مهمان ما فرشته
سحر فرشته آمد
مهمان خانه ها شد
بچه ها را صدا زد
گل خنده به پا شد
**
مامان سفره را آورد
بابا دستش دعا بود
کنار سفره ما
عشق و مهر خدا بود
**
صدای صورت قرآن
درآسمان نوشته
نماز صبح را خواندم
همراه با فرشته
**
امروز که روزه بودم
مثل فرشته بودم
تا آسمان آبی
آرام پر گشودم
**
صدای شاد اذان
پر شکید تا آسمان
وقت نماز و افطار
فرشته شده مهمان
**
همیشه می توانم
مثل فرشته باشم
با عشق پاک خدا
یک گل خنده باشم
شکرالله امینی از سمیرم
ننه تابستون خداحافظ ، عمو پاییز سلام سید علی طباطبایی از تهران - سید محمد صادق رحمانی از تهران
ننه تابستون بقچه هاشو جمع می کنه و می زنه زیر بغلش ، نگرانه ، نرگان این که چیزی جا مونده باشه . یه نگاه دیگه به دور وبرش می اندازه . خیالش جمع می شه . تا رسیدن به تابستونی دیگه ، راه زیادی در پیش داره . صدای فریاد عمو پاییز از بیرون به گوش می رسه که می گه : ننه تابستون تموم نشه ؟ خشکمون زد اینجا ، به خدا ! ننه تابستون باعجله بیرون می آد . بقچه هاشو رو زمین می ذاره . باید با همه ی بچه ها یکی یکی خداحافظی کنه . راه طولانیه و فرصت کم . بچه ها همه یکصدا فریاد می زنند : ننه تابستون خداحافظ و به امید دیدار ، ننه تابستون لبخند می زنه . دیگه برای موندن بهانه ای نداره . باروبندیلش ررو جمع می کنه و همه چیز رو به عمو پاییز می سپره و می ره تا سفر طولانیش رو شروع کنه .
گراناز سرمد از تهران
قدیمی ترین و ساده ترین نوع بادبادک ، بادبادک های صاف و تخت است . که ظاهری شبیه بلور الماس دارد . این نوع بادبادک با افزودن دنباله وگوشواره زیباتر هم می شود .
مجلات دوست کودکانمجله کودک 302صفحه 40