مجله خردسال 384 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 384 صفحه 4

کلاغ چپکی یک کلاغه بود که همه کارهایش برعکس بود. برعکس حرف می زد. برعکس می خوابید. برعکس راه می رفت. برعکس می پرید. به جای این که رو نوک درختها لانه کند، پایین درخت ها لانه می کرد. به جای این که توی لانه بنشیند، زیر آن می نشست. یعنی لانه را مثل کلاه رو سرش می گذاشت. یک روز که برعکس زیر لانه اش خوابیده بود و داشت خواب های برعکس می دید- آخه کلاغه خواب هایش هم برعکس بود. یک روباهه آمد سراغش. روباهه دور کلاغ چرخید و گفت:« بلند شو که آمدهام تو را بخورم. کلاغه اول یک راق راقی کرد یعنی قار قاری کرد و بعد بلند شد دمش را به روباه کرد و گفت:« مراد قرف اه

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 384صفحه 4