با معرفی شخصیتهای داستان به کودک از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند.
خورشید سگ گوسفند گرگ
دفتر نقاشی
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا، هیچ کس نبود.
یک روز کوچولو، توی دفتر نقاشیاش یک کوه کشید، پر از برف. بالای کوه یک کشید، روی زمین علف کشید و روی علفها یک، را کشید. کمی آنطرفتر یک کشید و گفت:« ناقلا! با دوست باشی!» اما نمیخواست با دوست باشد. منتظر ماند تا کوچولو برای خواب برود. وقتی او رفت، آرام آرام به نزدیک شد. ، واق واق کرد، اما کوچولو خواب بود و صدای او
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 393صفحه 20