***
خدا شبی که برایت بهشت بر می داشت
از آخرین غزلت رونـوشت بر می داشت
که دست غیرت تو مثل دست ابراهیـم
برای کعبه ویرانه خشت بر می داشت
شکوفه های غـزل از نـگـاه تـو رویـیـد
و عشق مادرمان هر چه کشت بر می داشت
نـگـاه دست تو سمت هر آنچه بود و نبود
و هر چه بود، چه زیبا چه زشت بر می داشت
کـه دست عـاشق آدم بـه کـوری ابـلیس
هر آنچه را که خدا می سرشت بر می داشت
مـن از نـگاه مـلایـک دوبـاره فهمیدم
خدا به پاس حضورت بهشت بر می داشت
معصومه زارعی
***
.
انتهای پیام /*