چکیده
پژوهش حاضر با ارائه تعریفی از آزادی سیاسی (تأثیرگذاری شهروندان در دو بعد ایجاد جامعه سیاسی و روند تصمیمسازیهای مختلف در حوزه زندگی عمومی) با تکیه بر مبانی کلامی ـ فقهی، آزادی سیاسی در اندیشههای شیعه و معتزله، تحلیل و بررسی آنها، درصدد مقایسه حدود آزادی سیاسی در این دو نحله فکری با تأکید بر اندیشههای امام خمینی و قاضی عبدالجبار، برآمده است. این پژوهش نشان میدهد که بر خلاف مبانی کلامی اندیشههای شیعه که تنها به یک نوع آزادی سیاسی معنوی منتهی میشود؛ مبانی فقهی شیعه با تکیه بر مفهوم کلیدی اصل (اباحه) دلالت روشنی بر گستره وسیعی از آزادی سیاسی در حوزه (منطقه الفراغ) مینماید و در نتیجه در مقایسه با اندیشه معتزله، آزادی بیشتری را در روند زندگی سیاسی فراهم مینماید. در مقابل، اندیشههای معتزله در باب آزادی سیاسی، هم از مبانی کلامی (آزادی ذاتی و عقل در انسانها) و هم از مبانی فقهی (تصویب ) بهره میگیرند. در این تفکر تمایل به (انتخابی بودن حکومت) با تکیه بر عقل و آزادی انسان، در مرحله ایجاد زندگی سیاسی آزادی بیشتری را در مقایسه با اندیشههای شیعه تعبیه مینماید. وجود دو عنصر فکری در این دو اندیشه به عنوان امتناع فکری برای تحقق آزادی سیاسی مطرح شدهاند: 1) دنیاگریزی در اندیشههای شیعه.2) اصالة التکلیف در اندشههای کلامی معتزله. پیام نوشته حاضر این است که مسلمانان میتوانند با ترکیبی از دو پایه اساسی آزادی سیاسی، پویایی و بالندگی را در فلسفه سیاسی خود ایجاد نمایند و به آیندهای برخوردار از گشتاور خود افزاینده امیدوار باشند.
پایان نامهآزادی سیاسی در اندیشه های شیعه و معتزله (امام خمینی (س) و قاضی عبدالجبار)صفحه 1