‏ما پس از سه ماه از انجام عملیات «والفجر یک» به علت مسائل خاصی که در عملیاتهای‏‎ ‎‏قبل داشتیم، با شیوه های جدیدی در عملیاتهای والفجر 2 و 3 حضور پیدا کردیم. دو‏‎ ‎‏عملیات فوق الذکر از حیث اهمیت و حضور خداوند متعال در آن به صورتی بود که‏‎ ‎‏تمامی فرماندهان لشکر، تیپ، گردان و دسته معتقد بودند که در عملیات کوچکترین‏‎ ‎‏نقشی نداشتند و در هر گوشه از عملیات حضور امدادهای غیبی را حس می کردند. ما در‏‎ ‎‏عملیات والفجر یک از نظر پاکی و صداقت عزیزان بسیج، هیچ نقصی نداشتیم و حتی‏‎ ‎‏قبل از آغاز عملیات در اردوگاه لشکر به نمونه هایی برخورد می کردیم که برادران‏‎ ‎‏گودالهایی شبیه قبر کنده بودند و شبها در آن به مناجات و گریه و زاری مشغول می شدند‏‎ ‎‏و این حرکات یادآور حالات روحانی و عرفانی مجاهدان صدر اسلام و سالکان راه خدا‏‎ ‎‏بود. به سبب همین شور و حال در آن عملیات تعداد 45 نفر از عزیزان بسیج که فقط چند‏‎ ‎‏نفرشان سالم بودند، به مدت چهار روز مقابل تپه های پاسگاه رشیدۀ عراق در یک کانال‏‎ ‎‏به عمق یک متر که کف آن را آب و لجن پوشانده بود، در مقابل نیروهای عراق مقاومت‏‎ ‎‏کرده و حاضر به عقب نشینی نشدند. این حرکت برادران چنان جالب بود که هنگام بازگو‏‎ ‎‏کردن آن برای امام بزرگوار، معظم له فرمودند: «اینها همان ملائکة الله هستند.»

(منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ ج ۱، ص ۱۷۱) به نقل از محمد ابراهیم همت

. انتهای پیام /*