خیار غبن
[سؤال 7146] 3606
بسمه تعالی
ما زمینی را در شش کیلومتری جاده قم به اصفهان خریداری کرده ایم که اکنون متوجّه شده ایم تقریباً در یک متری عمق زمین سنگ وجود دارد و امکانی برای حفر چاه نیست مگر با هزینۀ زیاد و فروشنده این عیب را به ما اطلاع نداده خواهشمند است حکم شرعی را در این رابطه مرقوم فرمایید. ضمناً زمین مورد معامله که جهت کارخانه سنگ بری خریداری شده است فروشنده زمین آن را به مبلغ سیصد هزار
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 152 تومان خریداری کرده و پس از یک سال به یک میلیون و هفتصد هزار تومان به ما فروخته است و چون ما اهل قم نبودیم از این بابت غافل گیر شدیم؟
بسمه تعالی، عیب نیست و اگر زمین به قیمت خریداری شده به آن، ارزش نداشته و خریدار مغبون شده خیار غبن ثابت است.
[سؤال 7147] 3607
بسمه تعالی 5 / 12 / 1361
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی
در تاریخ 29 / 6 / 1359 خانمی با حضور شوهر و پدر و مادر و خاله، به خط برادر بزرگ ترش زمین را به مبلغ دویست هزار تومان می فروشد و پنجاه هزار تومان بیعانۀ آن را طی چکی به وسیله شوهرش از بانک دریافت می کند و پدر خانم، پروانۀ ساختمان و گواهی عمران را وصول و به خریدار ارائه می دهد. لکن در تاریخ 7 / 10 / 1360 پس از یک سال و سه ماه، پدر خانم مزبور طی اظهارنامه ای اعلام می دارد که اولاً: دخترم صغیر بوده و ثانیاً: در این معامله گول خورده. حال با علم به این که خریدار در موقع خرید از سن واقعی دختر که قبلاً شوهر کرده بوده است و در تاریخ وقوع عقد قرارداد سن قانونی وی 16 سال و 19 روز بوده اطلاعی نداشته، حکم شرعی قضیه را از دو باب صغیر بودن و وجود خیار غبن، با عنایت گذشت زمان اعلام فرمایند.
بسمه تعالی، با سن مرقوم، فروشنده صغیر نبوده و بدون ثبوت ادعای غبن، شرعاً خیار غبن ثابت نمی شود.
[سؤال 7148] 3608
بسمه تعالی
محضر مبارک رهبر عالی قدر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، دام ظله العالی، با کمال احترام؛ خواهشمند است در مورد
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 153 زیر، تکلیف شرعی این جانب را روشن فرمایید.
این جانب دارای 66 سال سن می باشم که متجاوز از 44 سال در یکی از کارخانجات یزد کار کرده و با محیط بیرون آشنایی نداشتم. به علت فرط بیماری و کهولت سن به تقاضای خود بازنشست شدم و جهت معالجه مدتی در یکی از بیمارستان های یزد و سپس مدتی در یکی از بیمارستان های تهران بستری شدم و متأسفانه هنوز بهبودی نیافته ام. دارای دو و نیم دانگ باغ در حومه یزد هستم که شرکای آن به شرح زیر می باشند:
الف. این جانب 5 / 2 دانگ؛
ب. عیالم 1 دانگ؛
ج. خواهرم 25 / 0 دانگ (ربع دانگ)؛
د. عیال مرحوم اخوی 75 / 0 دانگ (سه ربع دانگ)؛
ه. سهم ارث 5 نفر ورثۀ مرحوم اخوی، 25 / 1 دانگ (یک دانگ و ربع دانگ)؛
و. سهم خواهرم 25 / 0 دانگ (ربع دانگ) جمعاً 6 دانگ.
به علت به اصطلاح، عمده مالک بودن، طی متجاوز از 22 سال کلیۀ امور نگهداری، آبیاری، مخارج احیای زمین، غرس اشجار، دیوارکشی، خاک برداری و غیره، بدون هیچ گونه کمکی از شرکا به عهدۀ این جانب بوده است و حتی پس از بهبود نسبی از تهران به یزد رفتم و جهت سرکشی به باغ مراجعه نمودم.
شخصی که با آبیار باغ دوست و همشهری بود جهت خرید باغ مراجعه نمود. این جانب به علت کسالت ناشی از بیماری و زحمات زیاد و مشقات فراوانی که در طول 22 سال چه از نظر مالی و چه جسمی و چه روحی متحمل شده و به تنگ آمده بودم، بدون جلب موافقت و مشاوره با سایر شرکا و تحقیق در مورد قیمت واقعی آن، بدون خواندن صیغه معامله با واسطه آبیار که در باغ حاضر بود، با دریافت دو قطعه چک ـ کلاً به مبلغ دو میلیون ریال ـ نامه ای به مشارالیه دادم و پس از دریافت وجه
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 154 چک ها آن را به حساب ثلث مرحوم اخوی، نزد صندوق تعاونی حضرت ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ واریز نمودم.
چون این جانب وصی اخوی هستم از طرف ورثه، وکیل جهت فروش سهم الارث به نرخ عادلانه روز و اجرای وصیت نامه شده بودم؛ لیکن سایر مالکین پس از این که از ماوقع مطلع شدند شدیداً مخالفت نموده و یکی از شرکا اظهار می دارد: اگر مایل به فروش سهمیه ارث و یا سهم خود هستید، من خریدارم. و عقیده همگی بر آن است که بهای باغ خیلی بیش از بهای قید شده (یعنی متری 3500 ریال) بوده و بدون مطالعه و نظر کارشناس انجام گردیده است. لذا چند روز بعد به در منزل طرف معامله رفتم که وجه چک ها را به او بدهم و موضوع را کأن لم یکن تلقی نمایم، چون به کویت مسافرت نموده بود با شوهر خواهرش که وکیل وی نیز می باشد موضوع را در میان گذاشتم و اظهار پشیمانی نمودم که قبول نکرد. پس از بازگشت طرف معامله، به افراد مختلف مراجعه نمودم تا واسطه شوند و موضوع را فیصله دهند اما او اظهار داشت: این جانب چندین سال است که درصدد خرید این باغ می باشم و اکنون به مقصود خود نائل گردیده ام و امکان ندارد موافقت نمایم. با وجودی که همیشه، چه در موقع نوشتن نامه پیوست و چه بعد از آن بارها گفته بودم: این جانب فروشنده نیستم؛ ولی به علت زحمات زیاد و مشقاتی که از نظر جسمی و مالی و روحی و فکری متحمل گردیده ام، به تنگ آمده ام.
به هرحال، وقتی وکیل نامبرده ندامت این جانب و مخالفت سایر شرکا را مشاهده نمود با اخذ کلید از آبیار، باغ را عدواناً تصرف و در آن سکنا گزید و تا کنون نیز ساکن می باشد و نیز تغییراتی در باغ داده است. و در این اواخر سه ربع سهم یکی از شرکای (ردیف 4) را بدون اطلاع سایرین و عدم پرداخت هزینۀ انجام شده و دسترنج این جانب در طول مدت 22 سال، به قیمت خیلی بیشتر محرمانه خریداری نموده است و طرف اصلی مدعی است که تمام شش دانگ باغ را خریداری نموده است.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 155 چون از طرفی شرکا شدیداً با فروش مخالف هستند و کدورت و ناراحتی بین فامیل بروز نموده و از طرف دیگر این جانب نیز کاملاً پشیمان هستم، مستدعی است تکلیف شرعی این جانب را ذیلاً اعلام فرمایند که اعمالمان ان شاء الله موجب رضای خداوند متعال باشد.
1. آیا معامله باطل است و بایست دو میلیون ریال وجه چک های دریافتی مسترد گردد؟
2. آیا کلیه شش دانگ باغ، فروخته شده تلقی می شود و می بایست هر یک از مالکین چشم بسته با همان مبلغ متری 3500 ریال در محضر حاضر شده، و آن را منتقل نمایند؟
3. آیا باید قیمت عادلانه روز با نظر کارشناس تقویم و کار فیصله یابد؟
4. آیا باید معادل دو میلیون ریال وجه دریافتی، نسبت به انتقال قسمتی از باغ به قیمت روز اقدام شود؟
5. آیا باید معادل دو میلیون ریال وجه دریافتی، نسبت به انتقال قسمتی از باغ، به همان سه هزار و پانصد ریال اقدام شود؟
6. آیا باید معادل دو میلیون ریال وجه دریافتی، نسبت به انتقال باغ به قیمت همان روز یا نظر کارشناس اقدام شود؟
بسمه تعالی، اصل معامله صحیح است؛ ولی اگر در معامله غبنی بوده و شما علم به آن نداشته اید، خیار فسخ دارید و چنانچه اختلافی در بین است باید در محاکم صالحه حل و فصل شود.
[سؤال 7149] 3609
بسمه تعالی
محضر مقدس حضرت آیت الله العظمی امام خمینی
پس از عرض سلام خواهشمند است به دو مسأله زیر جواب مرحمت فرمایید.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 156 1. این جانب دارای یک خانه بودم و صاحب زن و فرزند هستم، چون بیکار بودم پیشنهاد شد خانه ام را که سه دانگ آن مهریه خانمم هست بفروشم، اما بعد متوجه شدم مغبون شدم و خیلی هم مغبون شدم، بلافاصله به خریدار و بنگاه معاملاتی و فرمانده سپاه و معاون ایشان مراجعه کردم ولی ترتیب اثر ندادند، آیا شرعاً من حق فسخ معامله را دارم یا نه؟ با وجودی که اسقاط خیارات در کار نبود.
بسمه تعالی، با فرض این که غبن شرعاً ثابت باشد و اسقاط خیار نشده و شما جاهل به غبن بوده اید حق فسخ دارید.
[سؤال 7150]
2. در قولنامه همین خانه که فروختم قید شده است که هر کس معامله را فسخ کند 50 هزار تومان دادنی باشد و همین دلیل است که اسقاط خیار نشده است بفرمایید در صورتی که معامله را فسخ کنم باید 50 هزار تومان بدهم یا نه؟
بسمه تعالی، اگر شرط شامل فسخ به خیار غبن هم باشد باید مبلغ مذکور را بعد از فسخ بدهید ولی اگر شامل نباشد بدهکار نمی شوید.
[سؤال 7151] 3610
بسمه تعالی پنجم ربیع الاول 1403 ق
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی
شخصی یک باب خانه به مبلغ سیصد هزار تومان خریده که در واقع قیمت آن حدوداً یک صد و هفتاد هزار تومان می باشد. البته فروشنده از بی اطلاعی شخص خریدار که در روستا کشاورزی می کند و از قیمت خانه اطلاعی نداشته و برای اولین بار در شهر اقدام به خرید خانه کرده، سوء استفاده می کند و در روز روشن کرکرۀ مغازه را پایین می کشد و قرارداد را تنظیم می کنند و در انتها شرط می گذارند که هر کس از طرفین، معامله را فسخ و آن را بر هم زند باید مبلغ سی هزار تومان به طرف مقابل بدهد. خریدار که فردای همان روز مطلع می شود تا چه حد مغبون شده، معامله را
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 157 فسخ و بیعانه ای که روز قبل داده بود از فروشنده مطالبه می کند. فروشنده نیز طبق شرط و قرار قبلی مبلغ سی هزار تومان را از برای خود نگه می دارد.
آیا فروشنده با این نحو معامله و مغبونیت شدیدِ خریدار این مبلغ را مالک می شود و یا مالک نمی شود و باید مبلغ مزبور را به مشتری پس بدهد؟ والسلام
بسمه تعالی، اگر شرطی که شده شامل فسخ به خیار غبن نباشد حق ندارد و باید پول را رد کند.
[سؤال 7152] 3611
بسمه تعالی
خدمت آیت الله العظمی حضرت سید روح الله الخمینی، مدّ ظله العالی، عرض می شود یک قطعه زمین در تصرفم بوده، یک برادر از فامیل بدون اجازه بر زمین مقبوضه ام تغییر مکان کرده، پس بنده معترض شدم، ایشان یک قطعه زمین بدلاً و عوضاً به من نشان داده، بعد مدتی برای کِشت و کار به زمین رفتم، آن وقت از دادن قبضۀ زمین منکر گردید بلکه به جای دادن زمین در عوض زمین، آن زمین را قیمت کرد به مبلغ یک هزار و پنج صد روپیه از آن مبلغ یک صد روپیه پیشگی ادا کرد، من آن یک صد روپیه را گرفته در خانه رفتم. پس معلوم گردید که قیمت زمین قلیل مقرر گردیده، چرا که در بلد قیمت رایج الوقت زیاده از آن بوده، یعنی آنچه که یک هزار و پنج صد روپیه مقرر کرده آن قدر زمین را قیمت رایج الوقت مبلغ ده هزار روپیه بوده، پس نادم گردیدم، چرا که در بیع خسارت بوده، پس روز دیگر به قیمت قلیل خلاف رایج الوقت از زمین فروختن منکر شدم، و آن مبلغ یک صد روپیه او را پس دادم، آن برادر خاندانی منکر گردید و مبلغ یک صد روپیه را پس نگرفت و جواب داد که در میان ما بیع واقع شده است، لهذا قیمت مقرّره زمین ادا می نماییم، یعنی صرف مبلغ یک هزار و پنج صد روپیه، تقریباً بیست سال مدت گذشته که زمین مقبوضه ام در قبض مالک مکان زیر استعمال است، معاوضه یا چیز دیگر به من نداده، لهذا آن مبلغ یک
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 158 صد روپیه اجارۀ زمین خود پنداشته نزدم گذاشتم، بعد از آن تا حال نه قیمت یا معاوضۀ دیگر از باقی مکان نیافته، بلکه آن مقرر کرده قیمت قلیله مبلغ یک هزار و پنج صد روپیه هم نداده، لهذا از حضرت عالی مسئلت می نمایم که آیا این چنین بیع صحیح است یا نه؟ توضیح بفرمایند.
بسمه تعالی، اگر ثابت شود که فروشنده مغبون شده، حق فسخ دارد و چنانچه فسخ کند زمین به او برمی گردد و خریدار بعد از فسخ حق تصرف ندارد و اجرت المثل را ضامن است.
[سؤال 7153] 3612
بسمه تعالی 21 / 2 / 1362
محضر مبارک رهبر انقلاب و امید مستضعفان و مرجع تشیع عالم، امام خمینی، دامت برکاته
محترماً به عرض می رساند: این جانب به شخصی که شریک بنده در یک دستگاه آپارتمان می باشد ـ در تاریخ 16 / 12 / 1361 سه دانگ از همان آپارتمان را که سهم بنده بود، فروختم از این قرار که با توجه به این که قیمت مورد معامله را نمی دانستم و به اختیار شریکم گذاشتم (در ضمن در معامله هم اسقاط خیار نشده است) ایشان از عدم اطلاع من نسبت به قیمت آپارتمان مذکوره سوء استفاده کرده و حد تنزّل قیمت را گفت. و برای اثبات، این را عرض کنم که در همان تاریخ و در همان مجتمع که تمامی آپارتمان ها یک قواره هستند، در طبقۀ فوقانی معامله انجام گرفت که از نظر قیمت تفاوت زیادی دارد با قیمت معاملۀ ما که شریکم این موضوع را به نفع خود طور دیگری به من عنوان کرده بود. من فریب حرف ایشان را خورده و قولنامه را امضا کرده و هنوز وجه نقدی دریافت نکرده ام و مغبون شده ام. از معظّم له تقاضا دارم نظر خود را برای فسخ این معامله از نظر شرعی مرقوم فرمایید.
بسمه تعالی، در صورتی که محرز شود که یکی از دو طرف معامله مغبون شده، برای او حق فسخ ثابت است.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 159 [سؤال 7154] 3613
بسمه تعالی 1 / 11 / 1361
حضور رهبر و مرجع عالی قدر، آیت الله العظمی امام خمینی
حدود یک سال قبل، قراردادی برای ساختن دو دستگاه تولیدی با شخصی امضا کردم که به مدت دو ماه تحویل دهم؛ به علت کمبودهای غیر منتظرۀ اجناس و بیماری نتوانستم در موعد مقرر، دستگاه را تحویل نمایم؛ ولی در این مدت، عمده کارهای ساخت دستگاه انجام گرفته؛ به هر حال دو ماه بعد از زمان مقرر، با اطلاع و پیگیری خریدار، دستگاه آمادۀ تحویل شد؛ در این زمان، خریدار مدتی را فرصت خواست تا محلی را تهیه و بعد دستگاه را تحویل و انتقال دهد؛ حال بعد از مدت طویلی ادعا می کند که دستگاه را نمی خواهد؛ البته در عرف سازندگان ماشین آلات، در این گونه موارد بعضاً معامله باطل و یا ادعای خسارت از طرف خریدار مورد قبول است که در قرارداد این گونه قید می شود؛ لکن در قرارداد منعقده چنین نشده است. حال آیا خریدار حق به هم زدن معامله و یا ادعای خسارت را دارد؟ و آیا فروشنده حق گرفتن خسارت را دارد؟
بسمه تعالی، اگر خریدار مغبون شده یا آنچه خریده معیوب باشد، خیار دارد و در غیر این صورت، حق فسخ ندارد؛ مگر شرط خیار کرده باشند.
[سؤال 7155] 3614
بسمه تعالی
در کویت، در میان زرگرها معامله و خرید و فروش به این صورت رواج دارد که وقتی طلا را به مشتری می فروشند، با نیلو یا نگین، نیلو و نگین را به قیمت طلا با مشتری حساب می کنند (با این که قیمت نگین و نیلو یا نصف یا ثلث یا ربع طلا است) و در موقع خرید، قیمت نیلو و نگین را کمتر از طلا می خرند، همان طور که قیمتش می باشد و گاهی می شود از همان مشتری می خرد که به او به قیمت طلا فروخته؛ آیا
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 160 این نحوه فروش صحیح است؟ و در صورتی که صحیح نباشد، با معاملات گذشته تکلیف چیست؟ و گاهی به مشتری گفته می شود: نیلو و نگین را به قیمت طلا حساب می کنم و او می داند که قیمت فرق دارد. استدعا دارد جواب روشن مرقوم فرمایید.
بسمه تعالی، در فرض مسأله، با علم طرف به مقدار مبیع، مانع ندارد و اگر مشتری، جهل به کیفیت و کم بودن قیمت نگین از طلا داشته اختیار فسخ دارد.
[سؤال 7156] 3615
بسمه تعالی
اگر بر فروشنده محرز شود که در معاملۀ معموله مغبون گردیده است آیا خیار فسخ دارد؟
بسمه تعالی، اگر در وقت معامله، علم به غبن نداشته و شرط سقوط خیار نشده، در فرض غبن مذکور، حق فسخ دارد.
[سؤال 7157] 3616
بسمه تعالی 26 / 1 / 1361
حضور محترم زعیم عالی قدر، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، أدام الله ظله العالی، استدعا دارد نظر عالی را در مورد مسأله ذیل مرقوم فرمایند.
قراردادی برای فروش کالا بین دو نفر منعقد می شود. هنگام عقد قرارداد، خریدار که از قیمت واقعی جنس اطلاع نداشته غفلت می کند و تعهد می نماید جنس را گران تر از قیمت حقیقی آن بخرد، در حالی که فروشنده از قیمت واقعی جنس و وضع آن در بازار کاملاً مطلع بوده است و ضمناً اطلاع داشته است که خریدار قصد فروش مجدد جنس را دارد. به موجب قرارداد، خریدار مبلغی به عنوان وجه الضمان تسلیم فروشنده می کند؛ ولی هنگام فروش مجدد جنس متوجه می شود که میزان گرانی اولیه به حدی است که مردم به آن اهمیت می دهند و فروش مجدّد آن امکان ندارد و لذا
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 161 نمی تواند تعهدات مرقوم در قرارداد را در قبال فروشنده انجام دهد و فروشنده به همین بهانه مبلغ وجه الضمان را ضبط می کند. مستدعی است بفرمایند: با توجه به غفلت خریدار و اطلاع فروشنده از قیمت جنس و وضع آن در بازار، آیا فروشنده در مورد ضبط وجه الضمان ذی حق می باشد یا خیر؟
بسمه تعالی، اگر تفاوت قیمت، مقداری معتنا به است و خیار نسبت به آن مقدار را ساقط نکرده، حق فسخ دارد و می تواند بدون موافقت فروشنده فسخ کند؛ ولی تا فسخ نکرده ملزم است طبق قرارداد عمل کند.
[سؤال 7158] 3617
بسمه تعالی
سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و امید مستضعفان جهان، حضرت آیت الله امام خمینی، مدّ ظله العالی
خواهشمند است به سؤالات ذیل پاسخ فرمایند:
1. اگر کسی منزلی را بفروشد و پول را هم تحویل بگیرد، ولی بعد از گذشت هشت ماه از فروش منزل آیا جایز است که فروشنده پشیمان شده و بگوید منزل را ارزان فروختم و ادعای افزایش قیمت آن را بنماید؟
2. اگر کسی منزلی را با قیمت معینی بفروشد و پول را هم تحویل بگیرد، ولی بعد از گذشت هشت ماه از فروش منزل، آیا جایز است که فروشنده پشیمان شده و بگوید منزل را ارزان فروختم و ادعای نصف نمودن منزل را با خریدار بنماید؟
3. اگر کسی منزلی را بفروشد و پول را هم تحویل بگیرد، ولی بعد از گذشت هشت ماه از فروش منزل، آیا جایز است که فروشنده پشیمان شده و ادعای پس گرفتن منزل را از خریدار بنماید؟
بسمه تعالی، 1 و 2 و 3. اگر محرز شود که یکی از طرفین معامله مغبون شده، می تواند معامله را فسخ نماید و حق دیگری ندارد.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 162 4. اگر کسی منزل خود را بفروشد، ولی خریدار همان لحظه پول نقد نداشته باشد و به فروشنده بگوید: تا بیست روز دیگر پول تهیه خواهم کرد و فروشنده هم قبول نماید و بعد از فراهم نمودن پول، فروشنده وجه را تحویل بگیرد، ولی بعد از گذشت هشت ماه از فروش منزل آیا جایز است که فروشنده پشیمان شده و ادعا نماید که شما پول دیر به من داده اید و منزل را از خریدار پس بگیرد؟
بسمه تعالی، در فرض مسأله، حق فسخ و پس گرفتن را ندارد.
در پایان، سلامتی و طول عمر آن رهبر عظیم الشأن و همچنین پیروزی سربازان اسلام را بر علیه سربازان کفر صدامی از خداوند متعال آرزومندم. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار،
[سؤال 7159] 3618
بسمه تعالی
حضرت آیت الله العظمی، رهبر عزیز و بنیان گذار جمهوری اسلامی، امام خمینی، دام بقاؤه
محترماً به عرض می رسد: دو نفر در شهرستانی خانۀ اشتراکی داشتند؛ یکی از شریک ها در روستا ساکن بوده و دیگری در شهرستان در همان خانۀ اشتراکی ساکن بوده، بدون این که دیناری حق الاجاره به شریکش بدهد. بعد از مدتی آن شخصی که در خانۀ اشتراکی سکونت داشته، می رود به روستا از شریکش سهم خانۀ شریکش را بدون نظریۀ کارشناس و معمار و خبره، به قیمتی خریداری می نماید به عنوان قولنامه؛ در صورتی که قولنامه را شریکش امضا نکرده. فروشنده بعد از هشت روز از تاریخ معامله، به شهرستان می رود.
با تحقیقات صحیح معلوم می شود شریکش کلاه گذاشته به سرش؛ عمارت را از قیمت روز خیلی ارزان خریده و غبن فاحش کرده؛ سه روز هم در شهر جهت تحقیقات مانده. بعد از سه روز به شریکش ابلاغ نموده که مرا مغبون کرده ای؛ من به این قیمت سهم خود را نمی فروشم؛ یا حق غبن را بده و رضایت مرا به دست بیاور تا معامله انجام گیرد و یا حق غبن را من به تو می دهم عمارت را به من واگذار نما و یا پولی که پرداخت کرده ای قبول کن. شریکش هیچ کدام را قبول نکرده، می گوید: من
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 163 معاملۀ قطعی کرده ام، حق غبن به تو نمی رسد. شریک فروشنده چندین مرتبه حاضر شده پولی که گرفته، پس بدهد؛ در حضور چند نفر، خریدار امتناع ورزیده، قبول اخذ را نکرده و به حضور حاکم شرع هم حاضر نمی شود.
حالیه مستدعی است حکم خدا را بیان فرمایید؛ آیا حق غبن فروشنده و حق الاجاره ثابت است یا نه؟
بسمه تعالی، در فرض مسأله، فروشنده خیار غبن دارد و می تواند معامله را فسخ نماید.
[سؤال 7160] 3619
بسمه تعالی
جهت دفتر امام خمینی مسأله شرعی
اگر معامله ای بشود و مدت 5 / 2 ماه از مهلت آن بگذرد و سند در دفتر اسناد رسمی به نام خریدار شود و خریدار بعد از این مدت بفهمد و ثابت کند که در موقع معامله مغبون بوده و ولی علم به غبن نداشته و متوجه گرانی آن نبوده و مورد معامله را به قیمت گران تری به طوری که به زیادی و کمی آن اهمیت فراوان داده می شود خریده باشد و حالا مغبون شده آیا خیار فسخ دارد یا خیر؟
بسمه تعالی، اگر اسقاط خیار نشده باشد حق فسخ دارد.
[سؤال 7161] 3620
بسمه تعالی
محضر مقدس رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، آیت الله العظمی حاج آقا خمینی، دام ظله العالی
عرض می شود: شخصی زمینی را فروخت و خودش مسافرت کرد. در محل مسافرت فهمید که مغبون واقع شده به غبن فاحش. نامه به مشتری نوشت که در این معامله غبن واقع شده است؛ لذا فسخ کردم. آیا این فسخ نافذ است یا خیر؟
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 164 بسمه تعالی، کتابتِ تنها فسخ نیست. ولی اگر فسخ کرده و کتابت وسیلۀ ابلاغ بوده، فسخ نافذ است.
[سؤال 7162] 3621
بسمه تعالی 4 / 12 / 1361
محضر رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، دامت افاضاته
ضمن تقدیم خالصانه ترین احترامات؛ در رساله توضیح المسائل معظم له، مسأله 2124 در خصوص مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند چنین توضیح داده شده: «اول؛ آن که از محل معامله متفرق نشده باشند و این خیار را خیار مجلس می گویند؛ دوم؛ آن که مغبون شده باشند، (خیار غبن)».
ارائه طریق فرمایند که فروشنده یا خریدار از تاریخ انعقاد معامله تا چه فاصله زمانی می توانند معامله را تحت عنوان خیار غبن به هم بزنند؟
از محضر مبارکتان استدعا می شود در این باره فتوای شرعی را ذیل همین نامه مرقوم و مرحمت فرمایند که مورد نیاز ضروری است.
بسمه تعالی، فاصله مشخصی اعتبار ندارد و هر وقت ثابت شود که غبن بوده و سایر شرایط خیار هم موجود است، حق فسخ ثابت می شود.
[سؤال 7163] 3622
بسمه تعالی
حضور مبارک حضرت آیت الله العظمی جناب آقای امام خمینی
پس از عرض سلام، محترماً به عرض عالی می رساند: یک نفر یک خانه باغچه را به شخص دیگری فروخته. بعد از معامله، طرفین تا چند مدت (چند روز و یا چند ماه) می توانند ادعای غبن و یا فسخ نمایند، با توجه به این که قیمت ملک هر روز در حال ترقّی و یا تنزّل می باشد؟
بسمه تعالی، مدتی مخصوص ندارد و ترقّی و تنزّل قیمت موجب غبن و
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 165 خیار فسخ نمی شود. بلی اگر ثابت شود که در وقت عقد، غبنی در کار بوده، با جهل شخص، خیار غبن ثابت می شود.
[سؤال 7164] ----> 1890
29. گاهی اجناسی در شهری ترقی می کند افرادی می روند به شهرستان که خبر از ترقی ندارند اجناسی به قیمت ارزان می خرند ولی قیمت محل اجناس همان است که خریده اند پس از چند روز صاحب های جنس متوجه ترقی می شوند ادعای غبن می کنند آیا خیار غبن دارند یا نه؟
بسمه تعالی، در فرض مزبور خیار غبن ندارند.
[سؤال 7165] 3623
بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی
شخصی که قطعه باغ گل و بادام خریداری می نماید و فروشنده اطلاع کامل از قیمت آن نداشته است خریدار می گوید هر وقت پشیمان شدی باغ برای خودت ولی باز هم فروشنده می گوید معامله را فسخ نمی کنم بعداً خانواده فروشنده مطلع می شوند و فروشنده را وادار به فسخ می نمایند و ثابت می شود که غبن دارد خریدار مبلغی بابت غبن پرداخت می نماید و فروشنده قبول می کند اما معلوم می شود که بیش از آنچه بابت غبن پرداخت شده است مغبون است آیا فروشنده حق دارد که معامله را فسخ نماید یا این که بقیه مبلغ غبن را می تواند بگیرد؟ البته موقع پرداخت آن مبلغ گفته اند بابت سقوط غبن و فروشنده هم قبول کرده ولی از نظر اهل خبره غبن باقی است مستدعی است حکم الله را بیان فرمایید.
بسمه تعالی، مجرد گفتن این که فسخ نمی کنم اسقاط خیار نیست و اگر پول در مقابل غبن خاص داده شده و بعد معلوم شده که غبن بیش از این ها است خیار غبن ساقط نشده است.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 166 [سؤال 7166] 3624
بسمه تعالی
حضور محترم رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی
جنسی را با علم به این که در چند روز آینده کیلویی 7 تومان می شود به کیلویی 11 تومان، خریده و مصرف نموده ام. پس از مصرف متوجه شده ام که شخص فروشنده جنس را کیلویی 5 تومان خریده است و چون می دانسته که من این جنس را همیشه کیلویی 11 تومان می خرم و مرکز تهیۀ این جنس را بلد نیستم، از عدم آگاهی من سوء استفاده نموده و جنس را به قیمت کیلویی 11 تومان به این جانب فروخته است. بفرمایید از نظر شرع مقدس آیا می توانم جنس را کیلویی 5 تومان تهیه و به ایشان بدهم و پولم را دریافت دارم؟ والسلام
بسمه تعالی، اگر جنس را به بیش از قیمت عادلۀ روز خریده و در هنگام خرید، اطلاع از قیمت عادلۀ آن نداشته و در نتیجه مغبون شده و پیش از اطلاع از غبن، آن را مصرف کرده و از بین برده، می تواند معامله را فسخ کند و پول پرداختی را پس بگیرد و در این صورت، باید به جای جنس مصرف شده، قیمت عادلۀ روز پس دادن را به فروشنده برگرداند و اگر جنس از مثلیات باشد، باید پس از فسخ معامله، به جای جنس مصرف شده، مثل آن را به فروشنده برگرداند.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 167