
سگ و خروس
و روباه ترجمه:محمدعلی دهقانی
سگ و خروس با هم دوست شده بودند و با هم سفر میکردند. هنگام شب
از میان جنگل انبوهی عبور میکردند و چون همه جا تاریک شده بود، تصمیم
گرفتند جای مناسبی را برای استراحت پیدا کنند، با کمی جستجو، درخت بزرگ
و کهنسالی را انتخاب کردند؛ خروس روی یکی از شاخههای بلند درخت پرید
و سگ هم در داخل حُفرۀ بزرگی که در پایین تنۀ درخت بود، برای خودش جا
گرفت. به این ترتیب هر دو حیوان شب را با خیال راخت و آسوده خوابیدند.
صبح زود، هنوز هوا تاریک و روشن بود که خروس بیدار شد و از سرِ عادت
شروع به قوقولی قوقو کرد. روباهی که از آن نزدیکی میگذشت، صدای آواز
خروش را شنید و با خوشحالی گفت: «بَه به! چه صبحانۀ لذیذ و خوشمزهای!»
این را گفت و دَوان دوان تا نزدیک درخت کهنسال آمد، و همین که خروس
را دید، خندۀ موذیانهای کرد و گفت: بَه به! پرندۀ زیبا، پادشاه پرندهها! پس
نام جنگنده: سود کویست آکوئیلون
کشور سازنده: فرانسه و انگلستان
تیپ: جنگنده یک نفره
موتور: دوهاویلند
حداکثر سرعت: 1030 کیلومتر بر ساعت
تجهیزات: - 4 اسلحه «هیسپانو»- موشکهای هوا به هوا
مجلات دوست کودکانمجله کودک 338صفحه 14