مجاز چیست
آنچه در احادیث، روایات و سخنان و آراء برخاسته از آنان در باب غناء حرام، بدست می آید آن است غنائی که در خدمت تحریک و تهییج هواهای نفسانی است غنائی که جز سرگرمی غفلت آور و دور ساختن آدمی از یاد خدا هدفی ندارد غنائی که آدمی را از هویت خویشتن بیگانه ساخته و به دیار بی خودی، خود فراموشی و غفلت سوق می دهد حرام است و این چنین غنائی از حیث مصداق، همان است که اهل هوا و هوس در مجلس لهو و لعب و سرگرمی های بی هدف (اهداف خداپسند و معقول) خود دارند، آن نوع از غنا که هدفمند نباشد مورد نهی و نکوهش است و هدفمندی یک غنا را باید در تأمین اهداف اصلی زندگی در راستای تأمین اهداف اصلی خلقت دانست و آنچه از غناء که مجاز اعلان شد از جمله، از موارد هدفمندی هستند که مشمول ادلۀ جوازاند مثلاً:
الف: غناء در عروسی ها همراه با چند شرط اساسی از جمله: زن و مرد (محرم و نامحرم) یکجا نباشند، سخنان دروغ و بیهوده بر زبان نیاید - ابزار و آلات مربوطه در کار نباشد)[۱۷]
ب: غنائی که به عنوان به وجد درآوردن شتر در جهت سیر بهتر (هوی) بکار می رود.
ج: غنائی که در قرائت قرآن و یا مدایح اهل بیت که در جهت تقویت روح توجه به ذکر و یاد خدا بچشم می خورد بشرط آنکه حالت ترجیع صوتی مطرب را نداشته باشد.
از لابلای احادیث باب تحریم غناء، چند نکته بدست می آید:
۱. سرگرمی هدفمند، خوب است و این نوع از سرگرمی همان است که در راستای تأمین اهداف اصلی زندگی، بر مبنای وحی الهی باشد.
۲. غناء بدان جهت مورد نهی و نکوهش است که آدمی را از صراط اصلی زندگی که همان توجه به آرمان اصلی خلقت، یاد خدا و طی طریق در صراط آن (ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) باز می دارد.
۳. «قول زور» که مصداق غناء به حساب آمده است، ونیز «لهو الحدیث» که مصداق دیگر از غناء است در راستای (لیضل عن سبیل الله) یعنی انحراف از خط خدا، (راه خدا، دین خدا) و بخاطر انحراف از مسیر اصلی زندگی مورد تحریم واقع شد.
۴. آنچه از غناء که گمراهی و انحراف آدمیان از صراط خدا را به همراه ندارد و از عوامل غفلت به حساب نمی آید را می توان از
شمول غناء حرام بدور دانست.
غناء در قرآن
غناء در قرآن در سیمای تعابیر مختلفی به چشم می خورد که در آیات مختلفی حضور دارد ازجمله:
در وصف عبادالرحمن آمده است: «والذین لایشهدون الزور و اذا مرّو باللغو مرّو کراماً» (فرقان ۷۲) یعنی آنان اهل غناء نیستند و کریمانه از کنار لغو و سخنان ناروا می گذرند. و درباره انسانهای با ایمان می خوانیم:
- والذین هم عن اللغو معرضون (مومنون ۳) مؤمنان راستین از غنا و هرگونه سخنان بیهوده گریزاند.
و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله (لقمان، ۶) یعنی بعضی از مردم به غنا و سخنان ناپسند روی می آورند که موجب گمراهی شان از صراط حق خواهد بود - همچنین در دستورالعملی دیگر در قرآن آمده است «واجتنبوا قول الزور (حج، ۳۰) یعنی از غنا و سخنان ناروا بپرهیزند.
در لسان ائمه معصومین(س) کلمۀ «زور» به غنا و مجالس لهو و لعب تفسیر شده است،[۱۸] چنانکه تعبیر«لهو الحدیث» به غنا و شرب خمر و همه گونه سرگرمی های ناشمروع تفسیر شده است [۱۹] و واژۀ «لغو» نیز به غنا و سرگرمیهای نامعقول و ناشمروع تفسیر شده است.[۲۰]
قابل ذکر است که کلمه زور در لغت به معنای دروغ و تهمت است چنانکه ابن اثیر در النهایه، ماده زور، می نویسد: «الزور الکذب و الباطل و التهمة... و هی من الکبائر» و در مجمع البحرین ماده زور آمده است «الزور، الکذب والباطل و البهتة و تنها «عترت» است که می تواند از ژرفای معارف قرآن حقائق مورد نظر را در اختیار ما قرار دهد و راز تقارن میان عترت و قرآن در وصیت نامه معروف پیامبر اکرم(ص) در چنین مواردی بیشتر آشکار می گردد وگرنه با مراجعه به چند کتاب لغت نمی توان به تفسیر قرآن پرداخت.
دیدگاه حضرت امام
حضرت امام در کتب مختلف خود از جمله در مکاسب محرمه (ج ۱ ص ۲۹۹ الی ۳۶۷) بگونه ای، مفصل به بررسی مسألۀ غناء پرداختند، آن حضرت نخست دیدگاه برخی از صاحب نظران را ذکر کردند و سپس به نقد و ایراد از آن همت گماشتند و سپس بگونه ای جالب، حقیقت مورد نظر را ارائه کردند. امام در صدر بحث، به دیدگاه علاه اصفهانی پرداختند که او در تعریف حقیت «غناء» مورد نهی و نکوهش اسلامی گفت: «الغناء صوت الانسان الذی من شأنه ایجاد الطرب بتناسبه لتعارف الناس»[۲۱] غنا آن نوع آواز آدمی است که نوعاً در آدمی ایجاد طرب می کند، وی سپس می افزاید: «والطرب هو الخفة التی تعتری الانسان فتکاد ان تذهب بالعقل و تفعل فعل المسکرات لمتعارف الناس»[۲۲] طرب آن است که آدمی با حصول آن حالتی ویژه پیدا می کند و عقل او تحت الشعاع قرار می گیرد چنانکه شراب بخورد.[۲۳]
حضرت امام پس از نقل دیدگاه او به نقد آن می پردازند و می نویسد: ایشان راز تحریم غنا را در حضور طرب خلاصه کرده اند و طرب را بمعنای افراطی آن دانسته اند که همان «ازاله عقل» می باشد در حالی که از مفاد غناء در نظر اهل لغت، چنین منظوری بدست نمی آید - به نظر ایشان (علامه اصفهانی) هنگامی که غناء برای آدمی طرب ایجاد کند یعنی خفت عقل پدید آید... در صورتی که اگر از حیث تأثیر، به این قدر هم نباشد، غنا صدق می کند زیرا غنا دارای مراتب تأثیر است، مرتبه اعلای آن را نمی توان فقط ملاک تحریم دانست. حضرت امام در ادامۀ این بحث خاطرنشان می کند که غناء از مقولۀ کلام نیست بلکه صوت و کیفیت صوت است اصلاً ماده کلام در معنای آن دخالتی ندارد تا گفته شود که کلام در آن باطل است یا لغو است یا سخن حق است یا باطل[۲۴]
غناء موضوع اصلی بحث است چون «قول زور» بدان صدق می کند، مقتضای اخبار و احادیث اثبات می کند هرچیز که «قول زور» بدان گفته شود غنا بر آن صدق می کند و تردیدی نیست که قول زور عبارت است از غناء[۲۵]
حضرت امام پس از بررسی اصل بحث می نویسد: «... ان الغناء علی قسمین، قسم محرّم و هو ما قارن تلک الخصوصیّات بمعنی ان الغناء المقارن لها حرام لان انّ المقارنات حرام فقط و لهذا حرم اجرهن و تعلیمهن و الاستماع منهنّ... و قسم محلل و هو ما یتنّغنی
امام در ادامه سخن فوق می فرماید: ادله از اثبات حرمت مطلق غناء قاصر است[۲۶] یعنی فقط غناء مطرب غیر مجاز است نه غیر آن و بسیاری از احادیث باب را می توان به ابزار و آلات غناء و مجالس بنی امیه و بنی مروان و بنی عباس حمل کرد.[۲۷]
اما توجه خاصی به مجالس لهو و لعب و طرب انگیز هواپرستان دارد و به آنان می تازد. حضرت امام در باب موارد استثناء غناء
می نویسد: برخی را نظر بر آن است که به خاطر روایت صحیح علی بن جعفر که می گوید: از امام هفتم(ع) پرسیدم آیا در عید فطر، عید قربان و ایام جشن و شادی... استفاده از غنا مجاز است؟ امام(ع) پاسخ داد: «لابأسبه مالم یزمربه» اشکال ندارد مادامی که نوازندگی در کار نباشد در برخی از نسخه ها آمده است: (مالم یعص به) یعنی غناء در این موارد مجاز است در صورتی که به معصیت نیانجامد. و شاید وجه جواز روایاتی که در عروسی ها غناء را جایز می داند همین باشد یعنی ساز و آواز معصیت انگیز در کار نباشد.[۲۸]
حضرت امام پس از بررسی جالب علمی و ارائه دیدگاه دیگران می نویسد: «فالأحوط بل الأقوی عدم استثناء العید و الفرح»[۲۹] یعنی در واقع باید موارد فوق را هم از موارد حرمت استثنا نکرد. همچنین حضرت امام در ادامه بحث به این حقیقت اشاره دارد که: «فتحصل من جمیع ذالک ان التمسک لجواز التغنی بالقرآن و المراثی، بالأصل بعد تعارض الأدلة غیر وجیه»[۳۰] یعنی حاصل کلام آن است که در قرائت قرآن و مراثی و غیره نمی توان غناء را جایز دانست و نظر دیگران در این باره با توجه به تعراض دلیلها اعتباری ندارد.
امام در صدق غناء غیر مجاز و تحقق مصداق غناء حرام به مسأله طرب انگیز بودن آن (صوت المطرب) توجه تام دارد و موضوع حکم حرمت غناء را در همین مسأله خلاصه می کند. آن حضرت می نویسد: «... و اما نفس الصوت المطرب بما هو مطرب مع کونه غناء فموضوع المحرم...»[۳۱]
قابل ذکر است که گرچه قبلاً یادآوری کردیم که اکثر اهل لغت مفهوم طرب را عام می دانند و نیز اشاره کردیم که برخی از فقها همچون بسیاری از لغت دانان فارسی زبان [۳۲] معنی طرب را خاص می دانند و آن را به معنای فقط شادی و نشاط می دانند، حضرت امام نیز واژۀ طرب را به معنی شادی و نشاط می داند و حزن و اندوه را از معانی آن نمی داند براین اساس می نویسد: چون نوحه خوانی و ایجاد حزن از مصادیق طرب نیست لذا در شمار موارد غناء بحساب نمی آید و در عین حال نوحه خوان باید تلاش کند تا صوت مطرب را بکار نگیرد[۳۳]
استفتائات[۳۴] غنا و موسیقی
در این فصل مروری داریم به برخی از فتاوای حضرت امام درباره غنا البته آنچه در اینجا از نظر خوانندگان عزیز می گذرد چیزی
است که در کتاب استفتائات آن حضرت آمده است
سؤال ۲۵ - شنیدن و نواختن موسیقی که امروز به نام سرودهای انقلابی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی شنیده می شود چه صورتی دارد و در صورت مجوز شرعی موسیقی فوق، تعلیم و تعلم موسیقی و نیز خرید و فروش ابزار و آلات موسیقی به منظور فوق چه صورت دارد؟
جواب - شنیدن و نواختن موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد و خرید و فروش آلات مختص به لهو جایز نیست و در آلات مشترکه اشکال ندارد.
سؤال ۲۶ - دانشجوی مسلماًنی است که معتقد و متعهد به اسلام فقاهتی و انقلاب اسلامی بوده و از اعضای انجمن اسلامی دانشکدۀ خود می باشد این فرد تصمیم دارد برای فراگرفتن موسیقی به محلی به نام «مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی ایران» که زیر نظر دولت جمهوری اسلامی اداره می شود مراجعه کند و نواختن یکی از آلات موسیقی را فراگیرد استدلال او در نزد برادران و دوستانش برای انجام عمل این است که او امثال او که معتقد به مبانی اسلام و جمهوری اسلامی هستند بایستی در آینده جانشین معدودی از افراد غیر متعهد و غیر مسؤولی بشوند که هم اکنون برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی سرود و آهنگ می سازند و ساخته های آنان نیز که ظاهراً مباینتی با اسلام ندارد از صدا و سیما پخش می شود، حکم شرعی در این مورد چیست و آیا فرد مذکور شرعاً مجاز است برای هدف مشخصی که دارد این کار را انجام دهد یا خیر؟
جواب - موسیقی مطرب حرام است و یاد گرفتن و یاد دادن آن جایز نیست و در غیر مطرب اشکال ندارد.
سؤال ۲۷ - در رساله توضیح المسائل امام در قسمت سؤالات متفرقه سؤالی شده در رابطه با طبل و موزیک که در ارتش می زنند جائز است یا خیر؟ و نیز آنچه مرسوم است در زورخانه ها که افراد ضرب می زنند فرموده اید: اگر به نحو مناسب با مجالس لهو و لعب باشد جایز نیست و در بعضی از مجلات از حضرتعالی سؤال شده از آهنگ هائی که در رادیو تلویزیون پخش می شود فرموده اید: موسیقی مطرب حرام است و صدای مشکوک مانع ندارد، و در جای دیگر سؤال شده چه نوع موسیقی در اسلام حرام است؟ فرموده اید: موسیقی مطلقاً حرام است با توجه به این سؤال و جوابها خواهشمند است توضیح کافی بیان فرمائید.
جواب - موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد و منظور از تعبیرات ذکر شده یکی است و اختلاف در تعبیر است.
سؤال ۲۸ - حکم صداهائی که از صدا و سیما پخش می شود و بعضی از آنها در زمان طاغوت نیز پخش می شد و بعض دیگر موزیک متن فیلمهای خارجی است و بعضی موسیقی بدون صدای خوانندگان زمان طاغوت است، موارد مباح و حرام آنها را بیان فرمائید؟
جواب - موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک اشکال ندارد.
سؤال ۲۹ - متمنی است فتوای امام را در مورد سؤالات زیر مرقوم فرمایید؟
۱. آیا موسیقی هائیکه در حال حاضر در رادیو و تلویزیون نواخته و خوانده می شود مجاز است؟
۲. آیا یادگیری آلات موسیقی به عنوان نواختن و همخوانی سرودهای انقلابی و مذهبی - عرفانی مجاز است؟
جواب ۱و۲ - موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد و یادگیری هم حکم اصل آن را دارد.
سؤال ۳۰ - اینجانب در ساعت آزاد خود به عنوان هنرآموز موسیقی صدا و سیمای جمهوری اسلامی و عضو گروه شماره ۲ وزارت ارشاد اسلامی مرکز سرود و آهنگهای انقلابی می باشم و دقیقاً برایم روشن نیست که آیا خدمات اینجانب مشروعیت دارد، و یا خیر؟ استدعا دارم نظر خود را در این مورد اعلام بفرمائید؟
جواب - اگر در ارتباط با موسیقی های مطرب کار نکنید مانع ندارد ولی از استعمال آلات لهو باید اجتناب نمائید.
سؤال ۳۱ - حکم موسیقی چیست و به چه نوع آهنگهایی موسیقی گفته می شود و با صدای مشکوک چه فرقی می کند و آیا آهنگهایی که رادیو تلویزیون پخش می کند از نظر شرعی اشکال دارد؟
جواب - موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد و تشخیص با عرف است.
سؤال ۳۲ - خواندن آیات قرآن به صورت سرود و آهنگ جایز است یا نه؟
جواب - اگر مطرب باشد جایز نیست.
سؤال ۳۳ - ما مسؤول برنامۀ صبح جمعه صدای جمهوری اسلامی هستیم و در مدت یک ساعت از برنامه یک مسابقۀ تفریحی داریم که طی آن دو برادر و دو خواهر شرکت کننده داریم و از آنها نیز پاسخ سؤالاتی شده آنها نیز پاسخ می دهند و هریک امتیاز بیشتری بیاورند برنده مسابقه هستند و شاید اکثر سؤالات ما عقیدتی یا علمی و سازنده است، و ما برآنیم برای تشویق شرکت کنندگان از ناظرین بخواهیم کف بزنند، آیا این کف زدن از نظر شرعی ایرادی دارد یا نه؟
جواب - اشکال ندارد.
سؤال ۳۴ - آیا آواز خواندن زوجه برای زوج خود درصورتی که منجر به غناء شود جایز است یا خیر؟
جواب - حرام است.
سؤال ۳۵ - آیا زن می تواند برای همسر خود برقصد و همینطور مرد؟
جواب - مانع ندارد.
سؤال ۳۶ - در رادیو مدح ائمه طاهرین (علیهم السلام) یا واقعۀ کربلا را با وزن و ساز و با لحنی خوب می خوانند آیا استماعش جایز است یا خیر؟
جواب - اگر غناء و موسیقی نباشد مانع ندارد.
سؤال ۳۷ - زدن ساز بی حلقه در عروسی چه صورت دارد؟
جواب - ساز اشکال ندارد.
سؤال ۳۸ - ما حکم السماع و الأستماع الی الأناشید المذاعة من رادیو الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة ام هناک استثناء؟
جواب - یحرم الاستماع الی ما احرز انه من الموسیقی المطرب و یجوز فیما سوی ذالک.
سؤال ۳۹ - ما مسئولان برنامۀ صبح جمعه هستیم و در برنامه گهگاهی قطعات کوتاه شعر و قطعات ادبی خوانده می شود برای اینکه این قسمت از برنامه به صورتی خشک اجرا نگردد از یک نوع قطعات موزیک در فواصل و در زیر صدای گوینده استفاده می کنیم که در اصطلاح واحد موزیک صدای جمهوری اسلامی ایران به آنها «ساز سُلُو» به معنای ساز تنها گفته می شود این قطعات اکثراً از میان آثار موسیقی دانهای به نام و خوب می باشد و محتوای اکثر آنها دور از ابتذال و طرب است آیا استفاده و پخش این چنین قطعات موزیک توأم با مطلب شعر اشکال شرعی دارد یا نه؟
جواب - موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد.
سؤال ۴۰ - بعضی از سرودهایی که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش می شود آهنگهای تندی دارد که حتی انسان را از حالت طبیعی خارج می نماید، شنیدن این نوع سرودها چه حکمی دارد؟ و آیا شنیدن کلیه آهنگهایی که از رادیو پخش می شود موافق شرع است؟ و دیگر اینکه نواختن آهنگ برای نوازنده چه حکمی دارد؛ مثلاً شخصی که آهنگهای شهید مطهری را می نوازد و این غم انگیز است او چه حکمی دارد؟
جواب - موسیقی مطرب حرام است و صدای مشکوک اشکالی ندارد.
سؤال ۴۱ - گیتار و یا سایر وسایلی را که هم اکنون ما در منزل داریم اگرچه اصلاً استفاده نمی شود چه کار کنیم؟
جواب - آلات لهو را باید از بین ببرید.
سؤال ۴۲ - آیا شخص یا اشخاصی که حرمت یک آهنگ یا موسیقی برای آنها مسجل نیست می توانند بعضی دیگر را وادار به شنیدن یا گوش دادن به آن نمایند؟
جواب - کسی را نمی توانند وادار به آن کنند.
سؤال ۴۳ - در حال نگاه کردن به فیلمهای تلویزیونی که گاهی زنهای بی حجاب نیز دارد و گوش دادن به صدای تاری که نواخته می شود چه صورت دارد؟
جواب - نظر به فیلم اجنبیه که صاحبش را نمی شناسد و ریبه و فساد در آن نیست اشکال ندارد و موسیقی طرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد.
سؤال - موزیک نظامی و سرودهایی که از رادیو و تلویزیون پخش می شود و همچنین سرودهایی که به وسیله خانمها در حضور مردها اجرا می شود شرعاً جایز هستند یا خیر؟
جواب - اشکال ندارد مگر محرز باشد که موسیقی مطرب است.
سؤال - هیئتهای نوازنده و کسانی که در مراسم تشییع جنازه شهدا موزیک عزا می زنند از لحاظ شرعی چه حکمی دارند؟ و آیا خرید و فروش آن لوازم حرام است یا خیر؟
جواب - خرید و فروش آلات لهو حرام است و موسیقی مطرب جایز نیست و صداهای مشکوک مانع ندارد.
خاتمه
دقت در احادیث و آیات و نیز دیدگاههای اهل نظر در باب غنا بیانگر این واقعیت است که آن نوع از غنا که با خصیصۀ مطرب بودن مورد توجه صاحبنظران است همان غنائی است که آثار سوء آن در روحیۀ آدمی غیرقابل انکار است، تمایلات نامطلوب را در آدمی برمی آشوبد (رقیة الزناء) و صداقت و دوستی میان افراد را تضعیف می کند (عش النفاق) و مایه سنگدلی و قساوت قلب می گردد و همچنین عقل و اندیشه آدمی را به تسخیر خویش در جهت پرداختن به اعمال مربوط به هواهای نفسانی درمی آورد.
برخی از اهل نظر، راز حرمت غنا را به مسألۀ حصول (لهو و لعب) و بکارگیری آلات مربوطه اختصاص می دهند ولی برخی دیگر از اهل نظر موسیقی کلاسیک امروز را از مصادیق لهو و لعب بشمار نمی آورند[۳۵] این گروه از صاحب نظران بر دو دسته اند،
دسته ای اکثر موارد موسیقی را مجاز می دانند،[۳۶] و دسته ای دیگر غناء و موسیقی را به غناء مطرب و غناء غیر مطرب تقسیم می کنند. البته بعضی از افراد این گروه طرب را به خمر تشبیه می کنند و می گویند: فلسفه حرمت خمر مستی و سکرآوری است و فلسفه حرمت غناء مطرب هم همان حالت مستی و سکرآوری برخاسته از طرب است.[۳۷] ولی بعضی دیگر از صاحب نظران این دسته طرب را به معنی شدید آن که همان حالت مستی آوری است اختصاص نمی دهند بلکه مراحل ضعیفتر طرب را نیز ملاک حرمت غناء می دانند.
منبع: حضور، ش۴۲، ص۲۷۷.
پانوشتها:
[۱]. ر. ک علامه، قواعد، باب شه
[۲]. ر. ک: اردبیلی، مجمع الفایده و البرهان، ج ۴، ص ۲۳.
[۳]. ر. ک: دروس، باب مفتاج الکرامه، ج ۴، کتاب المتاجر، ص ۵۱.
[۴] ر. ک: جواهر، باب تجارت
[۵]. ر. ک: جواهر، باب شهادات
[۶]. ر. ک: بحار ج ۷۹، ص ۲۴۰
[۷]. ر. ک: بحار، ج ۷۹، ص ۲۴۷
[۸]. ر. ک: بحار، ج ۷۹، ص ۲۵۲
[۹]. ر. ک: مستدرک سفینة البحار ماده غناء
[۱۰] ر. ک: مستدرک سفینة البحار ماده غناء
[۱۱]. ر. ک: مستدرک سفینة البحار ماده غناء
[۱۲]. ر. ک: محدث عاملی، وسایل الشیعه، ج باب ۹۹ من ابواب ما یکتسب به حدیث ۲۶ و ۸ و حدیث ۲۰ - ۹ - ۲۴.
[۱۳]. ر. ک: محدث عاملی، وسایل الشیعه، ج ۱۲، باب ۹۹ من ابواب ما یکتسب به حدیث ۱۱ - ۷ - ۱۶ - ۲۰ - ۶
[۱۴]. وسایل، ج ۱۲، ابواب مایکتسب، باب ۱۵ و باب ۱۶ حدیث ۴، حدیث ۹ - ۵ - ۴ - ۳
[۱۵]. وسایل، ج ۱۲، ابواب ما یکتسب، باب ۱۵ و باب ۱۶ حدیث ۴، حدیث ۳ - ۱
[۱۶]. ر. ک، وسایل الشیعه، ج ۹، جهادالنفس، باب ۴۹، حدیث ۳۶
[۱۷] ر. ک: علامه، قواعد، متاجر، بخش تجارت های غیرمجاز.
[۱۸]. ر. ک، بحارالآنوار، ج ۷۹، ص ۲۴۰ و ۲۴۱
[۱۹]. ر. ک: بحارالآنوار، ج ۷۹، ص ۲۴۰ و ۲۴۱
[۲۰]. ر. ک، بحارالآنوار، ج ۷۹، ص ۲۴۰ و ۲۴۱
[۲۱]. ر. ک امام خمینی، مکاسب المحرمه، ج ۱، ص ۳۰۰ نشر مرکز آثار حضرت امام
[۲۲]. طرب آن است که آدمی با حصول آن حالتی ویژه پیدا می کند یا عقل او تحت الشعاع قرار گیرد چنانکه شراب بخورد
[۲۳]. ر. ک: امام خمینی، مکاسب المحرمه، ج ۱، ص ۳۰۰ نشر مرکز نشر آثار حضرت امام
[۲۴]. مکاسب محرمه، ج ۱، ص ۶۳
[۲۵]. ر. ک: مکاسب محرمه، ج ۱، ص ۶۲
[۲۶]. مکاسب محرمه، ج ۱، ص ۳۲۵ - ۳۲۶
[۲۷]. مکاسب محرمه ج ۱، ص ۳۲۵، ۳۲۶
[۲۸]. مکاسب محرمه ج ۱ ص ۳۲۸ - ۳۲۹
[۲۹]. مکاسب محرمه ج ۱، ص ۳۲۸ - ۳۲۹
[۳۰]. مکاسب محرمه ج ۱، ص ۳۲۸ - ۳۲۹
[۳۱]. مکاسب محرمه ج ۱ ص ۳۲۸ - ۳۲۹
[۳۲]. ر. ک، دکتر معین، فرهنگ فارسی، ماده طرب
[۳۳]. ر. ک، مستدرک سفینة البحار ماده غناء
[۳۴]. ر. ک. حضرت امام، استفتائات، ج ۲، ص ۱۱ الی ۱۹، چاپ انتشارات اسلامی
[۳۵]. ر. ک: منیة السائل، ص ۱۷۹
[۳۶]. ر. ک، غزالی، احیاء العلوم - بسیاری از اهل لهو و لعب و نیز برخی از صاحب نظران صوفی مسلک پیرو این نظریه اند -
ر. ک رسالة فی الغناء نوشته آق محمود بهبهانی ص ۷ (مخطوط)
[۳۷]. ر. ک، علامه اصفهانی، نقل از مکاسب محرمه، مبحث غناء
.
انتهای پیام /*